خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

«زندگی» در حادثه عاشورا بیش از «مرگ» نمود دارد

مهراب صادق‌نیا:

عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: ما تمام زندگی امام حسین(ع) را فراموش کرده و همه وجود ایشان را در رخداد تاریخی حادثه عاشورا خلاصه می‌کنیم و در حقیقت بیش از آن‌که در حادثه عاشورا «‌مرگ‌» نمود داشته باشد، «‌زندگی‌» نمود دارد.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجت الاسلام والمسلمین مهراب صادق‌نیا، استادیار گروه ادیان ابراهیمی دانشگاه ادیان و مذاهب، در دومین شب از همایش ملی «امام حسین(ع) و دنیای امروز» که با عنوان «مرگ و معنای زندگی با الهام از عاشورا» به‌‌صورت آنلاین برگزار شد، گفت: در تصور بسیاری در مستنداتی که از عاشورا به جای آمده و در گفت‌وگو درباره محرم، عاشورا و به یاد امام حسین(ع) بودن، بیش از آن‌که ما به‌دنبال زندگی باشیم، به‌دنبال مرگ بوده‌ایم و گمان بر این است که پژوهشگران و سوگواران بیشتر به‌دنبال نوعی مرگ خاص و متعالی در این حادثه می‌گردند.

وی با بیان این‌که به عقیده من، بیش از آن‌که در حادثه عاشورا مرگ نمود داشته باشد، زندگی نمود دارد، افزود: بیش از آن‌که گروه‌هایی برای مردن بیابیم، می‌توانیم الگوهایی برای زیستن پیدا کنیم. منظور من از این سخن آن نیست که ما نتوانسته‌ایم زندگی امام حسین(ع) را فارغ از عاشورا بشناسیم یا بشناسانیم. البته ما با امام حسین(ع) این چالش را داریم که تمام زندگی ایشان را فراموش و همه وجود ایشان را در یک رخداد تاریخی در حادثه عاشورا و در نیم‌روز خلاصه کرده و برای هم بازگو می‌کنیم.

عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: مشکل اینجاست که نتوانسته‌ایم به سخنان حیات‌بخش حضرت و کلمات ایشان و آنچه که در مورد زیستن فرموده‌اند، التفاتی داشته باشیم. سخن من بیانگر این مطلب است که حتی در توجه به آن سوگ‌ها و شهادت امام حسین(ع) نیز معانی متعددی برای زیستن و زندگی وجود دارد و توجه ما به سوگ عاشورا و حادثه کربلا بیش از آن‌که توجه به مرگ به‌عنوان نقطه‌ای در مقابل زندگی باشد،  باید به خود زندگی باشد و ما می‌توانیم از حادثه عاشورا و شهادتی که در حادثه عاشورا اتفاق افتاده الگویی برای زیستن یا زندگی پیدا کنیم.

وی بیان کرد: عاشورا، شهادت و مرگی که در این حادثه نمود دارد، رابطه معناداری با زندگی دارد و می‌تواند به زندگی‌ها معنا دهد. باید بین دو معنای فیزیکی و فرهنگی از مرگ تفاوت قائل شد؛ مرگ در معنای فیزیکی خود تقریباً معنای واحدی دارد، اگرچه در همان معنا ممکن است اختلافاتی باشد، اما به نسبت، معنای واحدی است. در کل جهان، مرگ بیولوژیک تقریباً معنای واحدی دارد؛ به عنوان مثال گاهی تعبیر می‌کند به افت فشار خون و مرگ بیولوژیک را به معنای افت فشار خون معنا می‌کنند و گاهی با عنوان از بین رفتن مغز یا مرگ مغزی معنا می‌کنند.

مرگ، گذر از یک جهان به جهان متعالی است

حجت الاسلام والمسلمین صادق‌نیا بیان کرد: معنای مرگ یکی نیست و در جوامع مختلف تصورات متفاوتی از مرگ وجود دارد. مکاتب مختلف فلسفی از مرگ نظراتی دارند که با هم متفاوت است. جامعه ایران، مرگ را به‌گونه‌ای معنا می‌کند که در جوامع دیگر معنا نمی‌شود. در جهان اسلام، مرگ عبارت است از دیدار با خدا، ملاقات با خدا یا گذر از یک جهان به جهان متعالی و در واقع از یک حیات موقت به حیات دائمی معنا می‌شود.

وی اضافه کرد: به هر حال این معانی متعدد در مرگ، نتایج متفاوتی را در زندگی انسان‌ها دارد. ما مرگ را به گونه‌های متفاوتی معنا می‌کنیم و همه مرگ‌ها برای ما معنای واحدی ندارند. از این نظر می‌توان انتظار داشت که برخلاف مرگ فیزیولوژیک، مرگ فرهنگی بازتاب‌های متفاوتی در جوامع مختلف داشته باشد. هنگامی که از مرگ به مثابه کانونی برای معنابخشی به زندگی سخن می‌گوییم، در حقیقت از مرگ فرهنگی سخن می‌گوییم و نه از مرگ به مثابه پدیده‌ای بیولوژیک.

عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: بر خلاف تصور بعضی‌ها که گمان می‌کنند تمام معانی موجود در زندگی به‌وسیله مرگ و مردن از بین می‌رود، بسیاری از جامعه‌شناسان، روانشناسان و فیلسوفان معتقد هستند که مرگ نه تنها معنای موجود در زندگی را از بین نمی‌برد، بلکه به زندگی انسان‌ها معنا هم می‌دهد. این معنابخشی هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی است.

وی ادامه داد: در بعد فردی اگر بخواهیم به معانی مرگ در زندگی نگاه کنیم، می‌بینیم که مرگ به زندگی انسان‌ها ارزش کیفی، هدف، رویه و سمت‌وسو و هنجار می‌دهد. زمانی که مرگ را از زندگی انسان‌ها حذف کنیم، زندگی خالی از معنا می‌شود و این را هم می‌دانیم که به باور بسیاری از روانشناسان و فیلسوفان، انسان تنها موجود در این جهان هستی است که نسبت به مرگ خود آگاهی دارد و مطلع است.

حجت الاسلام والمسلمین صادق‌نیا اظهار کرد: مرگ برای موجودات ممکن است، تصادفی و اتفاقی باشد، اما برای انسان‌ها پدیده‌ای معنادار و واقعی است. در نتیجه هر انسانی که به دنیا می‌آید، از مرگ خود آگاه است و می‌داند که روزی خواهد رفت و این امر با موجودات دیگر فرق می‌کند. مرگ، زندگی انسان را مدیریت می‌کند و به زندگی ما به لحاظ فردی و اجتماعی جهت و سمت‌وسو می‌دهد. بر اساس مبانی نظری، اگر به عاشورا نگاه کنیم، این حادثه نباید به همان نیمروز و مرگ خلاصه شود، بلکه آنچه در عاشورا جریان دارد، زندگی است.

وی گفت: اگر به لحاظ فردی به این مسئله نگاه کنیم، مرگی که در عاشورا اتفاق می‌افتد از نگاه ما متصل به مفاهیم متعالی می‌شود و مرگ را شهادت معنا می‌کنیم. افراد زیادی می‌میرند، اما هر مرگی را شهادت معنا نمی‌کنیم. آن مسئله‌ای که در کربلا اتفاق می‌افتد، به لحاظ بیولوژیک مانند همه مرگ‌های دیگر است، اما آن موردی که مرگ‌ها را متعالی می‌کند، قرائت فرهنگی از مرگ‌هاست. آن قرائت فرهنگی به نوع مردن برنمی‌گردد، بلکه به نوع زندگی آن‌ها بازمی‌گردد.

استادیار گروه ادیان ابراهیمی دانشگاه ادیان و مذاهب افزود: این روایت‌هایی که از کربلا مطرح می‌شود، برای بازسازی زندگی است. در حقیقت ما در مرگ امام حسین(ع) در کربلا که از آن به شهادت یاد می‌کنیم، سبکی از زندگی را جست‌وجو می‌کنیم که باعث شایسته کردن مرگ برای شهادت است. به لحاظ اجتماعی، بی‌تردید شهادت انسان‌ها در کربلا پیامدهایی در تاریخ اسلام داشته که ممکن است حیات انسان‌ها آن پیامدها را نداشته باشد.

وی گفت: تأثیری که مرگ و شهادت آن‌ها در تاریخ اسلام پدید آورده بود، بی‌تردید ممکن بود حیات آن‌ها نتواند چنین اثری را بگذارد. اگر جنبش‌های اجتماعی را بررسی کنید که از همان زمان تا به امروز اتفاق ‌افتاده‌اند، متوجه می‌شوید که از این حادثه الگو گرفته‌اند. این انعکاسی است که شهادت‌ها و مرگ‌ها در حادثه عاشورا برای جامعه اسلامی به همراه داشته و این حس مبارزه برای تغییر وضع موجود، حسی است که قیام امام حسین(ع) به همراه داشته است.

حجت الاسلام والمسلمین صادق‌نیا اظهار کرد: امام حسین(ع) و شهدای کربلا با شهادت خود، خوانش از دین وضع موجود را به دین وضع مطلوب تبدیل کردند و این خوانش همچنان در طول تاریخ و در سوگواری‌های شیعه وجود داشته است. فردی که این حادثه را دنبال می‌کند نمی‌تواند انسان غیر انقلابی باشد، بلکه انسانی است که خواهان تغییر و عدالت است. این معنا از حادثه عاشورا مدام به زندگی اجتماعی شیعیان عرضه می‌شود و از این جهت است که شیعه همواره بر دو قاعده استوار است.

وی اضافه کرد: ابتدا هر حکومتی که بر روی زمین اقامه می‌شود حکومت فاسدی است؛ چراکه حکومت صرفاً بر حق خدا، حکومت پیامبر(ص) و ائمه(ع) است؛ لذا هر حکومتی غیر از این‌ها فاسد است و نباید پذیرفته و کامل فرض شود. نکته دوم شیعه این امر را در ذهن خود دارد که مدام برای دستیابی به حکومت مطلوب یعنی حکومتی که الگوی آن، حکومت پیامبر(ص) و امام علی(ع) است ایده‌آل‌هایی را به همراه دارد که در فرامین امام زمان(عج) تصویر می‌شود که برای تحقق آن تلاش کنیم.

استادیار گروه ادیان ابراهیمی دانشگاه ادیان و مذاهب در پایان اظهار کرد: این حادثه به لحاظ اجتماعی هم به زندگی ما معنا می‌دهد و تمام جنبش‌های اجتماعی که در تاریخ تشیع پیدا شده‌اند همه به شکلی از این رخداد تاریخی الهام و الگو گرفته‌اند. ما در حادثه عاشورا مرگ را روایت می‌کنیم، اما این معنا کردن به معنای روایت کردن نقطه مقابل زندگی نیست، بلکه این روایت‌گری نیز به زندگی برمی‌گردد.

منبع: ایکنا

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.