خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

نامه اوباما خشم چه کسانی را برانگیخت؟

به گزارش ادیان نیوز، «فارن پالسی» در گزارشی به قلم «تریتا پارسی
» نوشت: اگر پوشیدن کت و شلوار سفید رنگ در یک کنفرانس مطبوعاتی سیل
انتقادات را برای باراک اوباما به همراه داشت احتمالا نباید تعجب کند که
ارسال نامه ای از سوی وی به آیت الله علی خامنه ای، رهبر عالی ایران خیلی
ها را انگشت به دهان کند. نامه اوباما به رهبر ایران نشان دهنده یک مسئله
روشن است: اینکه ایران و ایالات متحده منافع مشترکی در شکست داعش دارند و
اینکه مشارکت واقعی بین آنها تا زمان حل موضوع هسته ای شدنی نیست.

ارتباط گرفتن با بازیگران کلیدی در خاورمیانه برای پیشبرد
امنیت ایالات متحده هنوز در بسیاری از حلقه های سیاسی واشنگتن موضوعی عجیب و
غیرمعمولی به حساب می آید. نامه مک کین درباره موضوع اخیر به اوباما نشان
دهنده این است که چرا مقبولیت نسخه سیاست خارجی وی نزد افکار عمومی امریکا
روز به روز در حال تنزل است.

مگر نه اینکه جورج بوش پسر اهمیت ایران برای سیاست منطقه را
درک کرده بود. دولت وی پس از حادثه ۱۱ سپتامبر مذاکرات محرمانه با ایران را
آغاز کرد و با این کشور هم برای عملیات نظامی علیه طالبان و هم برای
استقرار دولت جدید در افغانستان همکاری کرد. زمانی هم که دیگر نیازی به کمک
تهران احساس نکرد، ایران را در لیست “محور شرارت” قرار داد و فرصت های
ایالات متحده برای همکاری با ایران در آینده را از بین برد. به صورت اتفاقی
مدت کوتاهی پس از این وقایع رقابت ایران و ایالات متحده در عراق و
افغانستان به پایان رسید و به ثبات این دو کشور انجامید.

برخی از ارسال نامه به آیت الله خامنه ای خشمگین شدند چرا که
اوباما پیش از این کار “موافقت” بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و ملک
عبدالله، پادشاه عربستان سعودی را جلب نکرده بود. اما رئیس جمهور ایالات
متحده هیچ وظیفه ای ندارد که از اسرائیل، عربستان یا هر کشور دیگری برای
پیشبرد امنیت کشور خود اجازه بگیرد.

ظهور دولت اسلامی [داعش] بنیان نظام بسیاری از کشورهای
خاورمیانه را تهدید می کند. واقعیت این است که وجود کشورهای قدرتمند در
خاورمیانه با وجود تمام خطاهای آنها برای مردم آنها کم خطرتر از دولت های
ورشکسته است. موفقیت داعش تنها خاورمیانه را به منطقه ای از کشورهای شکست
خورده تبدیل نمی کند؛ بلکه این منطقه را به منطقه ای ورشکسته تبدیل می کند.
چنین مشکلی به آسانی قابل کنترل نخواهد بود. اثرات این اتفاق به اروپا،
آسیای مرکزی و اطراف آن منتقل خواهد شد. همه سیاست گذاران خاورمیانه و غرب
این موضوع را درک کرده اند.

ایالات متحده نه می تواند و نه باید که مسئولیت متوقف کردن
داعش را به تنهایی بر دوش بگیرد. همچنین بمب های امریکایی هم به تنهایی راه
خروج از وضعیت خطرناک فعلی خاورمیانه نیست. حل این مشکل نیازمند همکاری و
هماهنگی واقعی میان بازیگران کلیدی است. ایران به عنوان دومین کشور پرجمعیت
خاورمیانه و متنفذترین کشور در جهان تشیع یکی از این بازیگران است. به
علاوه ایران ۹۰۰ مایل مرز مشترک با عراق دارد و همچنین دارای روابط خوبی با
دولت های بغداد و دمشق است. خوشمان بیاید یا نه، ایران بازیگری اجتناب
ناپذیر در مبارزه علیه داعش است.

به گفته دولت اقلیم کردستان و دولت عراق، ایران نخستین کشوری
بود که حمایت های تسلیحاتی و مشورتی لازم برای مبارزه علیه داعش را فراهم
کرد. اخیرا هم تصاویری از سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران
همراه با نیروهای پیشمرگه پس از پاکسازی چندین شهر از عناصر داعش منتشر شده
است.

با این حال در صورتی که اوباما اکنون درک کرده که به ایران به
عنوان نوعی متحد در عراق نیازمند است اما قطعا نگاه استراتژیک بلند مدتی
هم به این موضوع دارد؛ قطعا بیشتر از نگاهی که بوش داشت. جمهوری خواهان
ادعا می کنند که رئیس جمهور با مطرح کردن موضوع مبارزه علیه داعش با
ایرانیان، دست ایالات متحده در مذاکرات هسته ای را ضعیف کرده است. اما در
واقعیت تغییر شرایط منطقه ای باعث شده است که ادامه دشمنی با ایالات متحده
در موضوع هسته ای و دیگر موضوعات برای ایرانی ها دشوارتر باشد. این فتح باب
می تواند گشایشی برای فهم بهتر میان این کشور باشد.

بر اساس گزارش مطبوعات، این نامه روشن کرده است که همکاری
متقابلا سودمند میان ایالات متحده و ایران علیه داعش تنها زمانی قابل انجام
است که اختلاف ها بر سر برنامه هسته ای ایران حل شده باشد. اوباما به
منظور ارائه مشوقی به ایران برای پذیرش بازرسی های سرزده و محدودیت برنامه
غنی سازی این کشور موضوع همکاری های گسترده در زمینه منافع مشترک را مطرح
کرده است.

نیاز تهران به متوقف کردن خشونت های داعش در کشورهای همسایه
اهرمی برای اوباما است. من تنها چند روز پس از سقوط موصل به دست داعش
گفتگوی طولانی با یکی از مقامات ارشد ایرانی داشتم. وی به من گفت که حتی
مقامات ارشد ایران هم با این موضوع موافق هستند که در مقطع فعلی نه امریکا و
نه اسرائیل تهدید اصلی برای امنیت ایران محسوب نمی شوند. جهادی های سنی و
گسترش طایفه گرایی به شدت در رادارهای ایران می درخشند نه تنها به این دلیل
که منطقه بر اساس شکاف سنی-شیعه تعریف شده است بلکه به این خاطر که طایفه
گرایی می تواند توازن قومی و مذهبی داخل ایران را با تهدید روبرو کند.

این مقام ایرانی پذیرفت که ایران به تنهایی نمی تواند داعش را
شکست دهد. در عین حال نه عراق و نه ایالات متحده به تنهایی نمی توانند با
داعش مبارزه کنند. این مقام ایرانی گفت که این تهدید مشترک را تنها از طریق
همکاری گسترده می توان شکست داد. وی با اشاره به اختلافات در ایران بر سر
این موضوع که توافق هسته ای باید فتح بابی برای روابط بهتر با واشنگتن
باشد، گفت که تهران باید درباره این موضوع تصمیم بگیرد.

اما این دقیقا همان چیزی است که بسیاری در واشنگتن از آن می
ترسند. ایران به عنوان یک دشمن ارزشمندتر است. دستیابی به توافق هسته ای با
ایران و تغییر جهت آن به سوی روابط سازنده تر با ایالات متحده برای کسانی
که بیش از نیمی از دو دهه گذشته را به صورت سیستماتیک به تحریک این دو کشور
برای شروع یک جنگ گذرانده اند عذاب آور است. برخی بیش از آن که از جنگ
بهراسند از صلح می ترسند. ایده از دست دادن یک دشمن در خاورمیانه برای آنها
ناخوشایند است.

تفکر درباره اینکه یک خاورمیانه صلح آمیز چیزی است که باید به
هر قیمتی از آن جلوگیری کرد، خشم منتقدان کت و شلوار روشن اوباما را کاملا
عاقلانه جلوه می دهد.

منبع: دیپلماسی ایرانی

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.