«آینده پیشروی ما» به قلم رادمان خورشیدیان عنوان یکی از نوشتارهای شماره ۱۴۶ ماهنامه پارس نامه است که در ادامه آن را می خوانید:
ردنا(ادیان نیوز)- هنگامی که در مورد آینده زرتشتیان صحبت میکنیم، از دغدغههایی نام میبریم که به گمان ما در حال به خطر انداختن بقای جامعه زرتشتی در آینده است. روندهایی همچون مهاجرت از ایران، خالی شدن روستا و محلههای زرتشتی نشین، کاهش نرخ زادآوری، افزایش نرخ طلاق، افزایش سن ازدواج، کمرنگ شدن آداب و سنت در دیدگاه جوانان و از یاد رفتن زبان دری. اما برای فهم این که این پدیدهها چرا اتفاق میافتند نیاز است تا نگاهی کلانتر داشته باشیم.
هیچکدام از مسائلی که مطرح شد خاص زرتشتیان نیست. اکثر جامعه زرتشتی را از نظر اقتصادی میتوان جزء طبقه متوسط رو به بالای جامعه ایران دانست. طبقهای که تا اندازهای از امنیت مالی برخوردارند و میل بیشتری به تحصیلات دانشگاهی دارند. با این نگاه میبینیم مسائلی که نام بردیم مانند نرخ طلاق، زادآوری، سن ازدواج، میل به مهاجرت همه تابعی از این جامعه پیرامونی است و به جرأت میتوان گفت که شرایط جامعه زرتشتی بهمراتب بهتر است چرا که به دلیل فاصلهگذاری که با پیرامون دارد با یک تأخیر دچار این مشکلها شده است. همچنین خالی شدن سکونتگاههای روستایی از جوانان و کمرنگ شدن آدابورسوم و از یاد رفتن زبان بومی نیز پدیدهای است که در تمام روستاها و خردهفرهنگهای سنتی دیده میشود. نهتنها در ایران که در همه جای دنیا این خردهفرهنگها و زبانها در حال فراموششدن هستند.
هدف از بیان این گفتهها نه تشویق به بیتفاوتی و تسلیمشدن در برابر شرایط است که مقصود درک ابعاد مسئله است. این که بفهمیم مقابله با چه روندی از توان ما خارج است و باید توان خود را برای انجام چه کاری متمرکز کنیم. شاید بیان تغییرات اقلیمی بهعنوان نمونهای از دگرگونیهای عظیمی که بشر با آن روبرو است بتواند ما را در فهم مسئله کمک کند. گرمایش زمین در مکانهای مختلف بحرانهای گوناگونی را پدید آورده، در ایران خشکسالی، در اروپا آب شدن یخچالهای طبیعی و طغیان رودخانهها، در استرالیا آتشسوزی جنگلها و در آمریکا جنوبی طوفانهای سهمگین، اگرچه هر کشوری تلاش میکند از شدت آسیب این بحرانها بکاهد ولی همه باید متوجه باشند که یک مسئله جهانی است و هیچ کشوری بهتنهایی نمیتواند در مقابل تغییرات اقلیمی بایستد و یا خود را از عواقب آن مصون بدارد.
رابطه جامعه زرتشتی با دگرگونیهای پیشرو هم اینچنین است اگرچه راهکارهایی میتواند از شدت برخورد ما با تغییرات بکاهند ولی مسئله را حل نخواهد کرد و تنها زمان رویارویی را به تعویق خواهد انداخت. ما با یک دگرگونی عظیم در تمدن بشری روبرو هستیم که در تاریخ شاید بتوان یکبار نمونه چنین تغییری را یافت. آنچه تمدن بشری در سده اخیر تجربه کرده و شاید یک یا دو سده دیگر به طول بیانجامد از نظر شدت تنها میتواند با گذار انسان از جوامع گردآورنده و شکارچی به کشاورزی و یکجانشینی قابلمقایسه باشد. روندی که چند هزاره طول کشید و همه ابعاد زندگی بشر در آن دست خوش تغییر شدند و پدیدههای نوظهوری مانند معماری، خط، اخلاق، حکمران، اقتصاد و دین را پدید آورد. فاصله تمدن ما با تمدن چند سده آینده بشر بهاندازه فاصله یک قبیله بدوی در آمازون یا آفریقا با ما است.
بنا بر آنچه که گفته شد، راهبرد نه مقابله با این تغییرات و رجعت به گذشته که سازگاری با آن است. منظور از سازگاری نه پذیرش کامل و حل شدن که شناخت جهان آینده و یافتن راهحلهای نوین برای زیستن در آن است. دین زرتشتی برای سدهها در کالبد مجموعهای از جوامع روستانشینِ کشاورز در یزد و کرمان به بقای خود ادامه داده است، اما زرتشتیان امروز در چندین نقطه جهان پراکنده هستند و مشاغل گوناگونی دارند و از نظر اقتصادی و تحصیلی شرایط متفاوتی دارند. جامعه زرتشتی در حال تجربه یک دگردیسی است و آنچه ما باید تمام توان خود را بر آن متمرکز کنیم، تسهیل این فرایند دگردیسی و شکلدادن کالبدی نوین برای زیستن بر مبنای اندیشههای اشوزرتشت است.