خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

جمعیت شیعه در اندونزی، در حال حاضر بیش از ده میلیون نفر است

به گزارش ادیان نیوز، اندونزی در جایگاه یک کشور
مسلمان در جنوب شرق آسیا، شمار زیادی از شیعیان را در خود جای داده است؛ به
نحوی که امروزه شاهد گسترش روزافزون این موج هستیم. تأسیس سازمان ها و
مراکز اسلامی و شیعی در این کشور، خود حاکی از فضای عظیم شیعی در این
سرزمین است. در این مقاله ضمن بیان مختصری از تاریخچه» پیدایش و شکل گیری
شیعیان در اندونزی، به تقسیـم بندی آنها پرداخته، از این رهگذر به حضور
چشـم گیر سادات، نحوه» ورود آنها و سپس به تعداد شیعیـان در اندونزی اشاره
ای می کنیم. وجود مراکز شیعـی — که در واقع نمادی از حضور تشیع در یک
سرزمین است — را از نظر می گذرانیم و به معرفی تنی چند از اشخاص برجسته»
شیعی، کتب ترجمه شده و آثار بزرگان و اندیشمندان ایرانی — که این خود نمونه
ای از وجود خورشید تشیع و ارادت به اهل بیت(ع) است — می پردازیم و در آخر
با ذکر برخی از آداب و رسوم شیعه که در واقع نمادی از رخنه» این پرتوی عظیم
در مناطق دوردست است، به ویژه مراسم ماه محرم، نوشتار را به پایان می
رسانیم.

مقدمه

در گذشته ورود کاروان های بازرگانی، عاملی برای اشاعه» فرهنگ، آداب و
سنن و مذهب مربوط به سرزمین مبدأ بود. این پیش زمینه در رشد و گسترش و
تبادل افکار و اندیشه ها، حتی در نقاط دوردست مؤثر واقع می شد؛ زیرا حضور
یک کاروان تجارتی در یک سرزمین، فقط حضـورکـالاها و اجناس گران قیمت را به
دنبال نداشت، بلکه در آن افرادی با عنوان مبلّغ مذهبی بودند که سعی در
گسترش دین مخصوص به خود را داشتند.

اسلام به عنوان یک دین جهانی که از همان ابتدای ظهور در شبه جزیره
عربستان و پذیرش ابتدایی توسط ساکنان شهرها، طوایف (قبیله ها) و مردم ساکن
این شبه جزیره سعی در نشر و نمود و افزون خود داشت، خارج از این مقوله
نبوده، این امر توسط مبلّغان و یا دعوت کنندگان به این دین آسمانی صورت می
گرفت. در دوره» خلفای راشدین، تحت عنوان جهاد با کفار، در این زمینـه سعی
بلیغ می شده است؛ به خصوص در زمان خلیفـه» دوم (عمـر)؛ اما با روی کار آمدن
عباسیان و پـذیـرش ایـن دین الهی در بسیاری از سرزمین های اطراف، به خصوص
قبول آن توسط تعداد کثیری از مردم ایران، رشد آن به گونه ای دیگر به پیش
رفت. خلفای میانی عباسی، مانند متوکل که از دشمنان شیعه بودند، سعـی مـی
کردند آثار و نشانه های این موج عظیم در سرزمین اسلامی، به خصوص شهرهای
شیعه نشین را خنثا کنند؛ به نحوی که این امر موجب مهاجرت بسیاری از شیعیان
به نقاط دوردست شد که شاید قرن های بعد، خـود پـایـه گـذار دولت های جدید
شیعی شد. امروزه، شیعیان نه تنها در ایران و کشورهای همسایه، بلکه تا
فرادست ترین نقاط آسیا و حتی در نواحی آفریقا و اروپا نفوذ کرده اند و این
خود سرانجامِ یک دوره» رنجش و سختی و آوارگی شیعیان است که با وجود مشقت
های بی شمار، توانستند با برپایی و تأسیس سازمان ها و مراکز اسلامی بی شمار
در سرزمین های مادر، به سال ها و شاید قرن ها سکوت خویش پایان دهند و به
عنوان یک ستاره» درخشان در عالم اسلام بدرخشند.

۱٫ مختصری از تاریخچه» پیدایش شیعه در اندونزی

تـاریـخ نـویـسان درباره» زمان دقیق ورود اسلام به اندونزی، نظر واحدی
ندارند. برخی ورود اسلام به این جزایر جنوب شرقی آسیا را مقارن قرن اول
هجری، یعنی سال۳۰ هجری می دانند، که این نظر مستند به شواهد و دلایـل
مـتـقن تاریخی نیست. در مقابل، گروهی از مورخان و تاریخ نگاران با استناد
به برخی شواهد و آثار تاریخی، از جمله سنگ قبرها و نوشته های موجود در برخی
از مناطق این کشور، بر این عقیده هستند که ورود و نشر اسلام در مجمع
الجزایر اندونزی، از ابتدای سده چهارم صورت پذیرفته است. بنا بر اسناد (سنگ
قبر، آثار قدیمی و باستانی)، جمعی از پژوهشگران برآن هستند تاریخ تشیع در
اندونزی نیز همراه با ورود اسلام به این کشور، به قرون اولیه» هجری بازمی
گردد؛ برای نمونه بر روی توپی جنگی، عظیم و قدیمی در یک شهر باستانی به نام
»بانتن« Bannten( )، جمله »لا فتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار« نوشته
شده است و روی سنگ قبر بـعـضـی از بـزرگـان در شـهـر »آچـه« (Aeh) مـثـل
سـیــدحـســام الــدیــن حسینـی (متـوفـای ۸۲۳ق)، سیدشریف الدین حسن بن علی
استرآبادی (متوفای ۸۲۳ق) و امیر محمد بن عبدالقادر (متوفای ۸۸۲ق) جملات
»لا اله الا الله«، »محمد رسول الله«، »علی ولی الله« و »لا فتی الا علی،
لا سیف الا ذوالفقار« نقش بسته است.

از آنجایی که انتشار اسلام و پیشرفت آن در اندونزی، توسط فرزندان
پیامبر(ص) انجام گرفت، لذا شگفتی ندارد که مردم این سرزمین محبت ویژه ای
نسبت به خــانــدان نبـوی(ص) داشتـه بـاشنـد و بـه صـورت تقدس آمیزی به
آنان بنگرند؛ اما با گذشت زمان و در اثر جریان ها و تغییرات گوناگونی که در
این کشور پیش آمد، شناخت مردم از اسلام حقیقی رو به کاهش نهاده، در نهایت،
به دوری آنان از مذهب حق منجر شده است. عواملی از قبیل فشار و تسلط دولت
استعمارگر هلند در سال های طولانی و بروز جنگ های مختلف داخلی از یـک سـو و
عدم استمرار حرکت مبلغان شیعه پس از منقرض شدن نسل پیشین از سوی دیگر و
سرانجام ورود مذهب شافعی به عنوان مذهب برگزیده و مورد علاقه» مردم منطقه،
موجب شد مردم از مکتب راستین اسلام دور بمانند، ولی با وجود این عوامل،
تشیع توانست نفوذ خود را در دل اکثر مسلمانان اندونزی گسترده سازد.

قـطـع نـظـر از ایـن مبحث تاریخی، از جمع بندی نظرهای مورخان، می توان
چنین برداشت کرد که مذهب شیعه از راه های ذیل به این کشور راه یافته است:
در دوره» خلفای عباسی زمانی که حاکمان ستمگر آل عباسی بر خـانـدان اهـل
بـیـت(ع) و شیعیان آنان انواع مظالم غیرانسانی را روا می داشته و عرصه را
بر آن تنگ کرده بودند، تعدادی از سادات شیعی امامی که منتسب به خاندان اهل
بیت عصمت و طهارت(ع) بودند و قصد داشـتند از حجاز و سپس بغداد مهاجرت کنند،
راهی شبه قاره هند و از آنجا عازم جنوب شرقی آسیا شدند که در میان آنها
برخی از نوادگان احمد بن عیسی مهاجر برای دعـوت مـردم به اسلام، به بلاد
مختلف این منطقه مهاجرت کردند.

شاید بتوان ورود کاروان های تجاری دریای ایران در قـرن سـوم هـجـری را
بـزرگ ترین واقعه» اقتصادی و فرهنگی آن دوره خواند. در این زمان که نواحی
اطراف تنگه مالان به صورت مراکز عمده» بازرگانی در آمده بود، کشتی های
تجاری ایران که حامل مبلّغان شیعی مذهب نـیـز بـودنـد، وارد سـاحـل ایـن
کـشور شدند. افکار و اندیشه های شیعی و ایرانی از طریق همین بازرگانان و
مبلغان در نواحی غربی سوماترا رواج یافت. در زمان پادشاهی اسلامی (پاجانگ)
در جاوه مرکزی، نظریه (دکترین شیعه) توسط نور محمد و همچنین نظریه وحدت
وجود در آچه توسط نخستین شاعر ملایی به نام حمزه فنصوری که به خوبی زبان
فارسی را می دانست، گسترش یافت. بیشتر آثار حمزه فنصوری سرشار از شعر
ایرانی است.

شکل گیری دولت های اسلامی در این منطقه و نفوذ عالمان و تاجران ایران در
دربارهای اسلامی اندونزی و کسب سمت های بالا سبب ترویج فرهنگ، ادب و هنر
ایرانی و شیعی در اندونزی شد. نشانه های بسیاری از مشارکت تاریخی ایرانیان
در شکل گیری کیان فرهنگی و اسلامی این سرزمین پیش از تهاجم استعماری
اروپاییان بـه این منطقه موجود است. از گویاترین نشانه های حـضـور واژه
هـای فارسی در فرهنگ و ادب مالایی، مـی تـوان بـه حـکـایـت »راجـا راجا
پارسی«، »سلاله الـسلاطین« یا »سجاره ملایو«، »تاج السلاطین« یا »بـسـتـان
الـسلاطین« از آثار فرهنگی قرن هجدهم میلادی این کشور، اشاره کرد.

ابن بطوطه جهانگرد مراکشی سده» هشتم هجری، در سـفـرنـامـه خـود از
ایـرانـیـان برجسته ای چون امیر سیدشیرازی، تاج الدین اصفهانی و دریاسالاری
به نام بهروز یاد کرده است که در آن زمان در جاوه و سوماترای شمـالـی
زنـدگـی می کردند. بر اساس تاریخ مالاوی، سلـطـان علاءالـدیـن رعـایـت شاه،
پادشاه مالاکا که شیعه مذهب بود، تفکر شیعه را تبلیغ و چندین حوزه علمیه
در این منطقه بنا کرده است. وی که به »شیخ بزرگ« و »شیخ برهان الدین
توانگر« نیز معروف بود، توانست سینانگ کابوئو را مسلمان کند. این پادشاه پس
از مسلمان شدن نام جدید سلطان محمد الیف را انتخاب کرد و اسلام در سرتاسر
این منطقه گسترش یافت.

اغلب پادشاهان آچه شیعه بودند و از تبلیغ اسلام در سینـانگ کابوئو حمایت
می کردند. نخستین دانشگاه اسلامی در شهر »باریا~مان« توسط شیخ برهان الدین
(شیـخ بـزرگ) سـاخته شد و بعضی از استادان آن از کشورهای خارجی می آمدند و
در این دانشگاه تدریس می کردند.

این نظریه در میان مورخان نیز وجود دارد که عقاید شیعه توسط ارتش فاطمی
مصر که به مدت دویست سال (۱۱۲۸-۱۳۳۹م) در سینـانـگ کـابائو حضور داشتند،
ترویج شد.

در ابتدای قرن نوزدهم، پادشاهی اسلامی — شیعی (سینـانـگ) کـابـائـو به
اندازه» کافی ثروتمند بود و با پـادشـاهـی آچه روابط نزدیکی داشت. این
حکومت شیعی مذهب در جنگ پادری شکست خورد و مردم آن منطقه به مرور زمان به
مذهب شافعی روی آورند. رویداد تاریخی دیگری که موجب نفوذ و گسترش فرهنگ و
سنت های مذهبی شیعه در میان مردم اندونزی شد، حضور سربازان هندی مذهبی بود
که توسط نیروهای انگلیسی به دو جزیره جاوه و سوماترا آورده شدند؛ آن هم در
زمانی که سِر رافلز بین سال های ۱۸۱۱-۱۸۱۶ در این مناطق حضور داشت.

پـروفسـور حسیـن، ملقب به جایا دنیبرات، استاد دانشگاه و مورخ نامدار
اندونزی، می گوید: »اسلام به دست شیعه» امامیه وارد اندونزی شد که آثار آن
تا کنون در این کشور باقی مانده است«. استاد محمد اسد شهاب، پژوهشگر و
نویسنده» شیعی مذهب شهید اندونزی، در کتاب »تاریخ شیعه« در اندونزی به ذکر
مراحل سه گانه» تاریخ شیعه در این کشور می پردازد. او معتقد است مرحله اول
از تاریخ شیعه با ورود مبلّغان شیعه به این سرزمین در سده» سوم هجری شروع
شد و با حضور استعماری هلند در اواخر قرن دهم هجری پایان یافت. وی از این
مرحله به عنوان دوران شکوه و عظمت شیعه در این سرزمین یاد مـی کنـد؛
دورانـی کـه جـامعه» شیعه، جایگاه استوار و موجودیت پایداری داشت. به
اعتقاد وی، مرحله» دوم تاریخ شیعه در اندونزی از آغاز قرن یازدهم هجری،
شروع می شود و اواخر دهه» سوم قرن چهاردهم به پایان می رسد. در این مرحله
شیعیان به دلیل پایداری در برابر استعمارگران هلند، با انواع شکنجه و
آزارها مواجه شدند. این آزارها سبب پراکنده شدن شیعیان، تغییر مذهب و از
میـان رفتن بسیاری از کتاب ها و میراث های تاریخی شیعه شد. استاد اسد شهاب
در تشریح مرحله سوم تاریخ شیعه در اندونزی، بر این باور است که این مرحله،
از اوایل قرن چهاردهم هجری ادامه یافت. این مرحله که چهارده سال قبل از
وقوع جنگ جهانی اول و همزمان با نهضت اسلامی سیدجمال الدین اسدآبادی بود،
روزنه» تاریخی تازه ای برای تجدید حیات شیعه در کشور پدید آورد. بزرگانی از
این مذهب، همانند سید محمد بن احمد بن محضار، علی بن احمد شهاب، ابومرتضی
بن شهاب، طه بن احمد حداد، احمد بن شهاب، محمد عیدید، سید بن حسین ابن سهل و
شخصیت های دیگر توانستند با مراکز شیعی ارتباط برقرار کنند و از راه
سخنرانی و نشر کتاب، در تجدید حیات مذهب شیعه همت گمارند.

از جمله برجسته ترین رجال و شخصیت های شیعه» این سرزمین در ایام پیش از سلطه» استعمار هلند می توان به این افراد اشاره کرد:

۱٫ مولانا ابراهیم، مشهور به مولانا ملک (م ۸۲۲ ق.) وی در جاوه غربی یکی از اقطاب شیعه و دعاه مسلمین این کشور بوده است.

۲٫ مولانا هدایت الله، متوفای شهر چریبون در جاوه شرقی. پدر وی عبدالله، در کامبوج در هند و چین، از دنیا رفت.

۳٫ مولانا حسن الدین (م ۹۵۹ق) در شهر بانتن در جاوه» شرقی حضور داشته است.

۴٫ مولانا زین العابدین، متوفای شهر دماک در جاوه» مرکزی است.

۵٫ مولانا محمد، ملقب به عین الیقین، متوفای جاوه شرقی که خاندان او،
همه شیعه» امامیه و منسوب به »ابن عیسی بن الحسین بن الامام بطل الابطال
علی بن ابی طالب(ع) « بوده اند. بر قبور تمامی اینان بعد از بسمله و آیاتی
از قرآن مجید، کلمات الله، محمد و علی نوشته شده است؛ در ضمن عبدالله نامی
که نوه» المستنصر، خلیفه عباسی بود، به دنبال هجوم مغول به بغداد، از این
شهـر گریخت و در اندونزی به شیعیان این سرزمین پنـاهنده شد، قبر وی امروزه
در شمال سوماترا هنوز برجاست.

امروزه شباهت های کم و بیش محسوسی میان برخی خصـوصیات شیوه» نوین
تعلیمات دینی و مذهبی که توسط جمعیت های اسلامی خصوصی نظیر محمدیه ارائه می
شوند، با محافل دراویش ایران و ترکیه وجود دارد. شاید این شباهت ها دست کم
تا حدودی، ناشی از آن بوده باشد که نخستین گروه طلاب مسلمان و شیعه» این
سرزمین، در سال های اوایل قرن جاری، عازم ترکیه شده بوده اند.

۲٫ تقسیم بندی شیعیان اندونزی

در کـتـاب شـنـاسـی فـرهـنگی اندونزی، در تبیین شـنـاسـنـامـه فرهنگی
این کشور آمده است: شیعیان اندونزی را می توان به دو گروه شیعیان قدیم و
شیعیان جـدیـد تـقسیم بندی کرد. گروه اول را عمدتاً سادات تـشـکیل می دهند
که علی رغم گذشت زمان و تغییر مذهب، بخش عمده ای از این گروه، هنوز هم خود
را شیعه» امامیه دانسته، انتساب خود به اهل بیت(ع) را موجب شرافت و افتخاری
بزرگ برای خود می دانند. گروه دوم آن گروه از شیعیان هستند که اکثر قریب
به اتفاق آنها، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مذهب شیعه روی آورده اند.
این گروه که جمعیتی بین پنجاه تا هشتاد هزار نفر را تشکیل می دهند، امروزه
در نواحی و مناطق مختلف اندونزی، از جمله جاکارتا، سولاوی، بـانـدونگ و
برخی مناطق دیگر پراکنده هستند و از جایگاه و موقعیت اجتماعی مناسبی نیز
نسبت به دیگر هم کیشان خود در کشورهای تایلند و مالزی برخوردار می باشند.

امـروزه مـذهـب شـیـعـه در مـیـان انـدیـشمندان، دانشگاهیان، تجار و
اقشار مختلف این کشور، اعم از عرب و غیرعرب، سید و غیرسید، پیروانی دارد و
اقلیت شیعه در اندونزی با بهره گیری از معارف اهل بیت(ع) و تـکـیـه بـر
وحـدت اسـلامـی، تـوانـسـتـه انـد زنـدگی مسالمت آمیزی با برادران شافعی
مذهب خود در این کشـور داشتـه باشند و از وجهه و اعتبار مناسبی نیز
برخوردار گردند.

۳٫ تعداد شیعیان اندونزی

آمارهای غیررسمی، حاکی از آن است که جمعیت شیعه در اندونزی، در حال حاضر
بیش از ده میلیون نفر است که نیمی از آنها را شیعیان کاملاً اعتقادی تشکیل
می دهند؛ یعنی از نظر اعتقادی مانند یک شیعه ایرانی هـستند. به علاوه
گرایش به شیعه روز به روز درحال افـزایش است؛ تا جایی که نفوذ شیعه در بخش
های اقتصادی و سیاسی کشور، کاملاً محسوس است.

هم اکنون جمعی از سادات اندونزی، شیعه مذهب هستند و بسیاری از جمعیت نزدیک به پنجاه هزار نفری شیعه» اندونزی را سادات تشکیل می دهند.

۴٫ جنبش های اسلامی ـ شیعی اندونزی

اسلام پیش از قرن سیزدهم میلادی، در جزایر جاوه و سوماترا و دیگر نقاطی
که امروز اندونزی نامیده می شود، رواج یافت. پرتغالی ها از قرن پانزدهم
میلادی سلطه خود را در این جزایر گستراندند، ولی هلندی ها توانستند در
اواخر قرن هفدهم اندونزی را تصرف کنند و تا حدود سه قرن و نیم، بر استیلای
استعماری خود ادامه دهند. گرچه مدت کوتاهی استعمار انگلیس جایگزین سلطه»
هلند شد، ولی از سال ۱۸۱۶ بار دیگر هلندی ها توانستند سلطه خود را بر این
کشور از نو سر بگیرند.

هلنـدی هـا در طول سلطه» خود بر اندونزی، سعی داشتند بین فرهنگ اسلام و
عادات و رسوم بومی، برای راه اندازی جنگ بین مسلمانان و اقوام دیگر تفرقه
افکنی کنند؛ در واقع با پیشرفت سریع اسلام که طی آن اکثر مردم اندونزی
مسلمان شدند، سیاست ایجاد تفرقه در میـان مسلمـانـان، سـرلـوحـه» بـرنـامه
های استعماری هلنـدی هـا قـرار گـرفـت و این در حالی بود که همه» تلاش هـای
هلنـدی هـا بـرای اشاعه مسیحیت برای دورکردن مردم از اسلام، بار ها به
شکست انجامیده بود.

ارتباط جامعه» مسلمانان اندونزی با جهان اسلام که از نیمه» دوم قرن
هفدهم میلادی آغاز شده بود و در قرن نـوزدهـم بـا گستـرش نهضـت های اسلامی و
تجدید حیات های دینی در کشورهای اسلامی شدت یافته بود، زمینه» پیدایش نهضت
های اسلامی را در اندونزی فراهم آورد و در کنار موج اصلاح طلبی و آزادی
خواهی که توسط روشنفکران و متجددین و ملّی گرایان پیروی تمدن غرب در این
کشور به وجود آمده بود، شکل گیری جنبشی را برای احیای تفکر اسلامی نوین
نوید می داد. اما با توجه به وضع جغرافیایی اندونزی که از جزایر بزرگ و
کوچکی بالغ بر ۱۳۶۰۰ جزیره تشکیل یافته است و عمده ترین آنها جزیره»
سوماترا، جاوه، برنئو، سلبس، گینه نو، سوندا و ملوک می باشد، شکل گیری هر
نوع جنبش اسلامی، می توانست در راستای یکی از دو هدف زیر انجام بگیرد: یا
به صورت محلی و با هدف تجزیه، و یا به طور یکپارچه و فراگیر به منظور طرد
استعمار از سراسر اندونزی.

استعمار هلند، همانند سایر استعمارگران در کشورهای اسـلامــی، مــردم و
کشـور انـدونـزی را در ضعـف و عقب ماندگی نگه داشته بود و هر نوع حرکت
منتهی به آگاهی مردم را خطری بزرگ برای حفظ منافع خود تلقی می کرد؛ با وجود
این، ندای استقلال طلبی را که خروش فـطـرت هـر انسان اسیر است، هرگز نمی
توان برای هـمیشه خاموش کرد. دیر یا زود این خروش از نهاد ملـت هـای در
بنـد استعمـار سر می زند و چون سیلی بنیان کن سد استعمار را با تمامی خار و
خاشاکش از سر راه می زداید و راه زندگی ملت های استعمار زده را به سوی
آزادی و استقلال باز می کند.

در اوایل قرن نوزدهم، قیام البدری که به نهضت علمای دین شهرت داشت، به
رهبری یکی از علمای اندونزی به نام باندژول — که به وی لقب امام داده بودند
ـ آغاز شد و مسلمانان را به مقاومت در برابر استعمار گران دعوت نمود. هدف
اصلی این قیام، اخراج اشغالگران هلندی از سرزمین اسلامی اندونزی و کسب
استقلال سیـاسـی بـود. در همین راستا جنبش دیگری به نام سحـابیـون، بـه
رهبـری عـالمی آگاه و مبارز، به نام شیخ مصطفی سحاب شکل گرفت و در اندک
مدتی از نفوذ و محبوبیتی فراگیر برخوردار شد و در میان اقشار مختلـف
جـامعـه» اسلامی اندونزی، پایگاهی مردمی یافت. سرانجام نهضت مسلمانان آچه
در جزیره» سوماترا که رهبری آن را یکی از علمای طراز اول آن منطقه بر عهـده
داشت، مبارزه» سیاسی را به مقاومت مسلحانه کشاند. رهبر این قیام مسلحانه،
علامه تبخکوسک دی تیرو با تشکیل گروه های چریکی، به پیکار با اشغالگران همت
گماشت و توانست استعمارگران هلندی را از این منطقه بیرون براند و قدرت
سیاسی را در آچه به دست گیرد.

حـزب مسجـومـی (شـورای مشـورتـی مسلمـانـان انـدونزی) که به نام رهبر و
بنیانگذارش نامیده شده است، یکی از قوی ترین سازمان های سیاسی اندونزی است
که توسط مسلمانان تأسیس شد و در استقلال انـدونـزی نـقش مؤثری ایفا نمود.
هدف این حزب، تأسیس دولت اسلامی در اندونزی بر اساس اسلامی مدرن و میانه رو
بود؛ ضمن آنکه عناصر مسلمان متمایل به فرهنگ و اندیشه های غربی، در این
حزب از نفوذ بسیاری برخوردار بودند و در دولت ائتلافی نیز اکثریت را به دست
آوردند، و سرانجام در مبارزات سیاسی علیه سوکارنو، این حزب منحل اعلام شد.

سـازمان اسلامی »اعمال نیک« که در سال ۱۹۰۵ تأسیس شد و بعدها توسط یک
عامل سودانی الاصل به نـام احمد بن محمد سورکانی انصاری متوفای ۱۹۴۳ میلادی
گسترش یافت، از نخستین حرکت های اسلامی منسجمی است که ایجاد مراکز تعلیم
نوین اسلامی را سرلوحه» برنامه های اسلامی خود قرار داد و از طریق تعلیم
اصول و فروع اسلام و تعالیم دینی، به همراه علوم جدید، تلاش گسترده ای در
احیای تفکر دینی و بیداری مسلمـانـان مبـذول نمـود. ایـن نهضت که بیشترین
فعـالیتـش بـر محور مسایل اجتماعی و فرهنگی دور مـی زد، به سهم خود در
صحنه» سیاسی کشور، نقش مثبتی دنبال می نمود که در جریان استقلال اندونزی،
تأثیر به سزایی داشت.

تأسیس سازمان فرهنگی ـ سیاسی »پارتی (حزب) شرکت اندونزی« در سال ۱۹۱۱
توسط یکی از رهبران مسلمان اندونزی، به نام سمنهوری که پس از یک سال به
حزبی سیاسی و فعال تبدیل شد، قدم دیگری بود که ابتدا به صورت محلی و به
تدریج در سراسر اندونزی به منظور متمرکزکردن فعالیت های اسلامی و ایجاد
وحدت میان مسلمانان برداشته شد. از آنجا که این حزب در جهت رسیدن به وحدت
مطلوب اسلامی، همزیستی بیـن مـذاهـب را مـورد تشـویـق قرار می داد، عناصر
فرصت طلب سیاسی با نفوذ در ارکان این حزب سیاسی، آن را از هدف اصلی
ضداستعماری بودن منحرف کردند و این سازمان اسلامی را به مرکزی برای کسب
قدرت و امتیـازات مادی مبدل ساختند. به این ترتیب، حزب شرکت اسلام (ساریکات
اسلام) پایگاه مردمی اش را از دسـت داد و به صورت یک سازمان سیاسی در آمد و
ماهیت و جاذبه» اسلامی آن به تدریج از میان رفت و سازمان های جدید اسلامی،
جایگزین آن شدند.

در جنگ جهانی اول، اندونزی یک مستعمره کاملاً وابسته به هلند محسوب می
شد و هدف کلی در اداره کشور، تأمین منافع هلندی ها و حفظ پایگاه استعماری
هلند بود. در چنین شرایطی، حزب سیاسی مسجومی که عمـدتـاً از هـواداران
مسلمـان تشکیل می شد، دچار انشعاب شد، و بر اثر این انشعاب، سازمان نهضت
العلما در سال ۱۹۲۶ شکل گرفت. این جمعیت که به طور سنتی خواهان اصلاح و
تجدید حیات اسلام بود، با شیوه های تبلیغی و تعلیمی، سعی داشت از طریق
بالابردن سطح آگـاهـی هـای اسلامـی و ترویج اندیشه های سیاسی اسلام، روح
مقاومت در برابر سلطه خارجی را در میان مسلمانان اندونزی تقویت کند و آن را
گسترش دهد. از جملـه ویـژگـی هـای ایـن جمعیـت، غـرب ستیـزی و اصول گرایی
متعبدانه آن بود.

سـازمـان تعالیم اسلامی نیز که نخست با اهداف فرهنگی در سال ۱۹۳۰ به
وجود آمده بود، تحت شرایط سلطه استعماری هلند به حزب سیاسی تبدیل شد و با
نام حزب فرهنگ اسلامی، حرکت جدیدی در زمینه» احیای تفکر اسلامی به وجود
آورد و با این اندیشه که تعلیم و اشـاعـه» مبانی اندیشه های اسلام در شرایط
اختناق، مؤثرترین، نزدیک ترین و آسان ترین راه نهضت دینی برای تجدید قدرت
سیاسی اسلام محسوب می شود، قدم های مؤثری در رشد تفکر ضداستعماری در
اندونزی برداشت.

حزب دارالاسلام در سال ۱۹۳۹ با هدف سیاسی کسب استقلال به وجود آمد و با
تکیه بر این واقعیت که رشد اسـلام در انـدونـزی، کـشور را به صورت
دارالاسلام درآورده است و با اسلامی شدن کشور، باید حاکمیت اسلام در آن
استقرار یابد و برای کسب استقلال، گام اول با بیرون آمدن از سلطه» بیگانه و
حکومت غیراسلامی برداشته می شود، مبارزه» سازمان یافته ای برای نیل به
استقلال آغاز کرد. این حزب پس از استقلال اندونزی در سال ۱۹۴۵ نیز برای
برپایی حکومت اسلامی در این کشور مبارزه می کرد و آن را تنها راه رسیدن به
حاکمیت اسلام در انـدونـزی مـی دانست. حزب دارالاسلام از مهم ترین احزاب
سیاسی اندونزی است و در مبارزات ملـت اندونزی برای کسب استقلال، نقش به
سزایی داشته است.

در سال ۱۹۴۵ در میانگ کابو، حزب طریقه اسلام تشکیل شد و برقراری حکومت
اسلامی در اندونزی را هـدف خود قرار داد و در این راه به مبارزات سیاسی
دامنه داری دست یازید و سرانجام در جریان مبارزاتی که حزب با رژیم سوکارنو
داشت، رهبر آن اعدام شد و خود حزب منحل گشت.

با وجود احزاب اسلامی متعددی که نمونه هایی از آن ذکر شد، هرکدام در
اندونزی، حرکت و جنبش اسلامی را به سهم خود گسترشی عمیق بخشیدند؛ با این
حال هیچ کدام به اندازه سازمان سیاسی اجتماعی محمدیه، نتوانست فراگیر و
موفق و مداوم باشد. این سازمان که پس از شکست حزب شرکت اسلام، در سال ۱۹۱۲
به وجود آمد، مانند اصلاح طلبان نوگرای مصر، تفسیر و تطبیق نوین مفاهیم
اسلامی را بر اساس تحولات جدید و شرایط زمان، امری ضروری و لازمه» تجدید
حیات دینی در قرن بیستم می شمرد.

رهبر جنبش محمدیه که کیانی حاجی احمد دهلان نام داشت، امکان عملی کردن
اسلام را در عصر نوین، منوط به اجتهاد جدید و تجدید نظر در مسایل اسلامی می
دانست. او معتقد بود اسلام را باید بر مبنای قرآن و سنت تفسیر و توجیه
کرد؛ اما در این تفسیر و توجیه باید شـرایط زمـان و مقتضیـات نـاشی از
تحولات زندگی اجتماعی را از نظر دور نداشت. به عقیده» این سازمان، از آنجا
که بیشترین پیرایه ها و مسایلی که به نام اسلام در طول قرن ها استنباط شد، و
هم اکنون با تحولات و مقتضیات زمان ناسازگار و ناهمگون شده و مانع بزرگی
بر سر راه انطباق زندگی نوین با اسلام تلقی گشته است، همان دسته مسایلی است
که از منابعی به جز قرآن و سنـت بـه دسـت آمـده است، برای پالایش این گونه
پیرایه ها، چاره ای جز بازگشت به قرآن و سنت که مبین اسلام ناب محمدی است،
نیست.

جنبـش محمـدیه، مانند همه» جنبش های مشابه، حرکت خود را از آموزش و
تأسیس مراکز تعلیم و تربیت آغـاز کـرد و برای مقابله با موج تبلیغی مسیحیان
و هندیان، دست به تأسیس یک سلسله مراکز خیریه و عـام المنفعه زد، و شعبات
خود را در سراسر اندونزی گسترش داد؛ به طوری که در سال نخست جنگ جهانی دوم،
سازمان دارای بیش از نهصد شعبه بود که در سراسر انـدونزی به صورت تشکیلاتی
فعالیت می کردند و با وجـود اینکـه محور اصلی اکثر فعالیت های سازمان،
اجتماعی و فرهنگی بود، ولی به طور غیرمستقیم، اعضا و هواداران سازمان که در
میان آنها از همه» اقشار مسلمان کشـور دیده می شدند، در اوضاع سیاسی کشور
نقش مؤثری ایفا می کردند و سازمان به صورت یک اهرم فشار عمل می نمود.

از اواسط جنگ جهانی دوم تا آخر جنگ، اندونزی به اشغال نیروهای ژاپن
درآمد و پس از پایان جنگ و تسلیم ژاپن، سلاح های ارتش ژاپن به دست ملّیون
افتاد که از دو گـروه اسلامـی و کمـونیست ها تشکیل می شدند. سوکارنو به
عنوان چهره» ملی و میانه رو، رهبری ملّیون را به دست گرفت و در سال ۱۹۴۵
اعلان استقلال کرد، و در همـان سـال، قـانـون اسـاسـی اندونزی بر اساس تز
دموکراسی ارشادشده سوکارنو تدوین شد، و بدین ترتیب همه تلاش های جنبش های
اسلامی و آرمان های یکصد و پنجـاه میلیـونـی مـردم اندونزی که نود درصد
آنها مسلمان بودند، در مسلخ افکار ملی گراهای غرب زده قربانی شد.

با تحولات اخیر در نهضت جهانی اسلام، به ویژه پس از تجـربـه» بـزرگ
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، گروه های فعال اندونزی، پرچم جنبش اسلامی
را بر دوش کشیـدند و علی رغم سیاست سرکوبگرانه» رژیم سـوهارتو و توطئه های
آمریکای جهان خوار و عوامل سرسپرده آل سعود، برای اعاده» استقلال کامل و
استقرار حکومت اسلامی مبارزه می کنند که از آن جمله می توان گروه جهاد،
گروه طومار و گروه طومار پنجاه را نام برد.

۵٫ حضور گسترده» سادات در اندونزی

در دوران خلـفـای عـباسی، هنگامی که عرصه بر شیعیان، به ویژه فرزندان و
نوادگان اهل بیت(ع) تنگ شد و انواع ظلم ها و ستم ها بر آنها وارد گشت،
بسیاری از سادات در جست وجوی مکانی امن، به دیگر سرزمین ها مهاجرت کردند.
در میان این گروه، برخی از نوادگان امام جـعـفـرصـادق(ع) بـه چـشم مـی
خـورند که از مسیر هندوستان و از طریق کشتی وارد جزایر اندونزی شدند. اینان
فرزندان محمد ابن علی العریضی ابن امام جعفر صادق (ع) بودند که در رأس
آنها احمد بن عیسی، فرزند محمد بن علی العریضی بن جعفر الصادق قرار داشت؛
از این رو به احمد بن عیسی لقب مهاجر دادند و به احمد بن عـیسای مهاجر ملقب
شد. استاد اسد شهاب، محقق شهیر اندونزیایی سلسله نسب وی را چنین نقل می
کند.

فـرزنـدان و نـوادگـان احمد مهاجر که نزد ساکنان اندونزی از جایگاه و
منزلت بالایی برخوردار بودند، به نقاط مختلف اندونزی مهاجرت کردند و به
تبلیغ و نشر اسـلام پرداختند. هر چند بخش عمده ای از سادات اندونزی به مرور
زمان و به دلیل آمیختن با دیگر اقوام، تغییر مذهب داده اند، ولی امروزه هم
در اندونزی و هم در سـراسـر کـشـورهـای جـنوب شرقی آسیا، از جمله سنگاپور،
برونئی و فیلیپین — که سادات هم در گذشته و هم در عصر حاضر، نقش فعالی در
صحنه های فرهنگی و اجتماعی آن بر عهده داشته اند ـ خود را منتسب به خاندان
عصمت و طهارت دانسته، بر آن افتخار می کنند.

جامعه» اعراب اندونزی، بر مبنای نسل خود به دو دسته» سید و غیرسید تقسیم
شدند. سیدها که از فرزندان احمد بن عیسی المهاجر بن محمد بن علی العریضی
بن جعفر بن محمد الصادق(ع) بودند، به دلیل انتسابشان به پیامبر (ص) نزد
جامعه» اندونزی از شرافت و موقعیت بالایی برخوردار بودند. مردم سادات را
چون قدیسان مـی پـنـداشـتند و عزت و ارادتی که به اهل بیت (ع) داشتند، باعث
شده بود پس از مرگ این سادات، قبور آنها در تمام سال محل زیارت مردم علاقه
مند باشد. سالی یک بار هم اجتماعی به نام »هول« یعنی سالگرد وفات، در
مجاورت بسیاری از این قبور برپا می شد. نکته» قابل تـوجه دیگر اینکه: در
آچه واقع در جزیره سوماترای اندونزی، بسیاری از مدعیان سلطنت، ساداتی از
نوادگان امام حسین (ع) بودند. معروف ترین آنان شخصی به نام سیدجمال بود که
پس از خلع از سلطنت، مدت درازی در برابر سلاطین بعدی، از جمله احمد و پسرش
جهان شاه مقاومت کرد.

سازمانی با عنوان »سازمان علویین« در اندونزی مسئولیت زاد و ولد سادات و
شجرنامه های آنان را بر عـهـده دارد. سـادات اندونزی به دلیل بهره گیری از
مـوقـعـیت ممتاز اجتماعی، همواره مورد رشک گروه غـیرسید بوده اند. گروه
مقابل، با اعتراض نسبت به برخی سنت های جاری در میان سادات، همانند عدم
ازدواج با غیرسید، قایل بودن به شرافت و برتری نسبی نسبت به دیگر افراد
جامعه، سوء استفاده از انگیزه های مذهبی مردم در جلب منافع مادی و جمع آوری
اموال و امـلاک بـسـیـار از ایـن نـاحـیـه، مقیدکردن مردم به دست بوسی
آنان به هنگام ملاقات و دیدار آنان به عنوان یک سنت، از سازمان جامعه» عرب
اندونزی که در اوایل قـرن هجده و با هدف متحدکردن اعراب اندونزی و متشکل
کردن فعالیت های فرهنگی، سیاسی و آموزشی آنان شکل گرفت، کناره جستند و خود
اقدام به تأسیس دو سازمان، با عنوان »الارشاد« و »البینات« کردند.

اعراب مهاجر به ویژه سادات اندونزی، در شکل گیری سازمان های بزرگ سیاسی و
اجتماعی اندونزی، همانند نـهـضـت العلماء و محمدیه که در اواخر قرن هجده
تـأسـیـس شده است و هم اکنون نیز جزو دو سازمان اسلامی عمده» اندونزی به
شمار می آیند، نقش اساسی بر عهده داشتند.

۶٫ بررسی آداب و سنن مخصوص شیعیان اندونزی

یکی از سنت های رایج در اندونزی که از قدیم در میان جـامعـه» اندونزی
وجود داشته است و از اندیشه های ایـرانـی و شیعی متأثر بوده، مراثی است که
در نقاط مختلف این کشور، طی دهه» اول ماه محرم، به ویژه روز عاشورا برپا می
گردد. برخی دیگر از سنت ها، همانند مراسم مربوط به تولد بچه و یا برگزاری
هفتم، چهلم و…، احـتــرام فــراوان بــه علـمـا و بـزرگـان دیـن و مـقـدس
شـمردن قبور آنها، مراسم نیمه شعبان، علم دبوس که حالت خاص فردی است که در
اوج آن، خود را بـه خـنـجری زخمی می کند، همچنین وجود سلسله مراتب در میان
رهبران مذهبی که فرد خود را سونان، کیائی و آلونگ (آخوند) می نامد، همه
متأثر از فرهنگ و سـنـت هـای ایـرانی است که یا مستقیماً توسط خود ایرانی
ها و یا از طریق شیعیان جنوب هند، وارد این کشور شده است.

۱ـ۶٫ مراسم ماه محرم

از سنـت هـا و مراسم رایج و دیرپا در میان جامعه» مسلمانان اندونزی که
دارای ریشه های شیعی و ایرانی است، مراسمی است که در نقاط مختلف این کشور،
طی دهه» اول ماه محرم به ویژه روز عاشورا برپا می شود. هر چند مراسم و سنت
های فعلی ماه محرم در اندونزی از شکل اهلی آن خارج شده و با سنت های ملی
درآمیخته است، ولی باز هم از عشق و محبت عمیق مردم این منـطقـه بـه خـاندان
عصمت و طهارت و میزان نفوذ فرهنگ شیعی ایرانی در این سرزمین حکایت می کند.
در مناطقی چون »پاری مان« در غرب سوماترا، »بنگلولر« و »پی دی« در آچه،
»گرهیک« و »بانیوانگی« و چند منـطقه دیگر در جاوه، مراسم مختلفی در ماه
محرم بـرگـزار می شود. در جزیره» سوماترا به عزای حسینی »تـابوت« و در
جزیره جاوه به ماه محرم »ماه سورآ« (عـاشـورا) و در منطقه» آچه در سوماترا،
ماه حسن و حسین(ع)، در غرب سوماترا نیز مردم »پاوانگ« و در منطقه» سیانگ
کابانو، ماه تابوئیک (تابوت) می گویند.

ذکــر شـهــادت و خــاطــرهـ» مـظلـومیـت حضـرت سیدالشهدا (ع) در این
مناطق، با برپایی مراسمی در قـالـب نـمادهایی چون »تابوت« براق یا ذوالجناح
و هـمـچنین پخش گونه های مختلف غذاست. در این دهه، ازدواجی صورت نمی گیرد.
وظایف مهم به تعویق مـی افـتـد و حـتـی کـشـاورزان بـه کاشت مزارع خود نمی
پردازند.

در »پـی دی«، واقـع در ایـالـت آچـه، هندی های کلینگ تبار جنوب هند،
همراه با مردم محلی، تابوت (شـبیه مقبره) را می سازند. مدل کوچک مقبره»
امام حسین (ع) در روز دهم محرم، بر دوش اهالی در سراسر خـیـابان ها
گردانیده می شود و هنگام عصر، به دریا انداخته می شود.

در بنگ کولو و پاری مان، مراسم عزاداری تابوت توسط سربازان مسلمان جنوب
هند که سپاهیان نامیده می شوند، در نیمه» اول قرن نوزدهم وارد شده است. این
افـراد در زمـان اسـتـعـمـار جـاوه و سـوماترا به دست انـگلیسی ها، وارد
این منطقه شدند. گفته شده است اگرچه سربازان از جنوب آمدند، اما آنها شیعه و
احتمالاً عراقی و اهل کربلا بودند. اوج مراسم محرم در »پاری مان« در روز
عاشوراست که در ناحیه مرکزی و باداشهر برگزار می شود. شروع این مراسم در
این منطقه، در اول مـحـرم از طـریـق گرفتن مقداری گل از رودخانه در نـیـمـه
شب، شروع می شود. این گل در ظرفی که با پارچه ای سفید پوشیده شده است، در
تابوت و کفنی که تقریباً نه متر مربع است، قرار می گیرد. این تابوت که نماد
قبر امام حسین(ع) است، برای نمایاندن شجاعت و شهادت آن حضرت، با پارچه»
سفید پوشیده می شود. در پنجمین روز ماه محرم، ساقه» درخت موزی از باغی
بریده می شود. این ساقه باید تنها با یک ضربه» شمشیر تیز بریده شود. این
عمل نشانه ای از شجاعت حضرت قاسم در واقعه» کربلاست. در هفتمین روز محرم در
ساعت ۱۲ بعدازظهر، نمادی از دست امام حسین (ع) که در گلدان قرار داده شده
است، در خیابان ها گردانیده می شود و مردم به یاد حادثه» غم انگیز و جانسوز
کربلا، گریه و زاری مـی کـنـنـد. در صـبح نهم محرم، عمامه ای سفید که
»تـوران« خـوانـده مـی شـود، بـه نـشـانه» عمامه» امام حسین (ع) تهیه می
شود و طی مراسمی، خاطرات و فداکاری های امام حسین (ع) ذکر می شود. در روز
دهم مـحـرم، مـراسـم »تـابـوت« بـه اوج خـود مـی رسـد. شرکت کنندگان این
مراسم، با تقسیم شدن به دو گروه، خیابان های مختلف را طی می کنند و در غروب
آن روز، گـروه های عزادار به صورت دسته های منظم به کنار ساحل »پاری مان«
می روند و تا پایان این مراسم و مرگ ذوالجناح، در آسمان، در کنار ساحل می
مانند.

گفتنی است مردم شهرهای مختلف جاوه و سوماترا، غـذای مـخـصـوصـی آمـاده
مـی کـنـنـد کـه در جـاوه »بوبوراسورآ«، یعنی حلیم عاشورا نامیده می شود.

در آچـه، ایـن غذا »کانجی عاشورا«، یعنی غذای عاشورا خوانده می شود و از
گندم، شیر، شکر، حبوبات و برخی میوه ها همانند انبه، انار و موز تهیه می
شود.

اما در مورد »تابوئیک« باید گفت: یکی از جالب ترین سنن فولکلوریک مردم
»پاری مان« است که در این برنامه ها اسطوره های کربلا به شکل های گوناگون،
از جمله تعزیه خوانی، سرودخوانی، شمایل گردانی، شعر و داستان و… در زوایای
مختلف به جوانان و نوجوانان معرفی می گردد. تابوئیک از همان مراسم تابوت که
ذکر شد، گرفته شده است.

۷٫ آثار پیروزی انقلاب اسلامی و فرهنگ ایرانی بر زندگی شیعیان اندونزی

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، همه» مسلمانان اندونزی را واداشت به
تحولی نوین درباره» نحوه زندگی و تفکر خود رو آورند. در میان طبقات مختلف
جامعه» این کشور، قشر تحصیل کرده و دانشگاهی آن بیش از پیش از نـعـمت
انقلاب بهره جسته و می برند. آنان چه در دانشگاه و چه در حوزه های علوم
اسلامی، توانستند با مـعیار قراردادن انقلاب اسلامی، اسلام راستین را از
اسلام برساخته» ابرقدرت ها بازشناسند و با ارزیابی خود هر کدام را جدا از
هم مورد بررسی و کاوش قرار دهند.

در دوره اخیر و به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تشیع حیات
مجدد یافته است و شیعیان اندونزی فعالیت هایی در گوشه و کنار آغاز کرده
اند. از مناطق شیعه نشین اندونزی می توان به منطقه آجیه در شمال سوماترا که
از آن جا تشیع به مناطق دیگر انتشار یافته است و شهر »کوالا« اشاره
کرد.شیعیـان انـدونزی، علاقه» خاصی به حضرت امام خمینـی € و مقـام معـظـم
رهبـری، حضـرت آیت الله خامنه ای دارند. این علاقه به اشکال مختلف بروز
کرده است: چاپ تصویرهای امام راحل و مقام معظم رهبری و نگهداری آنها در
خانه به شمار زیاد و نیز چاپ تصویر حضرت امام € روی بعضی پیراهن ها و فروش
تصاویر ایشان به صورت علنی و به میزان زیاد، جلوه هایی از این عشق و علاقه»
مردم به انقلاب اسلامی و رهبری است. از دیگر نشانه های این محبت و علاقه،
چاپ و انتشار کتب شیعی و ترجمه» آنهاست که تا کنون ده ها کتاب از علامه
طباطبایی، شهید مطهری و شهید آیت الله صدر و دیگر اندیشمندان شیعه به زبان
اندونزی ترجمه و چاپ شده اسـت؛ حتی دیده شده است که علمای اهل سنت به
مؤسسات شیعی مراجعه می کنند و از آنها کتب شیعی درخواست می کنند.

روی هم رفته می توان گفت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شیعه حیات
مجدد یافته است و از لحاظ رشد فکری و سیاسی، در حال طی نمودن راه تعالی
است، اما فقدان مؤسسات شیعی و نیز کتابخانه های تخصصی و بالاتر از آن،
مرجعی رسمی از طرف ولایت فقیه در این دیار، باعث کندی این حرکت رو به رشد
بوده اسـت. بر اساس برخی گزارش های موثق، در اغلب شهرهای اندونزی، شیعیان،
به خصوص نسل جوان آنها خواستار اعزام نماینده ای از طرف مقام معظم رهبری،
برای رسیدگی به وضع شیعیان و هدایت و راهنمایی حـرکـت شیعـی در این سرزمین
می باشند، و این امر نشان دهنده» آمادگی بیش از پیش پرجمعیت ترین کشور
اسلامـی جهـان بـرای دریافت پیام اسلام راستین و آرمان های بزرگ انقلاب
اسلامی ایران است.

نفـوذ فـرهنگی و ادبی ایران در این کشور، بسیار گسترده و وسیع است؛ چه
اینکه اسلام در درجه» اول به دست ایرانی ها به اندونزی راه یافته است؛ از
این رو فرهنگ و ادب ایرانی نیز به همراه آیین اسلام در جاوه و سوماترا نفوذ
و گسترش یافت.

ایرانیان با وجود بعد مسافت، از قرون اولیه هجری در اندونزی سکونت
گزیدند و به تدریج شئون مختلف سیاسی، بازرگانی، علمی و روحانی مهم ترین
مناصب و مقامات را به خود اختصاص دادند. اسامی فارسی، از جمله نام هایی است
که هنوز در اندونزی متداول است. علایمی که بالا و پایین حروف گذاشته می
شود، همان زبر و زیر و پیش فارسی و عربی است. همراه با نفوذ سیاسی و تجاری،
نفوذ ادبی ایرانیان در این سرزمین بـرقـرار بوده است و بسیاری از آثار
ادبیات ایران، از مدت ها پیش در نواحی مختلف این سرزمین، ترجمه شده است.

۱ـ۷٫ شیعیان اندونزی و حوزه» علمیه قم و نجف

تأثیرگذاری روحانیان تحصیل کرده در قم در سراسر اندونزی، به حدی است که
می توان ادعا کرد جایی در این کشور نیست که نور ولایت در آن ساطع نباشد و
روحـانـی تحصیل کرده در قم، در آنجا حاضر نباشد. فارغ التحصیلان حوزه علمیه
قم، در ترویج مذهب و تـربیت و تدریس تعالیم اهل البیت (ع) به شیعیان و
آشـنـاکـردن اهل سنت با این تعالیم، نقش به سزایی داشته و دارند؛ از این رو
تلاش جدی برای افزایش شمار طلبه های اندونزیایی در قم ضروری است، تا بتوان
در آیـنـده» نزدیک، شاهد جهشی دیگر در انتشار مذهب اهل بیت (ع) در کشور
اندونزی، بلکه در جنوب شرقی آسیا باشیم.

در دوران سلـطه» هلندی ها بر اندونزی، پاره ای از علویان حضرمی در
اندونزی نامه نگاری هایی با بعضی از علمای بزرگ نجف داشتند. علویان برای
نشر و ترویج مـذهـب اهـل بـیـت در انـدونـزی، زحـمـات بسیاری کشیده اند؛ از
آن جمله می توان به علامه سیدمحمد سـیـد عـقـیـل اشـاره کـرد. وی جـزو
کـسـانی بوده که مجاهدت های بسیاری در خدمت به مذهب اجداد خود مبذول داشته
است. او تألیفات متعددی دارد که برخی از آنها عبارتند از: النصائح الکافیه،
العتب الجمیل علی اهل الجرح و التعدیل، نقویه الایمان و القول الفضل. وی
مقیم سنگاپور بود.

روزنامه» علویان حضرمی، »حضر موت« نام داشت که آن را برای برخی از علمای
نجف می فرستادند، ارتباط و مـراودهـ» شـیـعیان اندونزی و علمای نجف در
دوران استعمار هلندی ها ادامه داشته است و زمینه» آشنایی بیشتر شیعیان با
اصول اعتقادی خود را فراهم آورده است.

۸٫ شغل ها و حرفه های شیعیان در اندونزی

در میان شیعیان اندونزی، دانشمندان بزرگ، مراجع تقلید و شاعران چیره دست
و نویسندگان توانا و پزشکان ماهر، شخصیت های مبرز اداری و سیاسی، از قبیل
والی و سفیـر وجـود دارنـد. در این میان می توان به نقش نـویسنـدگان و
استادان دانشگاه در شکل دهی افکار شیعی در میان مردم اشاره کرد.

۹٫ گسترش شیعه» امامیه از ایران تا اندونزی

آن هنگام که شیخ توسی در محیط دشمنانه» پایتخت دیگر احساس امنیت نمی
کرد، به نجف رفت. در سده ششم™ دوازدهم حله که بر سر راه بغداد به کوفه بود،
کانون اصلی دانش های امامی که در این زمان بیشتر بر اساس نگاشته های توسی
استوار شده بود، گردید و در زمان مغول و پس از آن نیز همچنان کانون دانش
های امامی بود. در سرزمین اصلی ایران، کیش شیعه» دوازده امامی پراکنده شده
بود و در اقلیت به سر می بردند. برخی از این گروه های اقلیت، از زمان
زندگانی امامان، نیمه» نخست سده سوم™ نهم یا حتی زودتر پا گرفته بودند. این
جامعه ها به ظاهر بیشتر زیر نفوذ قم و هواخواه این شهر بودند تا کوفه. قم،
ری، نیشابور از شهرهای مهم در پذیرش شیعه» دوازده امامی در ایران بودند.
در سرزمین اندونزی نیز کیش شیعه» امامی در سراسر سده چهارم در استـان
هـایـی چون آچه پراکنده گشته بود. برخی از مهاجران شیعه» دوازده امامی با
دختران ملوک و امرای محلی ازدواج کردند و گاهی به مراتب و مقامات عالی و
حتـی سلطنت رسیدند و سلاله» ایشان تا به امروز در اندونزی، همه شیعه»
امامیه هستند؛ علاوه بر این در سال ۷۱۷ ق نیز یک ناوگان بازرگانی عظیم
ایرانی، مرکب از ۳۵ کشتی، شمار زیادی از دعاه» و مبشرین شیعه را در سـواحل
این کشور پیاده کرد و به اقطار این سرزمین رسـاند. اوضاع نابه سامان اجتماع
شیعیان امامیه در ایران و دوران حکومت های جبار، بسیاری از آنها را به سمت
خاور دور نزدیک ساخت؛ مکانی که می توانست به گسترش این فرقه کمک خاصی کند.

گروهی از شیعیان امروز اندونزی از اعقاب و اخلاف محمـد بـن علـی و حسـن
بـن علی بن الامام جعفر الصادق (ع) هستند که برای حفظ جان خود از ممالک
دیگـر گـریختند و در این سرزمین پناه گرفتند. شاید گسترش شیعیان نتیجه آزار
و اذیت های بیش از حد در طول تاریخ و نیاز به تبلیغ این فرقه بوده است.

بسیاری از شیعیان در جامعه» امروز اندونزی، از سادات هستنـد. سـادات
انـدونزی اهتمام ویژه ای نسبت به کرامات نقل شده از اجدادشان دارند. پاره
ای از کراماتی کـه آنـان دربـاره» اجدادشان نقل می کنند، برای ائمه اطهار
(ع) به ثبت نرسیده و پاره ای دیگر از محالات عقلـی است؛ با این حال آنها به
صحت این کرامات معتقدند. سادات در ایران نیز در همان شهرهای قم، ری و
کـاشان پراکنده بوده اند و گسترش و حرکت آنها تا اندونزی نشانه ای از
همگامی این دو ملت بوده است.

۱۰٫ سازمان ها و مراکز شیعی در اندونزی

شیعیان معمولاً در هر شهری ساکن می شوند، برای خـود مـرکـزی تـأسـیـس
مـی کـنند. این مراکز دارای مؤسسات آموزشی و خدماتی نیز می باشند؛ بنابراین
در همه» شهرهای کشور اندونزی که با عنوان مراکز شیعی شناخته شده اند،
مؤسسات مذهبی شیعی با اسامی و نام های گوناگون وجود داشته، فعالیت می
نمایند. تعداد ایـن مـراکز امروزه به ۷۳ رسیده است. از جمله این مؤسسات، می
توان موارد ذیل را نام برد:

— المهدالاسلامی: واقع در بانگیل (جاوه شرقی)، تحـت سـرپرستی آقای سیدعلی رضا الحبشی و آقای سیدمحمد بن علوی؛

— مـدرسـه الهـادی: واقـع در بکلالـونگلان جاوه مرکزی، تحت سرپرستی آقای سیداحمد بارقیه؛

— مـؤسسـه مـطهـری: واقـع در بـاندونگ، تحت سرپرستی آقای دکتر جلال الدین رحمت؛

— مدرسه» عالمیه مدینه العلم: واقع در جاکارتا، تحت سرپرستی آقای سیدعبدالرحمن العیدروس؛

— مؤسسه تزکیه: واقع در جاکارتا، تحت سرپرستی خـانـم یانتی سود آمونو با همکاری دکتر جلال الدین رحمت؛

— مؤسسه الزهرا: واقع در جاکارتا، تحت سرپرستی خانم این سوتاربومت؛

— مؤسسه المنتظر: واقع در جاکارتا، تحت سرپرستی آقای سیدعبدالله سقاف؛

— مـؤسسـه الحـوض: واقـع در جـاکـارتـا، تحـت سرپرستی آقای احمد مهاجر المحضار؛

— مـؤسـسـه الـجـواد: واقـع در بـانـدونگ، تحت سرپرستی آقای حسین الکلاف؛

— مؤسسه الکوثر: واقع در مالانگ، تحت سرپرستی آقای اسحاق.

هر یک از این مؤسسات، به انواع فعالیت های قرآنی و دینی، عقیدتی و
تبلیغی، امداد و انجام امور خیریه، برگزاری دعاها و مراسم تبلیغی، مشغول
هستند.

۱۱٫ معرفی برخی از سازمان های فعّال شیعی اندونزی

۱ـ۱۱٫ مرکز اسلامی جاکارتا (I..)

این مرکز که توسط حجت الاسلام و المسلمین حکیم الهی پایه گذاری و اداره
می شود، جلسات و فعالیت های مفید و باارزشی داشته است. ترجمه» کتاب های
آموزشی، کتابفروشی، برقراری کتابخانه، برگزاری جلسات دعای کمیل، عزاداری و
کمک به مبلغان و طلاب بومی از فعالیت های این مرکز می باشد. فعالیت های
مورد اشاره عمدتاً با بودجه دفتر مقام معظم رهبری و مجمع جهانی اهل بیت (ع)
صورت می پذیرد.

فعالیت های مرکز اسلامی — فرهنگی جاکارتا در سه بخـش متمـرکـز اسـت: ۱٫ آمـوزش؛ ۲٫ تبلیغـات؛ ۳٫ انتشارات.

این مرکز اسلامی در سال ۲۰۰۰ میلادی تأسیس شده است. بیشتر عناصر اصلی
این مرکز از فارغ التحصیلان حوزه علمیه قم می باشند که اصطلاحاً گروه
استادان مرکز را تشکیل می دهند.

نخبگان شیعی کشور اندونزی به دو دسته تقسیم می شوند: ۱٫ کسانی که
تحصیلات دینی خود را در حوزه علمیه قم گذرانیده، فارغ التحصیل شده اند؛ ۲٫
کسانی که تحصیلات دینی خود را در مدارس علوم دینی کشور اندونزی گذرانیده،
فارغ التحصیل شده اند.

گروه اول، موسوم به »جناح حوزویون« و گروه دوم موسوم به »جناح اساتید« می باشند.

این گروه، با گروه ایجابی و سازمان اهل بیت (ع) اختلاف قابل توجهی
دارند. در حال حاضر مسئول این مؤسسه استاد حسین شهاب است که آقای حسین
الکاف و گروه اساتید نیز با وی همکاری نزدیکی دارند. یکی از فعالیت های
مناسب این گروه، ترجمه کتاب های متعدد شیعه به زبان اندونزیایی است؛ به
علاوه این گروه هر هـفـتـه بـروشوری حاوی معارف اسلامی و اخلاق با
شـمـارگـان ۲۰۰۰ نـسخه نیز تهیه می کند که اغلب در نمازهای جماعت توزیع می
شود. مرکز مزبور با هفتاد مؤسسه شیعی دیگر در سراسر اندونزی ارتباط دارد و
پایگاه اینترنتی ویژه ای نیز طراحی نموده که قابل توجه است.

۲ـ۱۱٫ سازمان اهل بیت اندونزی ایجابی

سـازمـان اهـل بیـت انـدونـزی یـا شـورای جـامعه» اهل بیت (ع) با نام
اختصاری ایجابی، در جولای سال ۲۰۰۰ میلادی تـوسط پروفسور دکتر حاج جلال
الدین رحمت و هواداران وی در شهر باندونگ تأسیس شد و تا کنون نزدیک به سی
شعبه در سراسر اندونزی دایر نموده است. این سازمان از انسجام بسیار قوی ای
برخوردار بوده و تنها تشکلی است که به صورت کاملاً سازمان یافته و قـانونی
به فعالیت های مذهبی می پردازد. از جمله اهداف این سازمان بر اساس
اساسنامه» مدون آن، عبارت است از: ۱٫ روشن سازی اذهان مسلمان نسبت به وقایع
روز جهـان اسلام؛ ۲٫ دفـاع از مستضعفان در مقابل ستمکاران؛ ۳٫ ایجاد الفت
بین قلوب مسلمانان؛ ۴٫ حمایت از پیروان اهل بیت (ع) در مقابل دشمنان؛ ۵٫
ترویج اندیشه های عقلی، عرفانی و اخلاقی؛ ۶٫ تأمین نیازهای روحی و مادی
زندگی مورخان.

۳ ـ۱۱٫ مؤسسه شهید مطهری رحمت الله علیه واقع در شهر باندونگ

مـؤسـسـه شهید مطهری به ریاست پروفسور حاج جلال الدین رحمت و معاونت
فرزندشان، استاد مفتاح فوزی رحمت مدرسه ای عمومی و غیرانتفاعی با مجوز رسمی
دولتی است. این مدرسه ۲۲۵ دانش آموز متشکل از ۹۸ دختر و ۱۲۷ پسر می باشد.
عکس های حضرت امام خمینی € و نیز مقام معظم رهبری در کلاس های مختلف و
دفاتر این مؤسسه نصب شده است؛ به علاوه نشان مؤسسه نیز تصویر مرحوم شهید
مطهری است.

عـلاوه بر آموزش دروس مصوب وزارت آموزش و پرورش اندونزی، دروس اسلامی،
شامل علوم قرآنی، حدیث، تاریخ اسلام و الفقه المقارن، برگزاری اردوهای
روحانی به منظور خلوت کردن دانش آموزان با خود و بیتـوته در خانه های
مستضعفان و فقرای مسلمان و خدمت به آنان در خانه و مزرعه، از جمله فعالیت
های این مؤسسه می باشد.

این مدرسه جزو مدارس نمونه» کشور اندونزی است و تا کنون چندین بار از
سوی دولت به سبب موفقیت های اخلاقی، نوع برنامه های آموزشی، فناوری آموزشی و
رایانه ای بودن مؤسسه مورد تجلیل و تشویق قرار گرفته است.

۴ـ۱۱٫ مؤسسه الجواد واقع در شهر باندونگ

این مؤسسه در سال ۱۹۹۱ میلادی تأسیس شده است. مؤسسه الجواد در زمینه»
چاپ و نشر کتب مذهبی فعال است و بولتنی ماهانه به نام خود مؤسسه دارد.
برگزاری جلسات مذهبی در روزهای یکشنبه، دوشنبه، پنجشنبه و جـمـعـه، تـدریـس
منطق، فلسفه، احکام و معارف اسـلامـی، بـرگـزاری مراسم گرامیداشت اعیاد و
ایام اسلامی — شیعی از دیگر برنامه های این مؤسسه است. در حال حاضر مدیر
مؤسسه جناب استاد سیدحسین الکاف، مبلغ تحت پوشش مجمع و از شخصیت های
بـرجسته» مذهبی و یکی از مترجمان بسیار فعال آثار مـذهـبـی شـیـعـه بـه
زبـان انـدونـزی است. از جمله فعالیت های چشمگیر ایشان، می توان به ترجمه
سریال اصـحـاب کـهـف به زبان ملایو و پخش آن همراه با زیرنویس در قالب
VD،DVD در بین علاقه مندان اشاره نمود.

۵ـ۱۱٫ مؤسسه وحدت واقع در شهر سولو

این مؤسسه تحت سرپرستی آقای سقاف الجعفری اسـت. مؤسسه وحدت از امکانات
چندانی برخوردار نیست؛ ولی با توجه به اینکه چراغ اهل بیت را در این شهر
روشن می کند و به تعلیم و تربیت جوانان شیعی و بسط معارف اهل بیت (ع) می
پردازد، حایز اهمیت و شایان تجلیل است.

۶ـ۱۱٫ مؤسسه فاطمیه واقع در استان جاوه» مرکزی

دکـتـر جلال الدین رحمت علاوه بر عهده داربودن مـسئولیت مدرسه» شهید
مطهری، دو مرکز خیریه به نام های حوزه علمیه اهل بیت (ع) با ۱۴۰۰ دانش آموز
بـی بـضاعت و فقیر و مدرسه» اهل بیت (ع) در مقطع راهنمایی و با ۳۰۰ دانش
آموز بی بضاعت و فقیر را اداره و سرپرستی می نماید. دو پسر وی به نام های
استاد مفتاح فـوزی رحـمـت و استاد علمان فوزی رحمت، هر دو تحصیل کرده» حوزه
علمیه قم می باشند. نامبرده تا کنون بیش از سی عنوان کتاب با موضوعات
اسلامی — شیعی تألیف کرده است.

۷ـ۱۱٫ حوزه» علمیه دارالتقریب

حوزه علمیه» دارالتقریب سه سال است تأسیس شده و در این مدت چندین طلبه
به نقاط مختلف روانه کرده است. در این حوزه ۲۰ طلبه» پسر به صورت شبانه
روزی به تحصیـل علوم دینی و مذهبی، از جمله اصول فقه، اصول عقاید، معارف
اهل بیت (ع)، همچنین فراگیری زبان عربی و انگلیسی اشتغال دارند. این حوزه
پنج استاد دارد و آموزش های لازم به صورت سمعی و بصری ارائه می شود. این
حوزه در شهر چاپارا واقع شده است.

۸ـ۱۱٫ مؤسسه مجلس ذکر دعای جوشن کبیر

مؤسسه مزبور، در روز به تعلیم معارف شیعی برای اقشار مختلف مردم می
پردازد و در روزهای سه شنبه بعد از حـضـور گـسـترده در حدود ۲ ساعت به
پیاده روی می پردازند.

۹ـ۱۱٫ حسینیه نورالثقلین

حسینیه مزبور در سال ۱۹۹۰ در شهر سمارانگ تأسیس شده است. برنامه های
آموزشی حسینیه نورالثقلین نیز عبـارت اند از: برگزاری مجالس تفسیر قرآن،
آموزش اصول عقاید، احکام.

۱۰ـ۱۱٫ مجلس تعلیم فاطمیه

ایـن مجلس در روستای مارادما واقع شده، توسط جناب استاد محمد صالح تأسیس
گشته است. در این مجلس ضمن برگزاری مجالس قرائت ادعیه» پرفیض کمیل و توسل،
به امر آموزش معارف اسلامی برای اقشار مـخـتلف مردم نیز پرداخته می شود.
سی دانش پژوه نـوجـوان (پـانزده پسر و پانزده دختر) در برنامه های آموزشی
این مؤسسه شرکت می نمایند.

۱۱ـ۱۱٫ مؤسسه روشنفکر

این مؤسسه در سال ۱۹۹۵ در شهر جوگجاکارتا بر پایه» تفکرات فکری و فلسفی
حضرت امام خمینی € وشهید مطهری €، شهید صدر و دکتر شریعتی، توسط آقایان
صفـوان و راحـی منیـر (خبـرگـزاری مجلـه معروف و پرشمارگان ثمبو) تأسیس شده
است. اهم فعالیت های مـؤسسـه روشنفکـر، عبـارت اسـت از: فـروش کتـب اهل
بیتی، برگزاری کلاس های آموزش علوم اسلامی و فلـسفه، برگزاری جلسات مذهبی
و…. این مؤسسه همچنین دارای کتابخانه ای با پانصد عنوان کتاب دینی است که
حدود ششصد نفر به عنوان عضو رسمی از آن استفاده می کنند.

۱۲٫ فهرست کتاب های نویسندگان شیعه ترجمه شده در اندونزی

انقلاب اسلامی همراه با نوشته های شهید مطهری، آیت الله جعفر سبحانی،
علامه طباطبایی و دکتر علی شـریعتـی و دیگـر انـدیشمنـدان شیعـی کـه بـه
زبان اندونزیایی ترجمه شده است، به اجتماع راه یافت؛ به گونه ای که پس از
سال های طولانی انفعال نسبت به علما و روحانیون، آنان را از نو به علما و
دانشمندان علوم اسلامی امیدوار ساخت. این پدیده» مثبت را می توان در چنـد
بـرابرشدن علاقه مندی مردم به فراگیری علوم اسلامی مشاهده کرد.

عنوان شماری از کتاب ها به قرار زیر است

۱٫ اخلاق آل محمد: از دکتر موسی جواد سبحانی؛

۲٫ الرساله (فروغ ابدیت:) جعفر سبحانی؛

۳٫ کیف تبنی شخصیتک: حلیل الموسی؛

۴٫ اخـلاق جـنـسـی در اسلام و جهـان: مـرتضـی مطهری؛۵٫ فاطمه الزهرا (س:) ابراهیم امینی؛

۶٫ دین در برابر دین: علی شریعتی؛

۷٫ انسان کامل: مرتضی مطهری؛

۸٫ تدوین الحدیث: رسول جعفریان؛

۹٫ نظام حقوق زن در اسلام: مرتضی مطهری؛

۱۰٫ معاد: ناصر مکارم شیرازی؛

۱۱٫ تعبیر خواب: امام جعفر صادق(ع)

۱۲٫ توحید: محمدتقی مصباح؛

۱۳٫ نور در وجود من: مطهری و طباطبایی؛

۱۴٫ انسان: علی شریعتی.

نتیجه

آمارها حاکی از آن است که رشد شیعیان در اندونزی بعد از پیروزی انقلاب
اسلامی رو به افزایش است و این امـر نـشـان می دهد جامعه» شیعه اندونزی در
مرحله» جـدیـدی از دوران خـود بـه سر می برد. وجود مراکز فرهنگی، فکری و
حوزوی در جای جای این سرزمین و جذب نیروهای جوان، اعم از زن و مرد، اندونزی
را به سوی آینده» درخشان سوق می دهد. نزدیکی و همخوانی آداب و سنن خاص
شیعیان در این کشور و همانندی آن با شیعیان در ایران و حتی سایر نقاط جهان،
بر این امر صحه می گذارد.

برگزاری کلاس های آموزشی تبلیغاتی، مراسم دعا، برپایی نماز جمعه، آداب و
مراسم خاص ماه محرم و صفر و بـرگـزاری اعـیـاد مـذهبی، خود نشان از طی
کردن گذشته ای تاریک و نزدیکی به آینده» روشن را در پی دارد. رواج اندیشه
ها و آثار بزرگان و اندیشمندان ایران در این کشور، دلیل محکمی است بر
استقبال بی نظیر مردم از ایـن نـیروی عظیم که این رویه، خود بعد از انقلاب
اسلامی جریانی فراگیر را به همراه داشته است و انقلاب ایران خود به عنوان
یک تابش بی نظیر، تمام کشورهای همجوار و حتی دوردست را فرا گرفته است.
بسیاری از مـراکـز شـیعی در اندونزی امروزه با مراکز حوزوی و دانـشـگـاهی
در ایران در ارتباط هستند و از افکار و انـدیـشـه هـای یـکـدیـگـر بـهره
مند می شوند که خود نویدبخش گام نهادن در مسیر تعالی است.

 

مجله:اخبار شیعیان-فروردین و اردیبهشت سال ۱۳۹۰ ، شماره ۶۵-۶۶

نویسنده : دکتر جلال درخشه™ سیدعلی مرتضوی امامی زواره
منبع : پایگاه حوزه
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.