خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

“فرجام”؛ سیاه‌نمایی اردوگاه صلیبی درباره اوضاع هموطنان مسیحی

به گزارش ادیان نیوز، “ژوزف هوسپیان‌مهر” که به همراه خانواده هوسپیان نفوذ عمیقی در شبکه‌های ماهواره‌ای مسیحیت صهیونیستی و سازمان‌های به اصلاح مسیحی پیدا کرده، فیلمی با عنوان فرجام(CLOSURE) ساخته که در آمریکا اکران شده و کشورهای انگلیس و کانادا نیز در نوبت پخش آن قرار دارند.
بنا به اعلام تولید کننده و کارگردان آن، این فیلم درباره وضعیت مسیحیان ایران ساخته شده، ولی تنها چیزی که در آن یافت نمی‌شود، نمایش زندگی اجتماعی مسیحیان ایرانی و نحوه تعامل آنها با نظام اسلامی بوده و برعکس و در سر تا سر فیلم، سیاه‌نمایی و تبلیغ منفی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران قابل مشاهده است.
“ژوزف هوسپیان” که از ماجرای قتل پدرش-هایک هوسپیان‌مهر- در دهه ۷۰ شمسی توسط منافقین، منافع تبلیغاتی- و به تبع آن مالی- زیادی را نصیب خود کرده، با انتخاب برادر خود به نام “آندره” در نقش اول فیلم، در صدد آن بوده تا بخش اعظمی از عواید آن را نصیب خانواده خود کند.
او که در لس‌آنجلس آمریکا ساکن بوده، مصاحبه‌ای نیز با شبکه ماهواره‌ای “صدای آمریکا” انجام داده و داستان فیلم را داستان زندگی خود معرفی می‌کند.
در آغاز فیلم، عبارت”الهام گرفته از اتفاقاتی که امروز در کشور ایران می‌افتد” ذکر شده، اما گویا خانواده هوسپیان و دیگر سودجویان دست‌اندرکار فیلم اطلاعی از زندگی خوب و منحصر به فرد مسیحیان در ایران ندارند.
“ژوزف هوسپیان” که از جمع کردن تعدادی از بازیگران ایرانی برای فیلم فرجام عاجز مانده، مجبور شده بازیگرانی از مکزیک، ایتالیا و هند-که هیچ اطلاعی از ارتباط این فیلم با واقعیت ندارند- را در این فیلم درگیر کند. حتی بازیگرانی در فیلم فرجام ایفای نقش می‌کنند که اولین تجربه بازیگری خود را پشت سر گذرانده‌اند.
بنا به اقرار کارگردان، موضوع فیلم “سیاسی” بوده و درباره هزینه تولید آن، اطلاعات کاملی ارائه نکرده ولی آنچه مشخص شده پشتیبان فیلم، سازمانی موسوم به “صدای شهدا” در کانادا است.
“ژوزف هوسپیان” فیلم دیگری به‌نام “فریادی از ایران” را نیز درباره “هایک فدوی رشتی” ساخته و در آن فیلم نیز با پشت سر هم آوردن صحنه‌هایی ساختگی، به زعم خود قتل پدرش را متوجه جمهوری اسلامی ایران کرده است.
هایک هوسپیان‌مهر کیست؟
هایک فدوی رشتی (هوسپیان مهر)، در سال ۱۹۴۵ در خانواده‌ای ارمنی در تهران متولد شد. او از کودکی در یک خانواده نابهنجار تربیت یافت. روبرو شدن با مشکلات زیادی چون: فقر، مصیبت بیماری مادر و جدایی والدین، او را فردی عقده‌ای و ناسازگار با اجتماع به بار آورد.
پدر وی شخصی الکلی و بی‌مسئولیت بود که به دلیل درگیری‌های متعدد و عدم پایبندی به زندگی مشترک، در نهایت همسرش از او جدا می‌شود و به این ترتیب زمانی که هایک چهارده سال سن داشت، سرپرستی او به عهده پدر بی‌مسئولیت می‌افتد و مادر وی بدون توجه به سرنوشت فرزندانش، آنها را ترک کرد.
در حالی که طبق آموزه‌های مسیحیت، طلاق امری مذموم و مخصوص سنگدلان است و مرد یا زنی که بعد از طلاق، ازدواج کند در زمره زناکاران به شمار می­رود، ولی این مساله در خانواده هوسپیان‌مهر به‌راحتی اتفاق افتاده و مادر هایک بعد از جدایی، دوباره ازدواج می‌کند.
بی‌توجهی والدین به مراحل رشد وی، باعث شد که در منجلاب آشفتگی‌های ذهنی و رفتاری فرو رود و برای جبران حقارت‌های نوجوانی و جوانی، به دنبال مکانی برای عقده‌گشایی بوده و از این رو به فرقه جماعت ربانی پیوسته و بعد از تشکیل کلیسا، رقابت ناسالم و تخریبی را برای در دست گرفتن مناصب کلیدی آن، با دیگر اعضای کلیسا داشته باشد.
وی درسال ۱۹۶۷ میلادی ازدواج کرد و یک سال پس از ازدواج، از طرف “مارک بلیس” جاسوس سیا، بودجه‌ای در اختیارش گذاشته شد تا برای جذب افراد، بین آنها توزیع کند. در آن سال، بنا به ماموریتی که به او واگذار شد، به استان مازندران رفته و در شهر گرگان، کلیسایی را تاسیس کرد.
در همین زمان، به‌خاطر برخی مسائل بازداشت، ولی به واسطه برقراری ارتباط خارج از عرف و تسلیم شدن در برابر خواسته‌های مردی که رییس زندان شهربانی گرگان بود، آزاد شد.
“هایک فدوی رشتی”، که عزم خود را برای تخریب اعتقادات اسلامی، جزم کرده بود، بارها به خواسته‌های نامتعارف رئیس زندان گرگان تن داده و این وفاداری، اولین گام برای وارد شدن در عرصه ترویج مسیحیت صهیونیستی بود که بعدها وی را تا مقام نظارت کلیسای جماعت ربانی بالا برد.
در مدت زمان حضور وی در استان مازندران، با رئیس میسیون آمریکایی و فردی به نام “ویکتور” از سفارت شوروی، که با ماموریت جاسوسی به ایران وارد شده بودند، ارتباط می‌گیرد تا پشتیبانی‌های مالی شرق و غرب را به سمت فرقه متبوع خود، جذب کند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و احساس خطر کلیسای جماعت ربانی، در سال ۱۳۵۹ تغیییرات ساختاری در این کلیسا به‌وجود آمد و “هایک هوسپیان‌مهر” به عنوان نایب رئیس هیئت مدیره شورای کلیسا تعیین شد.
فعالیت‌های قانون‌گریزانه در کلیسای بدون مجوز جماعت ربانی در زمان مسئولیت هایک فدوی رشتی، شکل دیگری به خود می‌گیرد و خود وی آشکارا، کلیساهای غیر قانونی زیرزمینی را راه اندازی و با حضور در جمع این گروهک‌ها، آنها را مدیریت می‌کرد.
هایک هوسپیان در زمان خوش خدمتی خود به فرقه مسیحیت صهیونیستی، به پناهندگان کرد عراقی که از بمباران شیمیایی صدام به ایران آواره شده بودند، هم رحم نکرد و با ایجاد پایگاه‌هایی به ظاهر نوع‌دوستانه، دام خود را برای جذب این بی‌پناهان، به لانه عنکبوتی مسیحیت پهن می‌کرد. چنان‌که این فعالیت وی مورد اعتراض پناهندگان قرار گرفت.
حمایت افراد معلوم الحالی چون علیرضا نوری‌زاده -که به جاسوس چندجانبه عربی، غربی و عبری معروف است- از هایک، نشان‌دهنده وحدت هدف کلیسای غیر قانونی جماعت ربانی ایران با گروهک ورشکسته ضد انقلاب است.
منافقین که موج ترورهای خود در دهه هفتاد را به سمت اختلاف‌افکنی بین اقلیت‌های دینی با مسلمانان، قرار داده بودند، هایک هوسپیان‌مهر را گزینه اقدامات تروریستی خود قرار دادند و در سال ۱۳۷۲، وی را کشتند تا با تبلیغات رسانه‌ای از قبل تدارک دیده شده، به زعم خود فشار حقوق بشری را بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل کنند.
معرفی مختصری از پشتیبان مالی فیلم “فرجام”
سازمان صدای شهدا(VOM) یکی از زیر مجموعه‌های فعال اردوگاه صلیبی به شمار می‌آید که برخی از سران مسیحیت صهیونیستی همچون: هرمز شریعت‌پناهی در آن عضویت دارند که درآمدهای باد آورده وی از این رهگذر است.
این سازمان همچنین یکی از سایت های وابسته به جریان مسیحیت صهیونیستی را هدایت کرده و با استفاده از این سایت به دنبال سیاه‌نمایی در خصوص اوضاع اقلیت‌های دینی کشور و نیز وضعیت سیاسی، اجتماعی برآمده؛ در حالی که مسیحیان ایران بنا به اظهارات خودشان، در آزادی کامل عقیدتی، اجتماعی، سیاسی و … به‌سر می‌برند.
باید افزود هدف یاد شده نه تنها در ایران بلکه در سایر نقاط جهان از ابتدای راه‌اندازی سازمان صدای شهدا پیگیری شده که نگاهی به تاریخچه سازمان گویای آن است.
سازمان مذکور در سال ۱۹۶۷ توسط “ریچارد ورم برند” در کشور آمریکا تاسیس شده است. وی که پرورش‌یافته در یک خانواده بی‌دین و ملحد بود، در زمان جنگ سرد بین بلوک غرب و شرق به طعمه آمریکا برای تحت فشار قرار دادن و هجمه همه جانبه علیه شوروی تبدیل می‌شود.
“صدای شهدا”، مدعی است موسسه‌ای خیریه و غیر انتفاعی است که برای تشویق و کمک به مسیحیان آزار و اذیت شده، ‌تاسیس شده؛ ولی شواهد امر، مطلبی دیگر را به اثبات می­رساند.
بررسی سوابق فعالیت این سازمان، نشان می‌دهد که عوامل آن برای پیشبرد اهداف سلطه‌گرایانه کشورهای غربی در کشورهای آفریقایی، شرقی و آمریکای لاتین، با نقاب کمک‌های پزشکی، غذا، لباس و کمک‌های دیگر، در این کشورها ‌پیشقدم شده‌اند.
مبلغین مسیحیت صهیونیستی و وابستگان این سازمان به‌اصطلاح خیرخواهانه(!) جاده صاف کن سیاست‌های استعماری کشورهای غربی بوده که به برخی از آنها اشاره کوتاهی می‌شود.
در سال ۱۹۷۴ و زمانی که “آنگولا” در آتش جنگ‌های داخلی می‌سوخت؛ این کشور نفت خیز، مورد طمع کشورهای غربی قرار گرفت و راه دستیابی به آن منابع عظیم زیرزمینی، ترویج عقاید مسیحی و توزیع کتاب مقدس در آن سرزمین تشخیص داده شد و این سازمان، این کار را به خوبی انجام داد.
وضعیت کشور آفریقایی “موزامبیک” هم بهتر از آنگولا نبود؛ چند سال بعد از ورود کتاب مقدس به این کشور در سال ۱۹۷۴، توطئه غربی‌ها، این کشور تازه استقلال یافته را در جنگ‌های داخلی فرو برد.
کشور “سومالی” در سال ۱۹۷۷ به اتیوپی حمله کرد که باعث بروز جنگ “اوگادن” شد. اتیوپی با کمک نظامی شوروی آنها را شکست داد و در سال بعد نیز با حضور نظامیان کوبا و همکاری نظامی با آلمان شرقی و یمن جنوبی اتحادی مستحکم را به‌وجود آورد.
در همین سال و برای جلوگیری از نفوذ شوروی و قدرت‌یابی این کشور، میسیونرهای این سازمان، تحت پوشش کمک به مردم آن کشور، به اتیوپی اعزام و این کشور، به میدان مبارزه سلطه‌گری‌های شرق و غرب تبدیل شد.
زمانی که جنگ‌های داخلی “ویتنام” در جریان بود، “ریچارد ورم برند” به همراه همسرش با پوشش کمک به مسیحیان، وارد این کشور شدند و مقدمات لازم برای حضور نظامی آمریکا و انجام جنایت در این کشور را فراهم کردند.
پس از اشغال “افغانستان” توسط شوروی،  ماموران این سازمان با هدف کنترل شوروی، با اشاره کشورهای غربی به افغانستان گسیل شدند.
بعد از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۰ میلادی، نام این سازمان به “صدای شهدا” تغییر یافت و حوزه فعالیت آن به کشورهای اروپای شرقی، لائوس، کوبا، تبت، ویتنام، قزاقستان، پاکستان، بنگلادش، اندونزی، نیجریه، سودان و اتیوپی گسترش یافت.
بین سال های ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸، توزیع انجیل توسط این سازمان در “سودان” انجام گرفت و سرانجام در سال ۲۰۱۱ با مقدمه چینی‌های این سازمان و مبلغین مسیحی و با توطئه کشورهای غربی، منطقه نفت‌خیز جنوبی از سودان جدا شد.
در سال ۲۰۰۰ میلادی و زمان حکومت جمهوری‌خواهان در آمریکا و اوج تبلیغات اسلام‌هراسی، خدمات به ظاهر پزشکی این سازمان در “پاکستان” راه اندازی شده و یک سال بعد، حمله آمریکا به افغانستان و اشغال این کشور شروع شد و پاکستان نیز آماج حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی قرار گرفت.
همزمان با عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان در آغاز هزاره سوم میلادی،‌ نیاز به یک پیشرو که حساسیت مردم را تحریک نکند، برای کشورهای حامی صهیونیسم، احساس شد؛ بنابراین ماموریت به سازمان صدای شهدا سپرده شد تا در پوشش کمک به “کودکان مصری”، به این کشور وارد شود.
همچنین همزمان با حمله آمریکا و هم‌پیمانانش به “عراق” در سال ۲۰۰۳ میلادی، فعالیت‌های این سازمان در عراق گسترش پیدا کرد و بعد از پایان جنگ نیز بر حجم این فعالیت‌ها افزوده شد.
با سوابق پیش‌گفته به‌خوبی می‌توان پشت پرده تولید فیلم‌هایی با محتوای تخریبی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و با پشتیبانی مالی “سازمان صدای شهدا” را مشاهده کرد؛ چرا که با توجه به مستعد نبودن ایران برای حضور میسیونرهای غربی، استفاده از هنر فیلم‌سازی با هزینه سازمان‌های مسیحی-که بودجه‌های کلانی را از دولت‌های غربی چون آمریکا دریافت می‌کنند- در دستور کار اردوگاه صلیبی قرار دارد.
اوضاع واقعی مسیحیان در ایران
مسیحیت به‌عنوان یکی از اقلیت‌های دینی در اصل ۱۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده و آنها در انجام مراسم و عبادت‌های دینی خود آزادی کامل دارند.
سرانه کلیساهای مسیحیان ایران بسیار بالا بوده و تنها به ازاء هر پانصد نفر ارمنی یک کلیسا وجود دارد که در دنیا بی‌نظیر بوده و هیچ اقلیتی در دنیا از چنین آزادی عقیده‌ای برخوردار نیست.
مسیحیان هم‌اکنون سه نماینده در مجلس شورای اسلامی داشته و آنها در امور مهم مملکتی نیز دخالت کرده و از قرن‌ها پیش در کنار مسلمانان زندگی خوب و مثال‌زدنی را تجربه کرده‌اند.
نمایندگان این اقلیت دینی و خود مسیحیان به وضعیت خوب زندگی خود در ایران واقف بوده و به آن اعتراف دارند و به مملکت و محل زندگی خود می‌بالند.
شاهدان خارجی نیز همین دیدگاه را راجع به اقلیت‌های دینی در ایران دارند. خانم “لور سلیمان” مدیرعامل خبرگزاری ملی لبنان که به تازگی به ایران سفر کرده گفته:” مسیحیان ایران در آسایش به سر می‌برند، به شعائر دینی‌شان احترام گذاشته می‌شود و هیچ‌گونه فشاری متوجه آنها نیست.”
همچنین “آنطوان ضو”- اسقف لبنانی و دبیرکل کمیته اسقف‌ها برای گفت و گوهای اسلامی، مسیحی- نیز معتقد است: “مسیحیان ایران در سایه جمهوری اسلامی از جایگاه ممتازی برخوردار شده‌اند و در زمینه حقوق شهروندی و حفظ هویت مسیحی و ویژگی‌های مختص خود، از مساوات و حقوقی همانند بقیه شهروندان ایرانی برخوردار هستند.”
گفتنی است، فرقه مسیحیت صهیونیستی که وامدار بی‌چون و چرای رژیم صهیونیستی بوده، بدون داشتن هر گونه مدرک و دلیل و با فرار از واقعیت، ایران را ناقض حقوق اقلیت‌ها معرفی می‌کند؛ ولی در برابر جفای این رژیم به مسیحیان ساکن در سرزمین‌های اشغالی هیچ واکنشی نشان نداده و این انفعال باعث شده که علاوه بر ظلم‌های فراوان این رژیم بر مسیحیان، دو ماه قبل شهرک‌نشینان صهیونیست با فریب‌کاری، یک کلیسا و بیمارستان را در نزدیکی اردوگاه العروب تسخیر و اکنون بنا به اعلام وزارت جنگ رژیم صهیونیستی در برنامه تبدیل به یک شهرک صهیونیست‌نشین قرار بگیرند. 
منبع: انجمن رهپویان هدایت
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.