یادداشتی از محسنحسام مظاهری پیرامون سه مراسم مذهبی و آئینی یلدا ـ فاطمیه ـ کریسمس.
ردنا (ادیان نیوز) – در این روزها، جامعهی [مناسکگرای] ایرانی، همزمانی سه آیین ایرانی، شیعی و غربی (مسیحی) را تجریه کرد: «یلدا»، «فاطمیه»، «کریسمس». در مواجهه با این همزمانی، از حیث گفتمانی، پنج الگو را شاهد بودیم؛ سه الگوی خالصگرا و دو الگوی تلفیقی:
۱. فاطمیه ـ فاطمیه: حاملان گفتمانهای تشیع هویتگرا و سنتگرا ـ مواجههی انتقادی و طردآمیز با جشنهای یلدا و کریسمس و تأکید بر حفظ حرمت ایام فاطمیه و برپایی مجالس سوگواری
۲. یلدا ـ یلدا: حاملان گفتمان ملیگرایی و باستانگرایی ـ تأکید بر وجود ایرانی و باستانی یلدا و مقاومت طردآمیز در مقابل کریسمس ـ بیاعتنایی به فاطمیه
۳. کریسمس ـ کریسمس: حاملان گفتمان غربگرایی ـ بیاعتنایی به فاطمیه و یلدا و برپایی جشن با المانها و نمادهای مسیحی غربی (توجه داشته باشیم که این ایام کریسمس ارامنهی ایرانی نیست و با آن دو هفته فاصله داریم.)
۴. فاطمیه ـ یلدا: تقاطع گفتمانهای تشیع سیاسی با گفتمان ملی ـ در این مواجهه که در رسانههای عمومی ازجمله صداوسیما و تبلیغات محیطی شهرداریها نمود یافت، یلدا و فاطمیه توأمان گرامی داشته شدند. در همین راستا از تعابیری چون «یلدای فاطمی» و شعارها و اشعاری با مضمون تلفیق این دو و صبغهی شیعیزدن به یلدا استفاده شد.
۵. یلدا ـ کریسمس: تلاقی گفتمانهای ایرانگرایی و غربگرایی ـ تلاش برای تلفیق دو سنت ملی و جهانی برای بخشی از جامعه با تعلقات مذهبی رقیقتر که هم به جهت مصرف رسانهای و هم تعلقات سبک زندگی در معرض مصرف کالاهای فرهنگی دو سنت ایرانی و غربی قرار دارد و در میدان تلاقی آن دو زیست میکند.
تصویر: نمونهای از ادبیات الگوی چهارم در تبلیغات شهری در اصفهان : «امسال انارها همگی بغض کردهاند / یلدا به گریه گفت که حق با انارهاست»
سایر دیدگاه های محسنحسام مظاهری را در ستون اندیشمندان بخوانید