ادیان نیوز: عبدلله بن زیاد میگوید بر امام صادق (علیه السلام) در منی سلام کردیم سپس به ایشان عرض کردم: «ای پسر رسول خدا، ما گروهی هستیم که همواره در حال کوچ میباشیم و نمیتوانیم هرگاه که بخواهیم در مجلس شما حاضر شویم، پس به ما نصیحتی بفرمایید». ایشان فرمودند: «شما را به تقوای الهی، راستی در گفتار، ادای امانت، خوشرفتاری با کسی که با شما همنشینی، میکند، آشکار کردن سلام، غذا دادن به دیگران سفارش میکنم. در مساجدشان -اهل سنت- نماز بگذارید. از بیمارانشان عیادت کنید و به تشیع جنازههایشان بروید زیرا پدرم به من فرمود که شیعیان ما اهلبیت، بهترین افراد اقوامشان بودند… پس شما نیز اینگونه باشید. ما -آل محمد- را نزد مردم محبوب کنید و باعث کینه و نفرت آنها نسبت به ما نشوید».[۱]
از اینجا فهمیده میشود که اهلبیت (علیه السلام) از شیعیان انتظار دارند با محاسن اخلاقی خود باعث گرایش مردم به سمت اهلبیت شوند. خداوند تبارک و تعالی در قرآن میفرماید: «وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَهُ وَلَا السَّیِّئَهُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ [فصلت/۳۴] هرگز نیکی و بدی یکسان نیست. بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است!» بسیاری از دشمنان اهلبیت (علیه السلام) در برابر این روش زانو میزنند و از بغض و کینه دست میکشند و به موافق تبدیل میشوند. شخصی به حضرت زینالعابدین (علیه السلام) پرخاش کرد و سخنان یاوه گفت. امام در پاسخ او فرمود: «اگر من آنگونهام که تو گفتی، از خدا آمرزش میطلبم، و گرنه برای تو آمرزش میطلبم». مرد شرمنده شد و گفت: «فدایت شوم که پاک و منزهی، پوزش میطلبم».[۲]
آنچه قرآن در این آیه بیان کرده، از مهمترین و ظریفترین و پربارترین روشهای تبلیغ مخصوصاً در برابر دشمنان نادان و لجوج است، و آخرین تحقیقات روانشناسان نیز به آن منتهی شده است. هرکس بدی کند انتظار مقابله به مثل را دارد، مخصوصاً افراد بد چون خودشان از این قماشاند، و گاه یک بدی را چند برابر پاسخ میگویند، هنگامیکه ببینند که طرف مقابل نه تنها بدی را به بدی پاسخ نمیدهد، بلکه با خوبی و نیکی به مقابله بر میخیزد، طوفانی در وجودشان برپا میشود، وجدانشان تحت فشار شدیدی قرار میگیرد و بیدار میگردد، انقلابی در درون جانشان صورت میگیرد، شرمنده میشوند، احساس حقارت میکنند، و برای طرف مقابل عظمت قائل میشوند.
از این رو میبینیم که پیغمبر گرامی (صلی الله علیه و آله) به هنگام فتح مکه که نه تنها دشمنان، بلکه دوستان انتظار انتقامجویی شدید مسلمین، و به راه انداختن حمام خون در آن سرزمین کفر و شرک و نفاق و کانون دشمنان سنگدل و بیرحم را داشتند، و حتی بعضی از پرچمداران سپاه اسلام در آن روز رو به سوی ابوسفیان کرده و شعار «الیوم یوم الملحمه، الیوم تسبی الحرمه» سردادند (یعنی امروز روز انتقام، روز از بین رفتن احترام نفوس و اموال دشمنان، و روز ذلت و خواری قریش است). پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) با جمله: «اذهبوا فانتم الطلقاء! (بروید و همه آزادید)»، همه را مشمول عفو خود قرار داد؛ رو به سوی ابوسفیان فرمود و شعار انتقامجویانه را به این شعار محبتآمیز تبدیل فرمود: «الیوم یوم المرحمه،[۳] امروز روز عزت قریش است!» همین عمل چنان طوفانی در سرزمین دلهای مکّیان مشرک برپا کرد که به گفته قرآن « یدخلون فی دین الله افواجا [نصر/۲] فوج فوج مسلمان شدند و آئین اسلام را با جان و دل پذیرا گشتند».
اگر من و شما هم در برخورد با دیگران به این آیه شریفه عمل کنیم، موجب جذب دوست و دشمن به اهلبیت (علیهم السلام) میشویم و البته باید این روحیه را از شهدا یاد بگیریم. یکی از بهترین مصادیق این روحیه شهید عبدالله میثمی است. در مورد این شهید عزیز که عاشق اهل بیت پیامبر بود، نقل شده است که وی قبل از انقلاب دستگیر شد. با شکنجه نتوانستند چیزی از زیر زبانش بکشند. او را درون سلول یک کمونیست انداختند. آن شخص کمونیست هم میدانست عبدالله نسبت به مسائل شرعی حساس است. تا آب یا غذا میآوردند، اول او میخورد تا غذا نجس شود و عبدالله نتواند آب یا غذا بخورد. نماز خواندن و قرآن خواندن عبدالله را مسخره میکرد. شب جمعه دل شهید میثمی بدجوری گرفته بود. شروع کرد به دعای کمیل تا رسید به این جمله: «خدایا! اگر در قیامت بین من و دوستانت جدایی اندازی و بین من و دشمنانت جمع کنی، چه خواهد شد؟» نتوانست جلوی خودش را بگیرد. افتاد به سجده و زارزار گریه میکرد. و وقتی سر را بلند کرد دید همسلولی کمونیستش هم منقلب شده و شهادتین را گفت و مسلمان شد.[۴]
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «شما شیعیان را به تقوای الهی، خویشتنداری، عبادت و سجده طولانی و امانتداری و راستگویی و همسایهداری توصیه میکنم که پیامبر گرامی فرمودند من برای این امور مبعوث شده است. در نمازهای اهل سنت حضور پیدا کنید و مریضهایشان را عیادت کنید. در تشییع جنازههایشان شرکت کنید و زینت ما اهلبیت باشید و باعث سرافکندگی و ننگ ما نشوید با رفتارتان ما را نزد مردم محبوب کنید و موجب بغض آنها نسبت به ما نشوید».[۵] آن چیزی که اهلبیت (علیه السلام) از ما خواستهاند، دشمنتراشی و اختلافافکنی بین شیعه و سنی به بهانه عشق به اهلبیت (علیه السلام) و شاد شدن دشمن اصلی نیست، از ما خواستهاند با زینت اهلبیت بودن، موجبات علاقه دیگران به اهلبیت (علیه السلام) را فراهم کنیم.
پینوشت:
[۱]. مستدرک الوسائل، ج ۸، ص ۳۱۳، ح ۹۵۳۰، به نقل از کتاب دفاع از تشیع و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات جمکران، ۱۳۸۵ش، ص ۳۷۶.
[۲]. سید محسن امین عاملی، اعیان الشیعه، بیروت: دار التعارف، ج ۱، ص ۶۳۳.
[۳]. علامه محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ج ۲۱، ص ۱۰۹.
[۴]. کتاب یادگاران، خاطرات شهید میثمی، به نقل از تبیان، کلیک کنید. (link is external)
[۵]. شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، انتشارات مؤسسه آل البیت(علیهم السلام)، ۱۴۰۹ قمری، ج ۱۲، ص ۸.
منبع: پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب