خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

«آرش آبائی»: کلیمیان، خود را ایرانی می پندارند

پیش تر ، فضای جامعه طوری بود که برخورد با اقلیت ها (به خصوص یهودیت) ، کمتر به صورت مستقیم صورت می گرفت و به معاشرت های روزانه در کوچه و بازار ، محدود می شد .

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، سال ها تدریس در مراکز آموزش عالی و مطالعه و پژوهش در دین یهود ، تجربیات خوبی برای آقای « آبائی » ، پژوهشگر و استاد کلیمی ایرانی در حوزه ارتباط بین الادیانی ، همزیستی مسالمت آمیز اقوام و ادیان و شناخت دغدغه های جامعه اقلیت های دینی (به خصوص کلیمیان) رقم زده که در گفتگوی پیش رو ، بخش هایی از آن را با مخاطبان محترم در میان گذاشته اند:

برای شروع ، قدری از خود و سوابق علمی تان بفرمایید؟
بنده متولد ۱۳۵۰ هستم. مقطع کارشناسی را در رشته عمران در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه امیرکبیر طی کردم . مطالعاتی در زمینه ادیان و عرفان هم داشته ام و قریب به ۲۵ سال به دعوت انجمن کلیمیان تهران به تدریس تعلیمات دینی مشغولم. حرفه اصلی ام ، مهندسی است اما به دلیل مطالعات در حوزه دین یهود در واحدهای مختلف دانشگاه آزاد نیز سخنرانی و کارگاه های آموزشی برگزار کرده ام . به طور مشخص چند سال در دانشگاه ادیان و مذاهب ، سابقه تدریس در حوزه یهودیت را داشته و در مؤسسه آموزشی امام خمینی(ره) قم در دو نوبت در مقطع دکترا ، الهیات و تاریخ یهود ، تدریس کرده ام. در زمینه گفتگوی ادیان هم در مؤسسه گفتگوی ادیان ، عضو هیئت علمی بوده ام . همچنین در سال های اخیر در اغلب همایش های حوزه گفتگو ، به عنوان یکی از مدعوین یا ارائه دهندگان مقاله و سخنران مشارکت داشته ام . از دیگر فعالیت های بنده ، ویراستاری کتاب ها در حوزه یهودیت است . سه جلد از کتاب های درسی تعلیمات دینی یهود در مقطع دبیرستان را با همکاری حاخام دکتر حمامی لاله زار ، تألیف کرده و اخیرًا هم کتابی با عنوان « وظایف قلب ها » با همراهی آقای دکتر حسین علی جعفری ، ترجمه و روانه بازار نشر ساخته ایم.

از تجربه تدریس به عنوان یک استاد از جامعه اقلیت های دینی در دانشگاه های شیعی بگویید ؟ رابطه تان با دانشجویان چطور بوده است؟
پیش تر ، فضای جامعه طوری بود که برخورد با اقلیت ها (به خصوص یهودیت) ، کمتر به صورت مستقیم صورت می گرفت و به معاشرت های روزانه در کوچه و بازار ، محدود می شد . در محافل علمی نیز بیشتر از یهودی ها نقل قول می گردید تا اینکه یک فرد یهودی از درون آن جامعه حضور پیدا کرده یا تدریس کند. شاید بتوان گفت ، اولین برخورد عمومی ما (به عنوان کلیمی) در سال ۱۳۷۸ بود که با انتشار یک شماره از نشریه « افق بینا » در نمایشگاه مطبوعات شرکت کردیم و بسیاری از مردم ، فقط برای اطلاع از کیفیت زندگی و چگونگی رفتار یهودیان ایران از غرفه ما بازدید می کردند ، لذا بیشتر برخوردها سطحی و در حد مشاهده یا گفتگو بود. از طرفی در دانشگاه ها و محافل آموزشی نیز تدریس یهودیت ، عموماً از متون دست چندم انجام می شد و طبیعتاً احتمال برداشت های متفاوت و شاید ناصحیح وجود داشت ، تا اینکه به تدریج از بنده و دیگر فعالان جامعه یهود مانند حاخام دکتر یونس حمامی لاله زار ، دعوت شد که در قامت یک یهودی ، عقاید خود را به صورت مستقیم عرضه کرده و در مقاطعی تدریس کنیم . این امر موجب تغییر برخی باورهای نادرست در خصوص یهودیت شد . در این میان ، تشابهات زیادی عیان گشت . همچنین سؤال های متعدد دانشجویان ، مرا به تحقیق و پژوهش بیشتر وادار کرد که غنای فرهنگی و تعمیق باورهای دینی را برایم به همراه داشت. در واقع ، یک ارتباط دو سویه بود ؛ دیدگاه عیان و واضح مخاطبان نسبت به دین یهود از یک سو و تعمیق نگره بنده در باورهای خود از سوی دیگر.

شاید بتوان گفت این اتفاق ، شاخصه تمایز میان وضعیت اقلیت ها -به ویژه کلیمیان – قبل و بعد از انقلاب باشد . به طور کلی ، وضعیت فرهیختگان کلیمی قبل و بعد از انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید؟
این مسئله از دو جنبه ، قابل بررسی است ؛ اثر انقلاب بر جامعه یهودی ، تأثیری سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی بود که شاید بر تمام ایرانیان نیز اینچنین بود . قشرهای مختلف ، فارغ از اعتقاد دینی ، شرایط جدید را برنتابیدند و دست به مهاجرت زدند . معمولاً مهاجرت ها از لایه های بالایی شروع می شود یعنی قشر تحصیل کرده و نخبه و این برای جامعه یهودی هم رخ داد ، اما از لحاظ عمق ، غلظت باورها و نگاه دینی در جامعه کلیمیان ایران ، می توان گفت بعد از انقلاب درصد قابل توجهی ، بیشتر شد . دلیل این امر هم دینی تر شدن فضای جامعه بود. با وجود اینکه هر اقلیت ، نگاه دینی متفاوتی نسبت به دیدگاه رسمی کشور دارد اما ناخود آگاه معادل آنچه در جامعه بیرونی تبلیغ می شود ، در دین خود جستجو می کند . به عنوان مثال ، وقتی من در تلویزیون ، نماز یا تعلیمات دینی مسلمانان را مشاهده می کنیم یا تبلیغات اسلامی را بر در و دیوار خیابان ها ، مطالب روزنامه ها و … می بینم ، به دنبال معادل این تعالیم و مفاهیم در دین خود هستم. به عبارتی ، نگاه دینی در یهودیان ایران ، بعد از انقلاب ، پررنگ تر شد و روی آوردن به کنیسه ها یا عمل کردن به احکام ، رنگ و بوی دینی به خود گرفت که این را می شود حاصل مذهبی تر شدن فضای جامعه ایرانی بعد از انقلاب دانست.

در خصوص شرایط معیشتی ، حقوقی و اجتماعی کلیمیان چه ارزیابی دارید؟
از لحاظ معیشتی ، یهودیان ایران ، جزئی از همین جامعه هستند . به غیر از مواردی که قانون منع کرده – به خاطر دین متفاوت یا فضای خود یهودیان ایران – شاید برخی شغل های خاص ، مانند مشاغل نظامی نداشته باشند ، لیکن در تمام حوزه ها از بازار تا حوزه های فنی ، پزشکی و هنری ، همپای سایر هموطنانشان به کار و خدمت به جامعه مشغولند . در مورد وضعیت حقوقی نیز طبق قانون اساسی ، حقوقی برای اقلیت های دینی رسمی در نظر گرفته شده که یهودیان نیز شامل آن می شوند . غیر از آن هم یهودیان ، شهروند ایران به شمار می آیند و طبق قانون ، تبعیضی نیست اما به دلایل فرهنگی یا تبلیغات سوء (که شاید ناشی از خلط مبحث میان یهودیت و صهیونیسم باشد) بعضاً در قشرهای عامی مردم ، سوء تفاهم هایی گریزناپذیر رخ می دهد . شاید به مرور زمان ، منتظر این باشیم که اوضاع فرهنگی و سوء برداشت ها نسبت به یک غیرمسلمان یا فرد یهودی ، رفع شود. غیر از این موارد جزئی که به هر حال اجتناب ناپذیر است و اصلاً خصوصیت اقلیت بودن در یک جامعه اکثریت هم همین است ، مشکل حقوقی روزمره ای دیده نمی شود . قوانینی در مورد ارث ، قصاص یا موارد دیگر وجود دارد که نمایندگان ما در مجلس شورای اسلامی ، سال هاست دنبال حل آن ها هستند . بعضی از این موارد ، مرتفع شده و سایرین هم در مسیر حل از طریق قانون هستند . به لحاظ سطح زندگی یهودیان هم مانند همه مردم ایران ، فقیر ، متوسط و عده ای متمول هستند . به عبارت دیگر ، تفاوت چشمگیری میان یهودی ها یا دیگر اقشار جامعه نیست اما به سبب گرایش های مذهبی و لزوم دستیابی به امکانات دینی ، مراکز مذهبی ، آموزشی یا تأمین خوراکی های حلال و امثالهم که معمولاً در شهرهای بزرگ وجود دارد ، پراکندگی جمعیتی کلیمیان ایران نیز بیشتر در شهرهای بزرگ است ، به همین خاطر ، یهودی روستانشین ، دامدار یا کشاورز نداریم.

شاخصه اصلی یهودیان ایران را چه می دانید ؟ اساساً می توان تمایزی میان یهودیان ایران و سایر کشورهای دنیا ، قائل شد؟
یهودیان جهان ، عمدتاً به لحاظ سلیقه یا گرایش مذهبی -و نه فرقه ای – جزء یهودیان شرقی محسوب می شوند ؛ اصطلاحاً یهودیان «سفاردی» که ریشه آن ها به علمای اسپانیای اسلامی بازمی گردد. بخش دیگری از یهودیان غربی ، « اشکنازی »اند و از لحاظ مکتب دینی ، ریشه در آرای علمای آلمان و فرانسه قدیم دارند که در فروع دین ، ممکن است اختلاف نظرهای جزئی داشته باشند . شاید بتوان شاخصه متمایزساز یهودیان ایران از جهان را موضوع مهاجرت و اختلاط های نژادی دانست. معمولاً یهودیان سایر نقاط جهان ، همیشه در حال مهاجرت از کشوری به کشور دیگر بوده اند و اگر از یهودیان سایر نقاط جهان در خصوص محل تولد والدین ، سؤال شود شاید کشورهای مختلفی را ذکر کنند اما پدر ، پدربزرگ و تمام اجداد یهودیان ایران ، ایرانی هستند ، لذا نوعی ثبات قومیتی یا کشوری بیشتری در یهودیان ایران نسبت به یهودیان دیگر نقاط دنیا مشاهده می شود . در واقع یهودیان ایران ، بیشتر ایرانی هستند ؛ ایرانیانی با دین یهودی ، در صورتی که این مسئله ، کمتر در یهودیان بخش های دیگر جهان دیده می شود.

دیدگاه یهودیان ایران نسبت به یهودیت صهیونیستی چیست؟
یک نگاه دینی نسبت به سرزمین مقدس ، اورشلیم و معبد بیت المقدس وجود دارد که دیدگاهی توراتی است و از عهد عتیق بوده . هر روز ، سه یا چهار بند از دعاهای نوزده گانه در نماز یهودیان ، گرایشی است به محل صهیون ، شهر اورشلیم ، بازگشت یهودیان به سرزمین مقدس و جستجوی منجی موعود یهودی در سرزمین مقدس – که مأموریت وی را اسکان یهودیان و تجدید بنای سلیمان می دانند- به نوعی همه چیز در نگاه دین یهود ، به سرزمین مقدس ، اسرائیل و صهیون بازمی گردد . این قضیه به صورت بنیادین در تاریخ ، آیین و الهیات یهود دیده می شود ، حتی نقطه ثقل عرفان یهود هم محل بیت المقدس ، اورشلیم و سرزمین مقدس است اما این قضیه ، ارتباطی با تاریخ معاصر ندارد. صهیونیسم ، یک جنبش سیاسی است که عده ای برای اهداف خاص به راه انداختند . بحث ، آن است که آرمانشهر مدنظر یهود باید به شکل الهیاتی و منجی گرایانه رخ دهد اما صهیونیسم سیاسی کوشید آن را خارج از نگاه دینی و الهیاتی عملی کند و دست به یک اقدام سیاسی زد . رویکرد یهودیان ایران به این پدیده ، نگاه واحدی نیست . مثل تمام جهان ، هر فردی نگاه خاص خود را دارد ، اما به طور عموم ، می توان گفت یهودیان ایران ، معمولاً از سیاست ، به خصوص سیاست های جهانی و صهیونیستی به دور بوده اند. نگاه صهیونیسم سیاسی در بین عامه مردم ایران آنچنان غلیظ نبوده ، حتی بعد از انقلاب هم که بخش قابل توجهی از یهودیان ایران مهاجرت کردند ، عمده این مهاجرت ها به آمریکا بوده ، نه به اسرائیل . لذا در غالب نگاه ها گرایش صهیونیستی دیده نمی شود و همیشه یهودیان سعی کرده اند بخش دینی را از بخش سیاسی اسرائیل جدا کنند و نگاهی مقدس و دینی به آن سرزمین داشته باشند، نه سیاسی.

به مقوله مهاجرت هم اشاره کردید ، قدری در مورد مهاجرت در جامعه کلیمیان توضیح دهید؟ آیا تاکنون به مهاجرت فکر کرده اید؟
نه فقط در ایران ، که در همه جای دنیا ، مهاجرت یک پدیده طبیعی است . هر فردی حق دارد مکان زندگی خود را تعیین کند . این پدیده در جوامع در حال توسعه به کشورهای توسعه یافته ، به سبب عواملی چون انقلاب ، جنگ ، شرایط اقتصادی یا حتی علمی ، رواج بیشتری دارد . یهودیان هم از این امر ، مستثنا نیستند. حال ممکن است برای اقلیت های دینی ، جاذبه ها یا دافعه هایی بیشتر وجود داشته باشد که افراد را به مهاجرت ترغیب کند . دلیل مهاجرت ، لزوماً دینی نیست . من عمده دلایل را عوامل اجتماعی و اقتصادی می دانم و در درجه دوم ، سیاسی و مذهبی . وابستگی در میان یهودیان ، بسیار است . وقتی یک خانواده مهاجرت می کند ، وابستگی ها موجب می شود خانواده های دیگر هم مهاجرت کنند و این مهاجرت ها به صورت زنجیره ای رخ داده است. در مورد خود من ، به لحاظ اقتصادی و مالی ، این امکان وجود نداشت که اصلاً به مهاجرت فکر کنم . به هر حال ، هر کس ممکن است با بروز برخی مشکلات داخلی به مهاجرت بیندیشد اما من به دلایل شخصی و خانوادگی ، ماندن در ایران را ترجیح می دهم .

در خصوص همزیستی مسالمت آمیز ادیان در یهودیت بگویید و این امر چقدر در ایران محقق شده است؟
یهودیت ، آیاتی در خصوص همزیستی دارد و به آن تأکید می کند . در «سِفر لاویان » آمده : «همنوعت را مانند خودت دوست بدار » یا در چندین آیه ذکر شده که نسبت به غریب ، رحم و مروت داشته باش. تشابهاتی که از لحاظ الهیاتی ، اعتقادی و حتی شریعتی میان اسلام و یهودیت وجود دارد ، موجب شده در بطن دین ، اختلافی نباشد . همین امر ، دستاویزی برای همزیستی مسالمت آمیز است . البته گاه به سبب سوء تفاهم ها ، شرایطی سخت برای یهودیان در بعضی شهرها وجود داشته ، اما این امر در کل تاریخ حضور یهودیان در ایران ، ناچیز بوده است . به عبارتی ، میانگین زندگی یهودیان در ایران در میان مسلمان ها مثبت ارزیابی می شود و همزیستی مناسبی وجود داشته است ؛ هرقدر که کشور قانونمندتر شده و میزان مطالعه ، سواد و آگاهی مردم افزایش یافته ، به همان نسبت از آزارها و تبعیض ها کاسته شده است. به طور مشخص با تصویب قانون اساسی در دوران مشروطه ، یهودیان و کل اقلیت های دینی از «اهل ذمه» به « شهروند » ارتقا پیدا کرده و دارای حقوق قانونی شدند . به این ترتیب ، یک عضو جامعه اقلیت های دینی ، هم تراز با یک شهروند ایرانی مسلمان شد. این امر تأثیر زیادی داشت و یهودیان از آن مقطع به بعد ، اجازه یافتند در آموزشگاه ها حضور یافته و به طور عرفی ، خارج از محله خود اسکان پیدا کنند ، خرید و فروش زمین یا ملک داشته باشند و به مرور زمان ، این قبیل محدودیت های عرفی برداشته شد. بنابراین ، آن تنش بین دینی با مطالعه و باز شدن فضای جامعه ، کاهش یافت. می توان گفت در خصوص همزیستی یهودیان در ایران با اکثریت مسلمان ، مشکلی وجود ندارد.

در خصوص آزادی اجرای مناسک دینی توسط کلیمیان در ایران توضیح دهید؟ این مهم را در قیاس با سایر کشورها چطور ارزیابی می کنید؟
یهودیان همواره در اجرای مراسم های دینی خود در کنیسه ها آزاد بوده اند و هرگز مشکل خاصی پیش نیامده است. به لحاظ قانونی و عرفی ، کنیسه ها معمولاً مصون بوده اند و حمله یا تعرضی به آن ها صورت نمی گرفته. تا امروز هم روال به همین ترتیب بوده است . اکنون کلیمیان ایران ، از کنیسه ها و مدارس خاص خود برخوردارند ، حتی طبق قوانین خود رستوران حلال و سایر نیازمندی های مختص خود را داریم. هرگز در مورد مناسک دینی ما مشکلی وجود نداشته . نشر متون تورات یا آیینی نیز در حد استفاده نمازگزاران ، همیشه به شکل آزادانه صورت گرفته است . در مورد یهودستیزی در اروپا یا غرب ، دلایل مختلفی وجود دارد که به آن نمی پردازم ولی در ایران ، هرگز یهودستیزی به صورت سیستماتیک و سازمان یافته نبوده . اگر هم تحرک یا تعرضی – به صورت لفظی یا در هر قالب دیگری- رخ داده ، شخصی و موردی بوده و تحرکی گروهی و سازمان یافته علیه یهودیت ، هیچ سابقه ای در ایران ندارد.

برخی معتقدند اطلاق واژه « اقلیت دینی » به ایرانیان غیرمسلمان ، بار منفی دارد. نظرتان در این رابطه چیست؟
به اعتقاد بنده ، این واژه ، هیچ بار منفی ندارد ؛ یعنی اقلیت ، نمایانگر وضعیت کمّی یک جامعه است. همانطور که اکثریت ، لزوماً کلمه ای با بار مثبت نیست و فقط تعداد را نشان می دهد. هیچ دلیل خاصی [بر منفی بودن بار کلمه وجود ندارد] مثل بلند یا کوتاه بودن قد فرد که صرفاً صفتی کمّی است ، لذا کلمه اقلیت را دربردانده بار منفی نمی دانم . هرچند بعضی پیشنهاد کرده اند که لفظ « ایرانیان کلیمی »، یا « ایرانیان با مذهب دیگری » به جای این واژه استعمال شود ، اما من این واژه ها را اصلاً دارای ارزش مثبت یا منفی نمی دانم و به نظرم یک واقعیت عینی است . به عبارت بهتر ، جامعه ای که به لحاظ تعداد در اقلیت قرار دارد ، این واژه برای اعلام وضعیت آن ، مناسب است. شخصاً مشکلی در خصوص کاربرد واژه اقلیت نمی بینم.

از دستاوردهای علمی – فرهنگی جامعه یهود در ایران بگویید.
عموماً اگر فرد یهودی به عنوان یک ایرانی ، موفقیتی کسب کند ، به نام مؤسسه یا فرد ثبت می شود ، نه لزوماً به نام یهودیت . یعنی مثلاً از میان صدها پزشک برجسته ایرانی ، تعدادی نیز یهودی هستند که دستاوردهایی داشته اند . این دستاوردها ، نه به خاطر یهودی بودن ، بلکه به سبب فعالیت در فلان مرکز پژوهشی یا دانشگاهی است ، اما جز این در مواردی نیز افرادی شاخص به عنوان یک یهودی ، اثرگذار بوده اند . یکی از معروف ترین این چهره ها ، سلیمان حییم ، مؤلف دیکشنری انگلیسی به فارسی و بالعکس است. وی یک یهودی بوده و اتفاقاً واژه نامه عبری به فارسی و فارسی به عبری هم داشته که آن ها را بعد از واژه نامه های انگلیسی منتشر کرده . در حوزه های دیگر از جمله دانشگاه ، پزشکی و هنر هم چهره هایی شاخص داشته ایم . با این وجود ، جامعه یهود و خودِ این افراد ، توقع ندارند که دستاوردهایشان به نام یهودیت شناخته شود . یهودیان ، جزئی از جامعه ایران هستند و بخشی از امکاناتی را که از جامعه گرفته اند ، به عنوان دِین ادا کرده اند.

در حال حاضر مهم ترین دغدغه فرهنگی – اجتماعی یهودیان ایران چیست؟
دغدغه ها را می توان به چند بخش ، دسته بندی کرد ؛ یک قسمت ، فرهنگ عمومی است. همان طور که گفتم ، برخی به لحاظ مذهبی یا سنتی ، ممکن است احساس مثبتی نسبت به غیر مسلمان ها – فرد یهودی – نداشته باشند . در این زمینه ، فرهنگ مردم باید به مرور زمان تغییر کند و با آگاهی بخشی از رهگذر کتاب ها ، جراید و رسانه ها ، برخی سوء تفاهم ها رفع شود . بخش دیگر دغدغه ها به حوزه قانون مربوط است . در بعضی مواد قانونی از لفظ « کافر » برای غیرمسلمان استفاده شده ، در صورتی که غیر مسلمان به دو بخش کافر و ادیان توحیدی یا موحد تقسیم می شود. در برخی موارد مانند ارث و قصاص هم تبعیض ها یا بی عدالتی هایی وجود دارد که آن ها هم قرار است به لحاظ قانونی یا فقهی رفع شود ، اما مهم ترین دغدغه ما ، تبلیغاتی است که گاه به صورت سوء برداشت ، به نام صهیونیسم اما در عمل ، علیه یهودیت صورت می گیرد . مثلاً ، فیلم هایی ساخته می شود که در آن ها نقش منفی ، فردی یهودی است یا داستان طوری نقل می شود که با واقعیت تطابق ندارد که رفع این موارد باعث خشنودی جامعه کلیمیان خواهدشد.

در مورد عِرق و هویت ملی در میان کلیمیان صحبت کنید؟
از آنجا که ایرانی بودن در میان یهودیان ، قدمتی بسیار دارد (به لحاظ تاریخی به حدود ۲۵۰۰ سال پیش می رسند) ، یهودیان همواره در تاریخ چندصد ساله ایران حضور داشته و همین ریشه قوی موجب شده ، خود را ایرانی بپندارندد ، به طوری که در شجره نامه اکثر یا تمام ایرانیان یهودی ، عنصر غیر ایرانی دیده نمی شود . این امر ، یهودیان ایران را کاملاً همسان با سایر هموطنان قرار داده است . در مورد عرق ملی نیز تاریخ معاصر ، بیانگر حضور پرشور یهودیان در انتخابات های مختلف است . همواره رقابت سختی میان کاندیداها وجود داشته و همه این ها نشان از اهمیت مشارکت سیاسی نزد یهودیان است . در جریان انقلاب اسلامی ، بخشی از یهودیان به تناسب جمعیتشان حضوری فعال داشتند . بعد از انقلاب هم در جنگ تحمیلی ، یهودیان در خطوط مقدم یا پشت جبهه ، مشارکت داشتند و شهدایی تقدیم کشور کردند . این امر ، نشان دهنده عرقی ملی یهودیان ایران است.

آینده حیات کلیمیان در ایران را چطور می بینید؟
آنچه به لحاظ مذهبی برای یک یهودی مؤمن و متشرع لازم است ، در ایران وجود دارد و دست کم در شهرهای بزرگ و یهودی نشین فراهم است . به این لحاظ ، هر یهودی که بخواهد به زیست خود در کشور ایران ادامه دهد ، همه برخورداری های لازم به لحاظ قانونی ، اجتماعی ، حقوق شهروندی یا درون دینی (یهودی) مهیاست و هیچ مانعی برای ادامه حیات یهودیان دیده نمی شود . یهودیان نیز همانند سایر هموطنان برای اعتلای نام ایران تلاش خواهند کرد.

منبع انجمن ضد فرقه
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.