حجتالاسلام محمدمهدی کریمینیا در کرسی واکاوی ماهیت حقوقی ارتداد بر داشتن ماهیت حقوقی حکم ارتداد و اینکه در تمامی کشورها اهانت به مقدسات جرم است، تأکید کرد، اما حجتالاسلام خواجهپور معتقد است که ارتداد اگر همراه با سبالنبی نباشد، مشمول مجازات نیست.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی کریمینیا، استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، ۲۲ آبانماه در نشست علمی «واکاوی ماهیت حقوقی مسئله ارتداد با نگاهی به دیدگاه آیتالله مصباح یزدی»، گفت: براساس قانون، حکم دشنام به پیامبر(ص)، ائمه(ع) و حضرت زهرا(س) در صورتی که مصداق سب باشد، اعدام است.(ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی، موضوع اهانت به مقدسات اسلامی در صورتی که جرم ارتکابی مشمول حکم سبالنبی (توهین شدید به پیامبر گرامی اسلام و امامان و حضرت فاطمه زهرا و…) باشد، اعدام و در غیر این صورت مشمول مجازات حبس از یک تا پنج سال خواهد بود).
وی افزود: همچنین در اصل ۱۶۷ آمده است: بنابر تصریح اصل ۱۶۷ قانون اساسی، قاضی به هنگام دعاوی میان اشخاص موظف است حکم هر مورد را در قوانین مدونه در غیر این صورت، حکم موضوع را در منابع معتبر اسلامی یا فناوری معتبر بیابد: «قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوی را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فناوری معتبر حکم قضیه را صادر نماید».
کریمینیا تصریح کرد: با استناد به این دو اصل، میتوانیم بگوییم با توجه به اینکه حکم ارتداد به صورت مستقیم در قانون نیامده است، اما براساس این دو ماده قانونی، جنبه حقوقی دارد.
رئیس مؤسسه پژوهشی فقه و قضا با اشاره به حکم ارتداد و تناسب آن با حقوق انسان بیان کرد: آیتالله مصباح یزدی در این زمینه که معرکه آراء است، تحلیل زیربنایی و ماهوی ارائه کردهاند؛ یعنی بحث ایشان بر این مبناست که مفهوم حق چیست و ابتدا باید این مسئله را روشن کنیم؟ و در ادامه به حق و تکلیف اشاره کرده است. غیرمسلمین منشأ حق را طبیعت میدانند که باز باید ببینیم مراد از طبیعت چیست؟ آیا کوه و بیابان و … است؟ دیدگاه اسلام این است که منشأ حق الهی است و خدا برای بشر قرار داده است.
این پژوهشگر اظهار کرد: آیتالله مصباح یزدی مثال زدهاند که اگر کسی روی سنگی که از بیابان آورده است، کاری بکند و آن را به اثر هنری تبدیل کند، نسبت به آن صاحب حق است یا مادری که فرزند به دنیا آورده است، نسبت به او حق امر و نهی دارد. همچنین خداوند که خالق انسان میتواند بفرماید که مردم باید نسبت به امر پیامبرشان مطیع باشند و از خودشان حقی ندارند، بنابراین کرامت، آزادی و … هم از ناحیه خداست.
خداوند منشأ حقوق انسانی است
وی اضافه کرد: با مقایسه این دیدگاه با دیدگاه روشنفکران مذهبی میبینیم که آنها توجه به اینکه حقوق انسان فرع بر حقی است که خدا به او داده ندارند؛ آنها فقط از حقوق بشر و اینکه انسان محق است و تکلیفی ندارد، سخن میگویند.
کریمینیا با بیان اینکه حق حیات در همه مکاتب مورد احترام است و در دین اسلام جایگاه ویژهای دارد، گفت: اهمیت نفس انسان آنقدر است که قرآن فرموده اگر کسی یکنفر بیگناه را به قتل برساند، مانند این است که همه انسانها را کشته است و اگر کسی یکنفر را حیات ببخشد گویی به همه بشریت حیات بخشیده است.
وی افزود: حال این دیدگاه اسلام را با دیدگاهی که اخیراً وارد ادبیات برخی افراد در غرب شده، مقایسه کنید؛ آنها این دیدگاه را بیان میکنند که اگر کسی حتی هزار نفر را کشته باشد، کسی حق ندارد او را بکشد و همین سبب شده تا جرم و جنایت بیشتر شود، زیرا آن فرد میداند به هیچ وجه اعدام نخواهد شد.
کریمینیا بیان کرد: البته از منظر آیتالله مصباح یزدی، اسلام معتقد است که حق حیات امر مطلقی نیست و همانطور که اگر فردی، دیگری را بکشد باید قصاص و حیات از او گرفته شود، حقالله هم باید رعایت شود. از این رو برخی از بزرگان در توجیه حکم ارتداد گفتهاند علت صدور این حکم آن است که جنبه فردی ندارد و عمومی است و آثار اجتماعی به دنبال دارد.
ارتداد تمسخر دین است
استاد حوزه علمیه گفت: اگر فردی مرتد شود، در حقیقت بعد از اینکه ایمان آورده، از دین خارج شده و باز هم ممکن است بخواهد به دین وارد شود؛ هم بیرون رفتن او و هم بازگشت به اسلام موجب اختلال در جامعه است؛ کما اینکه در دوره پیامبر(ص) عدهای از منافقان و کفار برای اینکه اسلام را سست و تضعیف کنند، صبح به پیامبر(ص) ایمان میآوردند و شب کافر میشدند و از اسلام بیرون میرفتند و در حقیقت دین را به سخره گرفته بودند و این کار نوعی مبارزه با ایمان مردم و تضعیف دیگران است.
کریمینیا اظهار کرد: نتیجه آن که براساس ماده قانونی ۲۶ قانون مطبوعات، هرکسی به دین مبین اسلام و مقدسات آن توهین کند، براساس قانون تعزیرات با او برخورد خواهد شد، ماده ۵۱۶ و ۲۲۳ و اصل ۱۶۸ مجموعه اینها میگویند ارتداد دارای ماهیت حقوقی است.
حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی خواجهپور، استاد حوزه هم در نقد سخنان وی با بیان اینکه ارتداد مسئلهای چالشبرانگیز است، گفت: ارجاع به نظرات استاد آیتالله مصباح با توجه به عنوان کرسی و مقاله شما، روشن نیست و ارجاعات محدود و مبهمی صورت گرفته است.
ارتداد همراه با سبالنبی است
وی افزود: شما به روایت «من بدل دینه فقد قتل» اشاره کرده و استناد کردید که مرحوم آیتالله معرفت و برخی فقهای دیگر میفرمودند که این روایت نیست، بلکه سخن فقهاست؛ بنابراین اینکه مرتدین الان در کشور ما اعدام نمیشوند، چنین توجیهاتی دارد؛ کم روایت داریم که اگر فردی از دین خارج و «کذب النبی» یعنی نبی را تکذیب کند حکم ارتداد بر او صدق نمیکند، یعنی ممکن است فردی از دین خارج شود ولی نبی را تکذیب نکند.
خواجهپور بیان کرد: اشکال اساسی در گفتمان شما این است که تقریباً بنیان سخن خود را بر یکسری مفروضات گرفته و فتوا صادر کردهاید، در حالی که این بنیانها، مسلم و قطعی نیستند. اینکه بحث حق الله را در این مسئله مطرح کردید نیز از باب دروندینی است، در صورتی که مشکل ما بروندینی است و ما باید به کشورهای دیگر پاسخگو باشیم.
وی اضافه کرد: دلیل عقلی بروندینی که شما به کار گرفتهاید، با این فرض است که پدیدآورنده و خالق خداست، اما اگر افرادی این پیشفرض را نپذیرند، چه نتیجهای به دنبال دارد؟ قبول خالقیت خدا مبنای دروندینی است و دلیل عقلی شما محکم نیست.
استدلال ناتمام
خواجهپور تصریح کرد: اشکال دیگر سخنان شما این است که عمل مرتد، حیات معنوی دیگران را به خطر میاندازد، در صورتی که مشخص نیست در دیگران تأثیر داشته باشد، ضمن اینکه شما فرض را به اسلام گرفتهاید؛ یعنی اینکه حیات معنوی فقط با اسلام ممکن است و کسی که از اسلام بیرون برود، به هیچ وجه حیات معنوی ندارد.
وی اضافه کرد: شهید مطهری در عدل الهی بابی با عنوان اعمال خیر غیرمسلمین دارد، لذا اینکه شما میگویید اسلام صرفاً حیات معنوی به دنبال دارد، مورد پذیرش دیگران نیست؛ از جمله شهید مطهری به سخن فیلسوفی در فرانسه اشاره کرده است.
این پژوهشگر اظهار کرد: شما میگویید قانون باید منافع مادی و معنوی افراد جامعه را تضمین کند، اما آیا واقعاً هر قانونی باید منافع دوگانه را تأمین کند؟ آیا نمیتواند قانونی فقط تأمینکننده امور مادی باشد؟ ما احکامی داریم که اصلاً تابع مصالح و مفاسد نیست، لذا این استدلال قابل پذیرش نیست.
مصطفی دهقانی، ناقد دیگر این کرسی هم افزود: بحث منشأ حق به خصوص از منظر آیتالله مصباح در نوشته و سخنان شما روشن و دقیق نیست و نتیجه روشنی نگرفتیم؛ همچنین غیر از شش مورد اسناد به نظرات آیتالله مصباح مورد دیگری از ایشان نیاوردید که باعث ضعف مقاله که مبنای این کرسی است شده است.
وی افزود: برخی دادههای شما مشخص نیست که از خود شما هست یا آیتالله مصباح و سؤال دیگر من این است که اگر کسی در یک روزنامه مصاحبه کرده است، میتواند به عنوان سند علمی مورد قبول قرار بگیرد بیا باید به متن محکم و مستدلی رجوع شود؟ که علمیت آن حفظ شود. همچنین باید جنبه بیرون دینی و درون دینی با هم جمع میشد که جامعیت آن حفظ شود.
در ادامه کریمینیا در سخنانی اظهار کرد: در مجموع اشکالات ساختاری مقاله خود را میپذیرم، اما در بحث محتوا مطالب بنده ناظر به انکار حکم ارتداد از سوی برخی افراد در داخل کشور است که مصاحبه کردند و آن را زیر سؤال بردند، بنابراین میتواند درونی دینی باشد. این فرد وحی و پیامبر(ص) را قبول دارد، اما قصد دارد ماهیت حقوقی حکم ارتداد را از بین ببرد.
وی افزود: بنده بحث دروندینی دارم و بحث بروندینی ندارم، ضمن اینکه حدود ۲۱ کشور برای ارتداد ماهیت حقوقی بیان کرده و مجازات هم تعیین شده است و همه کشورها اجازه نمیدهند که به مقدسات آنها توهین شود و اگر بشود مجازات سختی در نظر میگیرند؛ اخیراً در اروپا کسی ۵ سال پیش در مورد هولوکاست شبههای طرح کرده بود و حالا که آن فرد سمت دانشگاهی گرفته است به جرم توهین به مقدسات او را خلع کردند. یا اگر کسی بخواهد در نظام پادشاهی در انگلیس تردید کند، مشمول مجازات خواهد شد.
کریمی نیا تاکید کرد: نکته دیگر اینکه از مسلمات دینی ما این است که تنها کسانی که مؤمن به اسلام هستند، اهل نجات خواهند بود و کسانی که غیرمسلمان هستند و کارهای نیک کردهاند، در مجازاتشان تخفیف وجود دارد، اما اهل نجات نیستند.