خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

چرا بهشتیان در بهشت خسته نمی‌شوند؟

به گزارش ادیان نیوز، حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر
آیات ۱۹ تا ۲۲ سوره «زمر» روز دوشنبه، ۱۹ آبان ماه، بیان کرد: عقلی که در
جلسه گذشته ذیل آیه ۱۸ مطرح شد منظور همین عقل انسانی است نه عقل کلی به
معنای سعه و کلی مفهومی که صادر اول و ظاهر اول است که در روایات چندین
تعبیر از آن وارد شده است گاهی ائمه می‌فرمودند «اول ما خلق الله نور جدی»
گاهی می‌فرمودند «نور نبینا» و گاهی‌فرمودند «عقلنا». بنابراین آن عقل چراغ
است راه را می‌بیند و مهندس راه را که خداوند است می‌شناسد و طی می‌کند.
کار عقل دین آوری نیست بلکه کار عقل دین شناسی است.

وی ادامه داد:
در سوره زمر که مکی است آیات توحید، آیات وحی و نبوت و آیات معاد یکی پس از
دیگری بیان می‌شوند. خداوند در این سوره می‌فرماید ما نور فرستادیم راه را
نشان دادیم و بین این راه و مقصد رابطه برقرار کردیم و هیچ اشتباهی نیست
برخی می‌پذیرند و برخی نمی‌پذیرند. ما وسیله تشخیص را نیز به همه دادیم و
حجت را نیز بر همه تمام کردیم لذا از این به بعد یا ایمان است یا کفر. اگر
کسی به سوء اختیار خود راه کفر را انتخاب کرد گرفتار دوزخ می‌شود. این دو
تعبیر تند نمی‌خواهد جلوی توسل یا شفاعت را بگیرد چرا که این دو محدود به
اذن خدای تبارک و تعالی است و مشفوع له نیز باید مرتضی المذهب باشد.
بنابراین اگر کسی خواست شفیع باشد هیچ کسی نمی‌تواند شکایت کند «الا باذنه»
و اگر کسی خواست مشفوع له بشود باید مسلمان باشد متدین باشد و گرنه کافر
که مشفوع له نیست.

این مرجع تقلید بیان کرد: از این دو تعبیر تند که
با استفهام انکاری همراه است معلوم می‌شود که آن‌ها مشفوع له نیستند و
استحقاق شفاعت ندارند «أَفَمَنْ حَقَّ عَلَیهِ کلِمَهُ الْعَذَابِ
أَفَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِی النَّارِ؛ پس آیا کسی که به سبب کفرش حکم
عذاب بر او ثابت شده است، از عذاب رهایی خواهد یافت؟ آیا تو کسی را که در
آتش است رهایی می‌بخشی؟!» این آیه با دو استفهام انکاری نشان دهند این است
که این زمینه، زمینه شفاعت نیست. کسی که کلمه عذاب برای او حق شد مرتضی
المذهب نیست بلکه عذاب برای این فرد ثابت شده است یعنی کافر شد دیگر مشفوع
له قرار نمی‌گیرد و چگونه می‌توان این فرد را شفاعت کرد و مطلب دیگری که
این آیه به آن اشاره کرده است این است که پیامبر نیز نمی‌تواند شفیع این
گونه افراد باشد چرا که خداوند به پیامبر اذن برای شفاعت به این افراد
نمی‌دهد.

وی اضافه کرد: آیه بعد وعده و تبشیر است در این آیه خداوند
می‌فرماید: «لکنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ
فوق‌ها غُرَفٌ مَبْنِیهٌ تَجْرِی مِنْ تحت‌ها الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ
لَا یخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعَادَ؛ لیکن کسانی که از پروردگارشان پروا
داشته‌اند، برای آنان غرفه‌هایی والاست که بر فراز آن‌ها غرفه‌هایی دیگر
ساخته شده است و در زیر آن‌ها نهرها روان است. خدا این را وعده داده است و
خدا از وعده‌اش تخلّف نمی‌کند» این در حالی است که خداوند در باب تبهکاران
در آیه ۱۶ فرمود: «لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَمِنْ
تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ» اما در مورد مومنان در این آیه چنین فرمود. برخی‌ها در
بهشت دارای برج هستند و چند غرفه دارند. آن‌هایی که چند غرفه دارند همه
مراحل را دارند. یک مرحله آن است که برای مومنان از «ل» استفاده می‌کند
یعنی می‌فرماید: «لهم درجات» که این مرحله، مرحله اولیه و برای کسانی است
که در راه هستند اما در جای دیگر «ل» حذف شده و فرمود: «هم درجات» یعنی
این‌ها دیگر برای‌شان ملکه شده است و اینطور نیست که بگویم لام حذف شده است
چرا که اصلاً اینجا جای لام نیست. این‌ها با آن واقعیت قرین شده‌اند و خود
آن‌ها عین آن درجه شده‌اند. پس اوائل لهم درجات است و وقتی که ملکه شد، هم
درجات می‌شود و وقتی هم درجات شد می‌شود «لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فوق‌ها
غُرَفٌ» غرفه‌های برتر برای اصول دینی است که مومنان دارند، بخش‌های فروع
دین غرفه‌های زیرین است و برای هر کار دینی که انجام می‌دهند غرفه‌ای مشخص
شده است.

آیت‌الله جوادی اظهار کرد: تعابیر مختلفی در مورد بهشت
رفتن وجود دارد در برخی از تعبیرات آمده است که مومنان را به بهشت می‌برند
در برخی دیگر از تعبیرات در قرآن آمده است که بهشت برای آن‌هاست این دو
تعبیر با هم دیگر متفاوت است در مورد غرفه هم همین معنا مطرح است یعنی
اینکه برخی را وارد این غرفه‌ها می‌کنند اما برخی صاحب این غرفه‌ها هستن و
غرفه‌ها برای آن‌هاست.

وی ادامه داد: مرحوم امین الاسلام در مجمع
البیان ذیل این آیه روایتی نقل می‌کند و بیان می‌کند که جریان بهشت مانند
جریان دنیا نیست که هر جا چشمه و نحر بود انسان‌ها آنجا جمع می‌شدند و خیمه
می‌زنند. در بهشت جریان عکس است یعنی هر جا انسان است چشمه و نحر می‌جوشد.
به عبارت دیگر هر جا بهشتی‌ها اراده کنند چشمه و نحر می‌جوشد.

این
مفسر قران کریم بیان کرد: حال در اینجا سوالی مطرح است که انسان وقتی وارد
بهشت می‌شود چه می‌کند؟ خواب که نیست یعنی همه‌اش می‌خورد و می‌خورد؟ ما تا
زمانی که بین ثبات و سکون نتوانیم فرق قائل شویم نمی‌توانیم به این گونه
سؤالات پاسخ دهیم. اگر از ما در مورد عمر زمین، خورشید، منظومه شمسی یا راه
شیری یا هر جسم مادی سؤال شود می‌توانیم پاسخ بدهیم چرا که به هر حال
این‌ها ماده‌اند و از جایی آغاز شده‌اند و به جایی ختم می‌شوند با آزمایشات
می‌توان عمرشان را تشخیص داد. اما اگر از کسی سؤال شود عمر ۴=۲×۲ چقدر است
چگونه می‌توانیم به این سؤال پاسخ دهیم. باید بدانیم که این ثابت است بر
خلاف آن‌ها که ساکن هستند چرا که آنچیزی که ثابت است خسته نمی‌شود اما آن
چیزی که ساکن است خسته می‌شود. قوانینی مانند علیت و امثال آن‌ها سال و ماه
بر نمی‌دارد نه متزمن است و نه متمکن.

وی اضافه کرد: روح در بهشت
به نشئه‌ای می‌رسد که ثابت می‌شود و تعبیر نمکین «دار القرار» همین است
یعنی روح در آن مرحله قرار پیدا می‌کنید وقتی ما بین سکون و ثبات فرق
گذاشتیم دیگر این سؤال اصلاً مطرح نمی‌شود. چرا که ساکن است که خسته می‌شود
اما ثابت خسته نمی‌شود بالاخره این‌ها مسائلی است که اهل بیت به ما بیان
کرده‌اند و ما آن‌ها را قبول می‌کنیم. انسان در انجا به جایی می‌رسد که
اصلاً به هیچ چیز طمع نمی‌کند و بر هر چیزی که خداوند به او داده است راضی
است. و چون انسان طمع نمی‌کند همیشه راحت است. اگر چنانچه طمع و آرزو در
آنجا باشد اول عذاب است چرا که آنجا یک روز و دو روز نیست همیشه برتر از
خودش را می‌بیند و می‌گوید ای کاش من در مقام او بودم. اگر انسان برتر از
خودش را ببیند و آهی بکشد این یک عذابی است.

آیت‌الله جوادی مطرح
کرد: اگر کسی به خاطر توبه یا بدون توبه به خاطر یک عمل صالحی مانند فرزند
شهیدی، فرزند صالحی و یا هر کار دیگری از این قبیل مورد عفو و مغفرت الهی
قرار گرفت وقتی داخل بهشت می‌شود اصلاً یادش نیست که چه کرده است و چه
گناهانی مرتکب شده است مثلاً جناب حر اصلاً در آنجا یادش نیست که چه کرده
است. اصلاً یادش نیست که جلوی حضرت را گرفته است اگر یادش باشد که برای او
جهنم سوزان است. در روایتی آمده است که از حضرت سؤال کردند که نوح در بهشت
است و پسرش در دوزخ این چه بهشتی است؟! حضرت می‌فرماید نوح اصلاً یادش نیست
که پسری داشته که طغیان کرده است و در آن وقت در جهنم است.

منبع : شفقنا

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.