خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

چرا عزاداری برای امام حسین(ع) از اول محرم آغاز می شود؟

به گزارش ادیان نیوز، بر
اساس متون روایی شیعه و اهل سنت،
در میان اهل بیت علیهم السلام، به جهت اوج مصیبت در حادثه کربلا، تاکید
بیشتری بر گریه برای امام حسین علیه السلام شده است، به گونه ای که حتی قبل
از شهادت ایشان نیز وجود مقدس رسول خدا، امیر مؤمنان، حضرت فاطمه زهرا و
امام حسن مجتبی علیهم السلام برای ایشان گریه کرده اند علاوه بر اینکه در
احادیث فراوانی امامان معصوم به گریه کردن و برگزاری مراسم عزاداری برای
ایشان، دستور داده اند.
در
این نوشتار بر آنیم که به صورت مختصر برخی از روایات معتبر پیرامون گریه
برای اهل بیت علیهم السلام و بالخصوص برای امام حسین علیه السلام بپردازیم و
در ادامه سیره دو امام معصوم علیهما السلام در عزاداری برای امام حسین
علیه السلام از اول محرم را، بیان می داریم.

احمد
بن حنبل رئیس فرقه حنبلی اهل تسنن در کتاب «فضائل الصحابه» به نقل از امام
حسین علیه السلام روایتی با سند صحیح درباره ثواب گریه بر اهل بیت علیهم
السلام نقل می کند که بدین شرح است:

حَدَّثَنَا
أَحْمَدُ بْنُ إِسْرَائِیلَ، قَالَ: رَأَیْتُ فِی کِتَابِ أَحْمَدَ بْنِ
مُحَمَّدِ بْنِ حَنْبَلٍ رَحِمَهُ اللَّهُ بِخَطِّ یَدِهِ، نا أَسْوَدُ
بْنُ عَامِرٍ أَبُو عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قثنا الرَّبِیعُ بْنُ مُنْذِرٍ،
عَنْ أَبِیهِ، قَالَ: کَانَ حُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ، یَقُولُ:
 مَنْ دَمَعَتَا عَیْنَاهُ فِینَا دَمْعَهً، أَوْ قَطَرَتْ عَیْنَاهُ فِینَا قَطْرَهً، أَثْوَاهُ اللَّهُ عز وجل الْجَنَّهَ.

احمد
بن اسرائیل می گوید: در کتاب احمد بن محمد بن حنبل با دست خط خودش دیدم که
اسود بن عامر (ابو عبد الرحمن) از ربیع بن منذر نقل کرد که پدرش گفته:
حسین بن علی [علیهما السلام] همیشه می فرمود: هر کس چشمانش برای ما پر اشک شود و یا یک قطره اشک برای ما بریزد خداوند او را در بهشت جای خواهد داد.

فضائل الصحابه لابن حنبل، ج۲، ص۶۷۵، ح۱۱۵۴، تحقیق : د. وصی الله محمد عباس، الطبعه : الأولى، ناشر : مؤسسه الرساله – بیروت – ۱۴۰۳  1983.

علمای
دیگر اهل سنت نیز این روایت را از احمد بن حنبل نقل کرده اند که خود کاشف
از قبول روایت توسط آنان می باشد. در ادامه نقل های آنان تقدیم می گردد.

این
روایت را علمای دیگر اهل سنت در کتابهای شان با این عبارت ذکر کرده و
تصریح نموده اند که آن را احمد بن حنبل در کتاب «مناقب» خود آورده است:

عن
الربیع بن منذر عن أبیه قال کان حسین بن علی رضی الله عنهما یقول من دمعت
عیناه فینا دمعه أو قطرت عیناه فینا قطره آتاه الله عز وجل الجنه. أخرجه أحمد فی المناقب.
ذخائر
العقبی فی مناقب ذوی القربی، ج ۱، ص ۱۹، محب الدین أحمد بن عبد الله
الطبری الوفاه: جمادی الآخره / ۶۹۴هـ ، دار النشر : دار الکتب المصریه –
مصر.
… احمد بن حنبل این روایت را در کتاب مناقب (فضائل الصحابه) نقل نموده است.

أخرج أحمد فی المناقب عن الربیع بن منذر عن أبیه قال : کان حسن بن علی یقول : من دمعت عیناه فینا دمعه أو قطرت عیناه فینا قطره آتاه الله عز وجل الجنه .

ملا علی القاری، نور الدین أبو الحسن علی بن سلطان محمد الهروی (متوفای۱۰۱۴هـ)، مرقاه المفاتیح شرح مشکاه المصابیح، ج ۱۱، ص۳۱۵، تحقیق: جمال عیتانی، ناشر: دار الکتب العلمیه – لبنان/ بیروت، الطبعه: الأولی، ۱۴۲۲هـ – ۲۰۰۱م .

احمد بن حنبل در کتاب مناقب (فضائل الصحابه) این روایت را نقل نموده است …

قندوزی حنفی این روایت را در دو جا از کتابش آورده است:
وعن الحسین بن علی (رضی الله عنهما) قال : من دمعت عیناه فینا دمعه أو قطرت عیناه فینا قطره بوأه الله (عز وجل ) الجنه. (أخرجه أحمد فی المناقب) .
القندوزی
الحنفی، الشیخ سلیمان بن إبراهیم (متوفای۱۲۹۴هـ) ینابیع الموده لذوی
القربی، ج ۲ ، ص ۱۱۷ و ص۳۷۳، تحقیق: سید علی جمال أشرف الحسینی، ناشر: دار
الأسوه للطباعه والنشرـ قم، الطبعه:الأولی۱۴۱۶هـ .

وی نیز در کتاب «استجلاب ارتقاء الغرف بحب أقرباء الرسول ذوی الشرف» این روایت را نقل نموده است:
قال
: وعن الحسین بن علی رضی الله عنهما قال : من دمعت عیناه فینا أو قطرت
عیناه فینا قطره آتاه الله عز وجل الجنه . أخرجه أحمد فی «المناقب» .
حسین
بن علی (علیهما السلام) فرمود: هر کس چشمانش برای ما پر اشک شود و یا یک
قطره اشک برای ما بریزد خداوند او را در بهشت جای خواهد داد. این روایت را
احمد در کتاب مناقب (فضائل الصحابه) خودش آورده است.

السخاوی، شمس الدین محمد بن عبد الرحمن (متوفی: ۹۰۲ هـ.ق)، استجلاب ارتقاء الغرف بحب أقرباء الرسول ذوی الشرف ، ج ۱، ص۴۳۱-۴۳۲، حدیث ۱۶۰، تحقیق : خالد بن احمد الصُّمِّی بابطین، ناشر: دار البشائر الإسلامیه ، عربستان.

۵. احمد بن صالح بن أبی الرجال:
وی در کتاب مطلع البدور ومجمع البحور، این روایت را نقل کرده است:
ولأحمد فی مناقبه عن الحسین – علیه السلام -:من دمعت عیناه فینا قطره آتاه الله تعالی الجنه .
احمد بن حنبل در کتاب مناقب (فضائل الصحابه) از امام حسین علیه السلام نقل کرده است که فرمود: هر کس چشمانش برای ما پر اشک شود خداوند او را در بهشت جای خواهد داد.
أحمد
بن صالح بن أبی الرجال، مطلع البدور ومجمع البحور، جزء ۱ ، ص ۱۵، تحقیق:
عبد السلام عباس الوجیه، محمد یحیی سالم عزان ، مرکز التراث والبحوث
الیمنی.
جالب اینجاست که نویسنده بعد از نقل این روایت می گوید:
والأحادیث فی (هذا) المعنی کثیره.
با این معنا و مضمون ، احادیث بسیاری وجود دارد.
تا
اینجا ثابت شد که پنج تن از علمای اهل سنت این روایت را در کتاب هایشان از
احمد بن حنبل نقل کرده اند و هیچکدام از آنها اشکال و ایرادی بر متن و یا
سند آن وارد نکرده اند.

محقق کتاب (فصائل الصحابه) «جناب وصی الله بن عباس» در پاورقی کتاب راجع به راویان سند روایت می نویسد:
(۱۱۵۴) احمد بن اسرائیل شیخ القطیعی لم اجده والباقون ثقات.
احمد بن اسرائیل استاد قطیعی است، من شرحی حالی برایش نیافتم؛ اما بقیه راویان این روایت، مورد وثوق هستند.

ابی عبد الله احمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابه لابن حنبل، ج ۲، ص ۶۷۵، ح۱۱۵۴، محقق: وصی الله بن عباس، دار النشر: دار العلم، المملکه العربیه السعودیه، الطبعه الاولی ۱۴۰۳هـ – ۱۹۸۳م.

طبق
عبارت محقق کتاب، جز «احمد بن اسرائیل» بقیه راویان سند، مورد وثوق و
اطمینان هستند. حال اگر توثیق «احمد بن اسرائیل» نیز ثابت شود، روایت صحیح
خواهد بود. بنابراین، لازم است ابتدا پیرامون نام او بحث کنیم سپس به ذکر
شرح حال و توثیق او از دیدگاه علمای اهل سنت بپردازیم.

با
جستجو در عبارت های علمای اهل سنت می بینیم که از «احمد بن اسرائیل» به
نام های متعددی یاد شده که هریک آنها نسبت وی را به اجدادش ثابت می کند و
برگشت همه آنها به همان یک فرد است.
 
۱. ابو الفرج ابن الجوزی:
ابن جوزی برای «احمد بن اسرائیل» سه نام ذکر کرده و می نویسد:
أبو بکر أحمد بن سلیمان بن الحسن النجار روی عنه أبو حفص بن شاهین وهو أحمد بن سلمان بن الحسن بن إسرائیل بن یونس روی عنه ابن شاهین أیضا فنسبه إلی جد جده وهو أحمد بن إسرائیل الذی روی عنه أبو بکر بن مالک القطیعی.
ابو
بکر احمد بن سلیمان بن حسن نجاد، از وی ابو حفص شاهین روایت کرده است. ابو
بکر همان احمد بن سلمان بن حسن بن اسرائیل بن یونس است که از وی ابن شاهین
نیز روایت نقل کرده است. و او را به جد جدش هم نسبت داده اند که همان احمد
بن اسرائیل است و ابو بکر بن مالک قطیعی از وی روایت نقل کرده است.
 

تلقیح
فهوم أهل الأثر، ج۱، ص۳۶۹ ، أبی الفرج عبد الرحمن ابن الجوزی الوفاه:
۵۹۷هـ ، دار النشر : شرکه دار الأرقم بن أبی الأرقم – بیروت – ۱۹۹۷ ،
الطبعه : الأولی
.

 
۲. خطیب بغدادی:
خطیب بغدادی وی را با چهار اسم معرفی کرده است:

ذکر أبی بکر أحمد بن سلمان بن الحسن النجاد.

قد ذکرنا بعض حدیثه فیما تقدم، وهو أَحْمَد بن یونس القطیعی، الذی روی عنه عمر بن أَحْمَد بن شاهین.
ذکر
و یاد ابو بکر احمد بن سلمان بن حسن نجاد. برخی از روایاتش را ما در گذشته
ذکر کردیم و او احمد بن یونس قطیعی است که از وی عمر بن احمد بن شاهین
روایت نقل کرده است.
پس از عبارت فوق این روایت ذکر می کند که در آن اسم احمد بن یونس قطیعی آمده است:
أَخْبَرَنَا الْقَاضِی أَبُو بَکْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الدَّاوُدِیُّ، أَخْبَرَنَا عُمَرُ بْنُ أَحْمَدَ الْوَاعِظُ، حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ یُونُسَ الْقَطِیعِیُّ، حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ شَاذَانَ، حَدَّثَنَا مُعَلَّی، حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ
بْنُ الْمُبَارَکِ، عَنْ یُونُسَ، عَنِ الزُّهْرِیِّ، قَالَ: حَدَّثَنِی
سَهْلُ بْنُ سَعْدٍ، عَنْ أُبَیِّ بْنِ کَعْبٍ، قَالَ: کَانَتِ الْفُتْیَا:
الْمَاءُ مِنَ الْمَاءِ رُخْصَهً فِی أَوَّلِ الإِسْلامِ، ثُمَّ أُحْکِمَ
الأَمْرُ، وَنَهَی عَنْهُ .
پس از نقل روایت، دو باره «احمد بن سلمان نجاد» را با مشخصات اجدادش معرفی کرده است:
هو أَحْمَد بن سلمان بن الحسن بن إسرائیل بن یونس، فنسبه عمر إلی جد جده. وهو أَحْمَد بن إسرائیل، الذی روی عنه أبو بکر بن مالک القطیعی
او
احمد بن سلمان بن حسن بن اسرائیل بن یونس است. و عمر بن واعظ (در روایت
فوق) نسبش به جد جدش می رساند و او همان احمد بن اسرائیل است که ابو بکر بن
مالک قطیعی از وی روایت نقل کرده است.

موضح أوهام الجمع والتفریق، ج۱، ص ۴۶۴ ، أحمد بن علی بن ثابت الخطیب البغدادی الوفاه: ۴۶۳ ، تحقیق : د. عبد المعطی أمین قلعجی.دار النشر : دار المعرفه – بیروت – ۱۴۰۷ ، الطبعه : الأولی.

طبق این عبارت خطیب بغدادی، «حسن» جد اول، «اسرائیل» جد دوم و «یونس» جد سوم این روای می شود. بنابراین، معرفی کامل ایشان «أَحْمَد بن سلمان بن الحسن بن إسرائیل بن یونس» است؛ اما برخی او را به اسم جد دوم «احمد بن اسرائیل» و برخی دیگر به اسم جد سوم «احمد بن یونس» معرفی کرده اند که در نهایت همه مقصود شان همان یک نفر است.

احمد بن حنبل در کتاب «فضائل الصحابه» از «احمد بن اسرائیل» روایت دیگری نیز نقل کرده است:
حدثنی أحمد بن إسرائیل قثنا
محمد بن عثمان قثنا زکریا بن یحیی الکسائی نا یحیی بن سالم نا أشعث بن عم
حسن بن صالح وکان یفضل علیه نا مسعر عن عطیه العوفی عن جابر بن عبد الله
الأنصاری قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم مکتوب علی باب الجنه محمد
رسول الله علی أخو رسول الله قبل ان تخلق السماوات بالفی سنه.

ابی عبد الله احمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابه لابن حنبل، ج ۲، ص ۶۶۸، ح۱۱۴۰، محقق: وصی الله بن عباس، دار النشر: دار العلم، المملکه العربیه السعودیه، الطبعه الاولی ۱۴۰۳هـ – ۱۹۸۳م.

جالب
این است که محقق کتاب، در مورد همه راویان این حدیث نظرش را می گوید اما
در باره «احمد بن اسرائیل» هیچگونه اظهار نظری نکرده است.
 
۳. عبد الکریم سمعانی:
سمعانی
از علمای نسب شناس اهل سنت «احمد بن اسرائل» را از علمای فقیه حنابله
معرفی کرده و تصریح می کند که وی بر اساس فقه احمد بن حنبل فتوا می داده و
شاگرد عبد الله بن احمد بن حنبل و برخی دیگر بوده است:

النجاد: بفتح النون والجیم المشدده وفی اخرها الدال المهمله هذه الحرفه مشهوره والمعروف بها أبو بکر أحمد بن سلمان بن الحسن بن إسرائیل بن یونس الفقیه
الحنبلی المعروف بالنجاد من أهل بغداد کان له فی جامع المنصور یوم الجمعه
حلقتان قبل الصلاه وبعدها إحداهما للفتوی فی الفقه علی مذهب أحمد بن حنبل
والأخری لإملاء الحدیث وهو ممن اتسعت روایاته وانتشرت أحادیثه

سمع الحسن بن مکرم البزاز … وعبد الله بن أحمد بن حنبل وقوما یطول ذکرهم

وکان ولادته فی سنه ثلاث وخمسین ومئتین ومات فی سنه ثمان وأربعین وثلاثمائه
نجاد: با فتح نون و تشدید جیم، و در آخر کلمه نیز دال بدون نقطه است. این شغل مشهور است. ابو بکر « أحمد بن سلمان بن الحسن بن إسرائیل بن یونس» به این حرفه معروف بود. وی از
فقهای حنابله و اهالی بغداد است. او در روز جمعه در مسجد جامع منصور قبل
از نماز و بعد از نماز دو حلقه درس داشت. یکی برای فتاوای فقهی بر اساس
مذهب احمد بن حنبل و دیگری برای املاء روایت. وی از جمله کسانی است که
روایاتش زیاد بود و احادیثش منتشر گردید.
وی
از حسن بن مکرم بزاز و … و عبد الله بن احمد بن حنبل و گروهی که ذکر نام
آنها طولانی خواهد شد، روایت شنیده است. تولد وی در سال ۲۵۳ و سال وفاتش
۳۴۸ بوده است.
السمعانی،
أبی سعید عبد الکریم بن محمد ابن منصور التمیمی (متوفای۵۶۲هـ)، الأنساب، ج
۵، ص۴۵۷، تحقیق: عبد الله عمر البارودی، دار النشر: دار الفکر – بیروت ،
الطبعه : الأولی ۱۹۹۸م

پس از این که اسم و نسب «احمد بن اسرائیل» را شناختیم توثیقات و مدح او را در کلمات علمای اهل سنت بررسی می کنیم:
 
۱. تصحیح حاکم نشابوری (متوفای۴۰۵ هـ)
حاکم
نیشابوری، یکی از علمای سرشناس علم رجال و حدیث اهل سنت، در بسیاری از
موارد، روایاتی را که «احمد بن اسرائیل» در سند آن قرار دارد، تصحیح کرده و
این مطلب نشان می دهد که این راوی از نظر وی مورد اعتبار و موثق است.
روایت ذیل یکی از نمونه های روایاتی است که حاکم آن را صحیح دانسته است:
حدثنا أحمد بن سلمان بن الحسن النجاد الفقیه إملاء
ببغداد حدثنا الحسن بن مکرم البزاز حدثنا عثمان بن عمر حدثنا علی بن
المبارک عن یحیی بن أبی کثیر عن عکرمه عن بن عباس رضی الله عنهما قال قضی
رسول الله صلی الله علیه وسلم فی المکاتب أن یقتل بدیه الحر علی قدر ما أدی
منه قال یحیی قال عکرمه عن بن عباس یقام علیه حد المملوک هذا حدیث صحیح علی شرط البخاری ولم یخرجاه.
الحاکم
النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای۴۰۵ هـ)، المستدرک علی
الصحیحین، ج ۲ ص ۲۳۷، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الکتب
العلمیه – بیروت الطبعه: الأولی، ۱۴۱۱هـ – ۱۹۹۰م.
 

۲. ابی جراده (متوفای۶۶۰هـ)

عمر بن احمد بن ابی جراده یکی از علمای اهل سنت، احمد بن اسرائیل را، فقیه و محدث مورد اعتماد دانسته و می نویسد:
أحمد بن سلمان بن الحسن بن إسرائیل بن یونس
المعروف بالنجاد الفقیه الحنبلی کان فقیها مفتیا ومحدثا متقنا واسع الروایه مشهور الدرایه.
أحمد
بن سلمان بن حسن بن إسرائیل بن یونس، معروف به نجاد، فقیه مذهب حنبلی، یک
فرد فقیه، فتوا دهنده، محدث (ناقل روایت)، مورد اعتماد و دارای روایات
فراوان و مشهور به درایت و فهم بود.

کمال الدین عمر بن أحمد بن أبی جراده (متوفای۶۶۰هـ)، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ج ۲ ص ۷۶۶، تحقیق: د. سهیل زکار، دار النشر: دار الفکر.

 
۳. ذهبی (۷۴۸هـ)
ذهبی یکی دیگر از علمای رجال اهل سنت در باره او گفته است:
وکان أحمد بن إسرائیل من أذکیاء العالم لا یسمع شیئاً إلا حفظه .
احمد بن اسرائیل از پرهیزگاران عالم و از نظر حافظه آن قدر قوی بوده که وقتی یک مطلب را یکبار می شنید ، حفظ می کرد.
تاریخ
الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام ، ج ۱۹ ، ص ۳۴، محمد بن أحمد بن عثمان
الذهبی الوفاه: ۷۴۸هـ ، دار النشر : دار الکتاب العربی – لبنان/ بیروت –
۱۴۰۷هـ – ۱۹۸۷م.
وی در کتاب دیگرش او را «امام، حافظ حدیث، شیخ علمای بغداد» معرفی کرده و از خطیب بغدادی نقل کرده که او را صدوق دانسته است:
النجاد الإمام الحافظ الفقیه شیخ العلماء ببغداد أبو بکر أحمد بن سلمان بن الحسن بن إسرائیل البغدادی الحنبلی … قال الخطیب کان صدوقا عارفا صنف کتابا کبیرا فی السنن وکان له بجامع المنصور حلقه قبل الجمعه للفتوی وحلقه بعدها للاملاء حدث عنه أبو بکر القطیعی.
نجاد؛
پیشوا، حافظ (کسی که صدهزار روایت حفظ است)، فقیه و استاد علمای در بغداد،
ابو بکر احمد بن سلمان بن حسن بن اسرائیل بغدادی حنبلی… خطیب گفته: وی
فرد صدوق و عارف بوده و کتاب بزرگی را در «سنن» تصنیف کرد و در جامع منصور
قبل از نماز جمعه نشستی برای فتوا داشته و بعد از نماز نیز درسی برای املای
روایت دائر می کرده است و از وی ابو بکر قطیعی روایت نقل کرده است.
الذهبی، شمس الدین محمد، (الوفاه: ۷۴۸هـ) ، تذکره الحفاظ، ج۳، ص۸۶۸ ، دار النشر : دار الکتب العلمیه – بیروت ، الطبعه : الأولی.
و در کتاب دیگرش تصریح می کند که احمد بن اسرائیل صدوق است:
۳۹۵ [ ۵۸۳ ] – [ صح ] أحمد بن سلمان بن الحسن بن اسرائیل بن یونس أبو بکر النجاد الفقیه الحنبلی المشهور … قلت هو صدوق 
الذهبی
الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى۷۴۸ هـ)،
میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج ۱ ص ۲۳۸ ، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض
والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ناشر: دار الکتب العلمیه – بیروت، الطبعه:
الأولى، ۱۹۹۵م.
 
۴. ابن حجر عسقلانی (متوفای۸۵۲هـ)
ابن حجر عسقلانی نیز بر صدوق بودن ایشان تصریح کرده است:
أحمد بن سلیمان بن الحسن بن إسرائیل بن یونس أبو بکر النجاد الفقیه الحنبلی المشهور … وکان رأسا فی الفقه رأسا فی الروایه .. قلت وهو صدوق.
العسقلانی
الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ هـ)، لسان المیزان، ج ۱،
ص۱۸۰، تحقیق: دائره المعرف النظامیه – الهند، ناشر: مؤسسه الأعلمی
للمطبوعات – بیروت، الطبعه: الثالثه، ۱۴۰۶هـ – ۱۹۸۶م.
 
۵. ابن ابی الدنیا (متوفای۲۸۱هـ)
ابن ابی الدنیا در کتاب «الاخوان» ایشان را این گونه معرفی کرده است:
النجاد: الإمام المحدث الحافظ الفقیه المتقی ، شیخ العراق ، أبو بکر أحمد بن سلمان بن الحسن البغدادی – الحنبلی النجاد – . … قال الخطیب البغدادی : کان النجاد صدوقا عارفا ، صنف السنن.
نجاد: پیشوا، راوی حدیث، حافظ (کسی که صد هزار روایت حفظ داشته باشد)، فقیه، پرهیزگار و شیخ عراق ابو بکر احمد بن سلمان بن حسن بغدادی حنبلی نجاد. خطیب گفته: نجاد فرد راستگو، عارف بود که سنن را تصنیف کرد.
القرشی
البغدادی، عبد الله بن محمد بن عبید ابن أبی الدنیا (متوفای۲۸۱هـ)،
الإخوان، ص۵۳، تحقیق : محمد عبد الرحمن طوالبه بإشراف نجم عبد الرحمن خلف،
طبق برنامه مکتبه اهل البیت.
 
۶. ابن اثیر (متوفای ۶۳۰هـ)
ابن اثیر ایشان را یک انسان صالح می داند:
وفیها قتل أحمد بن إسرائیل وکان صالح.
ابن أثیر در الکامل فی التاریخ گفته است که او صالح بوده .
الکامل
فی التاریخ ، ج ۶ ص ۲۰۳، اسم المؤلف: أبو الحسن علی بن أبی الکرم محمد بن
محمد بن عبد الکریم الشیبانی الوفاه: ۶۳۰هـ ، دار النشر : دار الکتب
العلمیه – بیروت – ۱۴۱۵هـ ، تحقیق : عبد الله القاضی
 
۷. ناصر الدین البانی (متوفای۱۴۲۰هـ)
البانی یکی از علمای وهابی سخنش فصل الخطاب برای وهابیت است. از نظر وی نیز احمد بن سلمان نجاد «حافظ و صدوق» است:
( فائده ) : النجاد الذی عزا إلیه الحدیث مؤلف الکتاب هو أحمد بن سلمان بن الحسین أبو بکر الفقیه الحنبلی ، یعرف بالنجاد ، وهو حافظ صدوق جمع المسند ، وصنف فی السنن کتابا کبیرا ، روی عنه الدارقطنی وغیره من المتقدمین.
ألبانی،
محمد ناصر (متوفای۱۴۲۰هـ)، إرواء الغلیل فی تخریج أحادیث منار السبیل، ج
۳، ص۴۰، تحقیق: إشراف: زهیر الشاویش، ناشر: المکتب الإسلامی – بیروت –
لبنان، الطبعه: الثانیه، ۱۴۰۵ – ۱۹۸۵ م.

اولا:
نقل این روایت از سوی احمد بن حنبل، مُسّلَم است؛ زیرا منابعی که این
روایت را نقل کرده اند، همه تصریح نموده اند که احمد بن حنبل آن را در کتاب
«مناقب» خودش آورده است؛
ثانیا:
طبق عبارت هایی که از علمای اهل سنت در شرح حال و ترجمه «احمد بن اسرائیل»
نقل شد، به دست می آید که ایشان یک نفر است؛ اما با چهار اسم معرفی شده
است؛ گاهی منتسب به «جد دوم» (احمد بن اسرائیل» و گاه انتساب یافته به «جد
سوم» (احمد بن یونس) و با پسوند «نجاد» مشهور شده است.
قرائنی قطعیه ای که ثابت می کند «احمد بن اسرائیل» همان «احمد سلمان بن الحسن نجاد» می باشد، به قرار زیر است:
۱. محقق کتاب فضائل الصحابه (وصی الله بن عباس) در پاورقی، احمد بن اسرائیل را استاد قطیعی معرفی کرده است:
(۱۱۵۴) احمد بن اسرائیل شیخ القطیعی لم اجده والباقون ثقات.
 
فضائل الصحابه لابن حنبل، ج ۲، ص ۶۷۵، ح۱۱۵۴.
این
گفتار ایشان مطابق با سخنان ابو الفرج ابن الجوزی و خطیب بغدادی و برخی
دیگر است که از «احمد سلمان بن الحسن نجاد» ترجمه آورده و این شخص را استاد
ابو بکر قطیعی معرفی کرده اند.
۲.
دانشمندان و علمای فوق تصریح کرده اند که «احمد بن سلمان بن الحسن نجاد»
از فقهای پیرو مذهب حنبلی بوده و یک حلقه درسی در جامع منصور برای نقل و
املاء روایت داشته در روزهای جمعه داشته است. این گزارش تأیید می کند که وی
ناقل روایت بوده و یکی از روایاتش همین روایت مورد بحث در باره امام حسین
(علیه السلام) است.

۳.
در فضائل الصحابه یک روایت دیگر نیز از طریق «احمد بن اسرائیل» نقل شده که
خطیب بغدادی نیز آن را پس از ذکر شرح حال وی آورده است. و برنامه «جوامع
الکلم» که تدوین شده توسط اهل سنت است، «احمد بن اسرائیل» را در این روایت،
همان 
«أحمد بن سلمان بن الحسن بن إسرائیل بن یونس» می داند و رتبه او را «صدوق حسن الحدیث» ضبط کرده است.

ثالثا:
محقق کتاب مدعی شد که من شرح حالی برای ایشان نیافتم. اما با توجه به
تحقیقی که انجام شد، «احمد بن اسرائیل» یک فرد شناخته شده میان علمای رجال و
حدیث شناس اهل سنت است و او را توثیق کرده اند.

تصحیح روایات وی از سوی حاکم نیشابوری ، آمدن الفاظی همانند: « ومحدثا متقنا» (در کلام ابن ابی جراده)، « صدوقا عارفا» در کلام خطیب بغدادی، « الإمام الحافظ الفقیه شیخ العلماء» در کلام ذهبی، «صدوق» در کلام ذهبی و ابن حجر عسقلانی، « الإمام المحدث الحافظ الفقیه المتقی» در سخنان ابن ابی الدنیا، «وکان صالح» در کلام ابن اثیر، «حافظ صدوق» در
سخنان ناصر الدین البانی وهابی بهترین دلیل بر توثیق این راوی است که
متأسفانه محقق این کتاب (وصی الله بن عباس) یا بدانها دست نیافته و یا از
آوردن آنها چشم پوشی کرده است.

بنابراین روایت فوق از نظر سندی کاملا صحیح می باشد و هیچ خدشه ای بر آن وارد نیست.

 در
حدیثی معتبر در منابع امامیه، حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام، قرار
گرفتن در کنار اهل بیت علیهم السلام را در بهشت به عنوان پاداش گریه در
مصیبت های ایشان، برشمرده اند:

حدثنا
محمد بن إبراهیم بن إسحاق(رحمه الله)، قال: أخبرنا أحمد بن محمد الهمدانی،
عن علی بن الحسن بن علی بن فضال، عن أبیه، قال: قال الرضا(علیه السلام):
من تذکر مصابنا وبکى لما ارتکب منا کان معنا فی درجتنا یوم القیامه، ومن
ذکر بمصابنا فبکى وأبکى لم تبک عینه یوم تبکی العیون، ومن جلس مجلسا یحیى
فیه أمرنا لم یمت قلبه یوم تموت القلوب   

الشیخ الصدوق، (الوفاه: ۳۸۱هـ)، الکتاب، الامالی،  ج ۱  ص ۱۳۱،چاپ اول، الناشر:  تحقیق قسم الدراسات الاسلامیه – مؤسسه البعثه قم، ۱۴۱۷ ه‌. ق.

 حضرت
رضا فرمود هر که یاد مصیبت ما کند و بگرید بدان چه با ما کردند روز قیامت
با ما در درجه ما است و هر که یاد مصیبت ما کند و بگرید و بگریاند دیده‏اش
گریان نشود روزى که همه دیده‏ها گریانست و هر که بنشیند در مجلسى که امر ما
در آن زنده مى‏شود دلش نمیرد روزى که دلها بمیرد
.

همان
طور که ملاحظه شد، دو روایت فوق به ثواب گریه برای اهل بیت علیهم السلام
پرداخته و این گریه را منحصر به زمان خاصی، ندانسته و به طور مطلق بر آن
تاکید نمودند.

در
منابع روایی شیعی روایات متعددی مبنی بر گریه و عزاداری برای سرور و سالار
شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام وارد شده است که برخی از آنان
به گریه در روز عاشورا تاکید دارد و بعضی دیگر مطلق بیان شده و زمان خاصی
را بیان نکرده اند. 
در ادامه به این بحث به صورت مختصر می پردازیم.

چنانچه
در سطور بالا گذشت، در برخی از روایات بر گریه برای اباعبدالله الحسین
علیه السلام تاکید شده است بدون آنکه انحصار به زمان و مکان خاصی داشته
باشد. 
در این مجال بنابر اختصار به ذکر دو روایت معتبر در این زمینه می پردازیم:

امام سجاد علیه السلام در روایتی با سند صحیح چنین می فرمایند:
حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ:
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ، عَنْ أَحْمَدَ وَ
عَبْدِ اللَّهِ ابْنَیْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ
مَحْبُوبٍ، عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ،
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَالَ: کَانَ عَلِیُّ بْنُ
الْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ یَقُولُ: أَیُّمَا مُؤْمِنٍ دَمَعَتْ
عَیْنَاهُ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلَامُ حَتَّى تَسِیلَ عَلَى
خَدِّهِ بَوَّأَهُ اللَّهُ تَعَالَى بِهَا فِی الْجَنَّهِ غُرَفاً
یَسْکُنُهَا أَحْقَاباً، وَ أَیُّمَا مُؤْمِنٍ دَمَعَتْ عَیْنَاهُ حَتَّى
تَسِیلَ عَلَى خَدِّهِ فِیمَا مَسَّنَا مِنَ الْأَذَى مِنْ عَدُوِّنَا فِی
الدُّنْیَا بَوَّأَهُ اللَّهُ فِی الْجَنَّهِ مُبَوَّأَ صِدْقٍ، وَ
أَیُّمَا مُؤْمِنٍ مَسَّهُ أَذًى فِینَا فَدَمَعَتْ عَیْنَاهُ حَتَّى
تَسِیلَ عَلَى خَدِّهِ مِنْ مَضَاضَهِ مَا أُوذِیَ فِینَا صَرَفَ اللَّهُ
عَنْ وَجْهِهِ الْأَذَى وَ آمَنَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ مِنْ سَخَطِهِ وَ
النَّارِ.

صدوق، محمد بن علی ابن بابویه، (متوفای ۳۸۱ق)، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۸۳، قم، منشورات رضی، دوم، ۱۳۶۸ش.

امام
باقر علیه السلام فرمود، حضرت امام سجاد علیه السلام همیشه می فرمودند: هر
مؤمنی که بخاطر شهادت امام حسین علیه السلام چشمانش اشک آلود شود، تا
اینکه اشکش بر گونه اش جاری شود، خدای تعالی در بهشت جایگاهی عنایت می‌کند
که مدتهای طولانی در آن ساکن خواهد بود. و هر مؤمنی که بخاطر اذیت هایی که
از جانب دشمنان ما به ما ‌رسیده، از چشمانش بر گونه‌هایش اشکی جاری گردد،
خداوند جایگاه مناسب و نیکو به او عنایت می‌کند و هر مومنی که در راه ما
(اهل بیت) آزاری ببیند و چشمانش اشک آلود شود و اشکهایش بر گونه‌هایش جاری
شود، خداوند اذیت را از او برطرف می‌کند و در قیامت او را از عذاب آتش در
امان می‌دارد».
امام رضا علیه السلام نیز در حدیثی معتبر بر گریه برا مصیبت های امام حسین علیه السلام تاکید دارند:

حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ شَبِیبٍ
قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا ع فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ –
فَقَالَ لِی …. یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ
فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ….. یابن
  شبِیبٍ
إِنْ  بَکَیْتَ عَلَى الْحُسَیْنِ ع حَتَّى تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَى
خَدَّیْکَ غَفَرَ اللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ
أَوْ کَبِیراً قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیراً یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ
سَرَّکَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَیْکَ
فَزُرِ الْحُسَیْنَ ع یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَسْکُنَ
الْغُرَفَ الْمَبْنِیَّهَ فِی الْجَنَّهِ مَعَ النَّبِیِّ وَ آلِهِ ص
فَالْعَنْ قَتَلَهَ الْحُسَیْنِ یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ
تَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ
الْحُسَیْنِ ع فَقُلْ مَتَى مَا ذَکَرْتَهُ یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ
فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ
مَعَنَا فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا
وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَیْکَ بِوَلَایَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا
تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ.

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفاى۳۸۱ق) ، الأمالی، ص ۱۹۲، تحقیق و نشر: قسم الدراسات الاسلامیه – مؤسسه البعثه – قم، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۷هـ..

ریان
بن شبیب گوید روز اول ماه محرم خدمت حضرت رضا رسیدم به من فرمود: … اى
پسر شبیب اگر براى چیزى گریه خواهى کرد براى حسین(ع) گریه کن … اى پسر
شبیب اگر بر حسین گریه کنى تا اشکت بر گونه‏هایت روان شود خدا هر گناهى
کردى از خرد و درشت و کم و بیش بیامرزد. اى پسر شبیب اگر خواهى خدا را بر
خورى و گناهى نداشته باشى حسین را زیارت کن اى پسر شبیب اگر خواهى در
غرفه‏هاى ساخته بهشت با پیغمبر ساکن شوى بر قاتلان حسین لعن کن اى پسر شبیب
اگر خواهى ثواب شهیدان با حسین را دریابى هر وقت بیادش افتادى بگو کاش با
آنها بودم و بفوز عظیمى مى‏رسیدم اى پسر شبیب اگر خواهى با ما در درجات
بلند بهشت باشى براى حزن ما محزون باش و و براى شادى ما شاد باش و ملازم
ولایت ما باش و اگر مردى سنگى را دوست دارد با آن‏ خدا روز قیامت محشورش
کند
.

در
روایات فوق، تاکید فراوانی بر گریه در مصیبت اباعبدالله الحسین علیه
السلام شده بود و آن را موجب بخشش گناهان شمرده بودند. از طرفی بر اساس
گزارش برخی روایات، اهل بیت علیهم السلام از ابتدای محرم اهتمام ویژه ای به
ذکر مصیبت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام داشتند؛ گاه این حالت در
چهره آنان کاملا هویدا بود و حالت حزن به خود می گرفتند و گاه به روضه
خوانی برای آن امام عزیز می پداختند. در این مجال به ذکر هر دو مورد به
صورت مختصر خواهیم پرداخت.

تعبیری
که در باره حزن و اندوه حضرت امام کاظم علیه السلام در روایات بیان شده،
بسیار قابل توجه است و الگویی عملی حاکی از سنت اهل بیت علیهم السلام در
این زمینه می باشد. در کتاب گرانسنگ امالی شیخ صدوق در روایتی معتبر به نقل
از حضرت رضا علیه السلام آمده است
:

حَدَّثَنَا
جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ
حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ
اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ قَالَ قَالَ
الرِّضَا ع …کَانَ أَبِی ع إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا یُرَى
ضَاحِکاً وَ کَانَتِ الْکِئَابَهُ تَغْلِبُ عَلَیْهِ حَتَّى یَمْضِیَ
مِنْهُ عَشَرَهُ أَیَّامٍ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْعَاشِرِ کَانَ ذَلِکَ
الْیَوْمُ یَوْمَ مُصِیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکَائِهِ وَ یَقُولُ هُوَ
الْیَوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَیْنُ ع.

 الشیخ الصدوق، (الوفاه: ۳۸۱هـ)، الامالی، ج ۱ ص ۱۹۱، چاپ اول، الناشر:  تحقیق قسم الدراسات الاسلامیه – مؤسسه البعثه قم، ۱۴۱۷ ه‌. ق.

امام
رضا علیه السلام فرمودند: … زمانی که روز اول محرم فرا می رسید، پدرم
خندان دیده نمی شد و تا روز دهم محرم اندوه بر او غالب بود، روز دهم روز
مصیبت و حزن و گریه‏اش بود و می فرمود در این روز حسین کشته شد.

روایت
فوق حاکی از سیره حضرت امام موسی کاظم علیه السلام بود که از ابتدای محرم
در عزای سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام غم و
اندوه بر ایشان غالب می شد و در روز عاشورا به اوج خود می رسید. اما سیره
اهل بیت علیهم السلام به این مورد خلاصه نمی شود بلکه از بعضی امامان اهل
بیت علیهم السلام
 روایت شده که در روز اول محرم روضه خوانی نموده اند که در ادامه به ذکر آن می پردازیم:

روضه خوانی امام رضا علیه السلام در روز اول محرم
در
روایت معتبری نقل شده است که ریان بن شبیب روز اول محرم بر امام رضا علیه
السلام وارد شد و پس بیان برخی از معارف دینی توسط امام هشتم علیه السلام،
آن حضرت برای ریان بن شبیت روضه و مقتل امام حسین علیه السلام را خواندند؛
شیخ صدوق رحمه الله علیه در کتاب گرانسنگ الأمالی به نقل این روایت   می
پردازد:
حَدَّثَنَا
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ شَبِیبٍ
قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا ع فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ
… قَالَ یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی
کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّهِ فِیمَا مَضَى یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ
وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّهُ حُرْمَهَ
شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَهَ نَبِیِّهَا ص لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا
الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ
فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ أَبَداً یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ
بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ
ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ
أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَهَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ
شَبِیهُونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ
لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلَائِکَهِ
أَرْبَعَهُ آلَافٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ
قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ یَقُومَ الْقَائِمُ فَیَکُونُونَ مِنْ
أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ یَا لَثَارَاتِ الْحُسَیْنِ یَا ابْنَ شَبِیبٍ
لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّهُ لَمَّا
قُتِلَ الْحُسَیْنُ جَدِّی ص مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً
أَحْمَرَ ….

الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفاى۳۸۱ق )، الأمالی، ص ۱۹۲، تحقیق و نشر: قسم الدراسات الاسلامیه – مؤسسه البعثه – قم، الطبعه: الأولى، ۱۴۱۷هـ.

ریان بن شبیب می‌گوید: در روز اول محرم خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم، آن حضرت فرمود: ای
پسر شبیب ! همانا محرم ماهی است که مردم زمان جاهلیت در این ماه ظلم و
کشتن افراد را به خاطر حفظ حرمت این ماه، حرام می‌دانستند؛ اما این امت
(امت اسلام) حرمت این ماه و حرمت پیامبرش را نشناختند و در این ماه ذریه
ایشان را کشتند و زنانش را اسیر و اموالش را غارت کردند؛ پس خداوند آنها را
هرگز نیامرزد.

اى
فرزند شبیب اگر خواستی بر کسى گریه کنى، بر حسین بن على علیه السلام گریه
کن که او را مانند گوسفند سر بریدند، و هیجده نفر از خاندان او را که مانند
آن‏ها در زمین نبودند با وى کشته شدند، آسمان و زمین براى کشته شدن او
گریه کردند.

چهار هزار فرشته براى یارى کردن او فرود آمدند و او را کشته یافتند، و آنها محزون و غبار آلود در کنار قبر او میباشند
تا وقتى که قائم علیه السلام قیام کند، در هنگام ظهور قائم، آن فرشتگان وى
را یارى مى‏کنند و شعار آنان «یا لثارات الحسین» علیه السلام مى‏باشد.

اى پسر شبیب! پدرم از پدرش از جدش برایم نقل کرد، چون جدم حسین (علیه السلام) کشته شد، آسمان خون و خاک سرخ بارید …
در
روایت فوق ملاحظه شد که امام رضا علیه السلام اهتمام ویژه ای به گریه و
عزاداری برای امام حسین علیه السلام داشتند، تا جایی که شخصا برای ریان بن
شبیب به بیان مقتل پرداختند.

از
آنچه گذشت روشن شد که اولا گریه و عزاداری برای اهل بیت علیهم السلام
اختصاص به زمان خاصی ندارد و دلیلی ندارد که برای آن بزرگواران تنها در روز
شهادت شان عزاداری شود بلکه در تمامی ایام سفارش به گریه و عزاداری برای
معصومان مخصوصا امام حسین علیهم السلام شده است. از طرفی سیره حضرت امام
کاظم و امام رضا علیهما السلام عزاداری برای امام حسین علیه السلام از روز
اول محرم بوده است. و از آنجایی که عمل امام علیه السلام برای شیعه حجت می
باشد، شیعیان از ابتدای محرم، اقدام به برگزاری مجالس عزاداری و روضه خوانی
برای امام حسین علیه السلام می کنند.
 
 
موفق باشید
 
گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.