دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا دستور انتقال سفارت این کشور در سرزمینهای اشغالی را از تل آویو به قدس داد و با این کار به طرح انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به بیتالمقدس، وجهه بینالمللی بخشید.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا دستور انتقال سفارت این کشور در سرزمینهای اشغالی را از تل آویو به قدس داد و با این کار به طرح انتقال پایتخت رژیم صهیونیستی به بیتالمقدس، وجهه بینالمللی بخشید، اقدامی که واکنشهای متعددی را در جهان به وجود آورده است. از آنجایی که دولت امریکا پیش از اقدامات سیاسی و حتی جنگ با استفاده از ابزار فرهنگی اقدام به زمینهچینی و آمادهسازی افکار عمومی جهان برای پذیرفتن اقداماتش میکند، با سعید مستغاثی، کارشناس و پژوهشگر سینما درباره رفتارهای هالیوود برای عبری جلوهدادن قدس و ادعاهای ارض موعود بودن فلسطین که صهیونیستها مدعی آن هستند گفت و گو کردهایم.
به نظر میرسد دستوری که به تازگی رئیسجمهور امریکا برای دستگاه دیپلماسی این کشور جهت رسمیت بخشیدن به ادعاهای صهیونیستها، صادر کردهاست، چندین دهه قبل به نحو دیگری برای سینمای این کشور صادر شده بود و آنها به دنبال آرمانهای صهیونیستها بودهاند!
سالها است که سینمای غرب و به طور مشخص هالیوود تلاش کرده است تا ادعاهایی مانند سرزمین موعود بودن فلسطین را در بسیاری از فیلمهایشان مطرح کنند؛ از فیلمهای قدیمی کلاسیکی مانند «اکسدوس»، «سامسون و دلیله» یا «دیوید و بتشیبا» گرفته که فلسطین را سرزمینی یهودی میداند تا فیلمهای جدیدتری مانند«ماتریکس» که در آن شهر «زایون» یا همان «صهیون» را به عنوان آرمانشهر صهیونیستی به تصویر میکشد یا فیلم «جنگ جهانی Z» که تنها شهر سالم و امن را اورشلیم معرفی میکند که در آن یهودیان زندگی میکنند. در بسیاری از فیلمهای هالیوودی چنین ارجاعاتی را میبینیم که برخی از آنها روی افراد و برخی دیگر روی اماکنی مانند قدس و مسجدالاقصی تأکید دارند و تلاش میکنند که به این شهر ماهیت صهیونیستی ببخشند.
سیاست سینما در خدمت سیاستهای صهیونیستی در سالهای اخیر نسبت به آنچه در دوره سینمای کلاسیک میگذشت، چه تغییراتی داشته است؟
واقعیت این است که در سالهای اخیر کارگردانان، تهیهکنندهها و مدیران ارشد هالیوودی که تا پیش از این ماهیت صهیونیستی خود را پنهان میکردند، علناً آن را مطرح میکنند و به وابستگی خود به اسرائیل اذعان میکنند، نمونهاش را در فیلم « wonder woman» مشاهده کردیم که اسرائیلیبودن بازیگر آن نیز مورد اعتراض قرار گرفت. از سوی دیگر مدیران هالیوود رویکرد بیان اسطورها و آرمانهای عبری را که سالهااست دنبال میکردند، علنی کردهاند. همه میدانند که افرادی مانند برادران وارنر، بنیانگذاران کمپانیهای بزرگ فیلمسازی که هالیوود را به وجود آوردند، صهیونیست بودهاند. این موضوع در کتاب «امپراتوری هالیوود» که به زندگی بنیانگذاران هالیوود پرداخته نیز بیان شده است. فیلمسازانی که بعضاً حتی زندگی خودشان را در قالب فیلم به تصویر کشیدهاند، مانند فیلم «ویولونزن روی بام» که فیلمساز دهکده یهودینشینی را که کودکیاش را در آن گذاشته بود در فیلمش بازسازی میکند. نکته دیگر نیز این است که در سابق، زمانی که در فیلمهای هالیوودی صحبت از سرزمین فلسطین میشد به تاریخ مسیحیت در این سرزمین نیز اشاره میشد، اما حالا میبینیم دیگر به مسیحیها هم رحم نمیکنند.
در هالیوود کسی هم هست که به طور مشخص جلوی این فعالیتهای صهیونیستی ایستاده باشد؟
قضیه اسرائیل برای هالیوود و غرب به یک تابو تبدیل شدهاست و به این راحتیها قابل زیر سؤال بردن نیست. همین ماه پیش بود که یک خانم مسن به خاطر اینکه احتمال داده بود که اتاقهای گاز در بازداشتگاههای نازیها وجود نداشته، بازداشت و به زندان محکوم شد. در امریکا هم افراد زیادی هستند که از سیاستهای خود امریکا انتقادهای تندی میکنند، مثل نوام چامسکی، اما پرداختن به ریشههای یهودی و صهیونیستی جزو خطوط قرمز است. استفان والت (استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد) در کتابی که نوشته است، میگوید شما در امریکا میتوانید خداوند یا مسیح را نقد کنید یا بالا و پایین رئیسجمهور امریکا را یکی کنید، اما خدا نکند که به یک یهودی بگویید که بالای چشمت ابرو است، آن وقت حسابتان با کرام الکاتبین است و کاری با شما میکنند بدتر از به صلیب کشیدن مسیح! سرنوشت «تری میسان» را نگاه کنید که وقتی درباره «یازده سپتامبر» تحقیق کرد، کاری کردند که رسماً بدون سرزمین شود.
آنچه به عنوان سینمای مستقل امریکا نامیده میشود نیز توانسته است کاری در اینباره انجام دهد؟
سینمای مستقل در هالیوود که بیشتر یک دروغ است و همه سینمایشان به نحوی وابسته است. حداقل در سال چند میلیارد دلار هزینه میشود که فیلمهای امریکایی به دست من و شما برسد، این پولها از کجا میآید؟ بعد دقت کنیم که حتی وقتی فیلمسازان وابستهای مانند «دیوید فینچر» ناخواسته گاف میدهند، چطور با آنها برخورد میشود. چه برسد به فیلمسازانی مانند «ریدلی اسکات» که رسماً سفارشیساز هستند.
جدیداً شاهد فیلمهای غیرامریکایی هستیم که بیشترشان توسط فیلمسازان خاورمیانهای ساخته شدهاند و به نحوی به دنبال عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل و زندگی مسالمتآمیز مدنظر اسرائیل هستند. در تولید این فیلمها هم ردپایی قوی از سیاستهای غرب دیده میشود!
وقتی غرب از نابودی کامل فلسطین ناامید شد، سراغ مطرح کردن این نوع فیلمها رفت. متأسفانه در داخل ایران نیز برخی از دوستان گول ظاهر ضداسرائیلی این فیلمها را خوردند و از آنها تقدیر کردند، مانند فیلمسازانی چو ن «الیا سلیمان» یا «هانی ابو اسعد» یا حتی فیلم «۵ دوربین شکسته» که در ایران مورد تقدیر قرار گرفت و تجلیل شد، اما در راستای به رسمیت شناختن و مشروعیتبخشیدن اسرائیل ساخته شدهاست. غربیها حتی این فیلمها را به اسکار میبرند و تقدیر میکنند مثل فیلم «عمر» که در آن ملت فلسطین خائن شناخته میشود یا «وست بانک» که در آن دختری فلسطینی عاشق پسری یهودی میشود و در آن زندگی مسالمتآمیز میان اعراب و اسرائیلیها تبلیغ میشود. سالها است که سینمای اروپا زیرسلطه سینمای هالیوود از بین رفته، اما کارتلهای صهیونیستی در اروپا از ساخت چنین فیلمهایی که در آن با تحقیر اعراب و مسلمانان، زندگی در کنار اسرائیلیها و تحت لوای اسرائیل تبلیغ میشود، حمایت میکنند.