چکیده :
شناخت انسان یک تلاش ضروری و از شرایط مهم تأمین سعادت فردی و اجتماعی اوست. این کار با وجود فایده و ضرورت مسلم آن، همواره با دشواریها و تعارضهای بسیاری روبهرو بوده است. دلایل این دشواریها و تعارضها از یک سو، پیچیدگی و غموض هستی آدمی و از سوی دیگر، آشکار نبودن روش پژوهشهای مربوط به انسان و بیثباتی و تنوع و تعدد آنهاست.
در این مقاله، دیدگاه یکی از رشتههای علمی، یعنی روانشناسی با رویکردهای مختلف آن (رفتارگرایی، روان تحلیلگری، شناختگرایی و وجودگرایی) در مورد ماهیت انسان طرح و ارزیابی شده است. این دیدگاه با روشهای مختلف کمّی و کیفی، مانند روش مشاهده عینی، تاریخی و تأویلی و فنون مختلف، مانند مصاحبه، پرسشنامه و فنون آماری، دستاوردهایی برای بشریت داشته است. همچنین تلاش شده تا در این میان دیدگاه اندیشمندان اسلامی که دستاوردهای آنان برگرفته از متون دینی و روشهای عقلانی است، طرح و یک جمعبندی کلی از این دیدگاهها ارائه شود.
کلیدواژه : ماهیت انسان، انسانشناسی، انسانشناسی علمی، انسانشناسیدینی، ماهیت انسان درقرآن.