خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

امام باقر، آزادی نسبی در تبیین دین و شکل‌گیری هویت مستقل شیعه

سید ضیاء مرتضوی در این گزارش به شخصیت حضرت امام محمد باقر (ع) اشاره و گفت: در منش امام صادق و امام باقر در چنین شرایطی، تبلیغ و ترویج بیش از مبارزه سیاسی اهمیت دارد.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، امام باقر و فرزندشان امام صادق، بیش از نیم قرن از دوران امامت ائمه معصوم را به خود اختصاص داده‌اند. حضرت باقر در آخر عمر شریفشان وصایایی داشتند. یک بخش از این وصایا جنبه شخصی داشته و مربوط به امور تدفین حضرت است و بخش دیگر آن، مربوط به توصیه درباره شاگردان‌شان است و حضرت جعفربن محمد به ایشان وعده می‌دهند چنان خواهند کرد که هیچ یک از شاگردان در شهر نباشد که نیازمند پرسش امری از غیر شود.

مردم پس از پیامبر، حدود احکام و شریعت را حفظ نکردند و در دین خدا مواردی را افزودند و مواردی را حذف کردند. به همین دلیل انحراف‌های بسیاری در جامعه رخ داد. نقل است که پس از شهادت امام حسین همه مردم مرتد (انحراف از راه حق) شدند مگر سه نفر: ابوخالد کابلی، یحیی‌بن ام طویل، جبیر بن مطعم. برخی جابربن عبدالله انصاری را نیز به عنوان نفر چهارم ذکر کرده‌اند.

از ویژگی‌های دیگر این دوران این است که شمار و تعداد شیعیانی که معرفت به امامت داشته باشند و حق ایشان را بشناسند بسیار کم بود. فرصتی که در دوره امام باقر برای تفسیر و نشر احکام حقیقی پیش آمد در دوره حضرت صادق ایجاد نشد. تفاوت شرایط زمان این دو بزرگوار باعث شد حضرت صادق مجبور به رفتاری تقیه‌آمیز شوند. بنابراین روایات امام باقر متقن‌تر هستند. همین شرایط باعث شد حضرت باقر در نشر معارف به نوعی از آزادی نسبی برخوردار باشند.

اصحاب امام باقر هر چند کمتر بودند اما کسانی وجود داشتند که اعتقاد راسخ به امامت حضرت داشتند و ایشان می توانستند حقایق و معارف را با آنان در میان بگذارند.

از نظر تحلیلی می‌توان در تفاوت این دو دوره به موارد ذیل اشاره کرد:

همنشینی امام باقر با جابربن عبدالله انصاری. از آنجایی که مردم برای جابر احترام ویژه‌ای قائل بودند این موضوع، موقعیت ویژه‌ای را نیز برای امام فراهم آورد.

در دوره امام باقر هنوز مذهب شیعه شکل نگرفته بود و هنوز آن تعصب‌ها میان اهل سنت و تشیع ایجاد نشده بود و اختلاف‌های بین المذاهبی وجود نداشت.

هشام‌بن‌عبدالملک این تعبیر را از حضرت باقر دارد که اهل عراق مفتون ایشان هستند. حتی برخی از امویان نیز شیفته حضرت بودند و دل در گرو محبت‌شان داشتند.

امام باقر از این شرایط در گسترش معارف بهره بردند. ایشان در اواخر عمر شریف‌شان نگران این بودند که تلاش‌هایی که برای هویت‌پیداکردن تشیع مصروف داشته و شاگردانی را در این زمینه تربیت کرده‌اند به هدر نرود. به همین دلیل وصیت ایشان به فرزندشان جعفربن محمد نیز در این زمینه قرار می‌گیرد. حضرت صادق نیز به پدر وعده می‌دهند که همه شاگردان را مستغنی از معارف دینی خواهند کرد و ایشان را از سایرین و علوم دیگر بی‌نیاز خواهند ساخت. روایات نشان می‌دهند امام صادق در تلاش برای ادامه مسیر پدر بزرگوارشان بودند.

حوزویان باید بدانند که بر اساس تلاش حضرت باقر وظیفه اصلی ما در این جامعه چیست و جهاد علمی چقدر اهمیت دارد.

امام صادق در دوره خود غریب بودند. نقل است که حضرت می‌فرمایند: شکایت به خدا می‌برم از غربت و بی‌کسی‌ام در مدینه.

حضرت صادق آرزو داشتند که منصور اجازه دهد ایشان از مدینه خارج شوند، به طائف بروند و در آنجا حلقه‌های درسی و به اصطلاح حوزه علمیه خود را تشکیل دهند و در آنجا به کار علمی بپردازند و حتی اطمینان خاطر می‌دهند که اگر این اجازه را بیابند هیچ اقدامی علیه منصور نخواهند کرد.

در منش امام صادق و امام باقر در چنین شرایطی، تبلیغ و ترویج بیش از مبارزه سیاسی اهمیت دارد.

در مدینه‌ای که شهر پیامبر بود آیا کسی بیش از امام صادق مستحق‌تر بود؟ اما در شهر همه تریبو‌ن‌ها در اختیار حکومت وقت قرار دارد و حضرت حتی برای کار علمی خود احساس اختناق می‌کند و آرزو می‌کند که بتواند به فعالیت علمی‌شان بپردازند.

امروزه باید زمینه اجتهادهای باز را در مراکز علمی و محافل و رسانه‌های رسمی و غیررسمی فراهم کنیم.

مرحوم کلینی به نقل از اسماعیل بصری می‌گوید: خدمت حضرت صادق رسیدم. حضرت از من پرسیدند آیا این امکان را در بصره دارید که در جایی جلسه‌ای تشکیل دهید؟ به تعبیر من جلسه مجازی یا حقیقی برگزار کنید. حرف بزنید، حدیث بگویید و از هر کسی می‌خواهید بیزاری بجویید و بتوانید بگویید فلان فرد یا فلان جریان را قبول ندارم و حداقل در آن جلسه از شنود و پرونده‌سازی و … خیال‌تان راحت باشد؟ اسماعیل بصری پاسخ داد: بله. حضرت فرمودند: آیا زندگی غیر از این است؟ در واقع حضرت می‌فرمایند حیات اجتماعی، عیش والا و زندگی حقیقی همین است. اینکه مردم آزاد حرف بزنند، آزاد اجتهاد کنند، آزاد اظهار نظر کنند و حضرت چنین شرایطی را به عنوان یک الگو معرفی می‌کنند.

منبع اندیشه دینی معاصر
به خواندن ادامه دهید
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.