بهزاد حمیدیه، مدرس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران با بیان اینکه بنده معتقدم که در متن آیات و روایات مطالب زیادی درباره معنویت داریم ولی به آن توجه نشده است، بنابراین ما متاسفانه شناخت زیادی از معنویت اسلامی نداریم، گفت: یکی از نمادهای معنویت اسلامی، وقار است که برعکس تصور ما مقولهای کاملا معنوی است تا اجتماعی.
[QR size=”100×100″ link=”yes”]https://adyannews.com/114390[/QR]به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، بهزاد حمیدیه، مدرس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران ۲۶ دی ماه در نشست «ساختارهای زیست معنوی در ادیان؛ ذن، یوگا و معنویت اسلامی»، گفت: باید با شرح صدر بیشتری سراغ متون دینی برویم و ببینیم چه مطالبی درباره معنویت اسلامی وجود دارد و بنده مدعی هستم که کمتر در اینباره کار شده و شرح و بسط دادهایم.
وی افزود: اگر یک فرد بودایی مدعی است که مکتب من سراسر معنوی است و عمده راهکارهای آن باعث رشد فرد بودایی است ولی معنویت اسلامی، در حاشیه است و مسلمانان فقط دنبال مسائل فقهی عبادی هستند. بنده معتقدم که اتفاقا ما در متن آیات و روایات مطالب زیادی درباره معنویت داریم ولی به آن توجه نشده است. بنابراین متاسفانه شناخت زیادی از معنویت اسلامی نداریم و باید دانش خود را در این زمینه گسترده کنیم.
نویسنده کتاب آزادراه فرهنگ تصریح کرد: گفتار دوم از شش گفتار در بحث زیست معنوی، وقار است، وقار در حوزه اخلاق مورد اشاره قرار دارد و مرحوم ملامهدی نراقی در جامع السعادات به صورت گذرا به آن پرداخته است، وی در مورد وقار آورده است که اندک فضیلتها هستند که در شرافت به پایه وقار برسند و به خاطر همین است که مؤکدا بیان شده که مؤمنان باید داری وقار باشند.
حمیدیه تصریح کرد: ما وقار را عمدتا از زاویه اجتماعی و اینکه انسان باید ابهت خود را حفظ کند مورد توجه قرار میدهیم، یعنی انسان فرد متشخصی باشد و ارزش و احترام خود را در جامعه نگه دارد. ولی بنده با توجه به آیات، روایات و لغتشناسی وقار نشان دادهام که اتفاقا یک مقوله کاملا معنوی و سبب رشد معنوی انسان است.
وی افزود: وقار اجتناب از هرز رفتاری است. ما برای زیست معنوی، نیاز به معنویت داریم و اینکه انسان به صورت دورهای باید ذهن و درون خود را از زنگارها پاکیزه کند وگرنه زنگارها جمع شده و تبدیل به یک لایه سخت و سنگین میشود ولی این کار کاملا باید دورهای انجام شود.
حمیدیه با بیان اینکه در گفتارهای این اثر به این مسئله پرداخته شده که اگر بوداییها، پیروان ذن و یوگا میبینند این معنویتها به نیازشان پاسخ داده و آن را تامین کرده است ما هم باید نشان دهیم معنویت اسلامی کاملا قادر به رفع نیازهای یک مسلمان است، افزود: در گفتار دوم در مورد وقار این بحث مطرح شد که نیاز معنوی مهم ما این است که از هرز رفتاری پرهیز کنیم یعنی از افعال بیهدف و زائد دوری کنیم و آن را کنار بگذاریم.
وی اضافه کرد: مثلا اگر عادت داریم تند غذا بخوریم و تند راه برویم و با اشیا بازی کنیم و حرکات سر و دست و پا بدون حساب و کتاب انجام شود، وقار اقتضا میکند که همه اینها مبتنی بر حساب و کتاب باشد. راهرفتنی که دور از هرز رفتاری است خیلی صرفهجویانه و حساب شده است؛ گامهای تند و بلند و حرکات زیاد که نیازی به آن نیست باید کنار گذاشته شود وگرنه به زیست معنوی ضرر میزند. این موضوع در قالب دو واژه لعب و لهو قابل پیگیری است.
وقار کلیدواژه مهم در معنویت اسلامی
وی با طرح این پرسش که آیا در اسلام به هر رفتاری و نهی از آن توجه شده است، گفت: در آئینهای ذن و شرقی روی این مسئله کار شده و تکنیکهایی هم ارائه کردهاند و بنده هم نشان دادهام که دقیقا در اسلام هم روی این موضوع توجه شده است و کلیدواژه مهم آن وقار است؛ دستور به وقار دقیقا دستور به جلوگیری از هرز رفتاری است. وقار به معنای نظم آهنین و دیسیپلین خشک نیست، اتفاقا طبیعی رفتار کردن و راه رفتن است، طبیعتی که بدون صرف انرژی فراوان باشد.
مدرس دانشگاه تهران بیان کرد: از امام صادق(ع) نقل است که «هو الرجل یمشی بسجیته التی جبل علیها، لایتکلف ولایتبختر»؛ بنابراین وقار فقط حفظ موقعیت اجتماعی و پرستیژ نیست و فراتر از حسن و قبح اخلاقی است، وقار این است که ما در عبادات، در روزهداری، علمآموزی و در همه رفتارها به آن توجه کنیم یعنی اگر بخواهیم از معنویت ماه روزه بهره ببریم یکی از راههای آن وقار است، متاسفانه از این صفت پسندیده به صورت گذرا عبور کردهایم.
حمیدیه با اشاره به گفتارهای این کتاب، اظهار کرد: گفتار اول این اثر، تفریغ قلب است و اینکه ما باید قلب را به تدریج از زنگارها فارغ کرده و پاک کنیم، اینکه چه عواملی باعث زنگار است با استناد به آیات و روایات بیان شده است؛ گفتار دوم درباره وقار و گفتار سوم هم درباره تملک نفس (تملک بر خیال و قوای حسی مانند چشم و …) است که خود این واژه گزینی هم براساس آیات و روایات است.
وی افزود: گفتار چهارم، اخلاص در عمل است که الهام گرفته از کنش از طریق بیکنشی است که کاملا در بافت اسلامی توضیح داده شده است یعنی مؤمن باید به جایی برسد که کنشها و اعمال صالحه خود را اصلا نبیند. گفتار پنجم، وحدتاندیشی و مخصوص عرفای سطح بالاست. گفتار دیگر هم بیخویشتنی است، این بیخویشتنی کاملا از صبغه بودایی بیرون آمده و کاملا رنگ و بوی اسلامی دارد.