گویی طالبان پس از فتح کابل و سیطره بر بخش اعظم افغانستان با مشکلاتی به مراتب بیش از ماقبل فتح دست و پنجه نرم می کند. همیشه نمی توان با شلاق زدن به زنانی که بدون محرم از خانه خارج شده اند وقت فراغت مردم را پر کرد. ابن ملت نان می خواهد و کار می خواهد و مسکن و امنیت.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نیمسال از برآمدن دولت دوم امارت اسلامی طالبان در افغانستان گذشته است. آنچه در آغاز آسان می نمود اکنون بسی مشکل می نماید. نوجوانانی که به دست طالبان در مکتب خانه های زیرزمینی تربیت شدند و اکنون به سن جوانی و بالاتر رسیده اند جز این که قرآن و شماری حدیث را از حفظ می خوانند و قدرت شلاق زدن دارند کار دیگری بلد نیستند. النهایه چندین سخنگو دارند که به انگلیسی شسته رفته حرف می زنند.
رسم و آئین کشورداری
کشورداری نه کار غازیان است و نه کار قاضیان و نه کار طالبان! حتی اگر هر سه صفت در یک جماعت جمع شود. نمی توان با دست های عتیق برآمده از صحاح سته و فقه سنتی حنفی با دنیای جدید آشتی کرد. امارت اسلامی طالبان به اندازه ای که بتواند با دنیای جدید آشتی کند به همان اندازه باید از مبانی خود فاصله گیرد. از این رو نه می تواند کاملا به فقه شلاقی و خشن حنفی پای بند باشد و نه می تواند ارزش های دنیای مدرن را هضم کند.
طالبان ملت افغانستان را گروگان گرفته است تا خود را به جامعه بین الملل تحمیل کند. اما هر چه درهای جامعه بین الملل بیشتر به روی این جماعت وحشی باز شود ماشین سرکوب آن در داخل سنگین تر عمل کند.
پس از فتح کابل
تاکنون رویاهای طالبان برای به رسمیت شناخته شدن تحقق نیافته و شاید هیچ گاه تحقق نیابد. جامعه بین الملل چاره ای جز این ندارد که تنها در حدی که از وقوع فاجعه انسانی جلوگیری کند آن هم از طریق سازمان های بین المللی با طالبان تعامل کند اما بعید است کشورهایی که برای خود احترام قائلند این امارت را به صفت نمایندگی ملت افغانستان بپذیرند.
به نظر می رسد طالبان پس از فتح کابل و سیطره بر بخش اعظم افغانستان اکنون با مشکلاتی به مراتب بیش از ما قبل فتح دست و پنجه نرم می کند. همیشه نمی توان با شلاق زدن به زنانی که بدون محرم از خانه خارج شده اند وقت فراغت مردم را پر کرد. ابن ملت نان می خواهد و کار می خواهد و مسکن و امنیت. طالبان علاوه بر بحران مشروعیت در همه این موارد با بحران روبه روست.
مثلی عربی می گوید زمانی که خدا بخواهد مورچه ای را بسوزاند به او دو بال می دهد. اکنون طالبان این بالها را یافته اند و به سوی سقوط پیش خواهند رفت. آغاز صعود دوباره امارت طالبان آغاز افول آن خواهد بود. افغانستان مابعد طالبان دور نیست. کافی است دولت قطر از حمایت این امارتک دست بردارد تا طالب هایی که اکنون به مفاصل قدرت چسبیده اند همانند اشرف غنی شتابزده به سمت فرودگاه بروند و نعلینشان را هم فراموش کنند.
دولت های دموکراسی خواه جهان باید از هم اکنون از قائد اعظم افغانستان جدید احمد مسعود حمایت کنند تا همه نیروهای ملی افغانستان زیر فرماندهی او رقم بطلان بر حیات عموزادگان داعش بکشند و اسلام را از شر یکی از دروغین ترین مدعیان سخنگویی اش نجات دهند و دروزاه سعادت را به روی ملت افغانستان بگشایند.