که امام سوم شیعیان در دل و جان دوستارانش چنان حضور دارد که هیچ کس نمی
تواند در این ایام بی تفاوت باشد. اما در این میان مداحان اهل بیت علیهم
السلام در این ایام سوگواری رسالت مهمی بر دوش دارند.
رهبر معظم انقلاب
در بیاناتی گهربار در اردیبهشت ۹۰ در جمع مداحان می فرمایند: «شان مداح
این است؛ یعنی برانگیختن عواطف، و به کمک اندیشه و خرد بردنِ این عواطف.
شان مداح و ستایشگر – این حرفه ای که امروز در کشور ما بحمداللّه به وفور
وجود دارد – این است که بتواند با بیان هنری، با شیوه ی هنری، با اجرای
هنری، معرفت را در بین مردم گسترش دهد. این شد محور اصلی. شعری که انتخاب
می کنید، لحنی که انتخاب می کنید، شیوه ای که در آن با مردم حرف می زنید،
در این جهت قرار بگیرد؛ در جهت افزایش معرفت و عمق بخشیدن به هدایت مردم و
دانایی های آنها از دین و از راه زندگی؛ این کاری است که جامعه ی مداح به
بهترین وجهی می تواند انجام دهد.»
مداحی عشق است، خلوص و نجابت و معرفت
است. به تجربه ثابت شده که نام مداحانی برتارک پیشانی تاریخ به یادگار می
ماند که اتفاقا در پی هیچ چیز جز اشاعه عشق حسینی(ع) و نیز آفرینش شور توام
با شعور در مجالس عزاداری آقا ابا عبدالله (ع) نبوده اند. مداحی رسالت
سنگینی است، چرا که مداحان با دل های آحاد جامعه سر و کار دارند. پس
معلمانی تعلیم دهنده اند که بیشتر جوانان پرشور هیئتی و انقلابی از آنها
الگو می گیرند.
اشعار مداحی آینه تصاویر کربلا
پاساژ مهستان -راسته سی دی فروشی های مذهبی و مداحی-لبریز جوانان هیئتی
ست. از زیر پرچم سبز حسینی (ع) و بَنرهای بزرگ که رد می شوم به جوانان سیه
پوشی بر می خورم که به عشق هیئت و امام حسین (ع) به اینجا آمده اند تا سی
دی های مداحی مناسب محرم را برای هیئت و تکایای خود خریداری کنند.
جواد سر آبادانی جوان ۲۱ ساله دانشجویی است که در میانه پاساژ سرگرم چک کردن نرم افزارهای تبلتش است.
وی برایمان می گوید که اشعار مذهبی بسیاری سروده و خودش در انتخاب سی دی
های مداحی بیش از همه چیز به شعرو ریتم مداحی توجه دارد. در میان صحبت هایش
به نکته ظریفی اشاره دارد: «سبک باید نه خیلی قدیمی و نه سخیف و دور از
شان مجلس امام حسین (ع) باشد. بعضی ها در مداحی تنها از واقعه کربلاحرف می
زنند خیلی کم پیدا می شود که وقایع را با شعر زیبا به تصویر بکشند. تصویر
سازی در شعر دل مستمع جوان را به لرزه در می آورد واشک از چشمانش سرازیر می
کند. لازم نیست کپی برداری از سبک ها و ریتم های وارداتی را به کار گیریم
تا مستمع به گریه بیفتد. فقط روخوانی وقایع نباشد. باید به تصویر کشیده شود
که هر یک از اصحاب چگونه به شهادت رسیدند؟»
الگویی برای جوانان هیئتی
در گوشه دیگری از پاساژ پیراهن های مشکی آویزان شده اند. جوانان هیئتی پوششی ساده دارند.
فرهاد رفیع یکی دیگر از جوانان هیئتی برایمان می گوید: «خیلی از بچه های
هیئت ما حتی از طرز لباس پوشیدن، نحوه سلام دادن و احوال پرسی کردن مسئول
هیئت ها و مداحان استفاده می کند و الگو می گیرند چه برسد به احوالات
اخلاقی و معنوی آنان، بنابراین افرادی که خادم الحسین هستند و سرپرستی
هیئات را بر عهده دارند یا مداح هستند باید بر روی رفتار و سکنات خود خیلی
دقت داشته باشند. گویی که یک معلم هستند در بین جوانان هیئتی.»
جوان
دیگری معتقد است: «ایام محرم ایام درس آموزی از این مکتب بزرگ است. من فکر
می کنم سوای درس های بزرگی مثل آزادگی از قیام حسینی، باید با اخلاق خوب و
برخوردهای اجتماعی در بطن این مراسم برای جوانان الگوی مناسب درست کرد.»
یک عمر سیه پوشی در فراق مولای عشق (ع)
صحبت هایش شیرین و پند آموزند. یک جورایی صحبت می کند و آدرس های حکایت
های تاریخی را به صحبت هایش پیوست می دهد که دل آدمی مریدش می شود. شاید
همین نکته مهم تضمین کننده اقبال در کار مداحی باشد که باید دل مستمع را به
دست آورد، ولاغیر.
حاج آقا امیر حسن احمدی مداح با اخلاق اهل بیت (ع)
برایمان از آسید باقر حکیم یکی از بازاری های قدیمی تهران و خادم دستگاه
امام حسین (ع) می گوید: «تمام عمر عزادار سید الشهدا (ع) بود. هر پنجشنبه و
جمعه به کل فقرای محله خودش و محلات همجوار آبگوشت می داد. چهارشنبه ها
روضه حضرت ابوالفضل(ع) داشت و پنجشنبه ها روضه حضرت رقیه (ع). لباس های
بسیار ساده ای می پوشید. خیلی ساده. در فرودگاه آشنایانی به او نهیب زدند
که آقا این قدر ساده پوشی شایسته مقام شما و این سفر نیست. ایشان پاسخ داد:
«بالاخره همه مردم-هرچند فقیر- در این حدی که پوشش من است، لباس به تن
دارند. من هم می خواهم در حد همه مردم باشم، نه بیشتر.»
این حکایت به
خوبی نشان می دهد که همه دست اندرکاران مجالس آقا و حتی بانیان و
گردانندگان باید مراقب احوالات از ریزترین مسائل تا بارزترین سکناتشان
باشند. احمدی با ورق زدن خاطراتش می گوید: «با اینکه وضع مالی ام خوب بود،
در شب عروسی ام نخواستم شام دهم. گفتم بگذار آن بچه هیئتی که چشمش به مداح
هیئت است ساده زیستی را الگو قرار دهد. بعد آخرهای شب یک وقت دیدیم یک حاج
آقایی شام عروسی مان را فرستاد. ما هم بردیم محلات پایین و بین فقرا توزیع
کردیم.»
احمدی حرف زیبایی می زند، وی می گوید: «هر وقت می روم جلسه
روضه بازار( قنات آباد ) و به عکس های پیر غلامان روی در و دیوار نگاه می
کنم، حالم دگرگون می شود. این پیر غلامان کسانی هستند که به جوان ترها خط
فکری می داده اند و هنوز هم باید جایگاه ایشان در مجالس عزاداری حسینی (ع)
جایگاه ویژه و محفوظی باشد. اگر مداح با بزرگان مانوس باشد غرور و ناآگاهی
او را به بیراهه نمی کشاند.»
وی ادامه می دهد: «یک بار جوانی در هیئت
از من سوال کرد: «آیا امام حسین (ع) برای نماز کشته شد؟ من به او پاسخ
دادم: فعل امام (ع)حجت است. نماز و روزه امام(ع) حجت است. امام حسین (ع)
برای سه چیز قیام کرد: احکام، اخلاق و اعتقاد. نماز هم چون جزء احکام است
بنابراین بله امام (ع) برای نماز قیام کرد. جو هیئت، روضه و حسینیه باید
طوری باشد که جوان بتواند سوالات خود را نیز مطرح کرده وپاسخ درستی دریافت
کند. اگر در این جلسات پیرغلامان حاضر باشند، روند جلسات به درستی طی خواهد
شد. وگرنه خدای نکرده همه چیز تحت الشعاع غیرحقیقت قرار خواهد گرفت و
مداحی هم ملعبه می شود. برای دوری از ملعبه شدن -آنچنان که در تاریخ می
خوانیم زمان یزیدیان احکام ملعبه شده بود- و نیز دوری از آسیب ها و بدعت ها
ضروری است که جوانان در رکاب پیر غلامان قرار بگیرند.»
این مداح اهل
فن در باب سبک های مداحی برایمان توضیح می دهد: « مداحان باید دائما در حال
به روز کردن دانش و تعلیم خود باشند. باید همه مراکز ساماندهی مداحی و
تربیت مداحان جوان دست به دست هم بدهند و حرکت منسجم آموزش را آغاز کنند.
این طور که هر کس راه خود را بی هماهنگی با دیگری در پیش گیرد، اتفاقی روی
نخواهد داد. چرا بزرگان ما کلاس مقتل، شعر، ادبیات عرب نمی گذارند و به طور
مستمر نیرو تربیت نمی کنند؟»
مداح باید مبدا خواسته جوان را کربلایی کند
مداح باید بتواند مبدا میل و خواسته جوان را تغییر دهد به سمت کربلایی
شدن. این را که حاج آقا احمدی مداح می گوید دلمان می لرزد. به راستی مبدا
میل ما کجاست؟امام حسین(ع) یا -نعوذبالله – غیراو. آیا در زندگی و همه
امورمان خواسته هایمان حسینی اند؟ همین موضوع در باب مداحی هم صادق است.
آیا برای حسینی شدن می خوانیم و تاثیر می گذاریم؟
این ذاکر اهل بیت (ع)
در مورد آن دسته جوانان هیئتی که معمولاخود را آخر مجالس بعد از اتمام
سخنرانی تنها به جلسه مداحی می رسانند و صرفا به خیال شور آفرینی روانه
مجالس می شوند، می گوید: «جوانان از مداح الگو می گیرند. اگر مداح بخواهد
تاثیر گذار باشد باید همان گونه که اثر بخش است رفتار و کردارش باشد. برای
مثال خود مداح دقیقه نود بعد از اتمام سخنرانی وارد جلسه نشود. خود او نیز
پای منبر بنشیند و درس بگیرد. خودسازی داشته باشد. مبدا خواسته ایش را شهرت
قرار ندهد بلکه حسینی شدن قرار دهد. اگر مداح در جلسه این گونه رفتار کند،
مستمعین جوان نیز تاثی خواهند گرفت.»
یکی از پیر غلامان امامزاده
حسن(ع) حاج محسن ترنج بوده اند که در ایام پر برکت حیاتشان در صحن امامزاده
برای مراسمات مذهبی و روضه خوانی ها برنامه ریزی منسجم و خوبی داشته اند.
اتفاقا سخنرانان، روضه خوانان و مداحانی را جست وجو کرده و دعوت می کردند
که آن زمان گمنام و اکنون از بنام ها و سرشناسانند.
احمدی مداح
برایمان می گوید: «یک بار از ایشان سوال کردم: آقا این افراد را از کجا جست
وجو می کنید و به مجلس می آورید که این قدر زیبا اجرا می کنند؟ وی پاسخ
داد: بعضی منبرها مثل آبکش می مانند. آبکش را در آب فرو می برند، پر است و
بیرون می آورند خالی. اما بعضی منبرها کپسول است، ابتدا مستمع در خود فرو
می دهد و بعد اندک اندک شروع به باز شدن و تاثیر گذاری می کند.»
این
مداح اهل بیت(ع) در جای دیگری از صحبت هایش به سیر و سلوک مداح حاج بهاری
بزرگ که در ابن بابویه به خاک سپرده شده اند پرداخته و می گوید: «این مداح
اهل بیت (ع) ۵۰ سال پیش فوت شده اما وقتی قبردوطبقه وی را برای تدفین پسرش
شکافتند، دیدند در قبر نیز دست برسینه به حالت سلام دادن به امام حسین (ع)
است. پسر این مداح بازگو می کرد که هر وقت پدرم قرار مداحی و روضه خوانی
داشت، ساعتی قبل نماز می خواند. سپس شعر مداحی را برای خود زمزمه می کرد و
روی برگه شعر روضه اشک می ریخت. می گفت این گریه مجلس روضه ام را کربلایی
می کند. از روی برگه بی اشک و حزن اباعبدالله (ع) هیچ گاه نخواند.»
ثواب مداحی و روضه خوانی
حضرت امام صادق(ع) فرمودند: «ای ابا هارون آیا شعری در مصیبت امام حسین(ع)
برایم می خوانی؟» ابا هارون می گوید: پس برای آن حضرت شعری خواندم و آن
جناب گریست. سپس فرمودند: «همان طوری که پیش خود شعر و مرثیه می خوانید
برایم بخوان، یعنی با رقّت و لطافت.» ابا هارون می گوید: « پس این بیت را
برای آن جناب با رقّت و لطافت خواندم: «امرر علی جدث الحسین فقل لاعظمه
الزّکیه.» یعنی گذر کن بر قبر حضرت حسین بن علی(ع)، پس به استخوان های پاک و
مطهّرش بگو. ابا هارون می گوید: امام(ع) گریست، سپس فرمود: «بیشتر برایم
بخوان.» پس قصیده دیگر برای حضرتش خواندم. ابا هارون می گوید: امام(ع)
گریستند و صدای گریه اهل منزل را از پشت پرده شنیدم. سپس ابا هارون می
گوید: وقتی از خواندن فارغ شدم حضرت به من فرمودند: « ای ابا هارون کسی که
در مرثیه حسین بن علی(ع) شعری خوانده و خود گریه کرده و ده نفر دیگر را
بگریاند بهشت برایشان واجب می گردد و کسی که در مرثیه حسین(ع) شعری خوانده و
خود گریه کرده و یک نفر دیگر را بگریاند بهشت برای هر دو واجب میشود و
کسی که امام حسین (ع) را نزدش یاد کنند و از چشمش به مقدار بال مگس اشک
بیاید ثواب و اجر او بر خداست و خداوند برای وی به کمتر از بهشت اجر و ثواب
نمی دهد.» (کامل الزیارات / ترجمه ذهنی تهرانی، ص۳۳۹و۳۴۰. )
منبع : شفقنا