خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

خاطره ای از شهید مطهری هنگام نوشتن کتاب داستان و راستان

ادیان نیوز: در مدتى که مشغول نگارش یا چاپ این داستانها بودم، بعضى از دوستان ضمن تحسین و اعتراف به سودمندى این کتاب، از اینکه من کارهاى به عقیده آنها مهمتر و لازمتر خود را موقتا کنار گذاشته و به این کار پرداخته‏ام، اظهار تأسف مى‏کردند و ملامتم مى‏نمودند که چرا چندین تألیف علمى مهم را در رشته‏هاى مختلف به یک سو گذاشته‏ام و به چنین کار ساده‏اى پرداخته‏ام. 
حتى بعضى پیشنهاد کردند که حالا که زحمت این کار را کشیده‏اى پس لااقل به نام خودت منتشر نکن! من گفتم چرا؟ مگر چه عیبى دارد؟ گفتند اثرى که به نام تو منتشر مى‏شود لااقل باید در ردیف همان اصول فلسفه باشد، این کار براى تو کوچک است. 
گفتم مقیاس کوچکى و بزرگى چیست؟ معلوم شد مقیاس بزرگى و کوچکى کار در نظر این آقایان مشکلى و سادگى آن است و کارى به اهمیت و بزرگى و کوچکى نتیجه کار ندارند؛ هر کارى که مشکل است بزرگ است و هر کارى که ساده است کوچک.
اگر این منطق و این طرز تفکر مربوط به یک نفر یا چند نفر مى‏بود، من در اینجا از آن نام نمى‏بردم. متأسفانه این طرز تفکر- که جز یک بیمارى اجتماعى و یک انحراف بزرگ از تعلیمات عالیه اسلامى چیز دیگرى نیست- در اجتماع ما زیاد شیوع پیدا کرده. چه زبانها را که این منطق نبسته و چه قلمها را که نشکسته و به گوشه‏اى نیفکنده است؟
به همین دلیل است که ما امروز از لحاظ کتب مفید و مخصوصا کتب دینى و مذهبى سودمند، بیش از اندازه فقیریم. هر مدعى فضلى حاضر است ده سال یا بیشتر صرف وقت کند و یک رطب و یابس به هم ببافد و به عنوان یک اثر علمى، کتابى تألیف کند و با کمال افتخار نام خود را پشت آن کتاب بنویسد، بدون آنکه یک ذره به حال اجتماع مفید فایده‏اى باشد. اما از تألیف یک کتاب مفید، فقط به جرم اینکه ساده است و کسر شأن است، خوددارى مى‏کند. نتیجه همین است که آنچه بایسته و لازم است نوشته نمى‏شود و چیزهایى که زائد و بى مصرف است پشت سر یکدیگر چاپ و تألیف مى‏گردد. 
چه خوب گفته خواجه نصیرالدین طوسى:
افسوس که آنچه برده‏ام باختنى است بشناخته‏ها تمام نشناختنى است‏
برداشته‏ام هر آنچه باید بگذاشت بگذاشته‏ام هر آنچه برداشتنى است‏
عاقبه الامر در جواب آن آقایان گفتم: این پیشنهاد شما مرا متذکر یک بیمارى اجتماعى کرد، و نه تنها از تصمیم خود صرف نظر نمى‏کنم، بلکه در مقدمه کتاب از این پیشنهاد شما به عنوان یک بیمارى اجتماعى نام خواهم برد.
بعد به این فکر افتادم که حتما همان‏طور که عده‏اى کسر شأن خود مى‏دانند که کتابهاى ساده- هرچند مفید باشد- تألیف کنند، عده‏اى هم خواهند بود که کسر شأن خود مى‏دانند که دستورها و حکمتهایى که از کتابهاى ساده درک مى‏کنند به کار ببندند!!
مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهرى، ج‏۱۸، ص۱۹۱
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.