در نشست «چالشهای سبک زندگی اسلامی در دنیای مدرن» تأکید شد: ما به عنوان جامعه اسلامی با ارزشهای جدیدی روبهرو هستیم که در برخی اوقات مخالف فقه، وحی و کتب مقدس است در عین حال اسلام اهتمام زیادی برای خانواده به عنوان سنگ بنای تشکیل جوامع قائل است و اختلالهای موجود در جوامع از خانواده شروع میشود.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نشست «چالشهای سبک زندگی اسلامی در دنیای مدرن» با همکاری اداره کل همکاریهای علمی و دانشگاهی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و رایزنی فرهنگی ایران در تونس با حضور اندیشمندانی از ایران و تونس در بستر «اسکایپ» برگزار شد.
در این برنامه علیاکبر ضیایی، مدیر کل اداره کل همکاریهای علمی و دانشگاهی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و نویسنده و پژوهشگر ایرانی، آیتالله سید منذر الحکیم، استاد حوزه و دانشگاه، نویسنده و رئیس پژوهشکده «الذریه النبویه» قم و بدری المَدانی، کارشناس علوم اسلامی از تونس سخنرانان نشست بودند.
ضیایی در سخنان خود در این نشست به برخی مسائل در جهان معاصر و تحولات فلسفی در طول تاریخ درباره حقوق بشر و حقوق خانواده و چگونگی اجرای ارزشهای اسلامی مطابق با فقه اسلامی و ملزومات عصر حدیث از جوامع اسلامی پرداخت.
تغییر ارزشهای اخلاقی پس از لوتریسم
این پژوهشگر ادامه داد: همان طور که میدانید بشر قبل از قرون وسطی که ادیان ابراهیمی اعم از اسلام، مسیحیت و یهودیت بوده است، به کتب مقدس احترام میگذاشتند و به اصالت کتب مقدس به عنوان اساس کار و عمل و گام برداشتن در زندگی اسلامی نگاه میشده که شامل زندگی خانوادگی و زندگی اسلامی بوده است؛ اما بعد از ظهور لوتر و پدیده لوتریسم میبینیم که ارزشهای اخلاقی و انسانی تغییر کرد. لوتر میگفت انسان میتواند با خدا بدون هیچ واسطهای ارتباط بگیرد یعنی در جهان کاتولیک، واسطه باطل است و هر انسانی اجازه داشت تفسیر خاصی بر اساس دیدگاه خود از کتب مقدس داشته باشد.
وی افزود: بعد از لوتریسم موضوع اصالت بشریت مطرح شد که آنها از آن به اصالت وجود یاد میکنند که البته با مفهوم اصالت وجود در فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه متفاوت است؛ بلکه آن اگزیستانسیالیسم است؛ یعنی اصالت انسان در مقابل اصالت خداوند سبحان به عنوان اساس تشریع قانونگذاری مطابق با وحی الهی است.
ضیایی بیان کرد: پس از ظهور لوتر و پیروان او ما میبینیم که در قرون وسطی تفاسیر متعددی مطابق با آرای شخصی بروز کرد؛ بعد از آن شاهد چهره صنعتی و علمی در غرب بودیم و موضوع حقوق بشر به شکلی برجسته در جهان غرب پدیدار شد و خواستههایی از جهان دینی اعم از اسلام، مسیحیت و یهودیت مطرح گردید که باید حقوق بشر را مطابق با تحولات عصر معاصر و مطابق با معیارهای انسانی و نه بر اساس فقه و قوانین دینی در نظر بگیرند. اینجا بود که کتب مقدس در مواجهه با چالشهایی قوی در عصر جدید قرار گرفت.
وی در ادامه گفت: کما اینکه پدیده اومانیسم بروز پیدا کرد، یعنی اصالت انسان در برابر اصالت وحی و اصالت کتب مقدس و اصالت فقه و قوانین دینی و پدیده مدرنیزه در همه چیز نمودار گشت، آن هم با انسانیسازی جهان یعنی همه چیز را تحت ارزشهای انسانی قرار دهیم، مثل اینکه میگوییم اسلامی کردن علوم، آنجا میگفتند انسانی کردن علوم یا انسانی کردن حقوق یعنی حقوق الهی را مثل حقوق انسانی در سازمان حقوقی جهانی قرار دهند.
چالشهای پیش روی زندگی دینی جدی است
این پژوهشگر در ادامه بیان کرد با توجه به آنچه گفته شد، متوجه میشویم که چالشهای پیش روی زندگی دینی جدی است، ما به عنوان جامعه اسلامی و خانوادههای اسلامی با ارزشهای جدیدی روبهرو هستیم.
وی افزود: ما که در جامعه اسلامی زندگی میکنیم، میتوانیم هر آنچه را که از فقه میخواهیم در خانواده و حیات دینی و اسلامی خود اجرایی کنیم؛ اما چیزی که کشورهای غربی یا کشورهای با اکثریت مسیحی یا سازمان ملل میخواهند این است که ما حقوق بشر را اجرا کنیم و آنچه شریعت ما به عنوان حقوق و قانون تعیین کرده است، فراموش کنیم؛ بنابراین دانشمندان و متخصصان در زمینه زندگی اجتماعی در جامعه اسلامی وظیفه دارند که نقش اسلام را در اعطای حقوق بشر برجسته کنند.
در ادامه این نشست، آیتالله منذر الحکیم، استاد حوزه و دانشگاه، نویسنده و رئیس پژوهشکده «الذریه النبویه» قم در خصوص چالشهای حیات اسلامی در جوامع اسلامی و غربی گفت: مهمترین چالش در جهان امروز ما غفلت یا به فراموشی سپردن عمدی و حذف مهمترین رکن وجود در حیات اسلامی، خداوند متعال، خالق هستی و خالق انسان و مربی انسان و مسلط بر انسان است که همه چیز از او شروع و به او ختم میشود و او بر همه چیز تواناست.
وی افزود: قرآن کریم به این چالش اشاره میکند، جایی که خداوند متعال میفرماید: «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»(و مانند آنان نباشید که به کلی خدا را فراموش کردند، خدا هم حظّ روحانی و بهره ابدی نفوس آنها را از یادشان برد، آنان به حقیقت بدکاران عالمند.)
این استاد دانشگاه تصریح کرد: وقتی که انسان، خداوند خالق و مدبر و مدیر جهان هستی و قانونگذار حیات بشری را فراموش میکند، کسی که به کمال انسان اهتمام میورزد، زیرا بخشنده و مهربان است، زیرا رئوف و عطوف و کریم است، زیرا علیم، قدیر و حکیم است؛ اما انسانها آن را به حاشیه کشانده و از آن غافلند. همین مسئله به فراموشی سپردن خداوند از سوی انسان منجر به مسخ انسان میشود. در واقع، هویت انسان با ارتباط او با خداوند متعال قوام پیدا میکند.
وی افزود: انسان فقط حیوان ناطق نیست. انسان اگر هم حیوان باشد، حیوانی است که در فطرت خود میل به معبود دارد، یعنی فرق انسان و حیوان در توجه انسان به سمت خداست؛ زیرا انسان در هر حالی به معبودی نیاز دارد. این معبود میتواند همان رب و پروردگار جهان یا چیزی دیگری باشد.
رئیس پژوهشکده «الذریه النبویه» قم ادامه داد: قرآن کریم به این قضیه اشاره میکند جایی که خداوند میفرماید: «أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِ غِشَاوَهً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ ۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ: ای رسول ما، آیا مینگری آن را که هوای نفسش را خدای خود قرار داده و خدا او را دانسته و پس از اتمام حجت گمراه ساخته و مهر قهر بر گوش و دل او نهاده و بر چشم وی پرده ظلمت کشیده؟ پس او را بعد از خدا دیگر که هدایت خواهد کرد؟ آیا متذکر این معنی نمیشوید؟»(آیه ۲۳ سوره جاثیه)
آیت الله الحکیم گفت: کسی که از الوهیت پروردگار خارج شده و خود را به زندان کوچک دنیا و ماده بیندازد و از خدا دور شودو اصلاً با خدا ارتباطی نداشته باشد، این انسان تنزل پیدا میکند. از جایگاه رفیع کمال مطلق به جایی میرسد که افق محدودی پیش روی خود میبیند و در واقع این مسخ شدن انسان است و به بنبستهای بزرگی ورود پیدا میکند و در واقع موجب قتل نفس خود شده است. این حال انسانی است که خداوند را فراموش کرده و این واقعیت اومانیسم است. اصالت انسان نامش اصالت انسان است و در واقع آن مسخ انسان است، یعنی انسان از دایره ارتباط با معبود خارج میشود، وارد ظلمات میشود، خود را در زندانی محدود اسیر میکند زیرا عالم ماده عالم محدود و تنگناست.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: خداوند در قرآن کریم میفرماید «مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ ۖ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ ۖ لَا یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلَىٰ شَیْءٍ ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِید»(مثل اعمال کسانی که به خدا کافر شدند به خاکستری میماند که در روز تند باد شدید همه به باد فنا رود، که از همه کوشش خود هیچ نتیجه نبرند. این همان ضلالت و حسرت دور از طریق نجات است).(آیه ۱۸ سوره ابراهیم)
وی افزود: خداوند در جای دیگر میفرماید «وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ کَسَرَابٍ بِقِیعَهٍ یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّى إِذَا جَاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِندَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ»(کسانی که کافر شدند، اعمالشان همچون سرابی است در یک کویر که انسان تشنه از دور آن را آب میپندارد، اما هنگامی که به سراغ آن میآید چیزی نمییابد، و خدا را نزد آن مییابد که حساب او را بهطور کامل میدهد.)(آیه ۳۹ سوره نور)
آیت الله الحکیم گفت: این مهمترین چالش برای بشریت و جهان بشری است که تحت عنوان دموکراسی و آزادی و حیات آزاد مطرح میشود؛ اما بحران بزرگی است و انسان را به زندان ماده سوق میدهد و انسان در واقع به ظلماتی یکی پس از دیگری وارد میشود و این آزادی دروغین و تقلبی و نه آزادی واقعی است.
رئیس پژوهشکده «الذریه النبویه» قم افزود: برای مثال یک خواهر مؤمن در جامعه اسلامی خود را ملزم به داشتن حجاب میکند؛ اما کشورهایی که ادعای دموکراسی میکنند به همین اندازه به عقیده افراد احترام نمیگذارند و از این طریق حقوق بشر پایمال میشود؛ بنابراین انسان چگونه میتواند در چنین فضاهایی که فقط ادعای دموکراسی میکنند و دموکراسی آنها دروغین است خط مشی اسلامی را در حیات خود در پیش بگیرد.
آیت الله الحکیم افزود: من در اینجا چهار سؤال را مطرح میکنم تا در بحث عمیقتر شویم. ما میگوییم خط مشی اسلامی چیست؟. چرا باید به این خط مشی حیات اسلامی پایبند باشیم؟. چالشها و مسائل روبهروی کسی که میخواهد به خط مشی حیات اسلامی پایبند باشد چیست؟ و اصلا چه عللی وجود داشته که ما با این چالشها روبهرو شدهایم؟ اصلا چرا بشر امروز از خدا دور شده است، چرا دین به حاشیه رانده شده است؟ چرا با وجود همه پیشرفتهای خیره کننده علمی و صنعتی در جهان، انسانیت انسانها در توحید و ارتباط با خدا افول کرده است.
وی افزود: خداوند میفرماید «وَلَو أَنَّ أَهلَ القُرىٰ آمَنوا وَاتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالأَرضِ وَلٰکِن کَذَّبوا فَأَخَذناهُم بِما کانوا یَکسِبونَ»(و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم؛ ولی (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.)( آیه ۹۶ سوره اعراف)
آیت الله الحکیم با طرح این سؤال که اصلاً چرا انسانها به این سطح رسیدند، گفت: قرآن جوابهای مختلفی میدهد و میگوید: «کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَى»(حقا که انسان سرکشى مىکند) «أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى»(همین که خود را بىنیاز پندارد)
وی افزود: یا در جای دیگر خداوند متعال میفرماید: «کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها. إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها. فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ناقَهَ اللَّهِ وَ سُقْیاها. فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها. وَ لا یَخافُ عُقْباها» که اشاره به طغیانگری قوم ثمود دارد که معجزه پیامبرشان را از بین بردند و به عذاب الهی دچار شدند.
آیت الله الحکیم افزود: در جای دیگر خداوند میفرماید «الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلَادِ». همان اقوامی که در شهرها طغیان کردند. «فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسَادَ» پس فساد فراوان در آنها ببار آوردند.
این استاد دانشگاه گفت: «فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ» (تا آنکه پروردگارت بر سر آنان تازیانه عذاب را فرونواخت «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ» (زیرا پروردگار تو سخت در کمین است)
الحکیم افزود: بنابراین چگونه از این بحرانها خارج میشویم. در شرایطی که عوامل این بحرانها مادی و برخی ارادی و برخی خارج از اراده افراد و برخی عوامل اجتماعی است، برخی عوامل قابل تغییر و برخی غیر قابل تغییر است. در جواب باید گفت که در قرآن کریم آمده است که مهمترین راه برای تغییر، اراده تغییر داشتن است و در این خصوص خداوند میفرماید: «لایغیر الله ما بقوم حتی یغیرو مابانفسهم» و این سبک اسلامی است که قرآن کریم معرفی میکند. خداوند کریم در آیه ۶۱ سوره یس میفرماید: «وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ» و اینکه مرا بپرستید این است راه راست.
این اندیشمند عراقی گفت: اسلامی شدن حیات انسان به گفته خداوند در عبادت است. اسلام عبادت را به شکل واقعی آن ترسیم کرد. شاید یک انسان همه عمرش را در عبادت باشد؛ اما عبادت فقط در نماز و روزه نیست. عبادت در با خدا بودن است. عبادت در، برای خدا کار کردن است.
وی به روایتی هم از امام صادق(ع) اشاره کرد که میفرماید: «مَن تَعَلَّمَ للّهِِ وعَمِلَ للّهِِ وعَلَّمَ للّهِِ دُعِیَ فی مَلَکوتِ السَّماواتِ عَظیما، فقیلَ: تَعَلَّمَ للّهِِ، وعَمِلَ للّهِِ، وعَلَّمَ للّهِِ! هر که براى خدا علم بیاموزد و براى خدا [به آن] عمل کند و براى خدا به دیگران آموزش دهد، در ملکوت آسمانها از او به بزرگى یاد شود و گفته شود: براى خدا آموخت، براى خدا عمل کرد و براى خدا آموزش داد!»
و در جای دیگر خداوند میفرماید: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»؛ جن و انس را جز برای پرستش نیافریدم.»
آیتالله الحکیم گفت: بنابراین تکلیف ما و وظیفه بزرگ ما این است که خدا را عبادت کنیم و این سبک درست زندگی اسلامی است که همه توان و ظرفیت خود را در دنیا برای راه خدا در پیش بگیریم: «فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ: تا آن گاه که از جانب من راهنمایی برای شما آید، آنان که پیروی او کنند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهند شد». بنابراین کسانی که از خدا و پیامبر پیروی کنند دو چیز از آنها دور میشود؛ ترس و نگرانی و این راه خوشبختی انسان است.
مهمترین راهبردها برای تقویت سبک زندگی اسلامی
آیت الله الحکیم در ادامه در پاسخ به سؤالی درباره اینکه در کدام یک از سورههای قرآن به سبک زندگی اسلامی مسلمان به وضوح پرداخته شده است، گفت: برخی سورههای قرآن به انواع رفتارها و عقاید پرداخته است که اگر انسان به آن پایبند باشد سبک زندگی انسان، اسلامی میشود.
او تصریح کرد: در سورههای لقمان، حجرات، النساء، مائده بقره، فرقان به صورت ویژه در خصوص سبک زندگی اسلامی و به خصوص زندگی خانوادگی پرداخته شده است.
الحکیم درباره مهمترین راهبردها برای تقویت سبک زندگی اسلامی و به خصوص بین جوانان گفت: اسلام به معنای تسلیم در برابر خدا و عبودیت پروردگار است و در این صورت انسان از همه محدودیتهایی که او را در زندان مادیات به غل و زنجیر میکند، رهایی مییابد.
این استاد دانشگاه به روایتهایی از امام علی(ع) اشاره کرد که میفرماید: «إِلَهِی کَفَى لِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی: خداى من مرا همین عزت بس که بنده تو باشم و همین سربلندىام بس که تو پروردگار من باشى» و در جای دیگر امام علی(ع) میفرماید «أَنْتَ کَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کَمَا تُحِبُّ: تو آنچنانی که دوست دارم، مرا هم چنان کن که دوست دارى.»
وی افزود: گناهها چیزی است که انسانیت انسان را به طور یک مرتبه یا به تدریج از بین میبرد. و از همین رو خداوند میگوید اینها حدود خداوند است و در قرآن کریم میفرماید: «وَمَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ: و هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده است.»
الحکیم تأکید کرد: انسان اگر این بصیرت را داشته باشد نصف راه را رفته است و در نیم دیگر باید بهگونهای عمل کند که حتی اگر شرایط محیط پایبندی به احکام اسلام را دشوار کند، ثابت قدم باشد.
وی افزود: اسلام دینی است که همه موانع، شرایط و بحرانها را ملاحظه میکند و برای آن قواعدی قرار میدهد و میگوید که در پیاده کردن دین، حرج و سختی نیست و از همین رو اسلام دین حیات است، زیرا میتوان آن را در همه شرایط تطبیق داد. اگر کسی نمیتواند بایستد و نماز بخواند، بر او حرجی نیست. او میتواند بنشیند و نماز بخواند. اگر نمی تواند بنشیند، میتواند حتی با اشاره نماز بخواند؛ اما در هیچ حالتی نماز از انسان ساقط نمیشود حتی اگر در شرایط سخت و دشوار گرفتار آمده باشد و همین مسائل درباره دیگر احکام اعم از زکات، امر به معروف و نهی از منکر صدق میکند. همه اینها شروطی دارد که میتوان آن را با زندگی در همه شرایط تطبیق داد.
به گزارش ایکنا، در ادامه این نشست، «بدری المدانی» کارشناس علوم اسلامی از کشور تونس طی سخنانی به ویژگیهای زندگی خانوادگی و اجتماعی اسلامی و همچنین چالشهای پیش روی آن اشاره کرد.
او درباره ویژگیهای زندگی خانوادگی و اجتماعی در قرآن و سنت و آیات و روایات گفت: خانواده پایه و اساسِ جامعه و آغوشی است که بزرگان و صالحان در آن تربیت میشوند، بنابراین هدف اسلام از تشکیل خانواده، دستیابی به اهداف بزرگی است که همه ابعاد جامعه اسلامی را در بر میگیرد و تأثیر عمیقی بر زندگی مسلمانان و موجودیت امت مسلمان دارد.
این پژوهشگر اهداف تشکیل خانواده را برشمرد و گفت: ازدواج و تشکیل خانواده به انسجام جامعه و تحکیم برادری بین اعضا، گروهها و مردمان آن منجر میشود. خداوند هم در قرآن کریم میفرماید: «وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَکَانَ رَبُّکَ قَدِیرًا»(آیه ۵۴ سوره فرقان)
وی افزود: اسلام همچنین تشکیل خانواده را ابزاری مؤثر برای حفاظت از اعضای آن از پیر و جوان و زن و مرد از فساد و همچنین برای صیانت از جامعه در برابر هرج و مرج قرار داده است؛ بنابراین تحقق این هدف از طریق تشکیل خانواده ممکن است، زیرا در غیر این صورت احتمال انحراف از مسیر فضیلت و طهارت و آسیب روحی و روانی وجود دارد و همچنین با گسترش فسق و شرارت به جامعه نیز آسیب وارد میشود.
المدانی سومین هدف از تشکیل خانواده را تهذیب روح و رشد فضایلی دانست که منجر به زندگی مبتنی بر شفقت و نوعدوستی میشود و گفت: خانواده جایی است که اعضای آن با به دوش گرفتن مسئولیتها در انجام وظایف همکاری میکنند.
وی با اشاره به نقش خانواده در تولید نسل برای حفظ نسل انسان و سپس مسئولیت آن در تربیت و راهنمایی آنها و شکلگیری شخصیت انسانها گفت: هر انحرافی که فرزندان خانواده را تحت تأثیر قرار دهد، منشأ آن در وهله نخست خانواده و پدر و مادر هستند.
المدانی افزود: بنابراین خانواده نخستین جایی است که فرزندان صالح در آنجا رشد میکنند و تنها مجال برای ایجاد عواطف مربوط به دوستی خدا و پیامبر و مسلمانان است تا افراد مفید و مؤثری تحویل جامعه داده شود.
این استاد تونسی تصریح کرد: اگرچه ما با رجوع به کتاب خدا و سنت تأکید میکنیم که اصطلاح خانواده در قرآن کریم نیامده است و در حدیث پیامبر(ص) هم فقط در یکجا آمده است که دال بر جمعی از مردان است؛ اما برخی اصطلاحات قرآنی نظیر اصطلاح «اهل» و «آل» که دال بر جماعت مردان و عشیره آنهاست به معنای معاصر آن نزدیک است. بنابراین نمیتوان بر اساس تکرار اصطلاحات در خصوص اهتمام قرآن به خانواده یا عدم اهتمام آن استنباط کرد، بلکه میزان توجه قرآن به خانواده اهمیت دارد؛ زیرا در قرآن به تفصیل به مسائل ارزشی و ارشادی مربوط به اعضای خانواده پرداخته شده از بیان حقوق اعضای خانوده تا وظایف و ارزشها و اهدافی که باید دنبال کنند.
المدانی گفت: از زمان طلوع خورشید اسلام، آموزههای اسلامی برای سعادت خانواده در دنیا و آخرت ارائه شده است که با اصلاح وضعیت زنان و اعطای حقوق آنها آغاز میشود که در دوران جاهلیت از بین رفته بود. اسلام همچنین برای پدر و مادر مسئولیت بزرگ تربیت فرزندان را قرار داده است.
وی در ادامه به حدیثی از پیامبر اکرم(ص) اشاره کرد که میفرماید: «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ»(هر کدام از شما مسئول هستید و درباره افرادی که به سخن شما گوش میدهند بازخواست خواهید شد)؛ بنابراین هر مردی که سرپرست یک خانواده است و هر زنی که یک همسر و مادر است، همگی مسئول هستند.
او در ادامه به اهتمام قرآن کریم به اصل تقدیر و احترام برای پدران و مادران و اطاعت از امرشان اشاره کرد و گفت که خداوند متعال میفرماید: «وَقَضَى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا» و درباره قطع صله رحم هم به شدت نهی کرده است و میفرماید: «فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَکُم».
المدانی به موضوع تشویق قرآن به ازدواج و تشکیل خانواده نیز اشاره کرد و گفت که خداوند میفرماید: «یا مَعشر الشباب، مَن استطاع منکم الباءهَ، فلیتزوَّج، ومَن لم یستطع، فعلیه بالصَّوم؛ فإنه له وجاء»
او در ادامه با اشاره به تفاوت موجود میان نظام خانواده در اسلام با نظام خانواده در نزد غربیها، گفت: نظام خانواده در غرب مبتنی بر رهایی کامل و مطلق از تمامی تکالیف است و در اثر مشکلات و آفات موجود این نظام تقریباً از بین رفته است.
این پژوهشگر به گزارش مجله تایمز در ۲/۶/۱۹۹۵ میلادی اشاره کرد که در آن آمار دقیق و وحشتناکی از گسترش جنایت در آمریکا ارائه شده و آمده است که در آمریکا هر ۲۱ دقیقه یک قتل اتفاق میافتد. از این تعداد ۱۰ درصد در داخل خانواده رخ میدهد. عدم تمایل به ازدواج در آمریکا به ۸۵ درصد و میزان طلاق به بیش از ۵۰ درصد رسیده است، همچنین ۴۱ درصد از فرزندان در بریتانیا خارج از ازدواج متولد میشوند.
بر اساس این پژوهش آمریکایی، خشونت علیه کودکان در آمریکا نیز افزایش یافته است. ۲۷ درصد از کسانی که کشته میشوند، کودکان زیر ۱۰ سال هستند، میزان اعتیاد به مواد مخدر حتی در سنین زیر ۱۸ سال افزایش یافته است، زیرا ۴۷ درصد در آخرین ماه دبیرستان در سال ۲۰۰۳ در آمریکا از الکل استفاده کردهاند.
این پژوهشگر تأکید کرد: در تمام کشورهای بزرگ تنها زندگی کردن سالمندان روند رو به رشدی داشته است. به عنوان مثال، ۷۰ درصد از زنان بالای ۸۵ سال در بریتانیا به تنهایی زندگی میکنند که این نرخ بالاتر از مردان است و نسبت خانوادههای بدون فرزند و همجنسگرایی در بین غربیها بالا رفته است.
ویژگیهای نظام اجتماعی اسلامی
ایشان در ادامه ویژگیهای نظام اجتماعی اسلامی را برشمرد و نخستین آن را الهی بودن نظام اجتماعی در اسلام با همه اجزای آن دانست و گفت که خداوند متعال برای انسان همه جوانب خیر را وضع کرده چرا که او داناتر و حکیمتر است و از همین روست که میفرماید: « الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلَامَ دِینًا»
وی افزود: در الوهیت نظام اجتماعی در اسلام، طمأنینه از جهات متعدد آن حاصل میشود، آرامش ناشی از توکل به خدا و بینیازی از او از هر چیز دیگر و طمأنینه هم برخاسته از حق است و اینکه آن نظام بیهیچ شکی بر مبنای حقیقت آشکار است.
المدانی دومین ویژگی نظامی اجتماعی را عبادی بودن آن خواند و اینکه در این نظام کارهای خیر برای پاسخ به امر الهی انجام میشود. اسلام، عبادت را صرف انجام مناسک نمیداند؛ اما تمام زندگی تابع قانون خداست.
این پژوهشگر سومین ویژگی نظام اجتماعی اسلامی را در توازن دانست و گفت: در این نظام حقوق مرد با حقوق زن متوازن است و حقوق فرد و جامعه همین طور، از همین روست که خداوند متعال میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» المدانی در این خصوص گفت: در اسلام نیازهای عاطفی و روانی انسان و تمایلات جسمی و روحی او متعادل است، به طوری که یک طرف بر طرف دیگر مسلط نمیشود.
او چهارمین ویژگی نظام اجتماعی در اسلام را تکامل دانست و گفت: این نظام بر مبنای تکامل بین افراد است، یعنی زن و مرد هر کدام رسالت مشخصی دارند و یکدیگر را کامل میکنند و همه مردم هم زندگی کامل بر اساس تکامل و نه کشمکش و درگیری دارند. فرد مسلمان هر آنچه را برای خود دوست دارد برای برادرش هم دوست دارد. آنها گویی اعضای یک پیکرند که یکدیگر را کامل میکنند همان گونه که خداوند متعال می فرماید: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ.
المدانی پنجمین ویژگی نظام اجتماعی در اسلام را جامع بودن آن دانست و گفت: یعنی نظام اسلامی، جامع مصالح مسلمین است؛ مسلمان از وقتی که در شکم مادرش است تا زمان مرگش و بعد از مرگش حقوق او محفوظ است.
نویسنده در ادامه به موضوع شناخت اهداف تشکیل نظام اجتماعی اسلامی پرداخت و گفت: تحقق این اهداف از اهمیت بالایی برخوردار است و در پیشگیری، ایجاد ابتکار عمل و مراقبت از همه منافع، اهمیت زیادی دارد یعنی از تمام خطراتی که ممکن است متوجه جامعه شود، پیشگیری میکند در جهت اهدافی که مد نظر اسلام است، ابتکار عمل ارائه میدهد و از خصوصیات منافعی که در نظر گرفته است، صیانت میکند.
او شش مورد از منافع تشکیل نظام اجتماعی را ایجاد آرامش، ایجاد دوستی، رحمت و مهرمانی، دستیابی به حقوق، همبستگی اجتماعی و تقویت روابط میان اعضای جامعه اسلامی، آشنایی بین مردم و قبایل، ایجاد پل ارتباطی سودمند و همکاری در راه خیر حتی با مخالفان دین دانست.
المدانی هفتمین منفعت تشکیل نظام اجتماعی را در حفظ پنج ضرورت اصلی دانست و گفت: هدف نظام اجتماعی در اسلام حفظ ضروریاتی است که زندگی بر آن استوار است که عبارتند از نخست دینی که به وسیله آن رابطه انسان با پروردگارش درست میشود و هدف از وجود انسان محقق میشود، دوم عقل که اساس تکلیف است و وجه تمایز و افتخار، سوم نفس، و در آن استمرار حیات برای هدف بزرگی است که خداوند متعال خواسته است، چهارم حفظ ناموس و نسل که راه تولید نسل، عفت و پاکی اصل است و پنجم پول که اساس زندگی و ابزار کمک به انجام واجبات است.
راه رهایی از مسائل و انحرافات اجتماعی
این نویسنده تونسی در بخش دیگری از سخنانش در خصوص سبک زندگی اسلامی به راه رهایی از مسائل و انحرافات اجتماعی پرداخت و نوشت: دیگر بر کسی پوشیده نیست که جوامع مسلمان در حال حاضر تا چه اندازه از مشکلات اجتماعی جدی رنج میبرند که آنها را در مقابل تمدن غرب که پیشرفتهای علمی و اقتصادی زیادی داشته است، شرمنده کرده است، در حالی که این تمدن غربی از عدم تعادل اجتماعی رنج میبرد که پیشرفتش به هیچ بهایی نمیارزد.
وی افزود: دلیل آنچه در غرب و در جوامع اسلامی ما میگذرد، این است که این رویداد در غرب ناشی از نقص در نظام ارزشهاست. یعنی نتیجه طبیعی و منطقی اعتقادات غرب است که آن را پیاده میکند؛ اما در جوامع اسلامی به عواملی خارجی بازمیگردد. یعنی در اساس نتیجه متأثر شدن از غرب است که میتوان با آن مقابله کرد و با همکاری و مجاهدت از شدت و بازتابهای آن کاست تا ارزشها و اصول خودمان را فعال کرد و به پایبندی به اسلام دعوت نمود.
المدانی با تأکید بر اینکه اسلام سرچشمه فرهنگ مردم و معیار رفتار آنهاست، گفت: اسلام اهتمام زیادی به خانواده به عنوان سنگ بنای تشکیل جامعه قائل است و اختلالهای موجود در جامعه از خانواده شروع میشود؛ بنابراین رابطه میان اعضای خانواده رابطه مقدسی است و هر تلاشی برای از بین بردن آن جرم است، زیرا آوارگی فرزندان یک خانواده و ایجاد کینه و خصومت میان اعضای جامعه را به همراه دارد.
وی افزود: اسلام به خانواده توجه زیادی دارد و نظام حکیمانهای را مبتنی بر اصول قوی برای آن وضع کرده و دستورات و توصیههای لازم را ارائه کرده است که اگر امت به آن عمل کند در مسیر درست قرار میگیرد و اگر بنیه یک اجتماع سالم باشد میتواند خصومت و تجاوزگریهای بیگانگان را هم دفع کند و از همین رو اگر امت به دین خود و پایبندی به اصول و ارزشهای خود بازگردد، امیدها برای بازگشت آن به دوره متمدنانه سابق خود هم زنده میشود.
او در ادامه دعوت اسلام به ازدواج و همچنین توصیههای آن در خصوص روابط میان زوجین و دعوت به رفع نیازهای غریزی از طرق شرعی و توبه و استغفار به درگاه الهی را در پیشگیری از انحرافات در جامعه اسلامی مهم برشمرد و گفت: این مسائل اخلاقی که دین به آن دعوت کرده است، میتواند جامعه اسلامی را از انحرافاتی که امروز جامعه غربی را در اوج مدنیت و شکوفایی اقتصادی گرفتار کرده است، نظیر زنا، همجنسگرایی، شرب خمر و انحرافهای عقیدتی مثل ارتداد مصون بدارد.
او در پایان بر لزوم حمایت کشورها و حکومتها از خانواده به عنوان یک نهاد تربیتی تأکید کرد و گفت: خانواده نقش زیادی در ایجاد امنیت و ثبات در جامعه دارد و از همین رو از تصمیمسازان حوزه تعلیم و تربیت و گفتمان دینی خواسته میشود مفاد و محتواهایی را در خصوص فرهنگ خانواده و مسئولیتهای آن به تصویب رسانند و مسئولان ذیربط برنامههای آموزشی ویژهای را برای آگاهیبخشی به پدران و نقش آنها در ایجاد همبستگی بین اعضای خانواده ترتیب دهند و همچنین برنامههایی در خصوص نحوه استفاده درست از ابزارهای ارتباطی جهان امروز وضع شود.
المدانی همچنین از علمای دینی هم خواست در کنار مجاهدتهای خود در زمینه فقه و حقوق به مباحث اخلاق اسلامی اهتمام بیشتری ورزیده تا محصول این تلاش، رکن و مبنای برنامهریزیها و آموزهها برای نسلهای آینده باشد.