طیبه محمدیکیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار کرد: پیمان رضوان، نقطه اوج کنشگری سیاسی زنان در صدر اسلام است و از این جهت اهمیت دارد که هم میتوانیم آن را در بردارنده بیعتهای قبلی بدانیم و هم اینکه پایبندی اعضا به یک جامعه نو را پیش میکشد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، طیبه محمدیکیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، امروز یکشنبه سوم بهمنماه در نشست «زنان در آینده تمدنی ما» که از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد با موضوع «دیرینهشناسی کنش سیاسی زنان در صدر اسلام» سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
مطالعه دیرینهشناسانه کنش سیاسی زنان در صدر اسلام بر وجود تفاوت برجستهای که در این گفتمان با فضای پیش از اسلام وجود دارد میپردازد. وقتی از دیرینهشناسی صحبت میکنیم در پی این هستیم زمینههای پیدایش یک گفتمان را مورد بررسی قرار دهیم و توضیحِ شیفتِ پارادایمی در پیش و پس از اسلام باشد. در واقع تلاش ما این است که جایگاه زن در اسلام را به مثابه پراکسیس و آنچه زاده آگاهی و قدرت است توضیح دهیم.
تفاوت جایگاه زن در پیش و پس از اسلام
پس از اسلام در میان زنان، قدرتی تازه که همان قدرت مقاومت و اعتراض است و یک سوژه گفتمانی نو در قامت زن مسلمان متولد میشود و بسیاری از مناسبات پیشین به چالش کشیده میشود. این گفتمان جدید، زن مسلمان را به شیوهای دیگر به تصویر میکشد. در این گفتمان، زن امروز و پس از اسلام، دیگر زن پیش از اسلام نیست چراکه زائیده پیام تازهای است که زن مسلمان در دل آن متولد میشود. میشل فوکو، پیش از روش تبارشناسی، روش دیرینهشناسی را طرح کرد که عموماً به شرح شرایطی میپردازد که در درون یک گفتمان و حوزه علمی منتشر میشود و کاربرد پیدا میکند. در اینجا به توضیح کردارهای گفتمانی میپردازیم و از گسستها صحبت میکنیم.
در روش دیرینهشناسی، آرشیوهای خاک خورده را که مورد توجه قرار نگرفتهاند واکاوی میکنیم. دیرینهشناسی، تحولات را با توجه به گذشته برای ما روشن میکند و در اینجا بر اساس سامانِ دانایی، گوهر روزگاران را نشان میدهیم. حال میخواهیم ببینیم این اتفاق چگونه برای زن مسلمان رخ داد و در دل این چهارچوب دست به کنش زد. زنی که در فضای پیش از اسلام زنده به گور میشد و از کرامت انسانی بیبهره بود در فضای گفتمانی جدید، نه تنها مورد پذیرش قرار میگیرد بلکه به یک فاعلِ بسیار توانمند و بیانگر تبدیل میشود و در واقع توان این را پیدا میکند که در مهمترین مقاطع تاریخ، منطق مبارزه و اعتراض خود را به نمایش بگذارد.
ما این را نه در سوژههای گفتمانی غربی بلکه در دلِ گفتمان اسلامی مورد مطالعه قرار میدهیم. وقتی از فضای مسلط درون گفتمان صحبت میکنیم از یک روند کلی صحبت میکنیم که در دل این گفتمان پذیرفته شده است و در مقاطع حساس، توان بروز و ظهور ویژهای را پیدا میکنند. در رابطه با اینکه منطق گفتمان جدید به چه صورتی گسترش کنشگری زنان پس از اسلام را به ما نشان میدهد باید گفت که در ابتدا میتوانیم از ایمان و دعوت عمومی پیامبر(ص) صحبت کنیم.
ایمان به مثابه کنش سیاسی
ایمان در صدر اسلام باید به مثابه یک کنش سیاسی مورد شناسایی قرار گیرد چراکه فعالیتی است که در مقابل گفتمان مسلط قبلی رخ میدهد. پس از آنکه زنان در جریان دعوت پیامبر اسلام(ص) قرار گرفته و در جرگه مؤمنان وارد میشوند شاهد موضوع بیعتها هستیم که از جمله آنها پیمان پیامبر با اوس و خزرج، پیمان با اهالی یثرب و سایر پیمانهای عمومی همانند عقبه است که با حضور زنان برگزار شد. پس از فتح مکه هم بیعت نساء وجود دارد که بیعتی ویژه و با اهمیت است. خداوند در آیه ۱۲ سوره ممتحنه فرموده است: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءَکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَىٰ أَنْ لَا یُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیْئًا وَلَا یَسْرِقْنَ وَلَا یَزْنِینَ وَلَا یَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ ۙ فَبَایِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ الا ای پیغمبر (گرامی) چون زنان مؤمن آیند که با تو بیعت کنند که دیگر هرگز شرک به خدا نیاورند و سرقت و زنا نکنند و اولاد خود را به قتل نرسانند و بر کسی افترا و بهتان میان دست و پای خود نبندند (یعنی فرزندی را که میان دست و پای خود پرورده و علم به آن از انعقاد نطفه او دارند به دروغ به کسی غیر پدرش نبندند) و با تو در هیچ امر معروفی مخالفت نکنند، بدین شرایط با آنها بیعت کن و بر آنان از خدا آمرزش و غفران طلب، که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است» این آیه در همین رابطه نازل شده است. مفاد بیعت شامل مفاد اجتماعی و اخلاقی است و این مهمترین بیعتی است که بین رسول گرامی اسلام و زنان مسلمان بسته شده است.
بیعت دیگر بیعت رضوان است که آیه ۱۸ سوره فتح به آن اشاره دارد. این پیمان از این جهت اهمیت دارد که هم میتوانیم آن را در بردارنده بیعتهای قبلی بدانیم هم اینکه پایبندی اعضا به یک جامعه نو را پیش میکشد و در مفاد آن شاهد هستیم که چگونه زنان به عنوان عضوی از این جامعه نوپا ،پیمان میبندند که در حفظ و حراست از جامعه وفاداری داشته باشند. پیمان رضوان نقطه اوج کنشگری سیاسی زنان در آن موقع است.
نشانههای حضور اجتماعی زنان در صدر اسلام
اگر بخواهیم این منطق گفتمانی را گسترش دهیم میتوانیم از حجهالوداع هم صحبت کنیم که زنانی همانند حضرت فاطمه(س)، ام هانی و دیگر زنان در آن حضور داشتند. همچنین در بیعت غدیر نیز زنان حضور داشتند. از سوی دیگر اگر بخواهیم نوعی از کنش گفتمانی دیگر را برای حضور زنان و کنشگری سیاسی آنان نام ببریم باید به مشورت گرفتن پیامبر از زنان در امور عمومی یاد کنیم. پیامبر عموماً با ام سلمه و حضرت فاطمه(س) مشورت میکردند. همچنین مشارکت زنان در ساخت مساجد و حضور در جنگها از دیگر نمودهای حضور اجتماعی زنان در صدر اسلام است.
اما اگر بخواهیم از سوژههای گفتمانی صحبت کنیم میتوانیم چهرههای برجستهای همانند حضرت خدیجه(س) را مورد شناسایی قرار دهیم. زمانی که وی اسلام آورد بزرگترین حامی پیامبر بود و نقش فعالِ حمایتگرانه اجتماعی و سیاسی خود را به انجام رساند. پس از ایشان حرکت سیاسی حضرت زهرا(س) و رویکرد مقاومت و اعتراض ایشان را شاهد هستیم. این نوعی سیاستورزی زنانه است که نشان میدهد میتوانیم همراه با حفظ حجاب و عفت، حضور آگاهانه عمومی داشته باشیم. همچنین گریه و خطبه ایشان در مسجد النبی به مثابه یک حرکت سیاسی مورد شناسایی قرار گرفته است. حضرت زهرا(س) همچنین با فرزندان خود به بقیع میرفتند و این یک حضور عمومی است تا پیام خود را منتقل کنند. در خطبه فدکیه نیز شاهد کوشش ایشان برای تبیین دین خدا و اهمیت اصلاح گری امت هستیم.
تکمیل این کنشها را در رویکرد حضرت زینب(س) پس از واقعه عاشورا مشاهده میکنیم. پس از عاشورا با یک فعالیت سیاسی متفاوت و کنش سیاسی زنانه از سوی حضرت زینب مواجه هستیم که در شام، پیام واقعه عاشورا را منتقل میکند لذا اگر به شکل دیرینهشناسانه در ظرفیتهای صدر اسلام، منطق فعالیت زنان را مورد توجه قرار دهیم با یک رویکرد تصاعدی مواجه خواهیم بود که زنی که عنصری غایب در جامعه بوده پس از اسلام به مثابه یک عنصر فعال و صدایی که باید شنیده شود عمل میکند و در این گفتمان، سوژهای است که نمیتوان وی را نادیده گفت. چنین افرادی میتوانند الگوهایی برای حضور زنان در آینده تمدنی ما هم باشند.