ایده ادغام ادیان در یک پروژه دینی واحد، یک ایده قدیمی است که در زمان محمد انور سادات، رئیس جمهور فقید مصر، پس از پروژه عادیسازی وی با رژیم صهیونیستی مطرح شد.
ردنا (ادیان نیوز)- چندی پیش احمد الطیب نسبت به ترویج اصطلاحی موسوم به «دیانت ابراهیمی» که هدف ادغام ادیان یهودی، مسیحی و اسلام ذیل یک دین واحد و یکپارچه را دنبال میکند، واکنش مهمی نشان داد و این ایده را به شدت ردّ کرد. وی گفت: «هرچند ایده دیانت ابراهیمی، در ظاهر دعوت به وحدت جامعه بشری، اتحاد آن و پایان دادن به درگیریها است، اما در واقع دعوت به مصادره ارزشمندترین داراییهای بنی بشر یعنی آزادی اعتقاد، آزادی ایمان و آزادی انتخاب است».
آنچه در ادامه میآید یادداشتی از عصام_تلیمه، از علمای الازهر و مدیر دفتر پیشین شیخ یوسف قرضاوی، در تشریح زوایای این پروژه دینی-سیاسی است.
ایده ادغام ادیان در یک پروژه دینی واحد، یک ایده قدیمی است که در زمان محمد انور سادات، رئیس جمهور فقید مصر، پس از پروژه عادیسازی وی با رژیم صهیونیستی مطرح شد. او از «مجمع الأدیان» سخن میگفت و به دنبال ساختن مکانی بود که سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام را در کنار هم گرد آورد. حتی پیشنهاد میشد که یک کتاب دینی بیانکننده ادیان سهگانه برای تشویق و حمایت از این ایده، تألیف و به دانشآموزان در مدارس تدریس شود.
پس از مطرح شدن این ایده، شیخ الازهر، دکتر عبدالحلیم_محمود رحمه الله، این نظر را ردّ و از همه جنبههای دینی و غیر دینی آن را تضعیف کرد. شیخ الازهر با تمام قدرت علمی و نمادین خود در برابر این اندیشه ایستاد تا اینکه سادات مجبور شد طرح موضوع را به زمانی دیگر موکول کند که مصر و جهان عرب آن را بپذیرد.
در آن زمان، هر عاقلی احساس میکرد که این ایده به همان اندازه که با آوردن رژیم صهیونیستی به جمع ادیان و مؤمنان به ادیان و باز کردن باب عادیسازی بین مردم ارتباط دارد، ربطی به ادیان ندارد، هر چند از اسم «دین» بهرهبرداری میشد. ایمان یک مسلمان به همه پیامبران امری طبیعی است و در غیر این صورت عقیده او صحیح نیست، چنانکه خداوند متعال فرموده است: (لا نفرق بین أحد من رسله)، اما این مانع نمیشود که در مقابل پیروان هر دینی که شب و روز با اشغال و غصب به مقدسات و سرزمین ما حمله میکنند، بایستیم و تجاوزات و جنگهای آنها را به هر وسیلهای متوقف نکنیم.
اما اکنون امارات نه از طریق مجمع الأدیان مورد نظر سادات، بلکه از طریق آنچه که «دیانت ابراهیمی» نامیدهاند، پیشنهاد ایجاد مجتمعی متشکل از مسجد و کلیسا و کنیسه را ارائه کردهاند. امارات از طریق شیخ عبدالله بنبیه با صدور فتوایی مبنی بر مصالحه با رژیم صهیونیستی و صدور حکم به برقراری رابطه با آن، در پی «عادیسازی فقهی» برآمد.
سپس میخواستند چیزی را که ما میتوانیم آن را «عادیسازی دینی» بنامیم، با بازگرداندن همه ادیان به یک پیامبر، که پیامبر خدا (ص) ابراهیم (ص) است، برقرار کنند. گویی که ادیان ابراهیمی رسالتی از جانب خدا دریافت نکردهاند و شرایع استوار برای آنها نازل نشده است. این چنین ما را با بازگشت به سوی ابراهیم (علیه السلام) و پیامبری که پیامبران سه دین را گرد هم میآورد، فریب میدهند؛ بیایید با بلند کردن نام او تجارت کنیم و این گذرنامهای باشد برای رسیدن به ایده عادیسازی که تنها در خدمت صهیونیستها است!
وگرنه چرا اکنون چنین ایدهای مطرح شده است؟ آیا این کشورها واقعاً در برقراری ارتباط با ادیان، پرورش آنها، حفظ آنها و تشویق مردم به دینداری واقعی و معتدل جدی هستند؟ حقیقت این است که رابطه این کشورهایی که طرفدار این عقیده هستند با ادیان و به ویژه دین اسلام و پیروان آن، رابطه بسیار بدی است.
برای متولیان این فراخوان مشکوک تعجبآور بود که شیخ الازهر، احمد_الطیب، با ردّ این ایده و تبیین نادرستی این اندیشه و اهداف آن، راه عبدالحلیم محمود را دنبال کند. زیرا هیچ عالمی نیست که از خدای متعال بترسد و چنین اندیشهی شیطانیای را توجیه کند، اندیشهای که نه از دین نشأت میگیرد و نه از اخلاق و نه از هیچ اصل صحیح دیگری.
رسانههای قدرت در مصر همیشه به شیخ الازهر طعنه میزنند که او مرد امارات است و همیشه در پروژههای دینی امارات اگر در رأس آن نباشد، بخشی از آن است. اما وقتی پای مسائل ثابت و استوار دینی به میان میآید، موضع او روشن است و شاید همین فرصتی باشد برای نشان دادن موضع شیخ الازهر نسبت به امارات و پروژه آن.
یادداشت عصام تلیمه