ادیان نیوز: در دهه های اخیر تلاشی در جوامع غربی آغاز شده است تا تمایل به جنس موافق (هجگ) را طبیعی جلوه دهد و قبح این عمل را در افکار عمومی جهان -که غالباً ضد آن است- با سوء استفاده از علوم پزشکی و توجیه متون مذهبی بپوشاند. در این مقاله بر آنیم تا این موضوع را از دیدگاه اسلام، مسیحیت و علوم پزشکی بررسی کنیم.
در ابتدا شایان تذکر است در حدیثی از امام باقر علیه السّلام ، که در آن سرگذشت قوم لوط بیان شده، آمده است که این عمل زشت و پلید اولین بار مستقیماً توسط ابلیس به قوم لوط آموخته شد. (ثواب الاعمال ص ۲۶۴و …)
قرآن کریم به صراحت این گناهکاران را مورد سرزنش قرار می دهد. در قرآن کریم آمده است حضرت لوط علیه السّلام خطاب به قوم خود فرمودند: أَ تَأْتُونَ الذُّکْرَانَ مِنَ الْعَالَمِینَ(۱۶۵)وَ تَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَکمُْ رَبُّکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ(۱۶۶)
آیا از میان مردم جهان با مردها درمىآمیزید؟و آنچه را پروردگارتان از همسرانتان براى شما آفریده وامىگذارید؟ بلکه شما مردمى تجاوزکارید. (سوره شعراء،آیات ۱۶۵ و ۱۶۶)
و فراموش نکنیم:
تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَن یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَرُ خَلِدِینَ فِیهَا وَ ذَالِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(۱۳)
وَ مَن یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَارًا خَلِدًا فِیهَا وَ لَهُ عَذَابٌ مُّهِینٌ(۱۴)
اینها احکام خداست. هر کس از خدا و پیامبرش فرمان برد، او را به بهشتهایى که در آن نهرها جارى است درآورد و همواره در آنجا خواهد بود و این کامیابى بزرگى است. (۱۳)
و هر که از خدا و رسولش فرمان نبرد و از احکام او تجاوز کند، او را داخل در آتش کند و همواره در آنجا خواهد بود و براى اوست عذابى خوارکننده. (سوره نساء(۴) ۱۴)
در احادیث متعددی از جمله از حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرمودند لعنت خدا وفرشتگان و همه مردم بر چنین مردمانی باد. (میزان الحکمه ج ۸ ص ۵۳۹)
معصومین علیهم السّلام از جمله امیرالمؤمنین و امام رضا علیهما السّلام صراحتاً مجازات مرگ را برای اینگونه افراد دستور داده اند.(مستدرک الوسائل ج ۱۸ ص ۸۲؛ فروع کافى ، کتاب الحدود، باب حد اللوا ط، حدیث ۵؛ تهذیب ، کتاب الحدود، حد اللوا ط حدیث ۲؛ ارشاد القلوب ج ۲ ص ۴۰۲و …)
یقیناً بنا بر تعالیم قرآن کریم و محمّد و آل محمّد صلی الله علیهم اجمعین این عمل حرام است و در فقه شیعه مجازات های شدیدی از جمله کشته شدن برای اینگونه افراد در نظر گرفته شده است.
در عهد عتیق از مجموعه کتاب مقدس-که مورد قبول یهودیان و مسیحیان است- و در عهد جدید از کتاب مقدس- که مورد قبول مسیحیان است- آشکارا ارتکاب این عمل تقبیح شده و حتی مجازات مرگ برای آن ذکرشده است به عنوان نمونه:
در عهد عتیق:
و با ذکور مثل زن جماع مکن، زیرا که این فجور است.(سفر لاویان باب ۱۸ جمله۲۲)
و اگرمردی با مردی مثل با زن بخوابد هر دو فجورکردهاند. هر دو ایشان البته کشته شوند. خون ایشان بر خود ایشان است.(سفر لاویان باب ۲۰ جمله ۱۳)
و داستان هلاکت قوم لوط در سفر پیدایش باب ۱۹
در عهد جدید:
از این سبب خدا ایشان را به هوسهای خباثت تسلیم نمود، به نوعی که زنانشان نیز عمل طبیعی را به آنچه خلاف طبیعت است تبدیل نمودند. و همچنین مردان هم استعمال طبیعی زنان را ترک کرده، از شهوات خود با یکدیگرسوختند. مرد با مرد مرتکب اعمال زشت شده، عقوبت سزاوار تقصیر خود را در خود یافتند.( رومیان باب ۱ جملات ۲۶ و ۲۷)
و همچنین سدوم و غموره و سایربلدان نواحی آنها مثل ایشان چونکه زناکار شدند و درپی بشر دیگر افتادند[لوا ط]، در عقوبت آتش ابدی گرفتار شده، بجهت عبرت مقرر شدند. (رساله یهودا باب اول عبارت ۷)
آیا نمی دانید که ظالمان وارث ملکوت خدا نمی شوند؟ فریب مخورید، زیرافاسقان و بتپرستان و زانیان و متنعمان و لوا ط و دزدان و طمعکاران و میگساران و فحاشان وستمگران وارث ملکوت خدا نخواهند شد. (رساله به قرنتیان اول باب ۶ عبارت ۹ و ۱۰)
یقیناً بنا بر تعالیم کتاب مقدس و حضرت موسی و عیسی علیهما السّلام این عمل حرام است و مجازات های شدیدی از جمله کشته شدن برای اینگونه افراد در نظر گرفته شده است.
لیکن بسیاری از پیروان کتاب مقدس(عهدین) در ظاهر این عمل را حرام دانسته اند اما خود مرتکب آن بوده اند؛ داستان های کشیش های کاتولیک که به فرمان پولس غاصب از ازدواج با زنان خودداری کرده لیکن آلوده به این عمل شنیع هستند زبان زد عام و خاص است.
انسان های تابع هوی و هوس یا در خفا آلوده به این گناه هستند یا اینکه آشکارا به توجیه این عمل می پردازند و نه تنها آن را منع نمی کنند بلکه آن را نمونه ای از عشق می دانند. برای مثال برخی مسیحیان با وجود صراحت کلام خدا بر حرام بودن چنین عملی آن را حلال کرده اند تا جایی که امروزه کلیساهای متعددی وجود دارند که هم کشیش های آن و هم جماعت آن آشکارا آلوده به این گناه هستند و نه نتها منع نمی شوند بلکه تشویق هم می شوند و به این عمل خود افتخار نیز می کنند.
یکی از ابزارهای توجیه این گناه در دنیای امروز علم پزشکی ست که در اینجا به اجمال به بررسی آن خواهیم پرداخت.
لری هوستون Larry Houston در مجموعه نوشتارهایی با عنوان ” Behavior, and Not a Person” “یک رفتار و نه یک فرد” مکتوباتی از دانشمندان مختلف گردآوری کرده و ثابت نموده است که مدعیان تمایل به جنس موافق (هجگ) افرادی هستند که با اختیار خود این رفتار ناهنجار را برمی گزینند و نه اینکه از لحاظ ژنتیک اینگونه باشند یعنی جنس دیگری متفاوت از مرد یا زن باشند. او در عبارتی چنین می گوید: زمانی به هجگ به عنوان یک گناه نگریسته می شد… سپس یک جنایت… سپس در اثر فشار گروه های مختلف به عنوان یک بیماری جلوه داده شد…و اینک یک هویت سیاسی شده است. لیکن درحالی که هم اکنون هجگ در برخی جوامع تا حدی تحمل می شود هیچ فرهنگ و جامعه ای هرگز آن را نپذیرفته است. نمونه ای از مجموعه لری هوستون به قرار زیر است:
لری هوستون از کتاب ساختار اجتماعی جنسیت The Social Organization of S e x: S e x u a l Practices in the United States که حاوی نتایج آمارگیری مؤسسه معتبر National Health and Social Life Survey (NHSLS) “آمارگیری سلامت ملی و زندگی اجتماعی” در امریکا است نقل کرده است که در امریکا جمعیت زنان با این رفتار ناهنجار حدود یک درصد و مردان حدود دو درصد است. در یکی از دعاوی معروف دیوان عالی کشور امریکا که بزرگترین و مشهورترین گروه های حامی چنین رفتارهای ناهنجاری در آن دخیل بودند از آمار ارائه شده در این کتاب رسمی استفاده شد. سپس لری هوستون نتیجه می گیرد : اعتراف به چنین ارقامی از طرف این گروه ها در دفاعیه دادگاهیشان در تضاد مطلق است با دروغ پردازی و افسانه بافی مشهوری که سالهاست ادعا نموده است که ده درصد جمعیت امریکا هجگ هستند…
محقق و دانشمند دیگری به نام کَمیل پِجیلا Camille Paigila در وساوس و بدکاران Vamps & Tramps می گوید: آمار ده درصدی ای که بی شرمانه توسط رسانه ها مکرر تکرار می شود پروپاگاند محض است و من را- به عنوان یک دانشمند- از فعالان هجگ -به این دلیل که بی پروایانه به حقایق بی اعتنایی می کنند – متنفر می سازد. دروغ پردازی ها و افسانه بافی های آنان در مورد شواهد علمی ژنتتیک بودن هجگ همچنان ادامه دارد.
مرکز کنترل بیماری امریکا CDC: Center for Disease Control در ۱۵ مارس ۲۰۱۳ اعلان کرد که آمار ابتلا به ویروس اچ آی وی HIV برای مردان هجگ رو به افزایش است در حالیکه دیگر ابتلاها (مثلاً از طریق سوزن آلوده…) به شدت در حال کاهش است. این مرکز اعلان کرده است : درحالیکه فقط ۲ درصد جمعیت مردم امریکا مردان هجگ هستند ۶۲ درصد ابتلا به ویروس اچ آی وی HIV مختص مردان هجگ می باشد. با توجه به این نکته که این آمار در سال ۲۰۰۶ 56 درصد بود.
بسیاری از دانشمندان بر این عقیده هستند که اساساً همین تعداد کم هجگ ها نیز تحت تأثیر مسائل روانی، اجتماعی و … به اینگونه گرایش های ناهنجار متمایل می شوند؛ گرایش هایی که برخلاف تبلیغات پرزرق و برق رسانه های غربی و تحقیق نما های گروهی از دانشمندنماهای هجگ منشأ ژنتیک یا امثال آن ندارد.
دانشمندان بسیاری از جمله کینسی ،پامروی و مارتین Kinsey , Pomeroy & Martin در کتابشان S e x u a l Behaivour in the Human Male صفحه ۶۳۹ بر این حقیقت پافشاری می کنند که هجگ یک جنسیت متمایز نیست: در جامعه مردان دو جنس متمایز یکی هجگ ودومی نرمال(متمایل به جنس دیگر(دجگ) ) وجود ندارد. همچنین در صفحه۶۴۷ می گویند : توصیف هجگ به عنوان یک جنسیت سوم هیچ واقعیتی ندارد.
دانشمند دیگری به نام رابرت نایت Robert Knight چنین می گوید: از اوایل دهه ۱۹۹۰ فعالان هجگ این ادعا را مطرح کردند که هجگ علت هورمونی یا ژنتیک دارد. تعداد انگشت شماری تحقیقات -که بعد از مدتی افشا شد هیچ یک از آنان هرگز تکرار علمی نشدند و همه آنها با روش های نادرست و مشتبه بودند- گرایش های جنس ی را مرتبط با بسیاری از چیزها از جمله ژن و تفاوت در بخش هایی از مغز و … جلوه دادند.
در این میان پروفسور روانپزشکی دانشگاه کلمبیا Columbia Universityدکتر رابرت اسپیتزر Robert Spitzer نمونه ای از تحقیقاتش را در اکتبر ۲۰۰۳ در نشریه آرشیوهای رفتار جنس ی Archives of S e x u a l چاپ کرد. او گفت که افراد می توانند گرایش خود را از هجگ به دجگ تغییر دهند . او بیش از ۲۰۰ نفر را که اکثر آنان اعتراف کردند که با مشاوره درمان جبرانی reparative therapy counseling گرایش آنان از هجگ به دجگ بازگشت مورد مطالعه قرار داد.
در می ۲۰۰۰ مؤسسه روانپزشکی امریکا American Psychiatric Association یک برگه اطلاعاتی را به قرار زیر صادر نمود: امروزه رغبت دوباره ای جهت یافتن اسباب بیولوژیک برای هجگ وجود دارد. اما تا کنون هیچ تحقیق علمی تکرارشده ای که سبب بیولوژیک خاصی را برای هجگ پشتیبانی کند وجود ندارد.
دکتر جفری ستِنووِر Dr. Jeffrey Satinover دانشمند دیگری در کتابش با عنوان “هجگ و سیاست حقیقت” HS and the Politics of Truth چنین می نویسد: ما در آینده دروغ بودن این ادعای تکرار شده فعالان هجگ را که می گویند “هجگ تغییر ناپذیر است ” در خواهیم یافت. آنان درصدد ایجاد این گمان هستند که علم مسأله هجگ را حل کرده است اما بی تردید علم چنین نکرده است. در عوض تغییر دیدگاه -چه در فرهیختگان و چه در عامه مردم- صرفاً ناشی از سیاست ، فشار و تبلیغات است.
در اکتبر ۲۰۰۳ نشریه علمی تحقیق مولکولی مغز Molecular Brain Research تحقیقی را از محققان UCLA دانشگاه لوس آنجلس در کالیفرنیا منتشر کرد که ادعا ی ژنتیک بودن هویت جنس ی را می کرد. تعدادی از رسانه ها موضوع تحقیق آنان را با آب و تاب در دستور کار خود قرار دادند تا این گمان را ایجاد کنند که این تحقیق گواه دیگری ست بر تأیید نظریه ژنتیک بودن هجگ. اما نکته اینجاست که این تحقیق به هیچ وجه صحبت از هجگ نکرده بود . در اینجا ارزیابی پروفسور دانشگاه پرینستون Princeton دکتر جفری ستِنووِر ارائه می شود: این تحقیق یک تحقیق قابل قبول از علوم پایه است و آنچه دانشمندان ژن شناس مدتها می دانستند را تأیید می کند: محیط هورمونی که سبب تمایز بین مرد و زن می شود –چه در موش ها و چه در انسان ها-توسط ژن ها تعیین می گردد. این نتیجه اساساً چیز عجیب و جدیدی نبود. اما این تحقیق به هیچ وجه صحبتی از هجگ نکرده بود؛ هر کس که ادعا کند این تحقیق ربطی به هجگ داشته است یا درمورد علوم ژنتیک اطلاعات صحیحی ندارد یا دانسته از دانش علمی و اعتبارش در خدمت سیاست سوء استفاده می کند؛ همانگونه که ژن شناس های زمان اتحاد جماهیر شوروی مانند لسنکو Lysenko یا با این امید خام که تحریف حقیقت می تواند جامعه ای بهتر ایجاد کند یا از نگرانی به خطر افتادن آینده شغلی شان چنین می کردند. در هر صورت این افراد باید شدیداً توبیخ شوند.
ان شاالله ادامه دارد…
منبع: جنبش سایبری ۳۱۳