فلسطین تا پیش از تشکیل اسرائیل
فلسطین که از آن به عنوان سرزمین ادیان توحیدی و الهی نام برده می شود و سرزمین وحی است، از قدمی بسیار برخوردار است. حتی معراج پیامبر عظیم الشان اسلام نیز از همین سرزمین اتفاق افتاد. از همین رو جدا از مسائل ژئوپلتیکی، از منظر تاریخی و مذهبی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.
این سرزمین تاریخی در زمان خلیفه دوم بدون خونریزی به دست مسلمانان افتاد. از آن پس بود که «ایلیا» به دلیل قداستی که نزد مسلمانان داشت، نام بیت المقدس بر خود گرفت. نکته جالب آنکه در توافق میان مسلمانان فاتح شهر و ساکنین آن «مردم ایلیا به دلیل سختی هایی که به خاطر آشتی ناپذیری های اجتماعی، شرار تها و شورشهای یهودیان در طول تاریخ متحمل شده بودند، موافقت نمودند که از سکونت یهودیان در این شهر جلوگیری کنند.»(۱) اینگونه بود که ارتباط یهودیان با این سرزمین که از سال ۱۳۵ میلادی قطع شده بود تا سال ۱۸۰۰ برقرار نشد. بدین ترتیب حاکمیت مسلمانان بر فلسطین تا سال ۱۹۱۷ ادامه یافت و تنها در مدتی محدود که صلیبیون این شهر را بدست گرفتند، از دست مسلمانان خارج شد. جالب آنکه طبق آمارهای موجود، در سال ۱۶۸۸ تعداد یهودیان در این منطقه از ۱۵۰ نفر تجاوز نمی نمود.(۲)
تا این زمان یهودیان، قومی پراکنده و بی خانمان بودند. اگرچه به تدریج در عرصه اقتصادی در اقصی نقاط دنیا و به طور ویژه در غرب به شدت صاحب نفوذ می شدند. اینگونه بود که صهیونیستها در سال ۱۸۹۷ اولین گردهمایی خود را در شهر بال سویس برگزار نمودند و برنامه های جهانی خود را تحت عنوان پورتکل های زعمای صیهون در ۲۴ بند تدوین نمودند.(۳) این همایش را می توان آغاز به کار صهیونیست ها برای فتح فلسطین دانست. خواسته ای که در ذات صهیونیسم نهفته بود. صهیونیسم به جنبشی گفته می شود که خواهان مهاجرت و بازگشت یهودیان به سرزمین و تشکیل دولت یهود را دارا بود. صهیونیسم مانند شوونیسم(ناسیونالیسم افراطی) است که با خوار شمردن ملت ها و نژادهای دیگر و با غلو در برتری خود، در پی دستیابی به قدرت سیاسی است.(۴)
نکته جالب توجه آنکه در آن زمان انگلستان به عنوان قدرتمندترین کشور استعمارگر که افتاب در سرزمین های مستعمره اش غروب نمی کرد، علاقمند شد تا سرزمینی را به صهیونیست ها واگذار کند. اوگاندا در آفریقا، آرژانتین در آمریکای جنوبی و سوریه در خاورمیانه سرزمین هایی بودند که انگلیسی ها به صهیونیست ها پیشنهاد دادند. اما مجلس صهیونیست در سال ۱۹۰۵ قانون بازگشت را به تصویب رساند. بر اساس این قانون کشور یهودی می بایست در سرزمین فلسطین ایجاد می شد.(۵)
چگونگی تشکیل دولت صهیونیستی
پس از کنفرانس بال صهیونیسم در طرحی چند مرحلهای تلاش نمود تا یهودیان را نخست به مهاجر در فلسطین و پس از ان به شهروند فلسطینی تبدیل کند. کشورهای استعماری آن زمان نقطه اتکا صهیونیست ها بودند.(۶) اینگونه بود که صهیونیست ها با همکاری انگلستان که پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی قیمومیت فلسطین را در اختیار گرفته بودند، به کوچ پنهانی گروه های یهودی به این سرزمین اقدام نمودند. به طوری که پس از گذشت بیست سال از اشغال فلسطین به وسیله انگلستان، شمار یهودیان در این سرزمین به ۶۵۰ هزار نفر در سال ۱۳۲۰ شمسی رسید.(۷)
با توجه به همکاری های دولت انگلستان و یهودیان، هزینه هایی که یهودیان در جنگ جهانی اول در جهت منافع استعمار انگلیس خرج نمودند و همچنین تلاش برای گماردن یک عنصر غربی در خاورمیانه توسط جهان غرب، انگلستان تمام تلاش خود را برای اسکان یهودیان در خاورمیانه به کار گمارد. صهیونیست ها در ژوئیه ۱۹۱۷/ مهر ۱۲۹۶ پیش نویس طرحی را تسلیم وزیر امور خارجه انگلستان نمودند که بعدها مبنای اعلامیه بالفور قرار گرفت. «این پیش نویس اعطای خودمختاری داخلی به ملیت یهود در فلسطین، آزادی مهاجرت یهودیان و تاسیس یک شرکت مستعمره سازی ملی یهود را به منظور اسکان مجدد یهودیان و توسعه اقتصادی کشور لازم و ضروری دانسته بود.» بر این اساس بود که لرد آرتور جیمز بالفور وزیر امور خارجه انگلیس در دولت دیوید لوید جورج طی اعلامیه ای که به اعلامیه بالفور شهرت یافته است خطاب به بارون جیمز ادموند دوچیلد ایجاد وطن یهودی را نوید داد: «دولت اعلیحضرت، تاسیس یک موطن ملی برای مردم یهود در فلسطین را به دیده مساعد می نگرد و بهترین تلاش های خود را برای تسهیل وصول به این اهداف به کار می بربد.»(۸) آمریکا و دولت ویلسون نقش زیادی در تایید اعلامیه بالفور داشتند.(۹) اینگونه بود که یهودیان فلسطین با توسل به کمک های خارجی سال ها پیش از جنگ جهانی دوم بخش اعظم صنایع فلسطین را در اختیار خود گرفتند.(۱۰)
اما پس از پایان جنگ جهانی دوم (۱۹۴۷) انگلیسی ها برای موجه نمودن تاسیس اسرائیل، این طرح را به سازمان ملل متحد سپرد. این سازمان نیز پس از دریافت درخواست رسمی دولت انگلیس کمیته ای به نام «کمیته ویژه سازمان ملل متحد درباره فلسطین» تشکیل داد که از یازده عضو برخوردار بود. کشورهای استرالیا، کانادا، چکسلواکی، گواتمالا، هند، ایران، پرو، سوئد، اروگوئه و یوگسلاوی اعضای این کمیته بودند. در آذر ۱۳۲۶ از سوی این کمیته دو پیشنهاد برای حل مسئله فلسطین ارائه شد: کشورهای ایران، هند و یوگسلاوی رای به تاسیس یک حکومت فدرال مرکب ار دو کشور عربی و یهودی به مرکزیت اورشلیم دادند. اما در کنار این طرح که به طرح اقلیت معروف شد، باقی کشورها بر ایجاد دو دولت عربی و یهودی مستقل از یکدیگر و همچنین ایجاد یک رژیم بین المللی برای اداره منطقه حائل(بیت المقدس) تاکید نمودند. آژانس یهود طرح اکثریت را پذیرفت. اما شورای عالی عربی به نمایندگی فلسطینی ها و اعراب، با هر دو طرح مخالفت نمود و کل فلسطین را از آن فلسطینیان و اعراب دانست. سرانجام طرح اکثریت با اندکی تغییر با ۲۳ رای موافق، ۱۳ رای مخالف و ۱۰ رای ممتنع به تصویب رسید.(۱۱) بعدها ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا اعتراف نمود که سازمان ملل و کاخ سفید در پذیرش این طرح تحت فشار شدید صهیونیست ها بودند.(۱۲) رای به تقسیم فلسطین با مواد ۱۰ و ۱۴ منشور سازمان ملل منافات دارد. زیرا طبق این مواد، مجمع عمومی سازمان ملل تنها اختیار توصیه اتخاذ تصمیم را دارد و اختیار اخذ تقسیم را ندارد.(۱۳)
چرایی تشکیل اسرائیل
تنها چند ساعت پس از تشکیل دولت اسرائیل دولت آمریکا و ترومن آن را به رسمیت شناخت. پس از آن نیز شوروی این دولت را به رسمیت شناخت. واقعیت این است که میان غرب و دولت یهود نوعی ارتباط ناگسستنی وجود دارد. «صهیونیسم زاده رشد بورژوازی یهود در اواخر قرن نوزدهم در اروپا و آمریکا بود.»(۱۴) صدور اعلامیه بالفور که در ایجاد رژیم اسرائیل گامی مهم محسوب می شده است، ناشی اشتراک منافع صهیونیست ها و انگلیسی ها بود. انگلیسی ها با ایجاد اسرائیل اهداف متعددی را پایه گذاری می نمودند: حفظ منافع خود در کانال سوئز و مصر، تشکر از صهیونیست ها به خاطر حمایت های مالی و معنوی از بریتانیا در جریان جنگ جهانی اول، کسب حمایت یهودیان روسیه برای عدم پیوستن آن کشور به متحدین در جنگ دوم جهانی و …(۱۵) آمریکایی ها نیز در این زمینه ذی نفع بودند. ایجاد اسرائیل در خاورمیانه از سویی در چارچوب سیاست سد نفوذ در برابر شوروی بود.(۱۶) به طور کلی ایجاد اسرائیل برای کل دنیای غرب سودمند بود. ماکس نورو از صهیونیستهای معروف معتقد بود:«ما فرهنگ اروپایی را … همچنان حفظ خواهیم کرد… ما به این فکر که باید آسیایی شویم می خندیم…»(۱۷)
اسرئیل پایگاه غرب در خاورمیانه است. یک نیروی نظامی سیاسی که به طور ذاتی نیاز مبرم و همه جانبه ای به غرب دارد. این مسئله باعث حفظ روابط میان غرب و یهودیان سرمایه دار می شود. از سویی غرب به سرمایه یهودیان نیاز دارد و یهودیان به غرب برای حفظ بقای اسرائیل. اسرائیل با ایجاد و گسترش تنش و درگیری در خاورمیانه باعث افزایش فروش سلاح های غربی نیز می شود.
جامعه ایران و ایجاد دولت اسرائیل
همزمان با فرایند تشکیل رژیم اشغالگر اسرائیل، آیت الله کاشانی با صدور بیانیه ای از سازمان ملل خواست تا جلوی تشکیل این دولت را بگیرند. در مدت زمان اندکی این مسئله در کانون و نگاه گروههای اسلامی و من جمله فدائیان اسلام قرار گرفت. آیت الله کاشانی علاوه بر صدور بیانیه و دادن آگاهی به مردم، مسلمانان را دعوت به تظاهرات به نفع مردم فلسطین نمود و از مردم خواست که به جمع آوری کمک های مالی برای مردم فلسطین بپردازند. اینگونه بود که در بیست دی ۱۳۲۶ سی هزار نفر از مردم تهران در مسجد امام خمینی جمع شدند، اما دولت پهلوی دوم هراسان از سخنرانی آیت الله کاشانی جلوگیری نمود.(۱۸) لازم به یادآوری است که ایران از جمله دولت هایی بود که در کمیته ویژه فلسطین در سازمان ملل عضو بوده و رای به تشکیل یک حکومت فدرال متشکل از دو دولت یهودی و مسلمان داده بود.
پی نوشت:
- احمد دوست محمدی، ساکنان اولیه و اصلی سرزمین فلسطین، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، پاییز ۱۳۸۲، شماره ۶۱، ص ۷۵
- همان، ص ۷۴ و ۷۶
- همان، ص ۷۹
- مرتضی شیرودی، پروژه اسرائیل، بازخوانی مولفه های سازنده رژیم صهیونیستی، مجله رواق اندیشه، دی ۱۳۸۳، شماره ۳۷، ص ۶
- فلسطین در بستر تاریخ، مجله تربیت، آذر۱۳۷۰، شماره ۶۳، ص ۲۱-۲۲
- محمد امیر شیخ نوری، صهیونیسم، تشکیل دولت اسرائیل، مجله نقد کتاب، پاییز ۱۳۸۳، شماره ۳۲، ص ۱۸۵
- سید حمید روحانی، دولت مصدق، جبهه ملی و رژیم صهیونیستی، مجله پانزده خرداد، تابستان ۱۳۸۶، شماره ۱۲، ص ۵۱
- مرتضی شیرودی، مبانی سیاسی- اجتماعی صهیونیسم، مجله کتاب نقد، پاییز ۱۳۸۳، شماره ۳۲، ص ۳۹-۴۰
- زهرا عبدی، نقش ایالات متحده در فرایند تشکیل کشور اسرائیل، مجله تاریخ پژوهی- بهار و تابستان ۱۳۸۴، شماره ۲۲ و ۲۳، ص ۱۰
- فلسطین در بستر تاریخ، همان، ص ۲۳
- مرتضی شیرودی، پروژه اسرائیل، بازخوانی مولفه های سازنده رژیم صهیونیستی، ص ۳۴-۳۵
- جمشید ثریا، قضاوت تاریخ و تشکیل دولت صهیونیستی، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، خرداد و تیر ۱۳۸۵، شماره ۲۲۵ و ۲۲۶، ص ۱۵۲
- همان، ص ۱۵۳
- محمد امیر شیخ نوری، همان، ص ۱۷۶
- مرتضی شیرودی، مبانی سیاسی- اجتماعی صهیونیسم، ص ۳۸-۳۹
- زهرا عبدی، همان، ص ۲۵
- مرتضی شیرودی، پروژه اسرائیل، بازخوانی مولفه های سازنده رژیم صهیونیستی، ص ۹
- سید جلال الدین مدنی، حکومت جعلی، نگاهی به مبارزات مردم ایران در زمان شکل گیری اسرائیل، زمانه، آبان ۱۳۸۲، شماره ۱۴، ص ۱۹-۲۰