ویرایش نخست کتاب تاریخ اسلام کمبریج The Cambrige history of Islam در سال ۱۹۷۰ م. در دو جلد با ویراستاری سه خاورشناس پرآوازه یعنی پیتر هولت Peter Hot، آن لمبتون Ann Lambton و برنارد لوئیس Bernard Lewis منتشر شد. ترجمه فارسی این کتاب هم در سال ۱۳۷۷ ش. با قلم مرحوم احمد آرام از سوی انتشارات امیرکبیر در دسترس قرار گرفته است. ویرایش جدید این کتاب با عنوان The New Cambridge History of Islam در سال ۲۰۱۰ م. منتشر شده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، ویرایش نخست کتاب تاریخ اسلام کمبریج The Cambrige history of Islam در سال ۱۹۷۰ م. در دو جلد با ویراستاری سه خاورشناس پرآوازه یعنی پیتر هولت Peter Hot، آن لمبتون Ann Lambton و برنارد لوئیس Bernard Lewis منتشر شد. ترجمه فارسی این کتاب هم در سال ۱۳۷۷ ش. با قلم مرحوم احمد آرام از سوی انتشارات امیرکبیر در دسترس قرار گرفته است. ویرایش جدید این کتاب با عنوان The New Cambridge History of Islam در سال ۲۰۱۰ م. منتشر شده است. سرویراستاری این مجموعه شش جلدی که جمعا ۴۷۷۴ صفحه دارد، بر عهده مایکل کوک Michael Cook و ویراستاری هر یک از مجلدات به ترتیب بر عهده این افراد بوده است:
جلد اول: شکلگیری جهان اسلام، ویراستار: چیس، اف. رابینسون Chase F. Robinson (823 صفحه)
جلد دوم: غرب جهان اسلام از قرن یازدهم تا هجدهم میلادی، ویراستار: ماریبل فییرو Maribel Fierro (842 صفحه)
جلد سوم: شرق جهان اسلام از قرن یازدهم تا هجدهم میلادی، ویراستار: دیوید مورگان David Morgan و آنتونی رید Anthony Reid (707 صفحه)
جلد چهارم: فرهنگها و جوامع اسلامی تا پایان قرن هجدهم میلادی، ویراستار: روبرت اروین Robert Irwin (858 صفحه)
جلد پنجم: جهان اسلامی در عصر چیرگی غرب، ویراستار: فرانسیس رابینسون Francis Robinson (805 صفحه)
جلد ششم: مسلمانان و مدرنیته: فرهنگ و جامعه اسلامی از ۱۸۰۰ م. بدین سو، ویراستار: روبرت و. هفنر Robert w. Hwfner (739 صفحه)
نسخه الکترونیک این مجموعه، در قالب پی دی اف به آسانی و رایگان در دانشگاه کمبریح در دسترس است.
ویژگیهای عمومی آثار تاریخی مستشرقان
ویژگیهای عمومی نگاشتههای مستشرقان در موضوعات تاریخی، صرفنظر از تأملاتی که از نظر رویکردها و پیشفرضها و مبانی در باره آنها مطرح است، به گونهای است که بیشتر آثار آنها را شایسته اعتناء میکند. ویژگیهایی همجون گستره منابع، چگونگی بهره گرفتن از منابع، فراوانی ارجاعات، بهرهمندی فراوان از پژوهشهای نو، پشتگرم بودن به کار جمعی به ویژه با ترکیب استادان پیشکسوت و پژوهشگران جوان، روش پردازش دادهها، چگونگی تنظیم و ارائه یافتهها، داشتن نقشههای مناسب، داشتن انواع نمایههای سودمند، و همراه بودن با یک کتابشناسی بسیار ارزشمند و تخصصی و روزآمد.
دو ویژگی تاریخ اسلام جدید کمبریج
تاریخ اسلام جدید کمبریج، ضمن برخورداری از ویژگیهای عمومی که بدان اشاره شد، دو ویژگی دیگر دارد که به آن امتیاز بخشیده است:
همه جانبهنگری ـ این مجموعه هم از نظر مکان و هم از نظر زمان و هم از نظر موضوعات از یک جامعیت نسبی برخوردار است. از نظر قلمرو جغرافیایی، همه سرزمینهای شرقی و غربی جهان اسلام در این شش جلد مورد توجه قرار گرفته است و فهرست مطالب جلدهای اول و دوم و پنجم مجموعه شاهد این مدعاست. از نظر زمانی نیز جهان اسلام از پیدایش اسلام تا دوران معاصر مد نظر قرار گرفته است و این گستره زمانی به آسانی از مطالعه عناوین شش جلد که ذکر آن رفت، به دست میآید.
این همهجانبهنگری در موضوعات مورد بررسی هم به چشم میآید. به عنوان مثال در جلد چهارم این مجموعه که چهار بخش دارد، موضوعات متنوعی مورد بررسی قرار گرفته است که پارهای از آنها چنین است: تصوف، تنوع فهمها از اسلام، تغییر دین و اهل ذمه، مشروعیت و سازمانهای سیاسی، شهر و عشائر، زندگی روستایی، سازکارهای بازرگانی، زنان و جنسیت، متون و منابع عربی و فارسی و ترکی و اردو، تاریخنگاری، متون و منابع شرححالنگاری، روایتهای مسلمانان از دار الحرب، آموزش، فلسفه، دانشهای رایج نزد مسلمانان، علوم غیبی، دانش پزشکی، فرهنگ شفاهی، هنر و معماری، موسیقی و آشپزی. همچنین در جلد ششم این مجموعه موضوعاتی متنوع مورد توجه قرار گرفته است، مانند: مهاجرت، ارتباطات، پیکربندیهای تازه مسلمانان در دو قرن اخیر، ریشههای حرکتهای اصلاحی، تجدید حیات مسلمانان، مسلمانان در غرب، گرایشهای نو در فقه و کلام اسلامی، مقایسه ساختار حکومت ایران و عربستان، حقوق شهروندی و حقوق بشر، تازه مسلمانان، سنتهای علمی و تفسیری جدید، اندیشه سیاسی اسلامی، زن و خانواده و قانون، قوانین مربوط احوالات شخصیه، فرهنگ و سیاست در ایران پس از انقلاب، آموزش در دوران مدرن، شهرهای اسلامی در دوران معاصر، نشر و مطبوعات، هنر مدرن، سینما و تلویزیون و رسانههای الکترونیک.
گشودن افقهای نو ـ ویژگی دوم این مجموعه را میتوان گشودن افقهایی نو در برابر خوانندگان شرقی آن شمرد. به عنوان مثال اگر سری به بخش “رویکردهای نو به تاریخ صدر اسلام در دوران مدرن” Modern approaches to early Islamic history در صفحات صص ۶۲۵ تا ۶۴۷ جلد اول این مجموعه که فِرِد دونر Fred m. donner استاد تاریخ شرق نزدیک در دانشگاه شیکاگو (متولد ۱۹۴۵ م.) آن را نوشته، بیاندازیم، میبینیم که وی در این بخش از ویژگیهایی همچون تقلیلگرایی Reductionism (تقلیل دادن اسلام و قرآن به یک نسخه تغییر شکلیافته تورات و انجیل) و عرفیسازی (سکولاریزاسیون) Secularising perspective (نادیده انگاشتن نقش مذهب و انگیزه مذهبی در حرکات اجتماعی) و تبدیل نگاه عمومی و یکپارچه به جهان اسلام به نگاههای تخصصی و از هم گسسته به عنوان برخی از ویژگیهای پژوهشهای معطوف به تاریخ اسلام مستشرقان در قرنهای نوزدهم و بیستم یاد کرده است.
توجه کردن به این ویژگیها، هم از این نظر که یک مستشرق به این ابعاد از رویکردهای نو در مطالعات تاریخ اسلام در دوران مدرن پرداخته و در حقیقت به نقد پیشینیان خود پرداخته، اهمیت دارد و هم از این نظر که دریچهای تازه در برابر ما میگشاید تا ما هم از همین زاویه به تاریخ خود بنگریم آموزندگی دارد و هم از این نظر که با بررسی انتقادی دیدگاههای آنها عملا میتوانیم وارد یک گفتگوی سازنده با آنها شویم دارای ارزش و امتیاز است.
به نظر میرسد واژه مدرن در عنوان این فصل تنها به نو بودن روشها و ابزارهای پژوهشی مثلا تحول استفاده از سند Document به شواهد Evidences اشاره ندارد، بلکه تغییر بینشی و رویکردی مطالعات تاریخی مستشرقان را هم در برمیگیرد. یکی از شاخصترین ابعاد این تغییر بینشها کاسته شدن رویکرد کینهتوزانه نسبت به مسلمانان و تقویت نگاه همدلانه در پژوهشهای استشراقی است که یکی از مهمترین جلوه های آن در این کتاب، حضور تعداد قابل توجهی از مسلمانان در بین نویسندگان مقالات است. از این منظر اگر در عنوان این فصل به جای کلمه مدرن، از کلمه پستمدرن هم استفاده میشد، خطا نبود؛ زیرا رخنه نگاه سکولار از ویژگیهای دوران مدرن است و نقد آن از سوی فِرِد دونر از دستاوردهای دوران پستمدرن.
سخن آخر
بر پایه آن چه گفته شد، از ترجمه این اثر به عنوان یک ضرورت علمی میتوان سخن گفت و از آن دفاع کرد. هر چند توصیه نخست و همیشگی ما به دانشجویان و طلاب با الهام از استادان پیشکسوتمان این است که به سراغ ترجمهها نروند و مستقیما به منابع اصلی مراجعه کنند، زیرا ترجمه به هر حال فهم و درک مترجم از اثر اصلی و بازتولید آن متناسب با توانائیها و ناتوانیهای اوست و چه بسا درک یک پژوهشگر از متن اصلی با درک مترجم تفاوت داشته باشد، ولی به هر حال در یک نگاه واقعبینانه باید بپذیریم که هنوز بخشی قابل توجه از دانشجویان و استادان ما توان مطالعه متون انگلیسی به زبان اصلی را ندارند، بنا بر این ترجمه این کتاب میتواند ضریب بهره بردن از کتاب را به صورتی چشمگیر افزایش دهد و اگر دوستان “سمت” در این راه قدم بردارند، دایره مخاطبان این کتاب در میان دانشگاهیان افزایش خواهد یافت و همین امر برخورد نقادانه با کتاب را تقویت خواهد کرد.
در باره ضرورت ترجمه این اثر، از منظری دیگر هم میتوان سخن گفت و آن گسترش و حتی نهادینه شدن یک تلقی نادرست از ضرورت مقابله با تفکر و تمدن غرب است. متأسفانه عدهای با درکی نادرست از این آرمان انقلاب، متوقف نماندن در دانش غربی و تقویت اعتماد به نفس در بررسی انتقادی آن را به مفهوم چشم پوشیدن و فاصله گرفتن از آن قلمداد کردهاند و عملا کشور را به فاصله گرفتن از دانش بشری در سطح جهانی کشاندهاند، همچون کسی که در مسیر رسیدن به مشهد با این شعار که نباید در شهرهای واقع در مسیر مشهد متوقف ماند و در آنها در جا زد، مدعی شود که میخواهد به گونهای سفر زمینی به مشهد داشته باشد که از هیچ شهر و روستایی عبور نکند. این شعار امکان تحقق بیرونی ندارد، بلکه باید از شهرهای مسیر عبور کرد، ولی روشن است که نباید اسیر هیچ یک از آنها شد و در آنها متوقف ماند. ما اگر به دنبال تحقق آرمانهایمان هستیم، ناگزیر از فراگرفتن دانش روز جهانی و البته متوقف نماندن در آنها هستیم. امروزه به برکت وسائل ارتباط جمعی جدید، آگاهی اولیه از فعالیتهای غربیها خیلی زود به دست میآید، ولی نیاز به نهضتی دوباره برای ترجمه آثار برگزیده همچنان باقی است.
روشن است این ستودن کتاب و پای فشردن بر ضرورت ترجمه آن، به معنی دور بودن کتاب از کاستی و ناراستی و نادرستی نیست. ای کاش پیش یا پس از ترجمه کتاب، نشستهای گوناگونی برای بررسی بخشهای مختلف هر یک از مجلدات کتاب و نیز کلیه مطالب مربوط به وضعیت جهان اسلام در دوران سلطه غرب و به ویژه کلیه مطالب مربوط به ایران برگزار شود. این گونه بررسیهای انتقادی نیز به نوبه خود دستاوردهای زیادی دارد که بر اصحاب علم و فکر پوشیده نیست. ولی به هر حال نباید از یاد برد که نقد یک فکر پس از نقل آن صورت میبندد.