خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

سریال پایتخت و شخصیت‌هایی که دیگر محبوب نیستند

مجموعه تلویزیونی «پایتخت»، سریال نوروزی شبکه سیمای جمهوری اسلامی ایران در ایام نوروزی است، گذری کوتاه بر چند قسمت نخست این مجموعه گویای آن است که حالا این سریال به مثابه مهمانی ناخوانده برای بسیاری از مخاطبان در حال نمایش است. 

به گزارش ردنا (ادیان‌نیوز)؛ در روزهایی که بحران کرونا گریبان‌گیر عالم شده و همگان را قرنطینه اجباری کرده است، تماشای تلویزیون یکی از راهکارهایی است که می‌تواند سبب سرگرمی افراد شود. در این میان سریال‌های نوروزی همواره از پرمخاطب‌ترین برنامه‌های نوروز صداوسیما بوده‌ است. در این سال‌ها سریال «پایتخت» با فصل‌های مختلف مهمان نوروزی خانواده‌های ایرانی است. پایتختی که این روزها بیشتر به مهمان ناخوانده شبیه است و بعد از پخش چند قسمت اول این سریال سبب واکنش‌های گوناگونی در فضای مجازی و محافل فرهنگی شده است.

سیر قهقرایی شخصیت‌ها

شخصیت‌های پایتخت که برای مخاطبان طی این سال‌ها به عنوان چهره‌های محبوب شناخته می‌شدند، سیر قهقرایی را طی می‌کنند و سریالی که می‌توانست بار آموزندگی بسیاری برای خانواده‌ها داشته باشد حالا تبدیل به ملغمه‌ای از بروز خشم و خشونت، اهانت در جمع خانوادگی، شوخی با مناسک مذهبی، ریا و دروغ، تحقیر انسان ها و … شده است.

هیچ کدام از شخصیت‌های خانواده معمولی دیگر معمولی نیستند و هر کدام تصویری ناخوشایند را از خانواده نشان می‌دهند. حالا نقی معمولی، پدر، الگویی نامناسب برای کودکانش است، او دیگر پدر صادق و ساده‌ای که می‌شناختیم نیست. هما که در فصل‌های ابتدایی این سریال زنی صبور و مادری معقول بود حالا از خشم در امان نمانده است و فرزندانش را مخفیانه و با دروغ‌های گوناگون به اردو می‌فرستد و سارا و نیکای نوجوان هم نمونه دو نوجوان پرخاشگرند و رفتار آن‌ها با سایر اعضای خانواده متأثر از فضای ساخت دست صاحبان اثر است.

پایتخت ۶ در همین چند قسمتی که پخش شده واکنش‌ و تعجب بسیاری را برانگیخته است، از کنایه به روحانی، خاتمی و‌ احمدی‌نژاد تا استفاده از دیالوگ‌های احمد ذوقی! و سانسور سکانس بوسه‌ «بهروز» بر گونه «هما» در بازپخش این سریال از شبکه تماشا حتی بازیگران این سریال را هم به واکنش واداشته است و از رسانه ملی خواسته‌اند تا دست از سانسور بردارد اما کاش بازیگران و عوامل پایتخت همانگونه که در مقابل سانسور حساس‌اند به تک‌تک دیالوگ‌هایشان هم حساس بودند. قطعاً باید این حساسیت‌ها در لحظه تمسخر مناسک مذهبی و عمل نیک اهدای عضو هم صورت می‌گرفت که البته نگرفت.

غفلت رسانه ملی

علاوه بر این، تمسخر مناسک سفر معنوی حج فقط یکی دیگر از اتفاقاتی است که در غفلت رسانه ملی در مجموعه پایتخت رخ داده است. از رمی جمرات، آب زمزم و واکنش‌های ریاکارانه نقی معمولی به عنوان حاجی گرفته تا مراسم پس از بازگشت حجاج از سوی گروه پایتخت مورد تمسخر قرار گرفته است. البته در قسمت‌های اول سریال نیز اهانت‌های فراوانی به مقام پدر و سنت حسنه اهدای عضو صورت گرفت، اما شوربختانه هیچ عضوی از خانواده سیما نسبت به این کج سلیقگی‌ها سخنی نگفت.

یکی دیگر از نکاتی که سبب‌ساز ناراحتی مخاطبان این سریال شده است؛ رفتارهای حرمت‌شکنانه کوچک‌ترها به بزرگ‌ترهاست؛ در این سریال که در بهترین و طلایی‌ترین ساعات گردهمایی خانواده‌ها در ایام نوروز پخش می‌شود؛ شاهد بی ادبی‌های کلامی و حتی عملی فوتبالیست سریال به دایی‌اش که نقش بزرگترین فرد خانواده را بازی می‌کند هستیم. بماند که دایی نقی پایتخت ۶، آن دایی نقی پیش از این نیست و به کوشش نگارنده‌های این اثر تلویزیونی تفاوت‌های شخصیتی فراوانی پیدا کرده است. حتی اگر فرض بر نمایش رفتارهای نامطلوب نسل جوان امروزی باشد آیا این نمایش در نوروز که همگان پای صفحه جادویی تلویزیون هستند؛ مناسب است؟

خنداندن مردمی که این روزها لبخند را فراموش کرده اند، ارزشی در خور تحسین دارد و باید هنرمندان عزیز نسبت به زایش امید در دل مخاطبان ایرانی همت ببندند؛ ولی وقتی خنده به هر قیمتی جاری شود؛ مصداق خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است خواهد بود…

خنده تلخ من از گریه غم‌انگیزتر است

البته خنداندن مردمی که این روزها لبخند ساده را نیز فراموش کرده‌اند؛ ارزشی درخور تحسین است و باید هنرمندان فعال در این عرصه بتوانند بارقه‌های امید را دل مخاطبان روشن نگاه دارند، اما وقتی خندیدن به هر قیمتی باشد، مصداق آن این جمله است؛ «خنده تلخ من از گریه غم‌انگیزتر است.»

مروری بر مؤلفه‌های طنز

باید به سازندگان پایتخت پیشنهاد کرد که مؤلفه‌های طنازانه را دوباره مرور کنند. در واقع اشاره‌های نخ‌نما به موضوعاتی چون استفاده از تریاک فقط سبب عادی‌سازی این مقوله در اذهان عمومی است و کمکی به رفع این معضل نمی‌کند.

همچنین، ظرفیت لهجه شیرین مازنی و دیالوگ‌های طنزی که می‌تواند در این زبان به زیبایی بیان شود، بیش از تکه‌کلام‌های بی‌مفهوم مانند «من دیگه رد دادم» می‌تواند در متن به‌کار رود.

فاکتورهای شبکه ملی

نوروز امسال همه چیز در صدا‌وسیما دست به دست هم داده است تا مخاطب را برای یک سال در بهت فرو برد. از مضمون سریال که بگذریم آگهی بازرگانی پیش و پس از سریال نیز درخور توجه‌اند؛ در حالی که کادر درمانی و پزشکی کشور در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا‌ هستند، رسانه ملی در حال پخش آگهی تخفیف فرش برای کادر درمان و تشویق برای خرید آن است. این سهل‌انگاری در پخش برنامه‌های شبکه‌ یک سیما به عنوان شبکه ملی امری است که به سادگی نباید از آن گذر کرد. وظایف رسانه ملی، آن هم در شبکه‌ای که انتظار می‌رود فاخر و در شأن همه ایرانیان باشد، کاملاً مشخص است. باید گوشزد کرد که اگر قرار نیست دانشگاه باشید، اما حداقل مهمان ناخوانده هم نباشید.

البته شاید باید امیدوار بود که قسمت‌های پخش شده پایتخت نقدی بر زوال فرهنگ است نه دامن‌زننده به آن و همه این کنش‌ها و واکنش‌ها سناریویی از پیش تعیین شده است برای هدفی مبارک و امیدواریم پایانی خوش در این سریال رقم بخورد.

مینا حیدری

منبع ایکنا
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.