استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه باور به شفاعت منحصر به شیعه و امت اسلامی نیست و در ادیان گذشته هم وجود داشته است، گفت: اتهام شرک به شیعه بیاساس است و هیچ دلیل قرآنی و دینی برای آن وجود ندارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام والمسلمین فتحالله نجارزادگان، استاد دانشگاه تهران، در نشست علمی «نظریه شفاعت و تطور آن در اندیشه دینپژوهان» که از سوی دفتر قم بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی برگزار شد، گفت: نظریه شفاعت ویژه امت اسلامی نیست و آغاز این نظریه در قرآن به زمان حضرت ابراهیم(ع) بازگشت دارد، چون ایشان بنا داشت برای عمویش استغفار و شفاعت بکند، ولی خداوند ایشان را منع فرمود، زیرا او کافر بود و ایمان نیاورده بود.
وی افزود: این نشان میدهد در ادیان ابراهیمی، نظریه شفاعت مطرح بوده و قرآن هم آن را نفی نکرده و همسو با نگاهی عقلانی و فطری است؛ در کتاب وقتی به داستان موسی(ع) هم میرسیم، فرعون که خود را در کمال نخوت و استکبار، خدا میدانست، وقتی به مشکل خوردند به موسی(ع) متوسل شدند و از او خواستند از خدا بخواهد تا مشکلات مصر را برطرف کند. در سوره مبارکه اعراف در آیات ۱۳۴ و ۱۳۵ فرموده است: خداوند از باب رحمت جامعه مصر را طوری مدیریت کرد که تا حد ممکن دچار عذاب و خزی و خواری دنیوی نشوند و این سنت همیشگی خداست؛ لذا جامعه فرعونی را به قحطی و خشکسالی مبتلا کرد و آنها هیچ راهی برای رهایی از عذاب نیافتند.
وی اضافه کرد: وقتی این مشکلات ایجاد شد، از موسی(ع) خواستند که تو به خاطر نبوت و رسالتی که داری از پروردگارت بخواه این شرایط سخت را از ما بردارد و اگر این کار را بکنی، ما قطعاً به تو ایمان میآوریم و بنی اسرائیل را که درخواست داری به تو میسپاریم. در ادامه فرموده است که موسی(ع) دعا فرمودند خدا مشکلات را طبق موعدی که آنها تعیین کرده بودند، برطرف کرد، اما اینها مانند همه مستکبران دنیا عهد شکستند و باز خوی استکباری خود را به نمایش گذاشتند و به آزار بنی اسرائیل و موسی(ع) پرداختند.
نجارزادگان بیان کرد: کسی نباید در ذهنش این ابهام ایجاد شود که اگر شما میگویید خدا از رگ گردن و از خود ما به ما نزدیکتر و اسمع الاسمعین است، چرا حاجات و مشکلات را به او نگوییم؟ پاسخش روشن است؛ آنها وقتی به موسی(ع) گفتند که شما واسطه بین ما و خدا شوید حضرت نفرمود خدای من ارحم الراحمین و اقرب من حبل الورید است و از او بخواهید، بلکه حضرت این پیشنهاد را پذیرفت و دعا کرد.
وی اظهار کرد: جامعه مصر وقتی دچار بحران شد که چند صباحی از رسالت موسی(ع) گذشته بود و بنی اسرائیل خدای ارحم الراحمین را میشناختند و اینکه توبه آنها را میپذیرد، با اینکه خودشان عامل این عذاب هستند، در داستان سایر انبیاء هم مانند نوح بعد از آن همه زحمت و تلاش فرمودند استغفار کنید تا خدا از تقصیرات شما بگذرد با اینکه بیش از ۹۰۰ سال در برابر من تهدید و تمسخر کردید. انسان هرقدر ظلم و جنایت و حتی قتل هم کرده باشد، اگر واقعا توبه کند خدا توبه را قبول میکند.
استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: برادران یوسف هم که مرتکب آن خطای بزرگ شدند، از پدرشان یعقوب(ع) خواستند که برای آنها استغفار کند، ولی پدر به آنها نگفت شما خودتان بروید توبه کنید؛ با اینکه فرزندان وی فساد عقیدتی نداشتند، بلکه فساد اخلاقی داشتند، ولی فرعون فساد اعتقادی داشت؛ در روایات بیان شده که ایشان در سحرگاه جمعه استغفار و دعا کردند که نشان میدهد زمان در استجابت دعا نقش دارد؛ در چند جای قرآن هم خطاب به پیامبر(ص) داریم که اگر نزد تو آمدند، برای آنها استغفار کن که خدا را توبهپذیر خواهند یافت.
شفاعت عقلانی است
استاد دانشگاه پردیس فارابی دانشگاه تهران گفت: پس شفاعت و واسطه نزد خدا بردن امری الهی و عقلانی و مورد تایید قرآن است و نمیتوان منکر اصل آن شد؛ البته گستره و محدوده شفاعت مورد بحث است و اینکه در دنیا محدوده آن چیست و در آخرت چه.
نجارزادگان با بیان اینکه شفاعت به معنای ضمیمه است، تصریح کرد: پس شفاعت صرفاً به معنای واسطهگری نیست، بلکه همدستی و واسطهگری و ضمیمه است؛ ضمن اینکه شفاعت چند دسته است؛ یک دسته شفاعت فقهی اخلاقی است که فقط یک آیه دارد و آن آیه ۸۵ نساء است که فرمود: «مَنْ یَشْفَعْ شَفَاعَهً حَسَنَهً یَکُنْ لَهُ نَصِیبٌ مِنْهَا وَمَنْ یَشْفَعْ شَفَاعَهً سَیِّئَهً یَکُنْ لَهُ کِفْلٌ مِنْهَا وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ مُقِیتًا»؛ هر کس برای کار خیری شفیع شود او هم نصیب و بهره از آن کار خواهد برد و هر کسی در کار سیئه همدست و شفیع شود، او هم از این کیفر، عقاب خواهد داشت که مصادیق آن بسیار فراوان است و این مسئله اختصاص به جامعه ایمانی ندارد و جامعه انسانی مشمول آن است.
نجارزادگان گفت: البته در مورد مصادیق حسنه و سیئه در اینجا اختلاف وجود دارد؛ مثلاً ما شرکت در عزاداری را حسنه میدانیم چون شیعه هستیم ولی ممکن است فرد دیگری آن را حسنه نداند، ولی کسی نباید همدیگر را به بدعت متهم کند. براین اساس، آیه ذکر شده میتواند راهبرد یک حکومت دینی باشد، زیرا مشمول حسنه انسانی است.
وی با بیان اینکه دسته دوم شفاعت، کلامی است، اضافه کرد: هیچ احدی از امت اسلامی منکر شفاعت در قیامت نیست؛ آن هم به دلیل آیات قرآن، البته آیات قرآن در باب شفاعت در رستاخیز چند دسته است و برخی نفی شفاعت کرده و برخی اثبات میکنند. در المیزان علامه بحث مفصلی در مورد شفاعت آورده است که قدرت تفسیری علامه را به خوبی روشن میکند. دستهای از آیات به صراحت فرموده است: «وَاتَّقُوا یَوْمًا لَا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئًا وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَهٌ وَلَا یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ»؛ این آیه یعنی ۴۸ بقره خطاب به بنی اسرائیل است ولی در آیه ۲۵۴ این سوره به مؤمنان هم خطاب دارد که انفاق کنید، قبل از آن که روز قیامت بیاید که در آن هیچ شفاعت و خرید و فروشی وجود ندارد؛ دوستی و صمیمیتی هم کارآیی ندارد. البته آیه ۱۰۹ طه فرموده است که شفاعت وجود ندارد، مگر کسی که خداوند راضی به شفاعت او باشد، این آیه دقیقا ضد آیه فوق است.
استاد دانشگاه تهران بیان کرد: در جمع بین آیات مثبت و نافی شفاعت معتقدم آنچه را خدا نفی کرده است، شفاعت از سنخ شفاعت دنیوی است، زیرا نظام حاکم بر دنیا با قیامت فرق دارد؛ قرآن فرموده است اگر در دنیا برای رسیدن به امیال خود دست به واسطهگری میزنید، در قیامت کسی مالک بر کسی نیست و حق در تمام ابعاد خود بروز دارد و این نوع شفاعتها وجود ندارد و توهم و خیالپردازی را نداشته باشید.
تعدد شافعان
نجارزادگان اظهار کرد: در قیامت تعدد شافعان را داریم و هر کسی در رتبه خود میتواند شفیع باشد و عالیترین نوع آن برای پیامبر(ص) است و در مرتبه بعد ائمه(ع) هستند؛ قرآن کریم فرموده است: «عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا»؛ یعنی مقام پیامبر(ص) مورد ستایش همه است و همه به آن غبطه میخورند؛ در روایات بیان شده که یکی از مصادیق مقام محمود، اعطای مقام شفاعت به نبی مکرم اسلام است و همه امتها از شفاعت برخوردار هستند یعنی همانطور که پیامبر(ص) رحمت برای عالمین است، شفاعت او رحمت برای عالمین در عالم دنیا، بزرخ و آخرت هم هست؛ حتی برای انسانهای معاند و مشرک که سریعتر از آن وضع رها شده و به سرنوشت نهایی برسند.
وی با بیان اینکه آیا وقتی پیامبر(ص) و ائمه(ع) در قید حیات نیستند، میتوانیم بر مزار ایشان حاضر شده و از آنها شفاعت بخواهیم، پیمانی ببندیم و اگر مشکل ما حل شد، نذری ادا کنیم، اضافه کرد: در نگاه اول عقل میگوید این مشکلی ندارد؛ عقل مادیگرا میگوید کسی که مرده است، صدای ما را نمیشنود، بنابراین این شفاعتطلبی نفعی ندارد و بیهوده است. پس نهایت داوری عقل این است که این موضوع لغو است، اما لغو بودن دلیل بر شرک نمیشود، ولی متاسفانه برخی به راحتی اتهام شرک را متوجه شیعه میکنند.
اتهام بیپایه شرک به شیعه
نجارزادگان بیان کرد: ما خطاب به کسانی که معتقدان به شفاعت و توسل را شرک میدانند، میگوییم که براساس کدام آیه قرآن کریم چنین حکمی میکنید و ما را به بدترین گناهان متهم میکنید؟ هیچ آیه در قرآن نیست که شرک را به استغاثه و توسل و شفاعت نسبت دهد؛ البته مخالفان ما برای توجیه اتهام خودشان، آیاتی را که خطاب آن مشرکین هستند، به ما نسبت میدهند و تشابه بین نوع نگاه ما به شفاعت و توسل و اعمالی که در سر قبر انجام میدهیم، با نوع اعمالی که مشرکین برای بتها انجام میدهند، ایجاد کنند، ولی بنده با بررسی دقیقی که انجام دادهام، هیچ شباهتی بین ما که مؤمن هستیم، با مشرکین وجود ندارد.
استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: ادله این افراد باید از قرآن اقامه شود، اما آنها آیاتی را مورد استناد قرار میدهند که به هیچ عنوان نمیتوان به شیعه نسبت داد. در جامعه ایمانی، رابطه بین مؤمن و خدا برقرار است و شفیع هم واسطه مستقل نیست، بلکه مأذون از جانب خداست، اما مشرکین به بتها مستقلا نگاه میکردند و از آنها درخواست و شفاعت داشتند.