خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

سودانی: تلاش پیامبر(ص) برای مشارکت و رشد افکار عمومی / فکری: حاکمیت دینی با حضور مردم محقق‌ می‌شود

در نشست «بررسی نقش مردم در حاکمیت دینی» که در ایکنا برگزار شد مسعود فکری گفت که حاکمیت دینی فقط با حضور مردم محقق می‌شود و ناصر سودانی نیز با اشاره به اینکه خداوند می‌فرماید سرنوشت جامعه به دست مردم رقم می‌خورد، گفت که پیامبر(ص) به دنبال مشارکت و رشد افکار عمومی بودند.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، یکی از موضوعات چالش‌‌برانگیز در اندیشه دینی، نقش مشارکت مردم در حاکمیت دینی است و اینکه چقدر رأی مردم در تعیین حاکمان مؤثر است. در طول تاریخ اسلام اندیشمندان و صاحب‌نظران دیدگاه‌های مختلفی را در این باره ارائه کرده‌اند. برای بررسی بیشتر این موضوع طی نشستی میزبان مسعود فکری، استادیار دانشگاه تهران و ناصر سودانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز، بودیم که بخش نخست این نشست را می‌خوانید؛

 آقای دکتر سودانی، از منظر قرآن و روایات، مشارکت مردم در حاکمیت دینی چه اهمیتی دارد؟

در آیه ۱۱ سوره رعد خداوند فرموده است: «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ؛ برای هر کس پاسبانها از پیش رو و پشت سر گماشته شده که به امر خدا او را نگهبانی کنند. خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند (و از نیکی به بدی شتابند) و هرگاه خدا اراده کند که قومی را (به بدی اعمالشان) عقاب کند هیچ راه دفاعی نباشد و برای آنان هیچ کس را جز خدا یارای آنکه آن بلا بگرداند نیست.» خداوند متعال می‌فرماید که سرنوشت جامعه به دست مردم رقم می‌خورد. آیه خبری است اما یک مفهوم انشایی نیز در آن وجود دارد، یعنی اگر می‌خواهید آینده خوبی داشته باشید و سعادت دنیا و آخرت را رقم بزنید و به دنبال پیشرفت هستید، این امر به دست شما صورت می‌‌گیرد.

اگر این آیه را با آیه ۵۲ سوره انفال در کنار هم قرار دهیم، خداوند در آنجا فرموده است: «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ ۙ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ شَدِیدُ الْعِقَابِ؛ همان‌طور که خوی فرعونیان و کافران پیش از زمان آنها بر این بود که به آیات خدا کافر شدند، خدا هم آنان را به کیفر گناهانشان بگرفت، که همانا خدا توانا و سخت‌کیفر است.» در این آیه نوعی تهدید وجود دارد که اگر حتی نعمتی از سوی خدای متعال به سرزمین یا مردمانی ارزانی شود، هرگز آن نعمت را از آنها نمی‌گیرد، مگر آنکه خودشان آن را پس بزنند. اگر برکتی به نام انقلاب اسلامی از سوی خداوند به سرزمین ما عرضه و ایران ظرفی برای نظام ولایی و آموزه‌های دینی شد، هرگز خدا آن را از ما نمی‌گیرد، مگر اینکه ما پس بزنیم. لذا تا زمانی که جامعه خود را تغییر ندهد خداوند نعمت خود را از مردم پس نمی‌گیرد.

این آیات نشان می‌دهد که سرنوشت مردم به دست خود آنها رقم می‌خورد و باید مردم در صحنه و فعال باشند. در آیه ۳۸ سوره شورا نیز آمده است: «وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَأَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ؛ و آنان که امر خدایشان را اجابت کردند و نماز به پا داشتند و کارشان را به مشورت یکدیگر انجام می‌دهند و از آنچه روزی آنها کردیم (به فقیران) انفاق می‌کنند.» این آیه به پیامبر اکرم(ص) امر کرده است که مردم را در حاکمیت مشارکت دهد. پیامبر در مقام ارتباط با وحی نیازی به عقول عادی ندارد، اما چون در مقام تقنین و تشریع است، باید به شکل سنت دربیاید که مردم را در حاکمیت به کار بگیریم.

باید فضایی را فراهم کنیم که مردم در اموری که احکامی برای آن نیست و در واقع اموری که مربوط به خودشان است مشارکت کنند و این امور می‌تواند سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و … باشد. همچنین خداوند در قرآن به پیامبر اکرم فرموده است: «فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛ به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سخت‌دل بودی مردم از گِرد تو متفرق می‌شدند، پس از (بدیِ) آنان در گذر و برای آنها طلب آمرزش کن و (برای دلجویی آنها) در کارِ (جنگ) با آنها مشورت نما، لیکن آنچه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام ده، که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد» (آل عمران، ۱۵۹). پیامبر برای یکی از غزوات از مردم سؤال کرد، زیرا این کار باعث رشد افکار عمومی می‌شود و هر کسی که صاحب‌نظر است عرصه برای وی فراهم می‌شود تا ایده و اندیشه خود را بروز دهد. در واقع مردم در صحنه حضور دارند و افکار و تجارب خود را بیان می‌کنند.

انسان سرآمد هستی است و به خاطر عقل و خرد سرآمد شده، اما چون اهل مدنیت است، باید به قانون تن دهد و بهترین‌ها را انتخاب کند. هر جا که نص وجود دارد باید تسلیم فرمان خداوند باشیم، اما آنجا که مربوط به امور جاری جامعه است باید حاکم به مدد افکار مختلف این زمینه را فراهم کند، کما اینکه قانون اساسی ما مشارکت مردم در نظام سیاسی را از طریق برگزاری انتخابات تأیید کرده است و ارکان مختلف حاکمیت به وسیله مردم انتخاب می‌شوند. جسم آن مردم و روح آن اسلام است و مشارکت مردم در ابعاد مختلف باید محقق شود.

آیا تشکیل حکومت در عصر غیبت بدون مشارکت مردم امکان‌پذیر است؟

سودانی: در عصر غیبت راهی غیر از این نداریم که یک حاکمیت شرعی داشته باشیم. خداوند متعال می‌فرماید: «وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ هر کس به خلاف آنچه خدا فرستاده حکم کند چنین کس از کافران خواهد بود، و هر کس به خلاف آنچه خدا فرستاده حکم کند از ستمکاران است و هر کس به خلاف آنچه خدا فرستاده حکم کند چنین کس از فاسقان خواهد بود» (مائده، ۴۴، ۴۵ و ۴۷). در واقع باید حکم خداوند در جامعه جاری شود. در آیه ۶۰ سوره نساء نیز می‌فرماید: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَنْ یَتَحَاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ وَیُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِیدًا؛ آیا ننگری به حال آنان که به گمان (و دعوی) خود ایمان به قرآن تو و کتبی که پیش از تو فرستاده شده آورده‌اند، چگونه باز می‌خواهند داوری به طاغوت برند در صورتی که مأمورند که به طاغوت کافر شوند و شیطان خواهد که آنان را گمراه کند گمراهی دور از هر سعادت.» پس نباید به طاغوت مراجعه کنیم. طاغوت هرکسی است که احکام الهی و شرعی را اجرا نمی‌کند.

خداوند در آیه ۱۴۱ سوره نساء فرموده است: «وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا؛ و خداوند هیچ گاه برای کافران نسبت به اهل ایمان راه تسلّط باز نخواهد نمود.» یک کافر فقهی و یک کافر سیاسی داریم. کافر سیاسی کسی است که درصدد اجرای احکام الهی نیست. کفار یعنی کسانی که از دایره امور دینی خارج می‌شوند نمی‌توانند مشروعیت پیدا کنند. بنابراین در زمان غیبت باید نظام به سمت اجرای احکام شرعی حرکت کند.

حال که امام معصوم حاضر نیست چاره‌ای نداریم جز اینکه به اسلام‌شناس متخصصی که ورع و تقوا دارد و عالم، مدیر، شجاع و سیاستمدار است، مراجعه کنیم و وظیفه‌مان را به عنوان مکلف اجرا کنیم و باید به یک نظام تن دهیم که تار و پود آن الهی و شرعی باشد. احکام این نظام از سوی خدا و کارگزاران آن از سوی مردم انتخاب می‌شوند.

 آقای دکتر فکری، براساس برخی دیدگاه‌ها، حاکمیت دینی مشروعیت خود را از خدا می‌گیرد. لذا اگر انتخابات یا مشارکت مردم هم نباشد، چون حاکم به صورت ذاتی مشروع است، نبود انتخابات اهمیتی ندارد. درباره مشروعیت حاکمیت دینی توضیح دهید و چه پیوندی بین نقش مردم و جایگاه الهی حاکمیت دینی وجود دارد؟

برای روشن کردن نقش مردم در تحقق حاکمیت دینی، دو دیدگاه وجود دارد. در مقام عمل باید مردم و نقش آنان در اجرای حاکمیت دینی نشان داده شود. اگر ما سیره انبیای قبل از پیامبر را ببینیم، وقتی درصدد ایجاد تغییر اجتماعی بودند، خود را موظف می‌دانستند که مردم را همراه کنند. از وظایف انبیاء این بود که به مردم یاد دهند به طاغوت روی نیاورند.

وقتی حضرت موسی(ع) می‌خواست مردم مصر را از طاغوت رهایی بخشد، باید مردم را راضی می‌کرد و این رضایت با اجبار امکان‌پذیر نبود. همچنین پیامبر اسلام بخش عمده‌ای از بعثت خود را به دشواری سپری کرد، زیرا ظرفیت جامعه را برای همراهی با الگوی حاکمیتی خود ارزیابی کرد. در مدینه و با دیدارهایی که در عقبه انجام شد درصدد بود که تشخیص دهد که آیا آنها می‌توانند به او در اجرای این ساختار حاکمیتی کمک کنند؟ بنابراین حاکمیت دینی فقط با حضور مردم محقق می‌شود. برخی مشارکت مردم را تشریفاتی تلقی می‌کنند، اما چنانچه در حاکمیت دینی مردم احساس کنند که نقشی در حاکمیت ندارند و خواسته‌های آنها همانند پایدار شدن فرهنگ متعالی، استقلال و زندگی شرافتمندانه به مرحله عمل نمی‌رسد و نگاه ابزاری به مشارکت مردم وجود دارد، این امر باعث فاصله گرفتن آنها از حاکمان می‌شود.

در شرایط کنونی کارایی نظام سیاسی در ایران ر اچگونه ارزیابی می‌کنید و اشکالات احتمالی را ناشی از چه می‌دانید؟

سودانی: کشور در چهل و دو سال اخیر عزت و اقتدار داشته است و اگر هم ایرادی وجود دارد از سمت کارگزار است. البته ما قبلاً تجربه یک نظام اسلامی را نداشتیم و فقط در زمان حضرت علی(ع) به مدت چهار سال و سه ماه نظام اسلامی برقرار بود و در همان زمان چندین جنگ را به ایشان تحمیل کردند و جز این مورد تا زمان انقلاب اسلامی هیچ‌گاه ولی فقیه و حاکم شرعی جامع‌الشرایط در رأس نظام نبود.

گاهی در انتخابات دچار شتاب‌زدگی می‌شویم و گاه نیز بحث‌های قومی و جناحی و باندی ما را متأثر می‌کند و زمانی هم ظاهر یک شخص با توجه به تعریفی که از خود ارائه می‌‌کند مردم را به سوی خطا سوق می‌دهد، اما هنر این است که انسانی در رأس قدرت قرار بگیرد که خودش را نبازد و به عقیده خود مقید باشد و متأسفانه همه انسان‌ها این هنر را ندارند. هرگاه انسان‌های معتقد را انتخاب کردیم موفق بودیم اما هرگاه انسان‌هایی را انتخاب کردیم که نگاه به بیرون داشتند دچار واپس‌گرایی شدیم. مردم متوجه شده‌اند که اسلام کارایی دارد، به شرط اینکه افراد کارآمد و معتقد در رأس امور باشند.

منبع ایکنا
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.