عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: از لحاظ فلسفه اسلامی معتقدم که هر چند آگاهیهای ضعیف برای هوش مصنوعی قابل اثبات است ولی نمیتوان قابلیت عقلی انسان را در موجود دیگری مانند هوش مصنوعی فراهم بیاوریم و قطعا این مسائل با فلسفه صدرایی سازگار نیست.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا قائمینیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، هفتم دی ماه در نشست علمی«ذهن دیجیتال» گفت: بیشتر تفکر عقلی و مغز بیولوژیکی انسانها معطوف به معیشت و حل مسائل اقتصادی و روزمره است؛ مغز بیولوژیکی در طول هزاران سال تکامل داشته و قدرت خود را بالا برده است ولی باز هم بسیاری از پیچیدگیها را درک نمیکند.
وی با بیان اینکه مشکلات اجتماعی و فرهنگی، تفکر بشر را محدود میکند ولی ذهن دیجیتال این محدودیت را ندارد، اضافه کرد: مثلا مسئولان سیاسی در کشورها عمدتا افراد دور و بر خود را برای پستهای وزارت و مدیریت بر میگزینند ولی برای هوش مصنوعی چنین چیزی تعریف نشده است.
قائمینیا بیان کرد: روانشناسان قائل به محافظهکاری مغز انسان هستند، یعنی مغز انسان همیشه در برابر کارهای غلط نمیایستد و همین مشکلات جدی پدید آورده است ولی برای ذهن دیجیتال چنین مشکلی وجود ندارد.
استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: تفاوت اصلی دیگر ذهن بیولوژیکی، این است که مقولهبندی دارد؛ مثلا افراد را به عنوان آشنا و نا آشنا، دوست و دشمن و … تقسیمبندی میکند ولی ذهن دیجیتال طوری میتواند طراحی شود که این مقولهبندی را نداشته و صرفا طبق پیامدهای رفتاری افراد مقولهبندی شود.
وی با بیان اینکه انسانها معمولا جهتگیری ذهنی دارند و خیلی از اختلافات اجتماعی تابع همین موضوع است ولی ذهن دیجیتال چنین پیش فرضی ندارد، تصریح کرد: حیات ذهن دیجیتال براساس شبیهسازی فرایندهای مغزی و فرایندهای فکری رقم خورده است لذا بحث بسیار گستردهای در هوش مصنوعی در مورد شبیهسازی وجود دارد.
وی با بیان اینکه شبیهسازی تعاریف مختلفی دارد، اظهار کرد: گاهی میتوان رفتارهای یک کامپیوتر را با کامپیوتر دیگر شبیهسازی کرد، همچنین برخی هوشهای مصنوعی رفتار هوش مصنوعی دیگر را تقلید میکند ولی شبیهسازی مدنظر ما تعریف خاصتری دارد؛ مثلا امروز دقیقا حرکت هواپیما را روی کامپیوتر شبیهسازی میکنند و به متخصصان هواپیما و مدیریت پرواز کمک میکنند تا از مشکلات جلوگیری کنند. پس یک معنای شبیهسازی، تقلید و دیگری، شبیهسازی مانند تغییرات جوی و حرکت هواپیماست.
قائمینیا بیان کرد: امروزه در علوم اجتماعی و سیاسی و … هم از شبیهسازی استفاده میکنند و بر این اساس، آینده تورم و مشکلات اقتصادی و رفتارهای اقتصادی و سیاسی یک جامعه شبیهسازی میشود؛ البته اساس ذهن دیجیتال برای این است که تفکر در حوزههای پیچیده به هوش مصنوعی محول شود و توفیقاتی هم داشته است.
شبیهسازی ذهن دیجیتال
وی اضافه کرد: در اخترشناسی نحوه حرکت سیارات و سیاهچالها و …. به راحتی توسط ذهن دیجیتال، شبیهسازی میشود و در همه حوزهها ما وارد مطالب جدیدی شدهایم؛ عصر جدید، عصر کلاندادهها در بسیاری از علوم حتی در علوم طب، علوم انسانی، اعصاب و … است و طبیعی است که ذهن بیولوژیک، توانایی پردازش این دادهها را ندارد.
قائمی نیا تصریح کرد: امروزه بشر براساس یافتههای علم اعصاب، فرایندها را در ابزارهای دیجیتال برنامهریزی میکند و به تبعیت از آن، ذهن دیجیتال ایجاد میشود؛ همانطور که ذهن انسان کار میکند، ذهنی طراحی میشود که دقیقا براساس فرایندهای مغز انسان کار میکند. ذهنی که قائم به دستگاههای دیجیتال است و این نوع ذهن قائم به گوشت و پوست نیست.
وی با اشاره به نسبت ذهن دیجیتال با مغز انسان، تصریح کرد: کسانی که در آیندهپژوهی هوش مصنوعی کار میکنند مدعی هستند که نوعی هوش مصنوعی سوپرتولید خواهد شد و به عصری میرسیم که همه کارها توسط هوش مصنوعی انجام میشود و در سال ۲۰۹۰ حتی هوش طبیعی را در همه ابعاد کنار خواهد گذاشت؛ البته اینها یکسری پیشگوییهای علمی است.
استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: با پیشرفت در این مقولات، فلسفه این مباحث هم مطرح است؛ سؤالاتی چون اینکه این مغز دیجیتال آیا دقیقا مانند مغز بیولوژیکی عمل میکند، مسئولیتپذیر است و اراده خواهد داشت؟ آیا کارکرد انتزاعی که در فلسفه مورد بحث است، دارد؟. از لحاظ فقهی هم این سؤال مطرح میشود که آیا انسان، حق شرعی و فقهی برای انجام چنین کاری یعنی تولید ذهن دیجیتال با مفهوم گفته شده را دارد یا خیر؟ البته از جهت فنی میتوان ایجاد آن را متصور شد ولی از لحاظ فقهی جای سؤال است.
وی بیان کرد: برخی مدعی هستند که الان هر دو سال یکبار ظرفیت هوش مصنوعی متحول میشود؛ اگر این گزاره درست باشد، امکان رسیدن به این افق وجود دارد ولی از لحاظ فلسفه اسلامی معتقدم که هر چند آگاهیهای ضعیف برای هوش مصنوعی قابل اثبات است، ولی نمیتوان قابلیت عقلی انسان را در موجود دیگری مانند هوش مصنوعی فراهم بیاوریم و قطعا این مسائل با فلسفه صدرایی سازگار نیست.