سیدمحمد قاری سیدفاطمی گفت: اگر از من بپرسید مهمترین دستاورد تجدد چه بوده است، میگویم دستاوردش موشک و هواپیما نیست، بلکه حقوق بشر است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، سیدمحمد قاری سیدفاطمی، استاد دانشگاه شهید بهشتی، شامگاه ۲ آذر در همایش «زیست عقلانی» که به مناسبت روز جهانی فلسفه از سوی دانشگاه خاتم برگزار شد، گفت: وقتی از حقوق بشر صحبت میکنیم، دو سنجه ارزیابی داریم که شامل درستی ارزشی و کارایی است؛ حقوق مجموعهای از ساختارها و هنجارهاست که هنجارها تمشیت افراد را برعهده دارد و ساختارها هم از هنجارها بیرون میآید.
سیدفاطمی افزود: البته جدا کردن عرصه ارزشی از کارایی مبتنی بر فلسفه است و اگر کسی در فلسفه عملگرا باشد، درستی و کارایی در هم تنیده خواهد شد و امر درست بر کارآمدی بار میشود، ولی اگر کسی عملگرا و فایدهگرا نباشد و بیشتر از منظر کانتی و حقوق طبیعی این تفکیک را بیان کند، این دو از یکدیگر حمایت نخواهند کرد.
وی با بیان اینکه حقوق بشر معاصر هم از این سنجه خارج نیست و ما در یک سمت ارزش و در سمت دیگر کارایی را داریم، اظهار کرد: در حقوق بشر و حقوق طبیعی فهرستی از مطالبات و استحقاقها و آزادیهای بنیادین موجه هستند که همه انسانها به صورت برابر و صرفاً به دلیل انسان بودن از آن بهرهمندند ولو اینکه اینها در نظام حقوقی جعل شده باشند یا نباشند و این برای فیلسوف زنگهای متعددی را به صدا درمیآورد، زیرا از دید فیلسوف هر کس، به دلیل انسانیت و فارغ از پیشبینی در نظام حقوقی، که در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است، باید تعریف شود؟
سیدفاطمی تأکید کرد: فلاسفه باید این موضوع را تحلیل کنند که در یک کشور حقوقی وضع و هنجار نشده باشد و بگوییم انسان به صرف انسان بودن از این حقوق برخوردار است، زیرا مگر انسان قانونگذار است که این حقوق را داشته باشد. این موارد فیلسوف را به تفکر وامیدارد که حقوق بشریها چه میگویند؟ وقتی ما از دستهای از حقوق و آزادیها سخن میگوییم چگونه باید طبقهبندی شوند؟ سه نسل حقوق بشر مطرح میشود؛ حقوق مدنی سیاسی(منفی)، حقوق رفاهی(مثبت) و حقوق جمعی. البته این پرسش مطرح است که مگر جمع، هویت مستقلی دارد که حقوق جمعی برای آن وجود داشته باشد؟ کدامیک از این حقوق، حق انسان بما هو انسان (استعلایی) است. انسان حقوق بشر و استعلایی یعنی نه زن و نه مرد و نه ایرانی و نه غیرایرانی و نه رنگ و نژاد و زبان؛ صریح حقوق بشر این است که هر کسی فارغ از اینکه زن و مرد و زرد و سیاه و سفید و … باشد از حقوق یکسانی برخوردار است.
دستاورد عظیم بشری
استاد دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: اگر از من بپرسید مهمترین دستاورد تجدد چه بوده، میگویم موشک و هواپیما و … نیست، بلکه همین حقوق بشر است که فضای هنجاری را ایجاد میکند و از یکسو اقتدار اخلاقی و از سوی دیگر قداست شبهاخلاقی و ضمانت حقوقی دارد. البته در هیچ زمانی در تاریخ بشر شاهد این مورد نبودهایم و این دستاورد بسیار عظیمی است و به تعبیر دیگر چیزی را که فلاسفه در طول تاریخ نتوانستند محقق کنند محقق کرد.
این پژوهشگر با بیان اینکه حقوق بشر شریعت تجدد و فراگیر مدرنیته است، اظهار کرد: به نظرم نظام حقوق بشر حاصل دیالکتیک عقل استعلایی و عقل ابزاری است. عقل ابزاری را بنده از هیوم قرض گرفتهام ولی ملتزم به همه شئون او نیستم. او نقشی برای عقل استعلایی در ساحت ارزش و اخلاق قائل نبود و منشأ ارزشها را احساسات و عواطف میدانست و عقل ابزاری برای او در ساحت اخلاق، حقوق و … ایفای نقش میکند.
خاستگاه عقلانی حقوق بشر
وی تاکید کرد: در حقیقت اینطور نیست که عواطف در ساحت ارزش، قاضی و داور ما باشند. بنابراین برای منشأ حقوق بشر خاستگاه عقلانی قائلتم. اگر قرار است این حقوق برای همه انسانها وجود داشته باشد، باید فراگیر و فعال باشد؛ لذا عقل ابزاری صرفاً منفعل نیست و در فرایند دیالکتیکی رنگ و بوی استعلایی به خود میگیرد.
سیدفاطمی با اشاره به ماده دوم اعلامیه جهانی حقوق بشر، گفت: این اعلامیه از تنور عقل استعلایی بیرون آمده و اگر آن را با ماده دوم میثاق مدنی سیاسی، که لازم الاجراست،(هر دولت عضو متعهد میشود که نسبت به تبعه حوزه قانونی، حقوق شناخته شده این میثاق را محترم بشمارد) مقایسه کنیم، میبینیم که عقل استعلایی تبدیل به عقل ابزاری میشود. یعنی اگر اعلامیه جهانی حقوق بشر بر یکسان بودن حقوق برای همه انسانها به دلیل انسانیت تأکید میکند، در حقوق مدنی سیاسی اجتماعی این حق محدود به تصمیم دولتها میشود. بنابراین حقوق بشر جهانی تبدیل به نرم اکنون و اینجایی و تعهد محدود میشود؛ پس عقل برای حقوقدانان کاملاً منفعل نیست و هنجارهای خود را به حوزه عقل استعلایی تسری میدهند.