خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

جایگاه زن در هندوئیسم و اسلام

جایگاه زن در هندوئیسم و اسلام

چکیده:

زن در میان هندوهای قدیم منزلت و جایگاهی
نداشته و به او به عنوان یک انسان پیرو نگریسته شده است هرچند در اوپانیشادها برای
زن یک ارزش ذاتی قائل شده
­اند و زن و مرد، نیمه­های برابری هستند که هریک دیگری را کامل می­کند؛ با این وجود امروزه از لحاظ قانونی هیچگونه فرقی بین زن و مرد در
هند وجود ندارد و زنان می
­توان همانند مردان به
فعالیّت
­های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بپردازند.

زن در هندوئسم به عنوان مادر، مقام والائی دارد.
از دیدگاه هندوئیسم زن آرمانی زنی است که به شوهرش عشق بورزد و اسباب آسایش او را
فراهم کند. امّا دختر در نزد هندوها از ارزش بسی پائین تر از پسر برخوردار است و
اساساً بسیاری از هندوها علاقه
­ای به فرزند دختر از خود
نشان نمی
­دهند.

از دیدگاه اسلام زن و مرد از لحاظ
انسانیّت دارای ارزشی مساویند و هیچ کس در انسانیّت خویش بر دیگری برتری ندارد.
امّا این مسئله به معنای نفی هرگونه تفاوت جسمی و روحی بین این دو نوع نیست. دین
مقدّس اسلام با قرار دادن تکالیف ویژه
­ای برای
زنان که متناسب با نوع خلقت آنهاست، اولین و مهمترین وظیفه‌ی زن را شوهرداری و تربیت
و فرزندان دانسته امّا در عین حال این اجازه را به زنان داده است تا حفظ شؤونات یک
زن مسلمان در اجتماع حضور یابند و به فعالیّت
­های اجتماعی و اقتصادی بپردازند.

طرح مسئله

زنان به عنوان نیمی از پیکره‌ی بشریّت،
در اصل ذات و گوهر انسانیّت با مردان شریکند و برهمین اساس از حقوقی انسانی و طبیعی
برخوردار می
­باشند ولی با این وجود
،درطول تاریخ، در بسیاری از مکاتب و فرهنگ
­ها این حق به رسمیّت شناخته نشده و پایمال شده است. بسیاری از مکاتب زن
را جنس درجه‌ی دو و وسیله
­ای در دست مرد دانسته و
تنها به تبع مردان، برای ایشان حق حیات قائل شده
­اند.

این پیشینه‌ی تاریخی در عصر مدرن به
شدّت به چالش کشیده شد و در نتیجه‌ی آن جریان
­های فمنیستی به راه افتاد که با شعار تساوی زن و مرد و احیای حقوق زنان
به مبارزه برعلیه هر گونه تبعیض و محدودی علیه زنان قیام کردند و در این جهت صدمات
جبران ناپذیری را متوجه‌ی جوامع انسانی و رأس آنها خود زنان کردند.

امّا در این بازار پرهرج مرج، ادیان
توحیدی همواره پاسدار حقیقی حقوق حقّه‌ی زنان بوده و احقاق آن را نه در سایه‌ی شعار
تساوی زن و مرد بلکه با نگاهی واقع
­بینانه
به ویژگی
­های روحی و جسمی و لحاظ
تفاوت
­ها و تشابهات این دونوع انسانی جستجو کرده‌اند.
تحقیق حاضر که به بررسی جایگاه زن در مکتب هندوئسم و اسلام پرداخته است تلاشی است
در جهت روشن
­سازی دو نوع رویکرد به زن
در دو مکتب، یکی بشری و دیگری الهی که امید است مورد استفاده قرار گیرد.

بخش اوّل: زن در مکتب هندوئیسم

هندوئیسم یکی از مکاتب شرقی است که
خاستگاه آن کشور هندوستان بوده و هم اکنون نیز بیشترین پیروان این دین در همین
کشور سکنی دارند. آنچه در این مذهب بیش از همه خودنمائی می
­کند، وجود خدایان و آلهه­های
متعدّد است که هریک از آنها مظهر نیرو و قدرت خاصی است. برخی تعداد این خدایان را
به یکصد و سی خدا رسانده
­اند.[۱]

الف) نگاه تاریخی به زن در هندوئیسم

زن در میان هندوهای قدیم منزلت و جایگاهی
نداشته و به او به عنوان یک انسان پیرو نگریسته شده است. این مطلب را می
­توان از موادّی از قانون اساسی مانو در مورد زنان، برداشت کرد. از جمله
در موادّی از آن آمده است که زن در کودکی تابع پدر و در جوانی تابع شوهر و در صورت
فوت شوهر تابع پسر است و اگر پسر نداشت تابع خویشان پدری است. زنان در کتاب
­های قانون نازلترین شأن و شخصیّت را دارند و از حضور در فعالیّت­های اجتماعی و مراسم مذهبی محروم شده­اند. زنان از لحاظ قانون ناخالصند، بنابراین لیاقت فراگیری مانتراها را
ندارند.

امّا با این وجود درکتب قانون، نوعی
تناقض گویی در مورد منزلت و جایگاه زن مشاهده می
­شود به طور مثال در اوپانیشادها آمده است، زن و مرد، نیمه­های برابری هستد که هریک دیگری را کامل می­کند. بر همین اساس است که در
بعضی جاها زن را در حدّ یک الهه ارتقاء داده
­اند امّا درجائی دیگر او را
موجود شیطانی و اغواگر معرّفی کرده
­اند.[۲].
البته این دیدگاه دارای یک پشتوانه‌ی فلسفی است مبنی بر اینکه الوهیّت نه مذکّر
است و نه مؤنّث بلکه تعالی دهنده‌ی هر دو جنس است بدون اینکه یکی را فروتر از دیگر
بشمارد.[۳]

ب) زنان تأثیر گذار در آئین هندو

با مراجعه به تاریخ و فرهنگ هندوئیسم،
زنان مشهوری را می
­توان یافت که منشأ تحولات
و تأثیرات عمیقی در جامعه‌ی هندو بوده
­اند. اساساً
در اساطیر هندو و در متون حماسی ایشان، شامل مهابهاراتا و رامایانا که احتمالاً دویست
سال بعد از میلاد مسیح نوشته شده است، از فداکاری زن و کسب رضایت شوهر به قیمت
تحمّل کارهای دشوار، به عنوان شاخصه
­های یک
زن آرمانی یاد شده است. از جمله زنانی که واجد این ویژگی بوده
­اند و به عنوان یک زن آرمانی شناخته می­شوند می­توان به موارد زیر اشاره
کرد:

۱- سیتا: سیتا چهره‌ی زنی است که صادقانه در خدمت شوهرش، راما، انجام وظیفه می­کند. او شوهرش را درمرحله‌ی زندگی مرتاضانه و در بیشه و جنگل همراهی می­کند و به مدّت چهارده سال دور از خانه در کنار شوهرش می­ماند. وقتی شوهرش از سیتا می­خواهد
که برگردد اظهار می
­دارد که جای زن در کنار
شوهرش است. در اساطیر هندو آمده است که دیوی به نام رااناشاه، سیتا را در جنگل یافت
و آنگاه او را در قصر خود زندانی کرد. پس از آن دیوی خواست تا با ازدواج کند امّا
او راضی نشد و به شوهرش وفادار ماند.

تصمیم سیتا مبنی بر وفاداری به شوهرش
حاکی از تلقیّات اجتماعی جامعه‌ی هندو نسبت به شاخصه
­های زن ایده­آل است.

۲- ساویتری: وی نیز همانند سیتا زنی بزرگمنش است. ساویتری، بردبار و خوش اخلاق است
و زنی آرمانی محسوب می
­شود. او با میل خود با
شوهرش ساتیاوان ازدواج می
­کند در حالی که یک سال بیش­تر از عمر ساتیاوان باقی نمانده است، ساویتری از پاما درخواست کرد که
شوهرش زنده بماند. به همین جهت پاما برای اجابت در خواست وی مجبور شد تا شوهرش را
به دنیا برگرداند و پسرهای زیادی نیز به وی عطا کرد.

این اسطوره علاوه بر اینکه حاکی از یکی
از ویژگیهای زن آرمانی یعنی وفادری به شوهر است، به طور ضمنی حاکی از ناتوانی جنس
مرد زن و تبعیّت او از مرد است و گویا زن بدون شوهر قادر به ادامه‌ی حیات نیست.

۳- دروپدی: نام این زن در متون مهابهاراتا آمده است. وی همسر پنج مرد به نام برادران
پانداوا است.

دروپدی زنی است که در محیط­های اجتماعی و عمومی نقش فعالی دارد. او هم همسر است و هم ملکه. او
نماد یک همسر پر جنب و جوش و وفادار است. هنگامی که شوهرش در قمار با پسرعموهایش،
دارائی خود را از دست می
­دهد، وی در جنگل کنار
آنها می
­ماند و غمخوارشان می­شود. او نه تنها اسباب آسایش شوهرانش را فراهم می­کند، بلکه در مواقع ناامیدی به آنها روحیه می­دهد.

جالب اینکه وقتی یکی از برادران به
نام پودیشتر، در قبال زیانی که وی و برادرانش در قمار متحمّل شده بودند، دریوپدی
را گرو می
­گذارد، دریوپدی همانند یک
زن شجاع و دلیر از حق خود دفاع کرده، به شدّت معترض می
­شود. پسرعموی برادارن که در قمار برنده شده بود، درویپدی را به عنوان
خدمتکار منزلش طلب می
­کند ولی وی از این دستور
سرباز می
­زند و کالسکه­چی را که برای بردن وی آمده بود بر می­گرداند و می­گوید: « ای کالسکه­چی برگرد و از او که قمار کرده بود بپرس که آیا در قمار، اول خودش را
باخته است یا زنش را؟ این سؤال را در حضوردیگران بپرس و جوابش را برایم بیاور،
آنوقت می
­توانی مرا با خود ببری»[۴]

ج) بررس نقش و کارکرد زن هندو در
نهاد خانواده

۱. زن به عنوان مادر

زن در هندوئسم به عنوان مادر مقام
والائی دارد حتّی جایگاه وی برجسته از
معلّم و یا پدر است و در حقیقت به وی به عنوان آموزگار فرزندانش نگریسته می
­شود. مخصوصاً اگر فرزندی را که به دنیا می­آورد، پسر باشد. هندوها عقیده دارند فرزند پسر سعادت پدر و خانواده­اش را فراهم می­کند. مقام مادری شأن زن
را بسیار ارتقاء می
­بخشد. قصّه­ها و افسانه­های هندو مملو از حکایات
عشق و محبّت مادری است.[۵]

در هندویسم فرزندان احترام ویژه­ای را نسبت به مادر مبذول می­دارند
به نحویکه وقتی یک فرزند به سفر می
­رود و یا
از سفر برمی
­گردد، پای مادر را لمس می­کند و می­بوسد یا وقتی که فرزندان
اولین درآمد خود را به دست می
­آورند، همه‌ی آنرا پیش پای
مادر می
­گذارند؛ چراکه عقیده دارند که با این کار، رزق
و روزی آنها برکت می
­یابد.

۲. زن به عنوان همسر

ازدواج بزرگترین مراسم چرخه‌ی زندگی
در نزد اکثر هندوهاست. هنگامی که دو نفر با هم ازدواج می
­کنند، وارد مرحله‌ی زندگی خانوادگی می­گردند به نحوی که باید وظایفشان را در قبال خانواده و جامعه انجام
دهند.

براساس قوانین هندوستان، ازدواج
دخترها قبل از سن ۱۸ سالگی و ازدواج پسرها قبل از سنّ ۲۱ سالگی ممنوع است امّا با
این وجود، ازدواج در سنّ بسیار پائین تر در هندوستان انجام می
­گیرد.

در آیین هندوی کهن، ازدواج ممکن بود
از راه ربودن عروس با زور، یا خریدن او و یا رضایت طرفین، صورت گیرد؛ امّا ازدواج
به رضایت طرفین را اندکی ننگ آور می
­دانستند؛
زنان فکر می
­کردند که اگر آنها را
بخرند و برایشان پول بدهند، شرافتمندانه‌تر است و ربوده شدن را ستایش بزرگی می
­دانستند.[۶]

مراسم ازدواج از منطقه­ای به منطقه‌ی دیگر متفاوت است. نخست یک همسر شایسته باید توسط والدین
در نظر گرفته شود. مراسم ازدواج با دعا و نیایش، راه رفتن در اطراف آتش محراب و
خواندن فقراتی از کتاب مانترها توسّط روحانی همراه است. ازدواج درعین حال یک جشن
بزرگ اجتماعی، که با راه رفتن دسته جمعی، مبادله‌ی هدایا، ضیافت و مهمانی همراه
است[۷].

زن در آئین هندو بعنوان همسر جایگاه
و شأن مستقلی ندارد و در امور مربوط به منزل، نمی
­تواند هیچ اظهار نظری بکند و کاملاً تحت سلطه‌ی همسرقرار دارد. از دیدگاه
هندوئیسم زن آرمانی زنی است که به شوهرش عشق بورزد و اسباب آسایش او را فراهم کند
حتّی از اگر شوهر نسبت به وی بی
­مهری ورزد و قدر خدمات او
را نداند. زن در وجود شوهرش مستهلک شده است و او بدون شوهر وجود مستقلی ندارد.[۸]
در آئین هندو زنی که فاقد فرزند پسر است، خود باید از شوهرش درخواست کند که همسر دیگری را اتّخاذ کند
و خود با اختیار کنار رود[۹]. همچنین در آئین هندو محدودیّتی تعدّد زوجات وجود
نداشت امّا قاعده‌ای هست که زن نباید از نظرکاست از شوهر خود پائین
­تر باشد. همچنین بعد از فوت
شوهرش نمی
­تواند ازدواج کند و حتّی
در مذهب برهما، وقتی شوهر می
­میرد و او را می­سوزانند، زن نیز را باید خود را بسوزاند.

۳. زن به عنوان دختر

در آیین هندوی کهن، دختراز ارزش بسی
پائین تر از پسر برخوردار بود و بر همین اساس بسیاری از هندوها علاقه
­ای به فرزند دختر از خود نشان نمی­دهند. در حال حاضر نیز در بعضی روستاهای هند، دختران را زنده به گور می­کنند تا موجب رضایت خدایان هندو شود.. هندوها تولد دختررا ازجمله بلیّات
می
­دانند و به همین جهت با وجود مراقبت پلیس و
شدّت قوانین، در بعضی مناطق باز دخترها را می
­کشند.[۱۰]

از جمله دلائل این مسئله می­توان به موارد زیر اشاره کرد:

الف) پسر در نزد هندوها ارزش اقتصادی
دارد و می
­تواند برای خانواده کسب
درآمد و دارائی کند.

ب) از دیدگاه سنّتی، پسر، ارزش بیشتری
دارد زیرا ایشان معتقدند که پسر می
­تواند
نام خانواده را حفظ کند.

ج) از حیث مذهبی نیز پسر ارزشمندتر
است چراکه اوست که حق اجرای آئین
­های مذهبی برای آموزش روح
در گذشتگان خانواده را دارد و دختر از این حق محروم است.

د) شوهر دادن دختر مستلزم فراهم­آوردن جهیزیّه برای وی است و این امر، بار مالی سنگینی را برای خانواده­ها به همراه می­آورد.

از بین این علل چهارگانه آنچه امروزه
بیش از همه شایع است، دلیل چهارم یعنی ناتوانی در تهیّه‌ی جهیزیّه برای دختر است و
همین مسئله موجب ایجاد یک تلقّی منفی در بین هندوان نسبت به فرزند دختر شده است.
از اینرو اگر خانواده
­ای دارای تمکّن مالی
نباشد در شوهر دادن دختر خویش با مشکل مواجه می
­شود و لذا دختر همواره همانند بار گزافی بر دوش خانواده سنگینی می­کند.[۱۱]

د) زن در اجتماع کنونی هند

۱. زن و فعالیّت­های فرهنگی و اجتماعی

امروزه از لحاظ قانونی هیچگونه فرقی
بین زن و مرد در هند وجود ندارد و دیگری چیزی باقی نمانده است تا بین آنها تمایز
قائل شود و فعالیّت
­های اجتماعی زنان را
محدود کند. هر چند در بعضی از نقاط دورافتاده و برخی مناطق روستایی کماکمان برخی
سنّت
­های هندویی پابرجاست امّا توسعه‌ی آموزش و
پرورش و وارسی گوشه و کنار هند برای بهبود وضعیّت زندگی و آزاد کردن زنان، بسیاری
از قوانین گذشته بخصوص قوانین مربوط به ازدواج و وراثت را از بین برده است.[۱۲]

بعد از استقلال هند، زن‌ها همانند
مردان به حضور فعال در اجتماع از جمله حضور در معابد و تحصیل پرداختند و حتّی در خیلی
از مباحث جدی علمی شرکت جستند و سربلند بیرون آمدند. از زمان استقلال زنان بسیاری
با پیروی از آرمان ساروودایا به تشویق عمومی به کار برای بهسازی جامعه ادامه دادند
.[۱۳]

در تاریخ هندوئیسم زنانی بودند که
تمام عمر خود را وقف کمک کودکان کردند و حتیّ به همین جهت ازدواج نیز نکردند. از
آن جمله مادر ترسا (۱۹۶۹) بود که کودکان یتیم را روستاها و شهرها جمع می
­کرد و آنها را مورد تعلیم و تربیت قرار می­داد.

۲. زن و فعالیّت سیاسی

یکی از اولین وظایف شورای زنان هند
بلافاصله پس از شروع به کار در سال ۱۹۱۷، کوشش برای ایجاد موقعیّت مساوی سیاسی
زنان با مردان بود. نتیجه این شد که بعد از استقلال هند، زنان با آزادی و برابری
نسبت به مردان در امور مملکتی مشارکت جسته و به فعالیّت
­های سیاسی از قبیل شرکت در انتخابات، عضویت در احزاب و… پرداختند.

از جمله نمونه­های بارز فعالیّت­های سیاسی زنان می­توان به آغاز کار حزب کنگره‌ی ملی هند اشاره کرد که زنان، نقش برجسته و
ممتازی در آن داشتند و توانستند مناصب بالائی در این حزب را اشغال کنند و حتی در چند نوبت به ریاست حزب
برسند. هم اکنون اکثر احزاب سیاسی در هند، تعدادی عضو زن دارند و در هر انتخابات
عمومی، زنان شایسته‌ی زیادی بر سرکار می
­آیند.[۱۴]

۳. زنان وفعالیّت­های اقتصادی

در هندوستانی قوانینی وضع شده است
مبنی بر اینکه شهروندان مرد و زن به صورت
مساوی دارای حق کسب و درآمد و امکانات کافی برای زندگی می
­باشند و حکومت باید سیاست­های
خود را به سوی تأمین این امکانات سوق دهد. این قوانین زمینه‌ی حضور زنان در فعالیّت
­های اقتصادی جامعه را بیش از پیش فراهم کرد

بخش دوّم: زن در مکتب اسلام

الف) نگاه تاریخی به زن در عالم
اسلام

برای شناختن جایگاه حقیقی زن در مکتب
متعالی اسلام، لازم است تا مروری بر وضعیّت زن در عصر جاهلی بیاندازیم و برخورد
جامعه‌ی عرب قبل از اسلام را با دختران و زنان را مورد مطالعه قرار دهیم. این بازبینی
ما را به تحوّل شگرفی که اسلام در نوع نگرش به جنس زن ایجاد کرد، واقف
­تر کرده و به علو دیدگاه مکتب حیات بخش اسلام در مورد شخصیّت زن، بیشتر
آشنا خواهد کرد.

زن در قبل از اسلام

قبل از بعثت پیامبر اکرم(ص) و آمدن دین
حنیف اسلام، اعراب جاهلی در ظلمات جهل و
نادانی به سر می
­بردند و آتش کینه و غضب
جان آنها فراگرفته بود و قتل و غارت و تجاوزگری امری شایع و متداول بین آنها بود.
دراین وضعیّت چراغ مهرو عطوفت پدران چنان به خاموشی گراییده بود که فرزندان دختر
خویش را با این گمان باطل که مایه‌ی ننگ و عار هستند، با دستان خود زنده به گورمی
­کردند. علاوه بر این در برخی از قبائل عرب، فرزندان دختر را سر می­بریدند و گاه او را از بالای بلندی و یا قلّه‌ی کوه به پایین پرتاب می­کردند و یا آنها را در دورن آب انداخته و غرق می­کردند. اگر زنی آبستن می­شد، در
موقع زایمان او را به صحرا می
­بردند و قبری در کنارش
حفر می
­کردند تا اگر نوزاد، دختر بود، بلافاصله زنده
به گور شود و یا کار را به جائی رسانده بودند که اگر مادری برای سوّمین بار فرزند
دختر به دنیا می
­آورد، او را به همراه
نوزادش زنده به گور می
­کردند.[۱۵]

امّا سؤالی اصلی این است که ایشان با
چه انگیزه
­ای به این عمل فجیع و غیر
انسانی مبادرت می
­ورزیدند. برای این امر
دلائلی ذکر شده است که از جمله آنها می
­توان
به ترس از به اسارت رفتن آنها اشاره کرد. از آنجا که در شبه جزیزه‌ی عربستان،
بازار جنگ
­های قبیله­ای و قومی گرم بود و اساساً روحیه‌ی جنگ طلبی جزئی از شخصیّت عرب جاهلی
را تشکیل می
­داد، شکست در جنگ و به
تبع آن به اسارت رفتن افرادی از قبیله، به عنوان ننگی برای قبیله به شمار می
­رفت. حال اگر قرار بود که این اسراء از میان زنان باشند، این ننگ و عار
به مراتب عمیق‌تر جلوه می
­کرد. از اینرو عرب جاهلی
برای پیشگیری از این امر و برای اینکه مبادا دخترانشان به اسیری برده شوند و درنتیجه
آبروی قبیله به خطر افتند، دختران خود را می
­کشند.

از جمله دلائل دیگر، فقر اقتصادی
بود. بسیاری از مردان به دلیل ناتوانی از تأمین معاش خانواده دست به این کار می
­زدند و دختران خود را که برخلاف پسران، قادر به مشارکت در تأمین مخارج
زندگی نبودند را موجود مصرفی صرف تلقّی کرده، آن‌ها را می
­کشتند.[۱۶]

منزلت زن بعد از اسلام

بعد از ظهور دین حنیف اسلام، پیامبر(ص)
مردم را از تبعیض قائل شدن بین دختران و پسران خود منع کرد و آنها را به مراعات
عدالت بین فرزندان، دعوت نمود. آنحضرت با کلام خویش، جایگاه و مقام دختر را
درجامعه متذکّر گردید و بی مهری کردن به دختران را مورد نکوهش قرار داد. خود ایشان
نیز در عمل، نهایت تجلیل و اکرام را از دختر گرامیش به عمل آورد تا سیره‌ی عملی ایشان
نیز دراین زمینه، الگوی جاویدی برای مسلمان باشد. در جامعه
­ای که دختر مایه‌ی ننگ و عار به شمار می­رفت، ایشان دست دختر خود را می­بوسید و به احترام وی از جای برمی­خواست و به حدّی به دختر خود اظهار محبّت و علاقه می­نمود که در حق وی می­فرمود: «فداها ابوها» (پدرش به فدایش)

سوره‌ی مبارکه‌ی کوثر، که در شأن
زهرای مرضیه سلام الله علیها نازل گردید، گویاترین سند و روشن
­ترین دلیل بر کرامت و جایگاه والای زن در مکتب اسلام است. زمانیکه کفار
و مشرکین از هیچ راهی نتوانستند جلوی پیشرفت و گسترش دین مقدّس اسلام و تعالیم عالیه‌ی
آنرا بگیرند، به این دل خوش کرده بودند که پیامبر پسر ندارد و لذا دین او نیز بعد
از وی خاتمه می
­یابد و محو خواهد شد. از
همین رو وی را «ابتر» می
­نامیدند[۱۷]. امّا خداوند با نزول سوره‌ی کوثر، براین پندار غلط که نام
و نسل آدمی تنها از طریق پسر ادامه می
­یابد،
خط بطلان کشید و با کوثر خواندن فاطمه(س)، ایشان را همچون چشمه‌ی جوشانی معرّفی
کرد که وسیله‌ی ازدیاد و برکت نسل پیامبر و اشاعه‌ی آن در سراسر عالم خواهد شد.

ب)زنان تأثیرگذار در عالم اسلام

یکی از زنان نمونه‌ی جهان اسلام، ام
المؤمنین خدیجه سلام الله علیها است. او اولین زنی است که به پیامبر اسلام ایمان
آورد و تمام دارائی و ثروت خویش را در پیشبرد اهداف متعالی اسلام صرف کرد تا جائی
که خود ایشان فرمودند: «از اموال تنها دو پوستی باقی ماند که روزها روی آن، برای
گوسفندان علوفه می
­ریزیم و شبها آنرا
روانداز خود قرار می
­دهیم.» حمایت­های حضرت خدیجه سلام­الله­علیها تنها به بعد مادّی خلاصه نمی­شد بلکه آنحضرت به عنوان پشتوانه­ای محکم، یار غمخوار حضرت و مونس لحظات تنهائی ایشان در تحمّل شدائد و
سختی
­ها در راستای امر خطیر رسالت بود. در فضیلت حضرت خدیجه سلام الله
علیها همین بس که پیامبر اکرم(ص) ایشان را در کنار حضرت مریم(س) حضرت فاطمه(س) و
آسیه همسر فرعون، برترین زنان بهشت معرّفی کرد.[۱۸]

امّا نمونه‌ی کامل زن مسلمان و بانوی برتر
اسلام، فاطمه دخترمکرّم نبی خاتم صلی الله علیه و آله وسلم است،دختری که رسول خدا
او را مادر پدر، میوه‌ی دل و حاصل عمر خویش معرّفی کرد. زنی که در پیمودن مراتب
کمال به درجه
­ای رسید که هیچ مردی جز
پدر و شوهر بزرگوارش نتوانست برایشان سبقت گیرد. «زنی که بر بلندترین مرتبه‌ی هستی
وابسته به خدا قرار گرفت و به نظاره و تماشای جمال حق نشست و با موفقیّت، مظهر
کامل نور خدا و صفات خدا در جایگاهی اخص و
ممتاز شد، زنی که سیّده‌ی زنان دو عالم نامیده شد و در صحنه
­های مبارزه به همراه پدر بود و در صحنه‌ی سیاست و دفاع از ولایت به
همراه شوهر و تا بای جان به دفاع از حریم اسلام و ولایت پرداخت.»[۱۹]

ج) شخصیّت زن از دیدگاه اسلام

از دیدگاه اسلام زن و مرد از لحاظ
انسانیّت دارای ارزشی مساویند و هیچ کس در انسانیّت خویش بر دیگری برتری ندارد.
خداوند در قرآن کریم همه‌ی انسان
­ها از جمله تمامی زنان و
مردان را به وجود آمده از یک نفس واحد می
­داند و تفاوتی از حیث منشأ هستی و انسانیّت بین آنها قائل نشده است. «یا
ایها الذین آمنوا اتّقوا ربّکم الذی خلقکم من نفس واحده وخلق منها زوجها»[۲۰](ای
کسانیکه ایمان آورده
­اید تقوای خداوندی را پیشه
کنید که شما را از یک نفس خلق کرده است و آنگاه همسرش را نیز ازآن آفرید)

امّا این مسئله به معنای نفی هرگونه
تفاوت جسمی و روحی بین این دو نوع نیست. هر یک از زن و مرد در عین تشابه در گوهر
هستی، در برخی حالات و ویژگی
­ها با یکدیگر متفاوتند.
مثلاً صفت شجاعت و صلابت در مرد بروز بیشتری دارد. این درحالی است که زن، معدن
عطوفت و مهربانی ومملو از عواطف و احساسات انسانی است. مرد از لحاظ جسمانی وقدرت اندیشه، قوی‌تر و مستحکم
­تر است در حالی که زن همچون رحیانه­ای بهشتی، لطیف و ظریف است و اساساً با همین لطافت ظاهری خود که مملو
از زیبایی و لطافت
­های روحی است و در سیمای آن به جز محبّت و عطوفت نمی­درخشد، مردان درشت خوی را شیفته‌ی خود می­سازد.[۲۱] و اساساً همین مسئله، راز مهّم این تفاوت­های ظاهری بین مرد و زن است. اگر زن و مرد در همه‌ی صفات و ویژگی­های جسمی و روحی کاملاً شبیه یکدیگر بودند آنگاه هیچ کشش و گرایشی بین
آندو ایجاد نمی
­شد و پیوند زناشویی که مایه‌ی
کمال و لازمه‌ی بقاء نسل و ادامه‌ی حیان بشر بر روی کره‌ی خاکی است شکل نمی
­گرفت.

د) ترسیم جایگاه زن دراسلام

۱- زن درخانواده

زن به عنوان مادر

اسلام برای مادر ارزش و مقام والائی
را در نظر گرفته است تا جائیکه رسیدن به بهشت موعود و بهرمندی از نعمات و مواهب
آنرا در سایه‌ی کسب رضایت مادر معرّفی کرده است. زیباترین تعبیر از این حقیقت ناب
را می
­توان در کلام گهربار حضرت ختمی صلی الله علیه و
آله و سلّم مرتبت یافت، آنجا که می
­فرمایند:
«الجنّه تحت أقدام الامّهات»[۲۲] یعنی بهشت زیر پای مادران است.

امّا از این بیان عرشی رسول خدا معنای
دیگری را نیز می
­توان برداشت کرد. با کمی
تأمّل می
­توان دریافت که همه‌ی
سعادت
­های یک فرد در حقیقت از مادر سرچشمه می­گیرد. این مادر است که می­تواند
با حسن تربیت فرزند، نهال عطوف و محبّت را در قلب کودکش بکارد و نهال دوستی را در
وی بارور سازد. این مادر است که می
­تواند
نهال ایمان، تقوا و تعهّد را در مزرعه‌ی روح و قلب او بطوری بنشاند که فرد تا آخر
عمر از میوه
­های شجره‌ی طیّبه‌ی این
تربیت استفاده کند و به کمال و سعادت برسد تا در نهایت در بهشت جاوید، جای گزیند.[۲۳]

زن به عنوان همسر

ازدواج، این پیوند مقدّس آسمانی از
نظر اسلام جایگاه خاصی دارد. خداوند در قرآن کریم زن و شوهر را مایه‌ی تسکین و
آرامش یکدیگر معرّفی کرده و زمینه ساز این مطلب را مهر و عطوفتی دانسته است که به
دست توانای خالق آفرینش بین آندو قرار داده شده است.[۲۴] امّا از آنجا که پیوند
ازدواج، قراردادی دوطرفه و کوچکترین نهاد اجتماعی است لاجرم برای بقاء و استمرار،
علاوه بر عوامل روحی و عاطفی نیازمند قواعد و تکالیفی است که هر یک از زوجین در
صورت التزام به آنها زندگی مشترک سعادتمندانه‌ای را برای خود رقم خواهند زد. اسلام
از سویی به جهت توانائی بیشتر مردان در
تصمیم
­گیری و نیز وظیفه‌ی تأمین هزینه‌ی زندگی، قیّومیّت
و سرپرستی زنان را به مردان سپرده و مدیریّت سنگین نهاد خانواده را بر دوش مردان
نهاده است [۲۵]و از سویی دیگر به زنان امر کرده است که هر بیشتر تحت فرمان شوهر درآیند و با بذل تمام وسع خویش
در این جهت، این کار را جهاد در راه خدا بدانند[۲۶].

مسئله‌ی تبعیّت زن از شوهر خویش و
عدم مخالفت با وی در نزد شارع مقدّس از چنان اهمیّتی برخودار است که پیامبراکرم
اسلام صلی الله علیه وآله
­وسلم فرمودند: «اگر سجده بر
غیر خدا جائز بود همانا امر می
­کردم تا زنان بر شوهران
خویش سجده کنند»[۲۷] پرواضح است که این همه تأکید و سفارش به جهت بالابردن جنس مرد
و فروکاستن از ارزش و جایگاه زن نیست بلکه همانگونه که گفته شد این مسئله علاوه بر
اینکه نهال بذر محبّت و علاقه را در دلها می
­نشاند، نقش بسیار مهمّی در دوام و بقای این نهاد مقدّس اجتماعی دارد.
در نهاد و اداره
­ای که هر کس به دنبال آن
است که حرف خود را به کرسی بنشناند و سطوح
مختلف مدیریّتی بر آن حکمفرما نیست، دیری نمی
­پاید که هرج و مرج تمام آن نهاد را فرامی­گیرد و فروپاشی و اضمحلال کمترین انتظاری است که از آن می­رود.

زن به عنوان دختر

اسلام براندیشه‌ی برتری فرزند پسر بر
دختر به کلی خط بطلان کشیده و دختر را مایه‌ی برکت والدین معرّفی کرده است. پیامبراکرم(ص)
در مورد دختران فرمودند: « ایشان اهل مهربانی
­اند، یاری رسانند، مایه‌ی انس و الفت و مایه‌ی برکتند»[۲۸]. همچنین ایشان
در روایت دیگری فرمودند:«بهترین فرزندان شما، دختران شمایند»[۲۹] البته این دیدگاه،
دیدگاهی الهی است که در همه‌ی ادیان حقه‌ی توحیدی نیز وجود داشته است. به طور مثال
خداوند کریم در ضمن داستان حضرت مریم، در زمانیکه نذر کردن دختران برای خذمت
خداوند درمعبد، امر غیر معمولی بود، نذر کردن این فرزند دختر توسّط حضرت زکرّیا را
امری شایسته دانسته و آن را به بهترین وجه قبول کرد[۳۰].

۲- زن در اجتماع

زن و فعالیّت­های فرهنگی و اجتماعی

در اسلام برای زنان در فعالیّت­های اجتماعی با حفظ شؤونات اسلامی، هیچ منعی وجود ندارد. زن مسلمان می­تواند با حفظ حدودی که خداوند در نحوه‌ی پوشش و نحوه‌ی ارتباط با مردان
نامحرم برای او وضع کرده است با متانت و وقاری که شایسته‌ی یک زن مسلمان است در
صحنه‌ی اجتماع حضور یابد و تا آنجاکه که وظایف مهمتر وی در نهاد خانواده تحت
الشعاع قرار نگیرد، به فعالیّت اجتماعی از جمله کار وتحصیل بپردازد. این نکته از این
جهت است که اسلام مهمترین و مقدّس
­ترین
وظیفه‌ی زن را شوهرداری، خانه
­داری و تربیت فرزندان
دانسته است. نهاد خانواده برای تبدیل شدن به محیطی امن و دلپذیر برای همسران و
مکانی پرنشاط برای تربیت و رشد فرزندان،
احتیاج به مهر و عطوفتی دارد که تأمین آن، تنها از عهده‌ی مادر خانه و بانوی منزل
ساخته است. تنها اوست که با شعله
­های فروزان آفتاب مهروزی­اش قادر است تا گرمابخش محیط خانه گردد و نهال زندگی زناشوئی را با
زلال محبّت خویش آبیاری کند. و لذا هرچه این وظیفه‌ی خطیر را کمرنگ سازد و بنیه‌ی
عاطفی زن را جهت انجام این تکلیف الهی تحلیل برد، ظلمی در حق زن و حتیّ در حق اجتماع خواهد بود. چراکه مردان آینده
­ساز و جامعه­پرور از بطن همین مادران
و از متن همین منازل برخواهند خواست.

از اینرو تفاوت عمده­ای که بین فعالیّت­های اجتماعی زنان در
اسلام و دیگر مکاتب و از جمله هندوئیسم وجود دارد این است، این فعالیّت بدون قید و
شرط نیست و از قوانین و مقرّراتی تبعیّت می
­کند[۳۱]. حفظ شأون اسلامی و نیز در نظر گرفتن رسالت مهم شوهرداری و
فرزندسازی، دو نکته‌ی مهمّی است که یک زن مسلمان باید درتمامی فعالیّت
­های اجتماعی خویش، آن‌ها را مدّ نظر قرار دهد.

زن و سیاست

به طور کلی در تاریخ ادیان الهی به
موادری برمی
­خوریم که تدبیر واندیشه‌ی
سیاسی زنان، هدایتگر بسیاری از تحوّلات اجتماعی و حتّی رقم زننده‌ی بسیاری از
مقدّرات الهی بوده است. به طور مثال نقش مادر موسی (ع) در بارداری و زایمان مخفیانه‌ی
موسی و نیز تدبیر خواهر وی جهت ایجاد زمینه برای بازگشت مجدّد موسی به آغوش مادر و
پرورش در دامن او، از این مواردند.

در دین اسلام نیز از همان صدر اوّل، نمونه­های فراوانی از حضور زنان در صحنه‌ی تصمیم­سازی اجتماعی و حضور در جهاد به عنوان یکی از شاخص­ترین فعالیّت­های سیاسی و اجتماعی را می­توان مشاهده کرد. سیره‌ی عملی زنان نمونه‌ی اسلام و در صدر آنها فاطمه‌ی
زهراء سلام الله علیها نیز خود یکی از بهترین شواهد بر حضور فعال زن مسلمان در
صحنه‌ی سیاسی جامعه است. خطبه‌ی غرّای حضرت در مسجد و در مقابل مدّعیان خلافت
جامعه‌ی اسلامی و مطالبه‌ی حق خود و حق اهل بیت در مورد فدک و نیز مباحثه با سران
مهاجر و انصار و یادآوری واقعه‌ی غدیر، این
پیمان پایمال شده، همگی حکایت از قابلیّت
­های یک زن مسلمان در دفاع از حق و هدایت مسیر جامعه به سمت صلاح و فلاح
دارد.

از شخصیّت یکتا و بی­نظیر زهرای مرضیّه سلام الله علیها که بگذریم، به نام یگانه دختر ولایت،
حضرت زینب سلام الله علیها می
­رسیم که با خطبه­های آتشین و استدلالهای آهنین،
طبل رسوائی دودمان بنی امیّه را به صدا درآورد و واقعه‌ی بزرگ عاشورا که به برکت
خون سرخ بهترین فزرندان آدم رقم خورده بود را به برگ سبزی از تاریخ مشعشع امامان
معصوم تبدیل کرد و آنرا از گزند یک تحریف بزرگ تاریخی، مصون داشت.

زن و فعالیّت اقتصادی

زن در اسلام دارای حقّ مالکیّت
است و درحالیکه نفقه و خرج زندگی او به
عهده‌ی شوهرش می
­باشد، می­تواند برای خود کسب درآمد کند و حتّی شوهر نیز حقّ مطالبه‌ی در آمد و
ما حصل دسترنج وی را ندارد.

این مسئله نیز در جهت پاسداشت یکی از
حقوق طبیعی انسان وبه بالتبع یکی از حقوق طبیعی زنان است. در اروپا پس از قرن
­ها و در دوره‌ی صنعتی این حق به زنان داده شد و مهمترین دلیل این مسئله
نیز اندیشه‌ی سرمایه
­داری و انقلاب صنعتی بعد از رنسانس بود. رشد صنعت، نیاز
به نیروی انسانی برای فعالیّت در کارخانه
­ها را تشدید کرد و دراین میان زنان، به عنوان نیروی کار ارزان، به شدّت مورد توجّه
اصحاب سرمایه و کارخانه
­داران قرار گرفتند و در این
راستا از سوی بسیاری ازآنها به استثمار کشیده شدند. امّا اسلام بدون هیچ چشمداشتی
نسبت به فعالیّت اقتصادی زنان، کسب درآمد
و انجام کار چه در منزل و چه در خارج آنرا برای ایشان مجاز شمرد و این اجازه را به
آنها داد تا به هر نوع تلاش سازنده‌ی اقتصادی دست بزنند، سرمایه گذاری کنند و به
تأسیس مزرعه و کارخانه بپردازند[۳۲] البته در راستای تعالیم انسان
­ساز و وظیفه‌ی هدایگری خویش، ایشان را همانند مردان به مداومت در یاد
خدا توصیه کرد وآنها را به پرهیز از مال اندوزی و دنیاپرستی ونیز اهتمام به امر
انفاق و توجّه به نیازمندان سفارش نمود.

نتیجه بحث

در این نوشتار به دنبال آن بودیم تا
به دیدگاه دو مکتب هندوئیسم و اسلام در مورد جایگاه و شخصیّت زن نظری بیافکنیم. در
نتیجه‌ی این تحقیقروشن شد که در متون دینی و کتب قوانین هندویی نوعی تناقض گویی در
مورد منزلت و جایگاه زن مشاهده می
­شود
چراکه از سوی او را همتای مردان دانسته و حتی
در بعضی جاها زن را در حدّ یک الهه ارتقاء داده
­اند امّا درجائی دیگر او را موجودی پیرو و درجه‌ی دو و حتّی موجود شیطانی
و اغواگر معرّفی کرده
­اند. همچنین از قدیم الأیام
فزرند دختر در نزد هندوها از ارج و قرب بالاتری برخودار بوده است. هرچند زن به
عنوان مادر در نزد هندوها از مقام و احترام ویژه
­ای برخودار است. در مورد همسران نیز باید گفت زن نمونه و آرمانی در آیین
هندو کسی است که خود را وقف شوهر
کند به شوهرش
عشق بورزد و اسباب آسایش او را فراهم کند حتّی اگر شوهر نسبت به وی بی
­مهری ورزد و قدر خدمات او را نداند.

با رجوع به اسلام می­توان دریافت که اسلام بر خلاف هندوئیسم زن را موجودی درجه‌ی دو و در
خدمت مرد ندانسته و برای وی ارزشی انسانی همسان با مرد قائل است. امّا در زندگی
زناشوی به جهت افزایش محبّت و عطوفت بین همسران و نیز بقاء نهاد مقدّس خانوداه،
زنان را به اطاعت تام از شوهر واداشته و تبعیّت از شوهر وشوهرداری را ارج نهاده و
آنرا در کنار تربیت فرزندان اوّلین وظیفه‌ی زن معرّفی کرده است. امّا با این وجود
این اجازه را به بانوان داده است تا حفظ شؤونات اسلامی و تا جائی که به مسئولیّت آن‌ها
در قبال خانواده ضربه نزند، در خارج از منزل به فعالیّت های اجتماعی و اقتصادی
بپردازند.

……………………………………..

پاورقی

[۱] – حسن عمید، فرهنگ عمید،
انتشارات جاویدان، مدخل هندوئیسم

[۲] – جیم هولم و جان بوکر، زن در ادیان
بزرگ جهان، ترجمه‌ی علی غفاری، تهران: شرکت
چاپ و نشر بین الملل، ص ۱۳۵ و ۱۳۸

[۳] – همان، ص۱۳۸

[۴] – همان، ص۱۲۸

[۵] – همان، ص۱۳۸

[۶] – ویل دورانت، تاریخ تمدّن،
ترجمه‌ی احمد آرام، پاشائی و امیر حسین آریانپور، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی،
چ:۳، ۱۳۷۰، ج ۱، ص ۴۶۴ و ۴۶۵

[۷] – شاتوک، سیبل، آئین هندو، ترجمه‌ی
محمد رضا بدیهی، تهران: انتشارات امیرکبیر،۱۳۸۰، ص ۱۳۴.

[۸] – دین هندو، ترجمه‌ی حسن افشار،
تهران: نشر مرکز، ص ۱۰۸.

[۹] – اخلاق در شش دین جهان، ترجمه‌ی
محمد حسن وقار، تهران: انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۷، ص ۷۲

[۱۰] – جمعی از نویسندگان، زن از دیدگاه
ادیان و مکاتب، قم: انتشارات نصائح، ص ۱۰۸

[۱۱] – بغدادی، پریچهره‌ی شاهسوند، سیمای
زن در جهان هندوستان، نشر زیتون، ۱۳۷۷، ص ۲۸.

[۱۲] – زن در هند، بقلم پادمینی سن
گوپتا، ترجمه‌ی میهن میلانی، نشریه‌ی اداریه اطلاعات هند، ۱۳۴۵ش، ص ۳۲.

[۱۳] – دین هندو، ترجمه‌ی حسن افشار،
ص ۱۴۸.

[۱۴] – زن در هند، ص ۲۷.

[۱۵] – مکنون، ثریا، بررسی تاریخی
منزلت زن از دیدگاه اسلام، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴، ص۲۸و ۳۶.

[۱۶] – دهقان، احمد، مقام دختران دراسلام، قم: نتشارات
لاهیجی، ص۲۸.

[۱۷] – طبرسی، مجمع‌البیان، جلد ۱۰،
ص ۴۵۸.

[۱۸] – بحار الأنوار، ج ۱۳، ص ۱۶۲

[۱۹] – امین زاده، محمد رضا، جایگاه اخص و ممتاز زن، انتشارات سازمان
تبلیغات اسلامی، ص۲۰۹

[۲۰] – نساء/ ۱

[۲۱] – نریمانی، علی، زن برترین پدیده،
انتشارات میثم تمّار، ۱۳۸۱، ص ۴۶

[۲۲] – المتقی الهندی، کنز العمّال،
ج ۱۶، ص ۴۶۱

[۲۳] – نوری همدانی، جایگاه بانوان
در اسلام، انتشارات مهدی موعود، ۱۳۸۳، ص۴۴۷

[۲۴] – روم/ ۲۱« هو الذی خلق لکم من
أنفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها»

[۲۵] – نساء/ ۳۴ « الرجال قوّامون علی
النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من أموالهم»

[۲۶] – «جهاد ا لمرأه حسن التبعل»
کافی، ج ۵، ص۹

[۲۷] – کلینی، کافی، ج ۵، ص ۵۰۷

[۲۸] – میرزای نوری، مستدرک وسائل، ج ۱۵، ص ۱۵

[۲۹] – همان، ص ۱۱۶

[۳۰] – «فتقبّلها ربّها بقبول حسن و
انبتها نباتاً حساناً» آل عمران/ ۳۷

[۳۱] – حکمی، محمد، دفاع از حقوق
زنان، انتشارات آستان قدس رضوی،۱۳۸۷، ص ۵۴

[۳۲] – حکمی، محمد، دفاع از حقوق
زنان، ص ۵۵

فهرست منابع و مراجع

۱- قرآن کریم

۲- مجلسی، بحار الأنوار

۳- کلینی، کافی

۴- محدث نوری، مستدرک وسائل

۵- طبرسی، مجمع‌البیان

۶- المتقی هندی، کنزالعمال

۷- حسن عمید، فرهنگ عمید، انتشارات
جاویدان، مدخل هندوئیسم

۸- جیم هولم و جان بوکر، زن در ادیان
بزرگ جهان، ترجمه‌ی علی غفاری، تهران:
شرکت چاپ و نشر بین الملل،

۹- جمعی از نویسندگان، زن از دیدگاه
ادیان و مکاتب، قم: انتشارات نصائح

۱۰- شاتوک، سیبل، آئین هندو، ترجمه‌ی
محمد رضا بدیهی، تهران: انتشارات امیرکبیر،۱۳۸۰

۱۱- دین هندو، ترجمه‌ی حسن افشار،
تهران: نشر مرکز

۱۲- اخلاق در شش دین جهان، ترجمه‌ی
محمد حسن وقار، تهران: انتشارات اطلاعات،

۱۳- بغدادی، پریچهره‌ی شاهسوند، سیمای
زن در جهان هندوستان، نشر زیتون، ۱۳۷۷

۱۴- پادمینی سن گوپتا، زن در هند ،
ترجمه‌ی میهن میلانی، نشریه‌ی اداریه اطلاعات هند، ۱۳۴۵ش،

۱۵- مکنون، ثریا، بررسی تاریخی منزلت
زن از دیدگاه اسلام، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴

۱۶- دهقان، احمد، مقام دختران
دراسلام، قم: انتشارات لاهیجی

۱۷- امین زاده، محمد رضا، جایگاه اخص و ممتاز زن، انتشارات سازمان
تبلیغات اسلامی

۱۸- نریمانی، علی، زن برترین پدیده،
انتشارات میثم تمّار، ۱۳۸۱

۱۹- نوری همدانی، جایگاه بانوان در
اسلام، انتشارات مهدی موعود، ۱۳۸۳

۲۰- حکمی، محمد، دفاع از حقوق زنان،
انتشارات آستان قدس رضوی،۱۳۸۷

۲۱- ویل دورانت، تاریخ تمدّن، ترجمه‌ی
احمد آرام، پاشائی و امیر حسین آریانپور، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چ:۳،
۱۳۷۰

انتهای پیام/م

نقل از: بانک مقالات جامعه الزهرا (س)
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.