پژوهشگر یهودی با اشاره به اینکه تفاسیر یهود پایبند به اعتقادات دینی یهود و وحیانی بودن تورات هستند، گفت: این تفاسیر عموما متن محور و کلمه محور هستند و باید در تفسیر به کلمات و حروف نیز توجه شود.
به گزارش خبرنگار ردنا (ادیان نیوز)، آرش آبائی، پژوهشگر یهودی در نهمین جلسه دوره پیشرفته جریان شناسی ادیان ابراهیمی با موضوع مباحث یهودیت، به چهار سطح تفسیر تورات پرداخت و اظهار کرد: این چهار سطح شامل پَردِس (به معنای پردیس یا فردوس، مخفف حروف اول چهار کلمه) پِشاط: معنای آشکار- معنی لغوی، رِمِز: کنایی یا تمثیلی -معنی مخفی، و دِراش: وعظی و یا فقهی- تفسیر ربانی مربوط به تلمود که معمولا با مقایسه با آیات دیگر و لغات مشابه است، و سُود: عرفانی یا باطنی هستند.
وی افزود: این اصطلاح اولین بار در قرن ۱۳ میلادی به کار رفت، مرز دقیقی میان این چهار سطح وجود ندارد و انتساب یک تفسیر به یکی از این سطوح، سلیقه ای و برحسب دیدگاه شخصی است.
آبائی با بیان اینکه به عبارت دیگر مخاطب این سطح را تعیین می کند و نه لزوما خود مفسر، عنوان کرد: برخی داراش را زیر مجموعه رِمِز(کنایی) تعریف کرده و سطح سوم را «دین» به معنای بخش شرعی احکام بیان کرده اند.
پژوهشگر یهودی عنوان کرد: همچنین چهار سطح فوق را در دو بخش قابل فهم عوام شامل پِشاط، رِمِزو دِراش؛ و بخش دانش باطنی شامل سُود تعریف نموده اند.
وی در ادامه تأکید کرد: توجه شود که تفسیر باطنی سُود نافی یا در عرض تفسیر سطحی نیست .
آبائی بیان کرد: علاوه بر این، یک روش دیگر تفسیر گِمَطریا (گیمَطریا) است که سنتی یهودی برای اختصاص ارزش عددی به کلمات یا عبارات می باشد، با این اعتقاد که کلمات یا عبارات با ارزش عددی رابطه ای با یکدیگر دارند.
وی در بخش دیگری از سخنانش عنوان کرد: حروف الفبای زبان عبری مانند حروف عربی (ابجد- هوز…)، واجد ارزش عددی هستند.
پژوهشگر یهودی اظهار کرد: یهودیان با این روش کلمات را با معیار و بینش مذهبی تفسیر نموده اند، این روش غالبا در روایات توراتی (تلمود) به کار برده شده است.
وی در ادامه به بیان دو مثال پرداخت. مثال اول از تورات کتاب پیدایش، فصل اول، آیه اول به این مضمون بود: «بِرِشیت بارا اِلُوهیم اِت هَشامَییم وِاِت هاآرِص»؛ با معنی فارسی: «در ابتدا آفرید خداوند آسمان را و زمین را». وی اظهار کرد: برای همین آیه ۴۲۶ تفسیر ذکر شده است.
مثال دوم نیز از تورات کتاب پیدایش، فصل ۱۲ آیه یک به این مضمون است: « خداوند به اَبرام (ابراهیم) گفت: برو برای خودت، از سرزمینت و از زادگاهت و از خانه پدری ات، به سرزمینی که به تو نشان خواهم داد». برای این آیه نیز ۱۲۹ تفسیر ذکر شده است.
تفاسیر در چارچوب تورات و اعتقادات یهودی قرار می گیرند
وی در بیان سطح اول تفسیر (پشاط) به آیه اول تورات « بِرِشیت بارا اِلُوهیم اِت هَشامَییم وِاِت هاآرِص»، اشاره و عنوان کرد: در این آیه هرچند همگی این متن را چنین ترجمه میکنند که « در ابتدا خداوند آسمان و زمین را آفرید»، اما یکی از مفسرین (راشی) می گوید این کلمه «بِرشیت» به لحاظ ساختار دستورزبان مضاف است و معنی «در ابتدای» را میدهد. لذا این آیه را باید چنین خواند: در ابتدای آفرینش آسمان و زمین:… زیرا این آیه ترتیب آفریدن را بیان نمیکند و چه بسا مقصود آن، شروع موضوع آفرینش است که ترتیب را در آیات بعدی دنبال نماید.
وی ادامه داد: تفسیر دیگری در همین سطح می گوید معمولا یک پادشاه اول خود را معرفی می کند و بعد شروع به خدمت می کند، اما خداوند در تورات اول کارش را انجام می دهد و بعدها خودش را معرفی می کند که نشان از بزرگی خداوند است. به همین دلیل نخستین آیات تورات، کار خداوند در آفرینش را بیان میکند.
پژوهشگر یهودی به تفسیر سوم از این آیه پرداخت و بیان کرد: تفسیر سوم روی کلمه «اِلُوهیم» به معنای خداوند تمرکز می کند. در زبان عبری برای خدا اسامی زیادی داریم، اما اسم اصلی خداوند در تورات «ی-ه-و-ه» است و نام مشهور دیگر او «اِلُوهیم» به معنای مجموعه قدرت های الهی است و الهه، فرشته و خداوندگار نیز معنا میدهد.
وی اظهار کرد: در ادبیات عرفانی و دینی یهود «ی-ه-و-ه» نماد عدالت الهی و«اِلُوهیم» نماد رحمت الهی است. یک مفسر میگوید چرا تورات ذکر آفرینش جهان را با نام اصلی خداوند آغاز ننمود؟ و در تفسیر آن می گوید خداوند خواست جهان را با عدالتش بیافریند اما دید موجودات تاب آن را ندارند، پس جهان را با رحمت الهی آفرید و به همین علت است که آیه نخست تورات با کلمه «اِلُوهیم» شروع شده است.
آبائی در سطح تفسیری داراش (وعظی- روایی) با بیان اینکه در این آیه کلمه «بِرشیت» از دو جزء تشکیل شده است، افزود: «بِ» اول یعنی «با، یا، در» و «رِشیت» یعنی «ابتدا یا ابتدای». لذا کلمه اول آیه (برشیت) را می توان چنین خواند: بخاطرِ «رِشیت». رشیت به معنای سرآمد یا نوبرانه است. و در آیه ای از عهد عتیق (امثال سلیمان، فصل ۸ آیه ۱۰) تورات، به «رشیت» در معنای نوبرانه یا سرآغاز راه الهی تعبیر شده است. لذا آیه اول چنین معنا میشود: بخاطر تورات خداوند آسمان و زمین را آفرید. همچنین، طبق تفسیر قبلی و آیه ای از مزامیر داوود (فصل ۱۱۱ آیه ۱۰)، ترس از خداوند نیز «رشیت» به معنای نوبر و سرآغاز حکمت خوانده شده است. پس آیه اول چنین معنا میشود: بخاطر ترس الهی، خداوند آسمان و زمین را آفرید.
آبائی با بیان تفسیر دیگری از همین سطح گفت: چرا تورات با حرف «ب» («بِت» در عبری) شروع شده است؟ مفسری می گوید چون حرف «ب» (در عبری) مثل مربعی است که سمت چپش باز است و از سه سمت دیگر بسته است و تفسیرش این است یعنی باید به جلو و وقایع پس از آفرینش بنگریم نه قبل از آن.
وی اظهار کرد: تفسیر دوم درباره شروع تورات با حرف «بت» این است که معادل عددی حرف «ب» در عبری دو است، به این معنا که دو جهان وجود دارد و خداوند دو جهان (مادی و آخرت) را آفریده است. در تفسیر دیگر چون «بت» اول کلمه عبری «بِراخا» معادل کلمه برکت است، به این معنی است که خداوند جهان را با برکت آفریده است.
پژوهشگر یهودی در تفسیر سطح چهار «سُود» اظهار کرد: در عرفان یهود باوری است به دوران ۷۰۰۰ ساله، که همانند هفت روز هفته تعبیر می گردد. همانگونه که شش روز هفته را کار می کنند و روز هفتم که شنبه است، طبق فرمان تورات تعطیلی اعلام شده، و یا دوره های ۷ سالهی کشاورزی، که شش سال کشت انجام می شود و سال هفتم (شمیطا) طبق فرمان تورات تعطیلی امور کشاورزی است، جهان نیز به ۶۰۰۰ سال وقایع معمول و هزاره هفتم به عنوان دوران مسیحایی تقسیم شده است.
در این شش هزار سال، دو هزار سال اول، دوره خفای الهی است. دو هزاره دوم، دوران تجلی حضور خداوند است و دو هزاره سوم (دوهزاره اخیر)، دوران آمادگی برای ظهور ماشیَح (منجی موعود) است (اکنون طبق تقویم عبری در سال ۵۷۸۲ قرار داریم که در اواخر دوهزارهی سوم است).
در این آیه تورات، هفت کلمه ذکر شده است. شش کلمه آن حاوی حرف آِلف است. حرف آلف را به عبری می توان با تغییر اعراب، اِلِف به معنای هزار خواند. لذا این آیه به ۶ هزار سال پیش از دوران مسیحایی اشاره دارد و هفتمین کلمه در آن آیه «آسمان» (شامییم) است که لقبی است برای خداوند. بدین تعبیر که در هزاره ی هفتم این دوران الهی برقرار خواهد شد.
آبائی در ادامه جلسه سطوح تفسیر تورات، به مثال دوم پرداخت و اظهار کرد: آیه دوم از تورات کتاب پیدایش (فصل ۱۲) درباره ی کلام خداوند با حضرت ابراهیم است. حضرت ابراهیم از ابتدا نامش ابراهیم نبود بلکه اِبرام بود، و بعدا به لحاظ لیاقت و تقدس، خداوند یک حرف «ه» از نام اعظم خود به او می بخشد و نامش به ابراهام یا ابراهیم تغییر می کند و دراین آیه هنوز نامش تغییر نیافته است.
وی به معنی آیه اشاره کرد: «خداوند به ابرام گفت برو برای خودت از سرزمینت، از زادگاهت و از خانه ی پدری ات، به سرزمینی که به تو نشان خواهم داد». تفسیر پشاط (ساده) می گوید خداوند چرا به ابراهیم نگفت «برو» بلکه گفت «برو برای خودت»، این «برو برای خودت» یعنی برای خیر و منفعت خودت این رفتن خوب است و در آیه بعد می گوید در آن سرزمین تو را به قومی بزرگ تبدیل خواهم کرد .
آبائی اظهار کرد: تفسیر دیگر می گوید چرا واژه های سرزمین و زادگاه و خانه پدری در این آیه به ترتیب معکوس آمده است؟ ظاهرا برای هجرت، انسان ابتدا از خانه پدری، سپس از زادگاه و در آخر از سرزمینش خارج می شود، اما دراین آیه، ترتیب از آخر به اول ذکر شده است. در شرح آن گفته شده که این ترتیب نشان رها شدن از تعلقات و وابستگی ها و خصایل نادرست محلی و خانوادگی است. و ترتیب آن از مورد آسان به سخت تر ذکر شده. خداوند به ابراهیم می فرماید که ابتدا از آداب و رسوم الحادیِ سرزمینت، سپس از آیین زادگاهت و در آخر از عادات و خصایل نادرست خانه پدری ات دل بکن و رها شو.
وی افزود: در تفسیر سطح دوم (رِمِز یا کنایی)، یک مفسر بر جمع عددی واژه ها کار کرده است و اشاره شده که دو کلمه «لخ لخا» یعنی برو برای خودت، جمع حروفش (در الفبای عبری) می شود ۱۰۰، بدین معنا که خداوند به ابراهیم اشاره کرد که او صد سال دیگر زنده خواهد بود (ابراهیم ۱۷۵ سال زیست و این آیه در ۷۵ سالگی او واقع شد). همچنین تفسیر مشابهی جمع عددی این دو واژه را معادل ۱۰۰ و بدین معنا میداند که خداوند به ابراهیم اشاره کرد که او در صد سالگی صاحب فرزند (اسحاق) خواهد شد.
آبائی به سطح سوم تفسیر با عنوان داراش (وعظی) اشاره و عنوان کرد: در اینجا مفسر آیه ای از غزل غزل های سلیمان را می آورد (فصل ۱ آیه ۳:) «تو خوشبو هستی و نامت رایحه عطرهای دل انگیز را به خاطر میآورد». ابراهیم مانند عطری بسیار خوشبو بود که در کناری رها شده بود، و کسی از عطرش بهره نمی برد، همین که او جابجا میشد، عطرش همه جا را پر می کرد. خداوند در این آیه تورات به ابراهیم گفت جابجا شو تا ایمان توحیدی تو در جهان پخش شود.
آبائی بیان کرد: تفسیر دیگری در سطح داراش می گوید چند مورد هست که موجب تغییر تقدیر انسان می شود و این ها عبارتند از صدقه دادن، نمازو دعا و نیایش، تغییر نام و تغییر اعمال.
آبائی تغییر مکان را نیز از مواردی عنوان کرد که در این تفاسیر اشاره شده که موجب تغییر سرنوشت و تقدیر انسان می شوند و اظهار کرد: دلیل آن را به این ربط می دهند که در این آیه خداوند به ابراهیم گفت هجرت کن، و در آیه بعدی فرمود «تو را به قومی بزرگ تبدیل می کنم»؛ یعنی جابجایی و تغییر سرنوشت (در این تفسیر) بسته به تغییر مکان و هجرت است.
وی با اشاره به سطح چهارم تفسیر (سُود: عرفانی و باطنی) به کتاب زوهَر که پایه و اساس عرفان یهود است، اشاره و بیان کرد: زوهر تفسیر عرفانی بر تورات است که یک تفسیرش در این آیه اشاره دارد بر این که نشاما (روح) انسان از خداوند بر جسم مامور شده است.
آبائی عنوان کرد: کلمه ابرام (نام اولیه ابراهیم در این آیه) شامل دو بخش «اب» و «رام» است. در عبری «اب» یعنی پدر و «رام» یعنی متعالی و بلند مرتبه. در این تفسیر عرفانی ابرام یعنی پدر بلند مرتبه که نشانه ی روح متعالی است که به انسان داده می شود.
وی اظهار کرد: در آیه آمده است خداوند به ابرام، یعنی به آن نشاما یا روح عالی گفت: «برو برای خودت از سرزمینت و از زادگاهت و از خانه پدری ات جدا شو و برو به سرزمینی که به تو نشان خواهم داد»، یعنی اینکه ای روح عالی، به جسم فلان فرد وارد شو و قسمت متعالی روحانی را تشکیل ده و او را هدایت کن، و گویی این آیه به سفر روح به دنیای مادی پرداخته است.
گفتنی است، دوره پیشرفته «جریان شناسی ادیان ابراهیمی» از سوی هیئت اندیشه ورز اسلام، ادیان و ارتباطات میان فرهنگی معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان برگزار می شود.