خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

نباید گفتگو‌های ادیانی با صاحبان ادیان داخل ایران کم رنگ شود

به گزارش ادیان نیوز – ردنا حجت­ الاسلام والمسلمین محمد مسجدجامعی سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در واتیکان و از چهره­های فعال در حوزه تعاملات ادیانی در عرصه بین­الملل بوده و هم­اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب می­باشند. دفتر امور ادیان و مذاهب مرکز ارتباطات و بین­الملل حوزه­های علمیه، در راستای بهره­گیری از تجارب و دانش متخصّصان و نخبگان حوزه ادیان و مذاهب، مصاحبه­ای  با وی انجام داده که به این شرح است:

ورود حوزه علمیه به عرصه بین الملل باید حضوری محترمانه و با شرایط لازم باشد

قبل از اینکه مسائل و زمینه‌های علمی و تجربی را بگویم و اصولا قبل از اینکه به ماموریت بروم، یکی از دغدغه‌هایم مسائلی بود که به جهان تشیع مربوط است و موقعیتی که شیعیان در مجموعه مسلمانان و غیرمسلمانان دارند. کتاب «زمینه‌های تفکر سیاسی در قلمرو تشیع و تسنن» در همین راستا تنظیم شد و نتیجه چهار سخنرانی بود و بعد از حج خونین۱۳۶۶ش نگاشته شده است درباره اینکه ما و اهل سنت چه تفاوتهایی در زمینه‌های فقهی و کلامی داریم که دارای نتایج روانشناسانه و جامعه‌شناسانه است.

به ماموریت واتیکان رفتم و بعد حدود شش سال مدیر فرهنگ وزارت امور خارجه بودم و بعد هم سفیر ایران در مراکش و پس از آن در دانشکده روابط بین الملل مشغول بودم. غرض این است که زمینه‌های مطالعاتی و کاری را گفته باشم. به طور خیلی خلاصه در همه جای دنیا مراکز مختلفی برای یک هدف واحد وجود دارد اما در ایران بیش از اندازه تعدد مرکز داریم برای انجام یک کار. تعدد مرکز در همه جا هست اما نه به این تعداد، این تعدد مشکلات فراوانی درست کرده و می‌کند.

اما آن مقداری که به حوزه مربوط است، این مساله است که شما از حوزه چه تعریفی دارید و بر اساس این تعریف چه رسالت‌هایی را برای حوزه تبیین می‌کنید. اگر وظیفه‌ی اولش آموزشی و تربیتی است کما اینکه در طول تاریخ حوزه چنین بوده، حتی در دوره‌ای که قم به مهمترین حوزه علمیه تبدیل می‌شود باز هم وجه غالب و عمده‌اش وجه آموزشی و تربیتی بوده است. لذا به عنوان یک نهاد آموزشی و تربیتی است نه به عنوان یک نهاد ارتباطی. اگر قرار است به عنوان یک نهاد ارتباطی هم باشد در حوزه بین الملل یا در زمینه‌ی منطقه‌ای یا در زمینه‌ی جهان مسلمان، قبل از اینکه وارد این مساله شود و شروع کند باید شرایط لازم را فراهم کند که این حضور محترمانه باشد. این ارتباطی است که به نفع حوزه است به نفع نظام است.

اخیرا یکی از شاگردانم که به زبان انگلیسی مسلط است، مترجم یکی از اهل علم بود و این جریان در رم اتفاق افتاد. این آقای اهل علم اصرار داشته که با آن شخص اسقف یا کشیش ارتباط داشته باشد. آن آقا صفحه کامپیوترش را باز می‌کند و می‌گوید این تعداد از ایران تقاضای ارتباط با ما را دارند و سخن غیرمحترمانه به آن آقای اهل علم می‌گوید و این خیلی بد است. واقع مساله این است که اگر قرار باشد چنین ارتباط‌هایی صورت بگیرد در قالب یک شخص یا یک مرکز این ارتباط نه مفید است و نه در شأن حوزه و روحانیت است. لذا مهم این مساله است که ببینیم حوزه چگونه خودش را تعریف می‌کند. احساس من این است که برخی تصور می‌کنند هرچقدر گسترده تر و پر ارتباط تر و هر چه پر تحرکت تر بهتر است. اما چنین نیست.

حوزه نهادی آموزشی است که ارتباطات‌های بین المللی آن باید در راستای آموزش باشد

مثلا مراکز آموزش هندویی، مسیحی حتی یهودی تا آنجا که من اطلاع دارم وظیفه‌اش در درجه نخست آموزش  است. و حالا چون دین هست تربیت هم هست. مثلا فرض کنید دانشگاه معروف گریگورین مهمترین وظیفه‌اش تربیت افرادی است اعم از کشیش و غیر کشیش که بعدا کشیش می‌شوند. عموم پاپ‌ها فارغ التحصیل همین دانشگاه هستند. این دانشگاه وظیفه‌اش این است، حالا در کنار بحث آموزش ممکن است ارتباطات بین المللی هم داشته باشند که مرتبط با آموزش آن مجموعه است. لذا کاملا با ارتباط ناسنجیده مخالف هستم. اینکه چند مورد بگویند این مساله موفق بوده، این کفایت نمی‌کند.

اولا آن مواردی که آقایان می‌گویند موفق بوده است باید بررسی میدانی شود که واقعا موفق بوده، آیا همانگونه که تصور می‌کنند موفق بوده است یا خیر. اگر هم موفق باشد به چند مورد نمی‌توان اعتماد و اکتفا کرد. اقدامات کاری حساب نشده و بدون پشتوانه مضّر است، چون برای ارتباط گیری نیاز به پشتوانه هست و بدون پشتوانه این فعالیت نتیجه‌ای نخواهد داشت.

از طرفی این ارتباط نباید جنبه شخصی داشته باشد و باید جنبه سازمانی داشته باشد. مشکلی که در ایران وجود دارد این است که فرق ارتباطات سازمانی و شخصی را در نمی‌یابند. ارتباط شخصی می‌تواند موردی باشد ولی وقتی نهاد شد این ارتباط باید دنباله‌دار باشد.

پذیرش و تربیت نیروی بین المللی باید بر اساس نیازسنجی و تخصص باشد

پس از تعریف شرح وظایف حوزه و رسالت آن، قدم بعدی اینکه ما می‌خواهیم ارتباط بین المللی داشته باشیم حالا چه اسلامی و چه غیر اسلامی. اینجا باید مشخص شود حوزه به چه چیز‌هایی و چه میزان نیرو نیاز دارد و متناسب با او نیرو را تربیت کند و آن هم نه یک تربیت عمومی بلکه تربیت تخصصی. یکی از مشکلات جهان سوم این است که ارتباطی میان عرضه و تقاضا در آموزش ها حالا چه آموزش تکنیکی چه در علوم پزشکی یا علوم دیگر وجود ندارد. اگر این تناسب وجود نداشته باشد شما یا با کاستی یا با تورم مواجه هستید.

مثلا در ایران در رشته‌های تخصصی حقوقی تعداد متخصصان کم است علاوه بر اینکه نیاز فراوان است زیرا کشور ما ۱۵ همسایه دارد و به معنای واقعی یک کشور استراتژیک است. لذا از جنبه‌های مختلف حقوقی از تجارت گرفته تا مرزها و مسائل مختلف نیاز داریم و از طرف دیگر ما انبوهی از فارغ التحصیلان رشته‌‌های تکنیکی داریم خوب این تناسب وجود ندارد.

اگر برگردیم به اصل موضوع باید دید حوزه چه میزان نیرو در چه حوزه‌ای نیاز دارد به همان میزان طلبه پذیرش کند، نه اینکه درب را باز کنید و هر میزان آمدند پذیرش شوند. و مهمتر و سخت‌تر این است که باید از میان آنها انتخاب شود و ملاک انتخاب هم سخت است. برخی تصور می‌کنند شناخت دیگران بر اساس مجموعه‌ای از اطلاعات است در حالی که اصلا اینگونه نیست و یک کار کاملا سنگین و تخصصی است. یعنی شخصی که قرار است آموزش ببیند این شخص صرفا با دانستن مجموعه‌ای از مفردات ره به جایی نمی‌برد بلکه باید روح آن دین، فرهنگ و تمدن را، ویژگی‌ها، تنوع، تکثر را به لحاظ جغرافیایی باید بداند.

لذا باید برای این کار سرمایه گذاری آموزشی صورت پذیرد تا اینکه کاملا مسلط شود. اینکه کمی از کتاب هندوها، مسیحی‌ها و دیگرانی را خوانده و بعد می‌گوید من باید چه کاری انجام دهم اینجا هم طلبه و هم حوزه به اشتباه رفته‌اند.

بهترین گفتگو‌های ادیانی به لحاظ علمی همیشه با ایران بوده است

نکته‌ای که وجود دارد این است که عموم ما ایرانی‌ها نسبت به توانایی‌هایمان حالت افراط و تفریط داریم. یعنی یا خیلی خودشان را دست کم می‌گیرند و یا اینکه خیلی خوشان را خیلی فراتر از آنچه که هستند می‌بینند. احتمالا برخی بگویند ما خیلی پرت و ضعیفیم. در حوزه دیالوگ حداقل به لحاظ علمی داستان اینگونه نیست. در سال ۲۰۰۷ گفتگوی بین ایران و واتیکان بود که من هم با هیئت بودم و ریاست هیئت هم با آقای مصطفوی رئیس سازمان فرهنگ بود. به هنگام نهار در این دو روز من کنار کاردینال توران می‌نشستم. در دوره‌ای که من سفیر بودم توران وزیر خارجه بود و خودش می‌گفت با هیچ سفیری مانند شما کار نکرده‌ام. لذا صمیمی بودیم. توران می‌گفت بهترین گفتگوی ما به لحاظ علمی همیشه با ایران بوده است این عین حرف آقای توران است و این سخن صریح و بدون مجامله بود.

در همین گفتگوی دینی شخص دیگری بود به نام عکاشه که دیدگاهی منفی نسبت به مسلمانان دارد. می‌گفت ایرانی‌ها در گفتگو خیلی ملایم، علمی و خیلی خوب صحبت می‌کنند. ولی عرب‌ها وقتی برای دیالوگ و گفتگو اینجا می‌آیند، فکر می‌کنند مراسم نماز جمعه است و با فریاد حرف‌هایشان را بیان می‌کنند.

البته ما مشکلات دیگری داریم مثلا اینکه پروتکل یک برنامه و دیالوگ را رعایت نمی‌کنیم. لذا درست است نظر دیگران را در میاحث علمی جلب می‌کنید ولی با برخی رفتار‌ها موجبات بی‌احترامی برخی را فراهم می‌کنیم که نمونه‌های فراوانی دارد و از آن می‌گذرم.

رویکرد‌های جدید نسبت به اسلام شناسی و شیعه شناسی در منطقه

درباره حوزه دو موضوع قابل طرح است یکی گفتگوی دینی است و دیگری نیاز قابل توجه به اساتیدی که بتوانند منطقه‌ و تحولات آن را به خوبی توضیح دهند. در دوره‌ای مانند قرن ۱۹ مسائل اسلام شناسی در شاخه‌های مختلفش مطلوبیت داشت به جهت شناخت خود اسلام، در حال حاضر اسلام شناسی مطلوبیت دارد به جهت شناخت پیچیدگی منطقه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم. منطقه خاورمیانه، منظور آن خاورمیانه‌ای که از اصطلاح سنتی‌اش وسیعتر است که شامل شمال آفریقا و از این طرف ترکیه، افغانستان و پاکستان را هم شامل می‌شود. این منطقه مخصوصا بخش‌های جنوبی آن از جمله خلیج فارس، این منطقه برای همه اعم از بخش اقتصادی، سیاسی و نظامی مهم است. نکته دوم اینکه آنها می‌دانند بدون شناخت درونی‌تر از اسلام، شیعه و مسائل درونی این دین نمی‌توانند مسائل مختلفی را که می‌گذرد را به خوبی بشناسند. پس اشتباه نشود اسلام شناسی عموما در حال حاضر مطلوبیتش به این جهت است که وسیله‌ای است جهت فهم مسائل پیچیده خارومیانه در ابعاد مختلف. ینابراین برای این تقاضا زیاد است البته این سخن به این معنا نیست که دین اسلام بنفسه مطلوبیت ندارد، خیر! مطلوبیت دارد ولی کمتر.

امروزه برای تبلیغ و تدریس نیاز به اعزام خارجی نیست

اگر حوزه بتواند یک سری افراد را که بتوانند خوب تدریس کنند در این حوزه، میدان بسیار خوبی وجود دارد. البته یک ایرانی به دلیل شرایطی که برایش ایجاد شده است محدودیت زیادی در پذیرش دارد. ولی باز مواردی هست که محدودیت ندارد. البته امروزه بحث تدریس فقط به حضور فیزیکی نیست اگر مجموعه‌ای در خود ایران در حوزه مسائل اسلامی بتوانید به صورت مجازی درست کنید و از اساتید مختلف استفاده کنید و همین مسائل مطرح را تدریس کنند، قطعا یکی از پرطرفدارترین کلاس‌های مجازی در کل منطقه خواهد بود.

امروزه با همه گرفتاری‌ها برای اعزام طلبه، و امکان استفاده از فضای مجازی دیگر چندان ضرورت ندارد افرادی اعزام شوند. متاسفانه بسیای از طلبه‌ها توقع اعزام دارند. این هم یک مشکلی است که باید مشخص شود اینکه شما آموزش می‌بینید دلیل نمی‌شود که شما اعزام هم بشوید. بنابراین آن مقدار که مربوط به معرفی اسلام و تشیع است از طریق فضای مجازی تا حد قابل قبولی قابل انتقال است.

اما قسمت دوم که درباره دیالوگ و گفتگوی دینی که از سال های ۹۰ به بعد مد شده بود و الان کمتره تاثیرگذار است. این بخش فقط مربوط به توانایی‌های علمی، دینی و فلسفی نیست، بلکه بخش رفتار‌ اشخاص هم بسیار مهم است. در این حوزه ما نیازمند افراد خاصی هستیم و نباید فراخوان عمومی باشد و گزینشی باید باشد. مانند چینی‌‌ها که گزینشی کار می‌کنند. چون استعداد‌های شخصی، قیافه، و بسیاری از مسائل دیگر مهم است.

نباید گفتگو‌های ادیانی با صاحبان ادیان داخل ایران کم رنگ شود

به هر حال سامان دادن به موضوع گفتگوی دینی بر اساس سلیقه‌های فردی و تجربیات موردی زیان آور است، این نه اینکه بد باشد بلکه خطرناک است. از طرف دیگر سعی کنیم بخش‌های مختلف را با هم پیش ببریم نه اینکه صرفا به یک بخش توجه و تاکید شود. مثلا نباید فقط بحث گقتگو با مسیحیت مطرح شود و دیالوگ بهانه‌ای نباشد برای سفر . ما ایران هستیم و در تاریخ ایران زرتشتی‌ها، مسیحی‌های ایران کهن و دیگرانی هستند که باید آنها را شناخت. گفتگو‌های ما نیز نباید در چهارچوب پاسخگویی از نوع جدلی آن باشد بلکه بسیاری از مسائل را می‌شود بی‌طرفانه و منطقی مطرح کرد. ایران اولویتش برای ما باید بیشتر از خارج ار ایران باشد و اینکه دائم سخن از گفتگوی دینی بیرون از ایران باشد درست نیست. بهترین کار فعالیت‌های ادیانی است که می‌تواند در داخل ایران مورد توجه قرار بگیرد. لذا استقرار فرهنگی، اجتماعی و قانع کردن نسل فعلی ایران خود از اصلی ترین وظایف است. اولویت ما صرفا گفتگوی با خارج از مرز‌ها نیست، باید به داخل هم نگریست. ما می‌باید گفتگوی فعال‌تری با میراث تاریخی و دینی خود، چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام داشته‌ باشیم. هم اکنون تعداد قابل توجهی از جوانان ما به مسیحیت و آیین زردتشت تمایل یافته‌اند. آشنایی ما با این دو و نیز ادیان و افکاری که هم اکنون گرو‌ه‌هایی را به خود جذب می‌کنند، یک ضرورت است. ما مجبوریم برای استقرار و ثبات فرهنگی و اجتماهی‌مان با هواداران این اندیشه‌ها و گرایش‌ها دیالوگ فعال‌تری داشته‌ باشیم.

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.