ادیان نیوز: شیعیان ، اعتقاد دارند که نصب امام و جانشین پیامبر به دست خداوند است و مردم اجازه دخالت در انتخاب امام ندارند ؛ همان طوری که انتخاب پیامبر به دست خداوند است و مردم حق انتخاب نبی را ندارند . در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که این مطلب را ثابت میکند . خداوند کریم در باره امامت حضرت ابراهیم(ع) میفرماید :
إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماما . البقره / ۱۲۴ .
من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم !
و نیز میفرماید :
وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ کلاًُّ جَعَلْنَا نَبِیًّا . مریم / ۴۹ .
ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر یک را پیامبرى (بزرگ) قرار دادیم !
طبق این آیه ، جعل امامت حضرت ابراهیم به دست خدا بوده است ؛ همان طوری که جعل نبوت او به دست خدا بود ؛ اما هیچ آیه در قرآن وجود ندارد که انتخاب نبی و امام را به دست مردم سپرده باشد .
و نیز شیعیان اعتقاد دارند همان طوری که پیامبران الهی برای اثبات نبوت و رسالت نیاز به ارائه معجزه و کرامات خارق العاده داشتند ، اوصیاء و جانشینان آنان نیز باید برای اثبات امامت خویش از کرامت و معجزه استفاده می کردند و گرنه سخن آنان پذیرفته نشده و قابل تصدیق نیست .
و ائمه اهل بیت(ع) ، هر کدام دارای معجزات و کراماتی بوده اند که افراد با دیدن آن ها از ائمه ، سخن آنان را پذیرفته و به امامت آنان تن می دادند .
حضرت سید الشهداء(ع) امام سوم شیعیان ، دارای معجزات و کرامات زیادی در زمان حیاتشان و حتی بعد از شهادتش بوده که این معجزات ثابت می کند ، آن بزرگوار ، امام بر حق و منصوب از جانب خداوند و جانشین شایسته بعد از برادرش امام حسن علیه السلام است ؛ زیرا محال است خداوند این معجزات و کرامات را به دست نا اهلان و مدعیان دروغین ولایت الهی بسپارد و نعوذ بالله با در اختیار قرار دادن این معجزات به دست آن ها زمینه های گمراهی مردم را مهیا سازد .
ما در این مختصر ، سعی می کنیم به معجزاتی از امام حسین بپردازیم که بعد از شهادت آن حضرت در عالم اتفاق افتاده است ، معجزات منحصر به فردی که عقل هر عاقلی را مبهوت کرده می کند . بی تردید ، هر یک از این معجزات برای روشن شدن حقیقت برای حق پرستان و کسانی که به دنبال هدایت الهی هستند کفایت می کند ؛ البته به شرطی که تعصب های جاهلی را کنار گذاشته شده و فقط با چشم دل به این معجزات نگریسته شود .
و از آن جایی که شیعیان و پیراوان اهل بیت علیهم السلام به امامت حسین بن علی(ع) و معجزات و کرامات آن بزرگوار یقین دارند و از جانب دیگر ، طرف ما کسانی هستند که نمی خواهند ولایت فرزند رسول خدا را بپذیرند و به جای پیروی از ثقلین ، دنبال رو دشمنان اهل بیت هستند ، ما سعی می کنیم این معجزات و کرامات را فقط از معتبرترین کتاب ها و از قول برترین عالمان و دانشمندان آن ها نقل و ثابت کنیم تا حجت و برهان بر همه حقیقت جویان تمام شده و راه انکاری باقی نماند .
۱. برخورد ستارگان آسمان با یکدیگر :
عن عیسى بن الحارث الکندی ، قال : لما قتل الحسین مکثنا سبعه أیام إذا صلینا فنظرنا إلى الشمس على أطراف الحیطان کأنها الملاحف المعصفره ، ونظرنا إلى الکواکب یضرب بعضها بعضا .
تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۲ – ۴۳۳ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ .
عیسى بن حارث کندى می گوید : هنگامی حسین بن على(ع) را شهید کردند ، تا هفت روز ، هر گاه که نماز عصر را می خواندیم می دیدیم آفتابی که بر دیوارهاى خانه ها می تابید به قدری قرمز بود که گویا چادر های سرخ است که بر آن کشیده اند ، و می دیدیم که برخی از ستارگان همدیگر را می زدند (با یکدیگر برخورد می کردند) .
۲ . آسمان خون گریه کرد :
عَنْ نَضْرَهَ الْأَزْدِیَّهِ قَالَتْ : لَمَّا أَنْ قُتِلَ الْحُسَیْنُ بن علی (علیهما السلام) مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً فَأَصْبَحْتُ وَ کُلُّ شَیْءٍ لَنَا مَلْآنُ دَما .
تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۳ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ ، ۳۱۳ و الثقات ، ابن حبان ، ج ۵ ، ص ۴۸۷ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ – ۲۲۸ .
نضره ازدیه گوید : هنگامى که حسین بن علی(ع) شهید شدند ، آسمان خون بارید و ما همچنان می دیدیم که تمام اشیاء و اسباب ما مملو از خون است .
جعفر بن سلیمان قال حدثنی خالتی أم سالم قالت لما قتل الحسین بن علی مطرنا مطرا کالدم على البیوت والجدر قال وبلغنی أنه کان بخراسان والشام والکوفه .
تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۳ – ۴۳۴ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ – ۳۱۳ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۶ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۸ – ۲۲۹ .
جعفر بن سلیمان ، روایت کرده که خالهام ، ام سالم ، گفت : هنگامى که امام حسین (ع) به شهادت رسید ، بارانی همانند خون بر دیوارها و خانه ها می بارید . و گفت : به من خبر داند که همین باران خون ، در خراسان ، شام و کوفه نیز باریده است .
۳ . اشک ریختن آسمان :
عن ابن سیرین قال لم تبک السماء على أحد بعد یحیى بن زکریا إلا على الحسین بن علی .
سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۵ – ۲۲۶ .
ابن سیرین گفت : آسمان برای هیچ کسی جز یحیی بن زکریا و حسین بن علی (ع) گریه نکرده است .
۴ . تاریک شدن دنیا :
حدثنا خلف بن خلیفه ، عن أبیه ، قال : لما قتل الحسین اسودت السماء ، وظهرت الکواکب نهارا حتى رأیت الجوزاء عند العصر وسقط التراب الأحمر .
تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۱ – ۴۳۲ و تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۶ .
خلف بن خلیفه از پدرش نقل می کند که گفت : زمانی که امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسید ، آن قدر آسمان تاریک شد که هنگام ظهر ستاره های آسمان ظاهر شدند ؛ تا جائی که ستاره جوزا در عصر دیده شده و خاک سرخ از آسمان فرو ریخت .
وقال : وقال علی بن مسهر ، عن جدته : لما قتل الحسین کنت جاریه شابه ، فمکثت السماء بضعه أیام بلیالیهن کأنها علقه .
تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۲ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۶ .
علی بن مسهر از جده اش نقل می کند که می گفت: هنگامی که امام حسین به شهادت رسید من دختری نوجوان بودم، آسمان چند شبانه روز درنگ نمود که گویا لخته خون بود .
۵ . سرخ شدن آسمان :
وقال علی بن محمد المدائنی ، عن علی بن مدرک ، عن جده الأسود بن قیس : احمرت آفاق السماء بعد قتل الحسین بسته أشهر ، نرى ذلک فی آفاق السماء کأنها الدم . قال : فحدثت بذلک شریکا ، فقال لی : ما أنت من الأسود ؟ ، قلت : هو جدی أبو أمی قال : أم والله إن کان لصدوق الحدیث ، عظیم الأمانه ، مکرما للضیف .
تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۲ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ .
علی بن مدرک از پدر بزرگش اسود بن قیس نقل می کند که گفت : پهنه آسمان پس از شهادت امام حسین به مدت شش ماه سرخرنگ شده بود که ما آن را شبیه خون در آسمان مشاهده می کردیم ، علی بن محمد مدائنی از وی سؤال کرد : چه نسبتی با اسود داری ؟ گفت : او جد مادری من است گفت : به خدا سوگند که او راستگو وامانتداری بزرگ ومیهمان نواز بود .
وقال عباس بن محمد الدوری ، عن یحیى بن معین : حدثنا جریر ، عن یزید بن أبی زیاد ، قال : قتل الحسین ولی أربع عشره سنه ، وصار الورس الذی کان فی عسکرهم رمادا واحمرت آفاق السماء ونحروا ناقه فی عسکرهم فکانوا یرون فی لحمها النیران .
تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ – ۴۳۵ و تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۳ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۰.
یزید بن ابی زیاد می گوید: من چهارده ساله بودم که حسین بن علی به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد و پهنه آسمان قرمز رنگ شد شتری را لشکریان ذبح کردند آتش از گوشتش زبانه می کشید .
عن هشام عن محمد قال تعلم هذه الحمره فی الأفق مم هو فقال من یوم قتل الحسین بن علی .
سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۸ .
هشام از محمد نقل می کند که گفت : می دانی سرخی افق از چه زمانی بوده ؟ از روزی که حسین بن علی به شهادت رسید این سرخی در افق دیده شد .
۶ . دیوار دار الإماره خون گریه کرد :
حدثنی أبو یحیى مهدی بن میمون قال : سمعت مروان مولى هند بنت المهلب ، قال : حدثنی بواب عبید الله بن زیاد أنه لما جئ برأس الحسین فوضع بین یدیه ، رأیت حیطان دار الاماره تسایل دما .
تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۳ – ۴۳۴ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹ .
هنگامى که سر مبارک امام حسین علیه السلام را در برابر ابن زیاد نهادند ، دیدم که از دیوارهاى دارالاماره خون جارى مىگشت .
۷ . گرفتن خورشید :
عَن أَبُو قَبِیلٍ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ (علیه السلام) کُسِفَتِ الشَّمْسُ کَسْفَهً بَدَتِ الْکَوَاکِبُ نِصْفَ النَّهَارِ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهَا هِی .
تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۳ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۸ و تلخیص الحبیر ، ابن حجر ، ج ۵ ، ص ۸۴ و السنن الکبرى ، البیهقی ، ج ۳ ، ص ۳۳۷ .
هنگامى که امام حسین(ع) به شهادت رسید، خورشید گرفت و آن قدر تاریک شد که هنگام ظهر ستارههاى آسمان ظاهر گردیدند . از این اتفاق چنین پنداشتم که قیامت برپا شده است !
۸ . جاری شدن خون تازه از زیر سنگ ها :
( وقال ) یعقوب بن سفیان ثنا سلیمان ابن حرب ثنا حماد بن زید عن معمر قال َ أَوَّلُ مَا عُرِفَ الزُّهْرِیُّ تَکَلَّمَ فِی مَجْلِسِ الْوَلِیدِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ فَقَالَ الْوَلِیدُ أَیُّکُمْ یَعْلَمُ مَا فَعَلَتْ أَحْجَارُ بَیْتِ الْمَقْدِسِ یَوْمَ قُتِلَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ فَقَالَ الزُّهْرِیُّ بَلَغَنِی أَنَّهُ لَمْ یُقْلَبْ حجرا إِلَّا وَ تَحْتَهُ دَمٌ عَبِیط .
تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۴ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۶ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹ .
ابو بکر بیهقى از معروف روایت کرده که ولید بن عبد الملک از زهرى پرسید سنگهاى بیت المقدس در روز کشته شدن حسین بن على چه حالتى به خود گرفتند ، زهرى گفت : به من خبر دادند که در روز شهادت حسین بن علی هر سنگى را که از زمین بر می داشتند در زیر او خون تازه می دیدند .
عَنْ أُمِّ حَیَّانَ قَالَتْ یَوْمَ قُتِلَ الْحُسَیْنُ أَظْلَمَتْ عَلَیْنَا ثَلَاثاً وَ لَمْ یَمَسَّ أَحَدٌ مِنْ زَعْفَرَانِهِمْ شَیْئاً فَجَعَلَهُ عَلَى وَجْهِهِ إِلَّا احْتَرَقَ وَ لَمْ یُقَلَّبْ حَجَرٌ بِبَیْتِ الْمَقْدِسِ إِلَّا أَصْیب تَحْتَهُ دَماً عَبِیطا
تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹ و …
از ام حیان نقل است که گفت : روز شهادت حسین اسمان سه شبانه روز تاریک شد وهر کس دست به زعفران می زد دستش می سوخت و زیر هر سنگی در بیت المقدس خون دیده می شد .
محمد بن عمر بن علی عن أبیه قال أرسل عبد الملک إلى ابن رأس الجالوت فقال هل کان فی قتل الحسین علامه قال ابن رأس الجالوت ما کشف یومئذ حجر إلا وجد تحته دم عبیط .
تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۶ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹ – ۲۳۰ .
عبد الملک شخصی را نزد پسر راس الجالوت فرستاد تا از وی بپرسد که آیا نشانه ای از کشته شدن حسین درعالم دیده شده است یا نه ، او در پاسخ گفت : هیچ سنگی از زمین بر داشته نشد مگر اینکه خون تازه دیده می شد .
۹ . خاکستر شدن گیاه ورس (اسپرک) :
( وقال ) ابن معین حدثنا جریر ثنا یزید بن أبی زیاد قال قتل الحسین ولی أربع عشره سنه وصار الورس الذی فی عسکرهم رمادا .
تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ – ۴۳۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۳ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۰ .
یزید بن ابی زیاد می گوید : من چهارده ساله بودم که حسین بن علی به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد .
( وقال ) الحمیدی عن أبن عیینه عن جدته أم أبیه قالت لقد رأیت الورس عاد رمادا ولقد رأیت اللحم کأن فیه النار حین قتل الحسین .
تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۳ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۶ .
ابن عیینه از مادر بزرگ پدری اش نقل می کند که گفت : هنگام شهادت حسین گیاه ورس را دیدم که تبدیل به خاکستر شد و در گوشتها آتش می دیدم .
وقال محمد بن المنذر البغدادی ، عن سفیان بن عیینه : حدثتنی جدتی أم عیینه : أن حمالا کان یحمل ورسا فهوى قتل الحسین ، فصار ورسه رمادا .
تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۵ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۱ .
ام عیینه می گوید : شخصی در حال حمل گیاه ورس بود به ذهنش افتاد که برای جنگ باحسین او هم شرکت کند که ناگهان گیاه تبدیل به خاکستر شد .
أخبرنا أبو محمد السلمی أنا أبو بکر الخطیب وأخبرنا أبو القاسم بن السمرقندی أنا أبو بکر قالا أنا أبو الحسین أنا عبد الله نا یعقوب نا أبو نعیم نا عقبه بن أبی حفصه السلولی عن أبیه قال إن کان الورس من ورس الحسین یقال به هکذا فیصیر رمادا .
تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۰ – ۲۳۱ .
ورس : همان اسپرک است که گیاهى است شبیه به کنجد با برگ هاى سبز رنگ که از رنگ آن براى رنگ کردن لباس ها استفاده مىشود و در یمن زیاد مىروید و لباس ورسى ، لباس سرخ رنگ را گویند .
۱۰ . تلخ شدن گوشت شتر غنیمت گرفته شده از امام :
عَنْ جَمِیلِ بْنِ مُرَّهَ قَالَ أَصَابُوا إِبِلًا فِی عَسْکَرِ الْحُسَیْنِ (علیه السلام) یَوْمَ قُتِلَ فَنَحَرُوهَا وَ طَبَخُوهَا قَالَ فَصَارَتْ مِثْلَ الْعَلْقَمِ فَمَا اسْتَطَاعُوا أَنْ یُسِیغُوا مِنْهَا شَیْئا .
تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۶ و تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۵ – ۴۳۶ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۶ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۱ .
جمیل بن مره گوید : شترى از لشکرگاه حسین بن علی را در روز شهادت او غارت گرفتند ، و سپس او را نحر کرده و طبخ نمودند ، راوى گوید : گوشت او آن چنان تلخ شد که آنان نتوانستند از آن گوشت استفاده کنند .
۱۱ . دیده شدن آتش درگوشت شتر غنیمت گرفته شده :
وقال محمد بن عبد الله الحضرمی : حدثنا أحمد بن یحیى الصوفی ، قال : حدثنا أبو غسان ، قال : حدثنا ، أبو نمیر عم الحسن ابن شعیب ، عن أبی حمید الطحان ، قال : کنت فی خزاعه فجاؤوا بشئ من ترکه الحسین فقیل لهم : ننحر أو نبیع فنقسم ؟ قالوا : انحروا ، قال : فجعل على جفنه فلما وضعت فارت نارا .
تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۵ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۱ .
از حمید طحان روایت شده است که در قبیله خزاعه بودم، از جمله چیزهائى که از امام حسین علیه السلام چپاول شده بود و به آن قبیله آورده بودند، یک شتر بود. مردم آن قبیله گفتند : این شتر را نحر کنیم و یا معامله نمائیم ؟ کسى که شتر را آورده بود گفت : مىخواهم آن را نحر کنید .
حمیدگفت : سپر را براى نحر کردن آن حیوان آماده ساختم ، همین که شتر را خوابانیده و سپر را به زمین گذاشتم و آماده کشتن آن بودیم، ناگهان آتشى از آن سپر مانند آب فوران کرد !
( وقال ) ابن معین حدثنا جریر ثنا زَیْدِ بْنِ أَبِی الزِّنَادِ قَالَ قُتِلَ الْحُسَیْنُ وَ لِی أَرْبَعَ عَشْرَهَ سَنَهً وَ صَارَ الْوَرْسُ رَمَاداً الَّذِی کَانَ فِی عَسْکَرِهِمْ وَ احْمَرَّتْ آفَاقُ السَّمَاءِ وَ نَحَرُوا نَاقَهً فِی عَسْکَرِهِمْ فَکَانُوا یَرَوْنَ فِی لَحْمِهَا النِّیرَان .
تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ – ۴۳۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۳ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و تاریخ مدینه دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۰ .
ابن معین از جریر از یزید بن زیاد روایت مىکند که او گفت : سالى که امام حسین(ع) به شهادت نائل آمد ، من چهارده سال داشتم ( و همان روزها شنیدم که آثارى در پى شهادت آن حضرت در لشکر مخالفان ظاهر گردیده ، از جمله آن که) گیاهان ورس در لشکرگاه آنها خاکستر شد ، و آسمان سرخگون گردید ، و در لشکرگاه شترى را نحر کردند ولى مثل این بود که آتش در آن نهاده بودند !
منبع:جام نیوز