ادیان نیوز: سازمان صدا و سیما یا همان رسانه ملی بعنوان فراگیرترین رسانه کشور را می توان یک سکه با دو رو دانست؛ از یک سو اگر رسانه ملی بتواند عملکردی درخور شان و شایسته ملت ایران ارائه نماید، قطعا نقشی بی بدیل در ترویج و تقویت ارزش ها ی دینی و ملی ایفا می کند و از سوی دیگر در صورت کوتاهی و سهل انگاری متصدیان و به تبع آنان کارگردانان و برنامه سازان و … می تواند آسیب هایی بزرگ و فراگیر را بر فرهنگ جامعه تحمیل کند.
با معرفی دکتر محمد سرافراز به عنوان ریاست سازمان صداوسیما، لازم است نگاهی گذرا به کارنامه مهندس ضرغامی در رسانه ملی داشته و با تاکید بر نقاط قوت به دنبال تقویت نقاط ضعف در دوره جدید باشیم.
سریال؛ سکه ای با دو روی موفق و ناموفق
در سالهای اخیر با حضور کارگردانهایی چون سیروس مقدم، مهران مدیری، محمد حسین لطیفی و داوود میرباقری، سریال های تحسین برانگیزی در رسانه ملی تولید شده که اتفاقا با اقبال بالای مخاطبین نیز روبرو شده است.
به اذعان اکثر کارشناسان رسانه، شبکه های ماهوارهای طی یک دهه اخیر به یکی از تهدیدهای جدی برای فرهنگ مردم به حساب می آید. به همین منظور از رسانه ملی بعنوان اصلی ترین ابزار برای مقابله با شبکه های ماهواره نام برده می شود. به خصوص که در سالهای اخیر صدا و سیما برای مبارزه با ماهواره، اقدام به تولید حجم فراوانی از برنامههای نمایشی کرده که در اغلب ایام سال از چهار شبکه یک، دو ، سه و پنج هر شب پخش و از شبکههای دیگر تکرار میشود.
در همین راستا تجربه نشان داده هر زمان که رسانه ملی توانست با تهیه و تولید یک سریال موفق به خانههای مردم بیاید، عملا بازار شبکه های ماهوارهای کساد و شبکه های داخلی رونق می گیرد. در نتیجه رسانه ملی تا همان اندازه که می تواند در کساد شدن بازار شبکه های ماهواره موثر و تاثیرگذار باشد، در رونق گرفتن آنها نیز می تواند نقش موثر ایفا کند.
از سوی دیگر تولیدکنندگان فرهنگی در داخل کشور علاوه بر اینکه می بایست بر مدار موازین شرعی و اخلاقی گام بردارند، باید در راستای فرهنگسازی نیز حرکت کنند.
بر همین اساس باید مدعی شد متاسفانه به علت فقدان سیستم جامع و کارآمد برای سیاستگذاری، اجرا، نظارت و تحلیل بازخوردهای تولیدات صداوسیما، این رسانه به رغم دستاوردهای کمی، در بخش کیفی نتوانسته است به گونه ای شایسته به انتظارات مخاطبان فرهیخته و متدین جامعه پاسخ دهد و نقش محوری خود را در راه دفاع از آموزه های دینی و هنجارهای اجتماعی ایفا کند؛ بلکه در مواردی خود نیز به عاملی برای کمرنگ کردن ارزش های اصیل جامعه مسلمان ایرانی و دامن زدن به ناهنجاری ها شده است.
به عنوان مثال در حالی که بر اساس موازین شرعی و اخلاقی جامعه ایرانی، روابط محرم و نامحرم در چارچوب خاصی تعریف شده است، در بسیاری از سریال های تلویزیونی نوعی بی اعتنایی آزاردهنده به این موازین دیده می شود و تاسف عمیق تر این که بسیاری از این هنجار شکنی ها در قالب اقشار مذهبی و خانوادههای متدین نمایش داده می شوند!
موفقیت رسانه ملی در حوزه ورزش
در طول سال هایی که مدیریت رسانه ملی به مهندس ضرغامی سپرده شده بود، او توانست به موفقیت های چشمگیری در حوزه تولید و پوشش برنامه های ورزشی دست یابد. پوشش سراسری لیگ های معتبر فوتبال اروپایی، تولید برنامه های ورزشی متناسب با مناسبتهایی نظیر المپیک، جام جهانی، بازیهای آسیایی و … را می توان در زمره اقدامات خوب و موثر ضرغامی در حوزه ورزش نام برد.
رسانه ملی و پوشش خبری
رسانه ملی اما در حوزه خبر عملکردی پر فراز و نشیب را پشت سر گذاشت. عملکردی که بعضا حتی زمینه سوءاستفاده رسانه های بیگانه و برخی منتقدان داخلی را نیز فراهم می آورد. هرچند مدیران رسانه ملی احتمالا باید مدعی باشند که این عملکرد با سیاستهای بالادستی تنظیم می شده، اما کمی ظرافت در پوشش اخبار در برهه های حساس زمانی می توانست به خروج کشور از بحران های تند سیاسی، فرهنگی و حتی اجتماعی کمک شایانی نماید.
البته همه عملکرد رسانه ملی در حوزه خبررسانی به همینجا ختم نمی شود و طی این مدت اقدامات خوب و مبتکرانه ای نیز صورت گرفته که نباید به راحتی از کنار آن گذشت.
راه اندازی شبکه خبر و بخش خبری ۲۰:۳۰ را می توان یکی از دستاوردهای مثبت ضرغامی در حوزه خبر در طول دوران مدیریتش در سازمان عریض و طویل صداوسیما دانست. بخش خبری ۲۰:۳۰ که سبک جدیدی از اطلاع رسانی و پوشش خبری را به مخاطب ارائه می داد خیلی زود جای خود را در بین مخاطبان باز کرد و از محبوبیت بالایی نیز برخوردار شد و امروز به جرات می توان ادعا کرد، کمتر کسی است که اهل سیاست باشد و دوست نداشته باشد راس ساعت۲۰:۳۰ پای شبکه دو سیما بنشیند! (البته به غیر از جمعه ها و روزهای تعطیل!)
تولد قارچگونه شبکه ها؛ خوب یا بد؟!
یکی از اقداماتی که قطعا ضرغامی از آن بعنوان موفقیت در دوران مدیریت خودش یاد می کند، راه اندازی شبکه های تلویزیونی متعدد است. شبکه هایی نظیر بازار، نسیم، آموزش، قرآن، افق، نمایش، ورزش، شما، تماشا، آیفیلم و … که ضرغامی افتخار افتتاح آنها را داشته است.
البته هرچند اکثر کارشناسان در نگاهی کلی راه اندازی شبکه های تخصصی در حوزه های مختلف را امری بدیع، لازم و ضروری برای رسانه ملی قلمداد کرده و می کنند اما عمده نقدها به کیفیت آنها باز می گردد نه صرف راه اندازی!
به عنوان مثال شبکه هایی نظیر نمایش، آیفیلم و تماشا با اهدافی مشابه یکدیگر راه اندازی شده اند و تنها لیست شبکه های تلویزیونی را طویل کرده اند و مخاطب خیالش جمع است که اگر تماشای یکی از قسمت های فلان سریال را مثلا در شبکه آی فیلم از دست داد، قطعا می تواند در مدت زمان کوتاه دیگری همان سریال از شبکه تماشا مشاهده کند! در حالیکه به نظر می رسد این سه شبکه با یک مدیریت قوی توانایی راه اندازی و تولد یک شبکه منسجم در حوزه فیلم و سریال را دارا بودند اما الان تنها چیزی که از آنها باقی مانده سریالهایی عمدتا قدیمی و حالا تکراری که بارها و بارها مخاطب به تماشای آنها نشسته است!
دلخوری برخی سیاسیون از رسانه ملی
در پایان این گزارش حیف است که از توقع و انتظارات برخی چهره های سیاسی از رسانه ملی یادی نشود. توقعاتی که البته پس از روی کار آمدن دولت یازدهم رنگ جدی تری به خود گرفت. هرچند رسانه ملی تندترین انتقادات و کنایه ها را به دولت قبلی و بعضا شخص رئیس جمهور وارد می کرد، اما کمترین واکنش از سوی تیم اجرایی دولت قبل به رسانه ملی صورت می گرفت. حال به نظر می رسد که دولت فعلی و همراهان دکتر روحانی نتوانسته اند با وظیفه «مطالبهگری» رسانه ملی و «زبان مردم» شدن آن کنار بیایند و در طول همین یک سال و اندی اخبار پراکنده و ضد و نقیض زیادی از دلخوری های دولتی ها با رسانه ملی و مدیرانش مخابره شده است.
علی ایحال و با تمامی این تعابیر به نظر می رسد دکتر سرافراز که بر مدیریت ساختمان شیشه ای سازمان تکیه خواهد زد، کار چندان ساده ای در پیش نخواهد داشت. چراکه او از یک سو با اقدامات خوب تیم قبلی روبروست که قطعا مردم و مخاطبان انتظار تداوم خوبی ها و تقویت آنها را دارند و از سوی دیگر قطعا اقداماتی بر زمین مانده که حالا به یک خون جدید برای حیات مجدد نیاز دارد.
منبع: فرهنگ