بنابر ادعای پِرِجیل، آموزهی «عصمت» پیامبران، و بهویژه پیامبر اسلام، جایی برای پذیرش این تفسیر باقی نگذاشته است که هارون، همان شخصیّتی که در نگاه قرآن مأموریتی پیامبرانه در سایهی رسالت موسی دارد، گوسالهای زرّین ساخته باشد و قوم بنیاسرائیل به پرستش آن گوساله مشغول شده باشند. زیرا پذیرش این مطلب با اینکه هم در بایبل عبری و هم در قرآن روایت شده است باور به عصمت پیامبران را مخدوش میکرده است و بالتبع بر تصوّری که از شخصیّت پیامبر اسلام ساخته شده است نیز تأثیر میگذاشته است. بنابراین روایت قرآن از هارونِ سامری در تفسیرها به سامریِ ناشناخته تبدیل میشود تا دامان هارونِ پیامبر (از نگاه مفسران) از این گناه پاک بماند.
ردنا (ادیان نیوز)- معرفی فصلی از کتاب «نقلهای گوسالهی زرّین در اسلام، مسیحیّت، و یهودیّت آغازین» با عنوان «گوسالهای، کالبدی که او را بانگی است: گوسالهی زرّین از دوران باستان متأخر تا دوران اسلامِ سنّتی» نوشتهی مایکل پِرِجیل
دیر زمانی است که مشاهده شده است که هر جامعهی مذهبیِ نوپایی در روند شگلگیری و بلوغ خود باید از خاستگاههای اولیهی خود فاصله بگیرد. در روند ظهور اسلامِ سنّتی، تفسیرهای قرآن با متمایزساختنِ پیام قرآن از پیامهای وحیانی و مکاشفههای پیش از قرآن، تسهیلگرِ فرآیندهای عظیمِ تمایز اجتماعی و مذهبی بودند که جامعهی نوپای مسلمانان را از سایهی ادیان یکتاپرستانهی یهودی و مسیحیِ پیش از خود خارج میکردند و به مسلمانان اجازه میدادند که هویت منحصربهفرد خود را مطرح کنند. در همین زمینه است که با تفسیرهایی از قرآن مواجه میشویم که آیههای قرآن را نه در بستر تاریخی و اجتماعیِ هنگامهی صدور آنها، بلکه در پاسخ به نیازهای اجتماعی، سیاسی، عقیدتی، و هویتی زمانهی نگارش آن تفسیرها در دوران شکلگیری اسلام سنّتی معنا کردهاند.