نشست «زن مسلمان و تقریب» امروز دوشنبه ۱۸ بهمن از سوی دانشگاه مذاهب اسلامی برگزار شد. ژیلا مرادپور، دکترای فقه و حقوق شافعی و فعال حوزه تقریب، در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه سخنان وی را میخوانید:
ردنا (ادیان نیوز) – بنده به تأثیر زنان در تقریب و نزدیک شدن مذاهب و به بیان دیگر نگاه دگرپذیرانه میپردازم. لازم است به دو محور شامل زن و اندیشه تقریبی و تأثیر زنان در تربیت تقریبی یا دگرپذیرانه بپردازم. سؤال این است که اندیشه تقریبی به چه معناست، کلمه تقریب از قرب آمده که به معنای نزدیکی و همگرایی است، یعنی اندیشه تقریبی به معنای تفکر مسالمتآمیز در یک جامعه با طرز فکرهای متفاوت و متنوع است؛ هرچند بنده بیشتر طرفدار کلمه متنوع هستم، چراکه تفاوت مقداری به موضوع بار منفی میدهد و فضا را به سمت افکار ضد تقریبی میبرد.
ابعاد اندیشه تقریبی
اندیشه تقریبی ابعادی دارد که در دو بُعد خلاصه کردهام و شناخت این ابعاد بسیار مهم است، چراکه زن میتواند با القای اندیشه تقریبی نقش مهمی در جامعه بازی کند و اگر زنان اندیشه تقریبی داشته باشند، میتوانند یک نسل تقریبی را تربیت کنند. یک بُعد دگرپذیری و دیگری رواداری است. این دو اصطلاح، امروزه بیشتر بر سر زبانها هستند، هرچند رواداری اصطلاحی جدیدتر است. دگرپذیری به معنای تسامح و مدارا با فکر مخالف خود یا غیرهمفکر و تحمل نظر او و همچنین پذیرش آن فرد و دادن حق انتخاب به اوست.
رواداری چیزی فراتر از دگرپذیری و به معنای نشان دادن حسن نیت در برابر طرف مقابل به قصد برقراری صلح و سازش یا تألیف قلوب است، لذا یک قدم جلوتر به سمت همگرایی میرویم. در اینجا علاوه بر اینکه طرف را تحمل میکنیم، از سوی دیگر به وی حسن نیست هم نشان میدهیم و هدف ما این است که طرف را جذب و دل وی را به دست بیاوریم. در دوره پیامبر اسلام(ص) مثالهای زیادی از رواداری و دگرپذیری از سوی ایشان و صحابه وجود دارد؛ از جمله مثالها دگرپذیری پیامبر، نوع مسامحت ایشان و اهل بیت(ع) و صحابه با یهودیان و مسیحیان ساکن مدینه است.
با وجود اینکه پیامبر قدرت را در دست داشت، اما حد اعلای مسامحت را نسبت به یهودیان و مسیحیان نشان میداد، هرچند یهودیان بارها پیمان شکنی کردند و حتی احکام اسلامی که از سوی پیامبر اعلام میشود به منظور همگرایی و وحدت است. مثلاً جهاد بر هر مسلمانی واجب است، اما این جهاد بر یهودیان و مسیحیان واجب نمیشود، چراکه در احکام آنها چنین چیزی وجود ندارد. وقتی مسلمانان مکه را فتح میکنند، پیامبر در اوج قدرت وارد مکه میشود، تعداد مشرکان کم شده و ضعیف شدهاند، اما با این اوصاف، پیامبر به ابوسفیان و همراهان وی که سالها با پیامبر جنگیده و وی و صحابه را آزار داده میفرماید بروید که آزاد هستید. این هم نشانه فرهنگ دگرپذیری در بین مسلمانان است و نشان میدهد مسلمانان در اوج مسامحت و مدارا با حتی دشمنان خود هم بودهاند چه برسد به اینکه با مسلمانان چگونه رفتار کنند.
اقدامات تقریبی پیامبر اسلام(ص)
یا در صلح حدیبیه وقتی پیماننامه را مینویسند چون صلحنامه بین مسلمانان و غیرمسلمانان بوده و نقطه مشترک آنها فقط در اعتقاد به خدا بوده فقط اسم خدا میآید و به جای محمد رسول الله نیز محمد بن عبدالله میآید. لذا پیامبر تلاش کرد برای جلوگیری از آشوب و تنش، نقاط اختلافی را برجسته نکند. در زمان خلیفه دوم نیز وقتی ایشان وارد کلیسای بزرگ اورشلیم میشود کشیش از وی میخواهد جانماز را داخل کلیسا بگذارد و نماز بخواند اما وی بیرون نماز میخواند و میگوید ممکن است در آینده مسلمانانی جاهل فکر کنند میتوانند کلیسا را تبدیل به مسجد کنند و این حقوق دینی شما را نقض میکند. این هم نشانه روحیه تقریبی مسلمانان است که تا این حد نسبت به غیرهمفکران مدارا داشتهاند.
اگر بخواهیم نمونههای رواداری را هم بیان کنیم یکی از موارد در فقه، دادن زکات برای تألیف قلوب است که صراحتاً در قرآن هم آمده تا برای افرادی که از نظر مالی ضعیف هستند و امید به دست آوردن دل آنها به سمت اسلام داریم هزینه شود. پیامبر(ص) در راستای رواداری، وقتی همسایه یهودیشان که دائماً پیامبر را را هم آزار داده مریض میشود به عیادت وی میرود. وقتی جعفر بن ابی طالب را همراه هیئتی نزد نجاشی میفرستد تا حمایت آنها در مقابل مشرکان را جذب کند جعفر بن ابی طالب رواداری عملی از خود نشان میدهد و با خواندن سوره مریم این حمایت را جلب میکند. در اینجا روی نقطه مشترکِ فکر ما با مسیحیان دست میگذارد و این هم نشان میدهد اسلام به میزان زیادی به رواداری اهمیت میدهد.
خداوند خود را با اسم رحمان به ما معرفی میکند یعنی رحمت خداوند عام و گسترده است و حتی شامل حال بندگان معاند و کافر حربی هم میشود و به وی هم رزق و روزی میدهد. خداوند در سوره فرقان، بندگان شایسته خود را با عنوان «عباد الرحمان» معرفی میکند. یعنی این افراد در عملکرد خود نسبت به اطرافیان همیشه رحمت نشان میدهند. و وقتی میدانند طرفشان جاهل است از درِ صلح و سازش وارد میشوند و با کرامت و بزرگواری از کنار مسائل بیمورد رد میشوند.
اهمیت فعالیت تقریبی زنان
همچنین دگرپذیری منافاتی با امر به معروف و نهی از منکر هم ندارد، بلکه دگرپذیری چاشنی امر به معروف و نهی از منکر در عمل است، یعنی در عین حال که از طریق امر به معروف به شخص مقابل در مورد خطا بودن فکر و عمل وی آگاهی میدهید، اما در عین حال به وی اختیار هم میدهید و اینکه چه چیزی را انتخاب کند در اختیار خودش است و به تعبیری فرهنگ گفتوگو و ادب اختلاف در اینجا خودش را نشان میدهد. نکته مهمی که مرد و زن مسلمان در اندیشه تقریبی باید داشته باشند این است که باید در اجرای دگرپذیری و رواداری، دچار دگراندیشی و دگرباشی نشویم، بلکه باید حد و مرزها را جدا کنیم، چراکه گاهی برخی مسلمانان چنان دچار افراط میشوند که به دگراندیشی روی میآورند و تصور میکنند باید تفکر وی را حتماً بپذیرند.
قرار نیست عملکرد ما دقیقاً همانند عملکرد طرف مقابل شود، بلکه دگرپذیری باید به حدی جلو برود که طرف مقابل در کنار ما احساس امنیت کند و به وی اجازه دهیم خودش باشد. در عین حال باید برای خود ما هم ایجاد حقپذیری کند. وقتی بنده دگرپذیر باشم، به طرف مقابلم امنیتِ ابراز وجود میدهم و در بنده ایجاد حقپذیری میکند تا اگر دیدم حرفِ طرف مقابل درست است، به راحتی فکر او را بپذیرم، اما دگراندیشی بدون داشتن دلیل شرعی مذموم است.
در قرآن دو نمونه از زنان دگرپذیر وجود دارند که یکی ملکه سبا است که در قرآن اشاره شده و در اوج قدرت و مکنت، دگرپذیر و حقپذیر بوده و زمانیکه نامه حضرت سلیمان نبی به دست وی میرسد در مقابل وی قد علم نمیکند، بلکه با عنوان «کتاب الکریم» یاد میکند. زن دیگر آسیه همسر فرعون است؛ با اینکه در اوج قدرت و مکنت فرعون زندگی میکند، اما چون میداند فرعون ظالم است تسلیم فکر وی نمیشود و با دگرپذیری و مدارا مدتی با وی زندگی میکند و وقتی میبیند اصلاح نمیشود میگوید خدایا من را از دست فرعون نجات بده. اینها نشانه اهمیت فعالیت تقریبی زنان است. لذا باید به کودکان یاد دهیم اگر کسی را دیدید که همفکرتان نبود باید زیباترین رفتار را با او نشان دهید.