کتاب «التّقریب بین المذاهب الإسلامیه فی القرن العشرین: الأزهر والتَّشیُّع محاولاتٌ وتحفّظات» از آلمانی به عربی ترجمه شده و چاپ اول آن مربوط به سال ۲۰۱۵ در قاهره است. نویسنده در این کتاب به مفهوم تقریب در میان مذاهب اسلامی پرداخته و ارتباط الازهر با شیعیان را موضوع پژوهش خود قرار داده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، مرکز تمدن توسعه اندیشه اسلامی در مصر، در اولین تلاش جدی خود برای نهادینه کردن تقریب بین مذاهب اسلامی بین شیعه و سنی، کتابی با عنوان «التّقریب بین المذاهب الإسلامیّه فی القرن العشرین (الأزهر والتَّشیُّع محاولات و تحفظات)»(همگرایی بین مذاهب اسلامی در قرن بیستم؛ “الازهر و تشیع” از تلاشها تا محافظهکاریها) به قلم راینر برونر، محقق آلمانی را منتشر کرده است.
راینر برونر(Rainer Brunner)، استادیار «دانشگاه آلبرت لودویگز در فرایبورگ» (Albert-Ludwigs-Universität Freiburg)، متولد ۱۹۶۴، متخصص در زمینههای: تاریخ و کلام شیعی، تفاسیر شیعی قرآن، روابط میان اهل تسنن و شیعیان بهویژه در عصر جدید، اسلام در اروپا، و دروس دینی اسلامی در مدارس است. او همچنین در زمینههای: تقریب و فاصله، شیعه، الازهر، تقریب اسلامی در قرن بیستم، میان تاریخ، سیاست و تنازع، شیعه ۱۲ امامی در عصر جدید، شیعه و تحریف قرآن تألیفاتی دارد.
راینر برونر، در ۱۹۹۵ از دانشگاه فرایبورگ دکتری گرفته و کتاب «تقریب اسلامی بین شیعه و سنی» در اصل رساله دکتری او بوده است. وی در این کتاب به مفهوم تقریب در میان مذاهب اسلامی پرداخته و ارتباط الازهر با شیعیان را موضوع پژوهش خود قرار داده است.
این کتاب توسط بتول عاصی و فاطمه زرقاط به عربی ترجمه و چاپ اول آن سال ۲۰۱۵ توسط مرکز تمدن توسعه اندیشه اسلامی در بیروت منتشر شده است. التقریب بین المذاهب نمونهای از مجموعه مطالعات چاپ شده توسط این مرکز در حوزه تمدن و فرهنگ بوده و مشتمل بر مقدمه، ۱۰ فصل و خاتمه است.
فصول کتاب به شرح زیر به موضوع تقریب مذاهب پرداخته است.
فصل اول به بررسی «اولین تلاشها برای حل مناقشه میان شیعه و سنی میپردازد و فصل دوم حول محور «اصلاحات دانشگاه الازهر و تشیع در اوایل قرن بیستم» متمرکز است.
فصل سوم کتاب، مکاتباتی را که بین عبدالحسین شرفالدین (از جنوب لبنان) و شیخ سلیم البشری (شیخ الازهر در سال ۱۹۱۱) تحت عنوان «مکاتبات بحثبرانگیز» انجام شده است، ارزیابی میکند.
[علامه عبدالحسین شرفالدین بیگمان از مشاهیر دینی و سیاسی لبنان و عراق در نیمه نخست قرن بیستم بوده و نقش مهمی در شکلدهی اوضاع فرهنگی و اجتماعی شیعیان به ویژه در جنوب لبنان داشته است].
عنوان فصل چهارم «خلافت و تقریب بین سالهای ۱۹۱۱ ـ ۱۹۳۶: اِبطال خلافت» و عنوان فصل پنجم «نهادسازی تفکر تقریبی: اولین پیشاهنگان» است. فصل ششم نیز به موضوع شبکه جنبش علمایی تقریب (از ۱۹۴۷ تا ۱۹۶۰) پرداخته است و نقش علمایی چون محمد حسین کاشفالغطاء، محمد تقی قمی و مهمتر از همه محمود شلتوت در تأسیس دارالتقریب و جماعه التقریب و نیز حمایت از این جریان را بررسی کرده است.
نویسنده در فصل هفتم درباره حوزه بحثهای تقریبی و حدود آن و همچنین مزایا و مضرات تاریخ از تفکر تقریبی صحبت میکند؛ مناقشات، تقریبها و سیاست انقلابی (۱۹۵۲-۱۹۵۷)، در فصل هشتم مورد بررسی قرار میگیرد. فصل نهم نیز به پیروزی و شکست اندیشه تقریب (۱۹۵۸ – ۱۹۶۱) میپردازد.
این تحقیق در فصل دهم و پایانی در مورد انتقال رابطه از تقریب به محدودیتها (۱۹۶۲-۱۹۷۹) میپردازد و در نتیجه این پژوهش به موضوع تداوم تقریب در قرن بیست و یکم پرداخته شده است.
برنر توضیح میدهد که این مطالعه با هدف ترسیم ریشهها و سیر مجادله اسلامی ـ اسلامی و مسیر آن در قرن بیستم انجام شده است و اشاره میکند که در دل این بحث، نوسانات در روابط بین دانشگاه الازهر در قاهره و علمای شیعه مشهود است.
گفتنی است، در ۱۳۱۷ ش، محمدتقی قمی از ایران به مصر مهاجرت کرد و در قاهره دارالتقریب بینالمذاهب الاسلامیه را تشکیل داد. مهمترین دستاورد دارالتقریب پیریزی راههای عملی اتحاد مسلمانان بود و محل گردهمایی دانشمندان و روحانیان شیعه و سنّی شد. صدور فتوای محمود شلتوت در هفدهم ربیعالاول ۱۳۷۸ق، مبنی بر جواز پیروی از مذهب شیعه امامیه همانند چهار مذهب فقهی اهل سنّت، بزرگترین اقدام عملی در راه تقریب بهشمار میآید.
راینر برونر همچنین خاطرنشان میکند که این مطالعه به دنبال ارائه مجدد مناظراتی نیست که بین سنیها و شیعیان در طول تاریخ صورت گرفته است. در واقع، این پژوهش، برجستهترین مسائل مشکلساز را ارائه میکند که همچنان موجب اختلاف میان دو گروه است، تلاشی است برای ترسیم اولین برداشتها و نظرات در مورد موضوعاتی که سنگ بنای این بحثها را تشکیل داده است.
این مناقشات را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول بحثهایی با ماهیت تاریخی ـ سیاسی است که حاصل تفاوت در فهم تاریخ یا مربوط به برداشتی متفاوت از این تاریخ است و دسته دیگر مربوط به حوزه فقه و حقوق اسلامی است.