در کوتاه مدت و میان مدت، رواج این آثار به ایجاد قشری بی تفاوت، لذت گرا و مادی محور در جامعه منجر می شود. قشری که مثبت اندیشی را نه خوش بینی و مهربانی، بلکه بی خیالی و فرار از چالش ها می پندارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، به این کلمات و جملات دقت کنید:
« هوشمندی، هوش نامحدود، ارتباط با کائنات، تجسم خلاق، فقط دوست داشته باش… صبح که بیدار شدی، اول به مقابل آینه برو و به خودت سلام کن… هر روز خودت را ببوس… فقط برقص و بخند و شاد باش… بی تفاوت محض باش.. مشکلات دیگران به تو مربوط نیست.. خودت را دوست داشته باش… هیچ چیز را سخت نگیر … گریه کردن ممنوع… همه چیز توهم است… خدا در درون توست… خدا جمع انسانهاست. (معاذالله)… مثبت باش… خبرهای بد را گوش نکن… »
اینها عصاره و فشرده ای از انواع و اقسام کتاب ها، رمان ها، مقالات و مطالبی است که تحت عنوان “مثبت اندیشی”، “راه های موفقیت”، “روان شناسی و درمانگری روحی” و… در جامعه ما رواج یافته است. نوعی لذت گرایی و اپیکوریسم مطلق که با ترجمه و نشر گسترده کتابهای خاصی، تحت همین عناوین جذاب و ظاهرا خنثی، نوعی سبک زندگی جدید را به جامعه ایران و خصوصا جامعه جوان ایران، تزریق کرده است. سبکی از زندگی که در آن، خوشی و لذت گرایی، اصالت دارد و هر آنچه به این اصل ضربه بزند، دورریختنی و زائد است، حتی اگر به مولفه های دینی و هویتی فرد مرتبط باشد.
شروع این موج تغییر سبک زندگی چه زمانی است؟ با چه آثار و بنیه های فکری در ایران پیاده شده و در حال پیاده سازی است؟ چه پیامدهای مثبت و منفی اجتماعی و سیاسی داشته است؟ و راهکارهای رفع آسیب های آن چیست؟ این یادداشت تلاش می کند به این سوالات به صورت فشرده پاسخ دهد.
ریشه اپیکوریسم و لذت گرایی مطلق را معمولا به “اپیکور”، فیلسوف شادکامی در یونان قبل از میلاد نسبت می دهند. عصاره تفکر وی آن بود که برتری انسان نسبت به موجودات زنده دیگر در این است که می تواند با استفاده از ابزار فکری خود، عالی ترین لذت را برای زندگی خود تأمین کند.
اما اپیکوریسم در اپیکور منحصر نماند. از قرن نوزدهم، جریانی در غرب بر پایه همین تفکر، شروع به بازتولید نمود که میتوان سرمنشا آن را در آموزه های “ژوزف مورفی” دید.
حوزه ترجمه و نشر ایران، از دهه هفتاد بدین سو، به تدریج با انتشار آثار نویسنده ها و سخنرانان انگیزه بخش جهانی و همفکران و پیروان مورفی اشباع و تغذیه شد. آثاری از وین دایر، آنتونی رابینز، برایان تریسی، روندا برن، ناپلئون هیل، استیون کاوی، دیل کارنگی، رابرت کیوساکی، اندرو کارنگی و پائولو کوئیلیو که همگی با همین محتوا و نگرش به تدریج وارد عرصه نشر و فکر و فرهنگ ایران شده اند. کتاب هایی همه فهم و عامهپسند، (اصطلاحا کتب تجاری روان شناسی) که هر فردی با هر میزان سواد میتواند بسیاری از این کتابها را بخواند، بفهمد و به دلیل القای انرژی مثبتی که در اینگونه کتابها موج میزند، از خواندن آن لذت ببرد.
“انرژی خدایی”، “انرژی کائنات”، ” تفکر مثبت بدون تلاش”، “لذت گرایی و سرخوشی” و “خودگرایی”، و نیز نسخه نویسی روان شناسانه بر پایه تجربه شخصی (و نه اصول علمی) وجه مشترک همه این آثار است.
این افراد اگر چه ایده های مختلفی را از جمله در روان شناسی و روش های موفقیت و مدیریت و.. مطرح کرده اند، اما یکی از بخش های اصلی اندیشه و آثار آنها، تعلیمات باطنی و برنامه تغییرات روحی و معنوی است. از همین رو، یا به شکل غیرمستقیم بسترساز عرفان ها و معنویت های انحرافی بوده اند و یا مستقیما با ایجاد برخی مکتبها و عرفانهای کاذب با تکیه بر آموزههای کتب روانشناسی موفقیت و مثبتاندیشی، موج مضاعفی در دین زدایی از درگاه روان شناسی را رقم زده اند.
آنها به ظاهر برنامه موفقیت و سعادت عرضه می کنند، اما در بعدی وسیع تر، تفسیرهای جدید از خدا، هستی و کائنات و در نتیجه سبک جدیدی از تفکر و زندگی ارائه می دهند.
۱. پیام آوران “انرژی به جای خدا”
ژوزف مورفی
ژوزف مورفی Joseph Murphy) ) (۱۸۹۸-۱۹۸۱) کشیش، روانشناس، ذهن شناس و نویسنده زبده آمریکایی که تا زمان مرگش به مدت ۲۸ سال، هر یکشنبه با سخنرانی های خود، افکار و دیدگاه های خود را ترویج می کرد. اساس تفکر او، جایگزینی “انرژی” و “قدرت ذهن بشر” به جای “خدا” به عنوان قدرت لایتناهی و نیروی محرکه هستی بود؛ او انرژی را منشا تحول در زندگی انسانها می نگریست.
“قدرت فکر” (در برخی ترجمه ها با عنوان “قدرت ذهن نیمه هشیار”)، و “قدرت پول” دو کتاب معروف مورفی است. قدرت فکر، در قالب خاطرات، داستان های عامیانه، نصیحت و پند و اندرز و دستورات روان شناسی، عقاید خود را بیان می کند. بخشی از کتاب، بدین صورت است: «دست به دعا برداشتن صرفا قبولاندن درخواست خود به ذهن است و همین عامل مثبت، جنبه های منفی ضمیر را از بین می برد و راه گشایی می کند… می گویند یک روز که عیسی مسیح به خانه برگشت جماعتی از کوران را منتظر خویش یافت. به کنار ایشان رفت و سوال کرد: شما خیال می کنید که من قادر خواهم بود به شما بینایی ببخشم؟ جملگی پاسخ مثبت دادند. آنگاه با دست چشمانشان را لمس کرد و گفت: تا چه اندازه ایمان داشته باشید. کوران همگی شفا یافتند و بینایی خویش به دست آوردند. مسیح خطاب به ایشان گفت: زنهار که از این واقعه چیزی به کسی مگویید! .. اینک خوانندگان این کتاب می دانند که او چگونه توانسته بود با استمداد از نیروی تلقین ضمیر خفته کوران را به تحرک وادار سازد و با همکاری این نیروی باطنی بیماریشان را شفا دهد. ایمان بیماران عامل شفادهنده و درونی است که معجزاتی شگرف انجام می دهد و دعاهایشان را اجابت می کند و چه بسا در طول قرون و اعصار هزاران هزار بیمار رو به مرگ با همین روش درمانی ساده معالجه شدند و از کام مرگ رستند.» (قدرت فکر، ص ۷۳)
این جملات، به خوبی بیانگر روح کتاب و آثار مورفی هستند. عصاره گفته های او این است: این خدا و دوستان خدا نیستند که شفا می دهند و معجزه می کنند، بلکه این قدرت ذهن بشر و تلقین است که شفا می دهد و معجزه می کند. به عبارت دیگر، خدایی در کار نیست. خود تو خدا هستی!
قدرت فکر به عنوان اولین کتاب مورفی، در سال ۱۳۷۰ در ایران ترجمه و منتشر شد و پس از آن، بیش از ده ها بار تجدید چاپ شد. دیگر نوشته های مورفی از قبیل “قدرت ذهن نیمههوشیار”، نیز پس از آن به شکل گسترده به عرصه نشر کتاب در ایران راه یافت.
وین دایر
وین دایر (Wayne Walter Dyer) (1940-2015) نویسنده امریکایی که تحت عنوان “نویسنده کتابهای خودیاری” معرفی می شود، نفر بعدی این حلقه فکری است که در سال ۱۹۸۷ به عنوان بهترین سخنران امریکا شناخته شد. کتاب “قلمرو اشتباهات شما” (با عنوان “چگونه شخصیت سالمتر بیابیم؟” در ترجمه فارسی) از دایر، یکی از بالاترین فروش کتابها در تاریخ است و کتاب دیگرش یعنی “عرفان داروی دردهای بی درمان” پرفروشترین کتاب در دو سال پیاپی در ایالات متحده بوده است . “ندای درونی” و “خود حقیقی” نیز از دیگر کتابهای معروف اوست. در سال ۲۰۱۱ مجله watkins magazine وین دایر را سومین انسان معنوی تاثیر گذار در دنیا معرفی کرد.
دغدغه وین دایر حل مشکلات فکری و اخلاقی جامعه دور از معنویت آمریکا با یکسری جهان بینی های معناگرا و توصیه های اخلاقی است . او از سردمداران نوعی معنویت انسان گرایانه است که در آثارش از “خدا” هم نام می برد اما برداشت او از “خدا”، همان خدای مکاتب توحیدی و الهی نیست. خدایی که او معرفی می کند، خدایی است در خدمت انسان مدرن و نه برعکس. نظام توحیدی وی، نظامی حدّاقلی است که فقط به قبول خداوند پرداخته و از خدا فقط به پذیرش آن، در پارهای از ساحتهای وجودیِ انسان بسنده میکند. به همین دلیل با اعتراف به این که «ما بخشی از نظام هوشیار جهان هستیم و با هدفی جهانی به اینجا آمدهایم» (خود حقیقی، ص ۲۶)؛ اضطراب و استرس را به عنوان درد اصلی بشر امروز معرفی میکند (راه حل معنوی، ص ۴۱) و هدف را شادی و لذت و کامیابی میداند. توضیح وی درباره درد معنوی بشر، بازخوانیِ همان مشکلات روانی انسان معاصر است؛ بنابراین، خدای دایر برای رفع اضطراب، نگرانی، خجالت، عصبانیت و ترس وارد زندگی میشود، نه برای اقناع میل خداجویی بشر و ارضای فطرت خداخواهی او(معنویت، ص ۱۰۴ ؛ ندای درونی، صص۵۴ و ۵۶و ۱۳۷ و ۱۶۵)
پیام اصلی آثار او از جمله در کتاب “ندای درونی” در یک جمله خلاصه میشود: «کافی بودن ندای درون برای سعادت انسان». با همین ایده غلط او، پیامبران الهی از صحنه هدایت و ارشاد جامعه کنار گذاشته می شوند و صرفاً «پیامبری درونی» به صحنه می آید که خدا را هم در خدمت اهداف خود به کار می گیرد.
خدایی که دایر معرفی میکند، خدایی است در خدمت انسان بحرانزده مدرن؛ نه خدایی که بشر باید در خدمت او و در مسیر اطاعت از او قرار گیرد. به تعبیری، نگاه او به خدا، «نگاهی ابزارگرایانه» است نه «توحید محوری» و «عبودیت».
از اینروست که وی اساساً ایده رستاخیز را مطرح نمیکند و با ارائه تصویری مبهم از حیات روح، زندگی پس از مرگ را در هالهای از ابهام رها کرده، بهشت را امری درونی معرفی میکند! (عرفان، ص ۵۹)
در آثار وین دایر، مدیتیشن، یوگا و مراقبههای هندی، جانشین عبادت در ادیان الهی شده و اصولاً در نگاه او، مدیتیشن همان عبادت است که به معرفت درونی منتهی میشود . وی میگوید:
اگر میخواهید به تمرین مدیتیشن بپردازید، آن را به تمام معنی انجام دهید و سعادت و خوشی را در خلوت این عمل ببیند و اگر بخواهید میتوانید نام دعا برآن بگذارید و آن را به عنوان گفتوگو با خداوند تلقّی کنید.(خود حقیقی، ص ۱۵۹(
معنویت وین دایر، معنویتی دین ستیز است و اندیشه های او، نه یک اندیشه منسجم و برخوردار از جهان بینی منطقی، که ترکیبی از نظریات دیگر دانشمندانِ معنویت گراست، از عارف نماهای دنیای امروز گرفته تا شخصیتها و عرفای اسلامی. از سای بابا و کریشنا مورتی تا ماندلا و یونگ و مولوی و خیام.
تاکنون تمامی کتاب های وین دایر در ایران ترجمه شده است و از پرفروش ترین کتاب ها به شمار می رود.
راندا برن
راندا برن (Rhonda Byrne ) (متولد ۱۹۴۵) نویسنده و تهیه کننده تلویزیونی استرالیایی از دیگر مروجان قانون جذب و انرژی_خدایی است که به خاطر فیلم و سپس کتاب “راز” به شهرت بین المللی رسید. راندا برن در سال ۲۰۰۷ در مجله نیویورک تایمز در لیست صد نفری که دنیا را تغییر دادهاند، قرار گرفت.
هسته اصلی «راز»، بر «قانون جذب» قرار دارد و بر این تاکید می کند که هرآنچه را جذب کند پاسخش را از کائنات میگیرد. بنابراین وقتی به چیزی فکر میکنی، افکار مشابه آن چیز را هم به طرف خودت جذب میکنی.
در کتاب آمده است: «افکار تو فرکانس امواجی را که به اطراف میفرستی تعیین میکنند و احساساتت فورا به تو میگویند روی چه فرکانسی هستی. وقتی احساس بدی داری، روی فرکانسی هستی که چیزهای بد بیشتری را به طرف تو جذب میکند. وقتی احساس خوبی داری. چیزهای خوب بیشتری را با قدرت به طرف خودت جذب میکنی.»
این کتاب، که نخستینبار در ایران، تحت عنوان “راز پنهان” با ترجمه نگار مختاری توسط انتشارات رسا منتشر شد و در سالهای مختلف توسط مترجمان و ناشران متفاوت به چاپ رسید، تنها در یکی از ترجمههای خود بیش از ۴۵بار تجدید چاپ شده و در حال حاضز نیز به صورت صوتی و حتی مستند تصویری در بازار به وفور به چشم میخورد.
نقد و بررسی قانون جذب:
قانون جذب (Law of Attraction) یکی از اصول دهگانۀ تفکر نوین است که متأسفانه خواسته یا ناخواسته از سوی بسیاری از افراد ترویج میشود. این جریان در بیش از یک قرن گذشته به تدریج بستر شکل گیری هزاران جریان شبه عرفانی کاذب در جهان را پدید آورده است. قانون جذب، در عرفان یهود (کابالا) ریشه دارد و پایه گذاران اولیه آن نظیر سوئدنبرگ از کابالیست های معروف جهان هستند.
ادّعای اصلی در قانون جذب این است که ذهن انسان قادر است بر پدیدههای خارجِ از وجود انسان اثر بگذارد و امور بیرون از وجود آدمی را به سود وی تغییر دهد؛ به عبارت دیگر قانون جذب، ادّعایی در مورد تأثیر افکار بر روان و درون خود انسان ندارد، بلکه ادّعایش درباره تأثیر افکار بر امور خارج از وجود انسان است. بنا بر قانون جذب، انسان به هرچه فکر کند چه خوب باشد چه بد، همان برای انسان پیش میآید.
این همان طیره در ادبیات اسلامی است، که بنا بر روایات و آیات قرآنی، بهرهای از واقعیت ندارد و خرافی و دروغ است، مورد نهی قرار گرفته است.
با این که مدعیان قانون جذب، مدّعی تجربی بودن مطالب خود هستند ولی حقیقت این است که از راه روش تحقیق تجربی به اثبات نرسیده است. حتّی برخی منتقدین این نظریّه نه تنها اثبات شدن آن را نپذیرفته اند بلکه ادّعا نموده اند که این نظریّه ، از راه تجربی غیر قابل اثبات است چون این نظریّه نه قابل آزمایش است و نه موارد نقض خود را مشخّص می کند ؛ در حالی که هر نظریّه تجربی باید واجد این خصوصیّات باشد.
طیره بنا بر روایات و آیات قرآنی، جزو همین دسته است، یعنی طیره از این جهت که اساسا، بهرهای از واقعیت ندارد و خرافی و دروغ است، مورد نهی قرار گرفته است
۲. تجاری سازی انرژی_خدایی
اما ناپلئون هیل، برایان تریسی و آنتونی رابینز را می توان حلقه های وصل “قانون جذب” و “انرژی خدایی” به تجارت و بازاریابی دانست. آنها قانون جذب را به عنوان تحفه جدید در باب موفقیت و خلاقیت در امر تجارت تئوریزه و تبلیغ می کنند. کتاب هایی چون «موفقیت نامحدود در ۲۰» روز از آنتونی رابینز، «قورباغه را قورت بده» از برایان تریسی، «بیندیشید و ثروتمند شوید» از ناپلئون هیل با همین کارکرد از جمله پرفروش ترین کتاب های سال های گذشته در ایران بوده اند.
ناپلئون هیل
ناپلئون هیل، ( Napoleon Hill) (1883-1970) را می توان از بنیانگذاران روشهای موفقیت و پولدار شدن در جهان دانست. نویسنده آمریکایی و از شاگردان ژوزف مورفی و اندروکارنگی (بنیانگذار بنیاد کارنگی از جمله بنیادهای فعال در زمینه تغییرات سیاسی و انقلاب های رنگی در کشورهای مخالف امریکا) که با نوشتن کتاب “بیندیشید و وثروتمند شوید”، بعنوان یکی ازپرفروشترین کتابهای جهان از کودکی فقیر و به شدت خشن به جایگاه مشاور رئیس جمهور فرانکلین دی روزولت یافت. هیل در این کتاب، با افرادی ثروتمند مصاحبه کرده و رموز موفقیت آنها را استخراج می کند. “قوانین موفقیت” و “دینامیت مغزی” نیز از دیگر آثار اوست.
برایان تریسی
برایان تریسی (Brian Tracy) خالق اثر معروف «قورباغه را قورت بده» نیز از جمله مروجان «قانون جذب» به شمار می رود. تریسی مفهوم «ندای درون» را با شکوفایی اقتصادی پیوند زده و برای خروج از بن بست مالی راهگشا می داند. (مدیریت زمان، برایان تریسی، ص ۱۴۲)
در تفکرات تریسی پول و ثروت نهایت زندگی بشر است!
اگرچه موضوع آثار او، تجارت و فروش و مدیریت زمان است، اما آموزه های او مملو از رهنمودهای روحی است که با عنوان مراقبه و برنامه های روحی مطرح شده است. در کتابهای او، موضوع هدف زندگی مطرح است نه هدف کوتاه مدت و با همین نگاه است که وی به موضوع انسان آرمانی و هدف غایی زندگی یک انسان پرداخته و مطالبی را با عنوان آرمان های بزرگ که افق نهایی زندگی آدمی ترسیم می کند، مطرح کرده است.(رجوع کنید : مدیریت زمان، برایان تریسی، ص ۳۷۴)
از این روست که هنگامی که زندگی سعادتمندانه را به تصویر می کشد می گوید: «بالاترین حقوق را هدف خود قرار دهید.» (همان ص ۱۴۲) در جای دیگر می گوید: «باید هدفتان این باشد که به جایی برسید که این قدر پول داشته باشید که دیگر هیچ گاه نگران داشتن پول نباشید.» (۲۱ قانون شکست ناپذیر، ص ۱۳)
او سعادت را پول و لذت معنا و این گونه تعریف می کند: «از طریق کار کردن، کسب درآمد می کنید تا بدین وسیله هرچه بیشتر از زندگی خود لذت ببرید.»(هنر خودنوآفرینی، صفحه ۲۶۷)
آموزش های برایان تریسی اگر چه با نام های غیرمذهبی عرضه می شود، اما باید در فضای «سبک زندگی» ارزیابی شوند؛ چرا که بیش از آن که راهکار باشند راهبرد و استراتژی برای ارائه زندگی مصرف گرایانه و دنیا مدارانه محسوب می شوند.
رفاه محوری و لذت جویی، اولین پیامد معنویت ابزاری، این آثار است و دین زدایی و کنار زدن روح تعبد و بندگی اثر غایی و نهایی آنها.
از ۵۵ کتاب تریسی، بیش از ۳۰ عنوان آنها در ایران ترجمه و منتشر شده است. وی در سال ۹۱ به ایران نیز دعوت شد که با مخالفت برخی موسسات بهداشت معنوی در کشور، سخنرانی او لغو گردید.
آنتونی رابینز
آنتونی رابینز را نیز میتوان از دیگر بنیانگذاران کتابهای موفقیت و حلقه های وصل “انرژی خدایی” به تجارت و اقتصاد دانست. نویسنده و بازیگر آمریکایی و پردرآمدترین سخنران جهان که کتاب “راز موفقیت” از کتب فروش روان شناسی عامه پسند در ایران بوده است.
مارک فیشر
مارک فیشر نیز از دیگر نویسندگان روان شناسی موفقیت و پولدار شدن است که دو کتاب «چگونه مانند میلیونرها فکر کنیم» معروفترین اثر اوست. این کتاب تاکنون با ۱۷ ترجمه متفاوت منتشر شده است. عنوانهای «راز میلیونر یک شبه»، «حکایت دولت و فرزانه شدن»، «درسهایی برای رسیدن به موفقیت»، «اسرار طلایی خویشتن»، «حکایت آن که دلسرد نشد» برخی از نامهای این کتاب با ترجمههای متفاوتند. کتاب فیشر، در ایران با اقبال عجیبی روبه رو شد به طوری که در سال ۹۰ به چاپ نود و دوم رسید!
این کتاب درباره جوانی است که از وضعیت مالی خود راضی نیست و عموی او فرد ثروتمندی را به او معرفی میکند که میتواند به او راز دولتمند شدن را بگوید. جوان پس از یافتن آن فرد دولتمند و گذراندن آزمایشهایی که آن فرد برای او ترتیب میدهد، راز ثروتمند شدن را مییابد و در نهایت به هدفی که برای خود در نظر گرفته است؛ دست مییابد.
۳. انرژی-خدایی و سبک زندگی: پیامدهای نسخه های کامیابی جسمی از قانون جذب
به موازات تجاری سازی قانون جذب در حوزه اقتصاد و مسائل مالی، برخی نویسندگان و سخنرانان نیز به نسخه نویسی بر پایه همین طرز فکر در مسائل جسمی، فردی و جنسی پرداخته اند. «مردان مریخی، زنان ونوسی» از جان گری، «صد راز موفقیت در زندگی زناشویی» از دیوید نیون، «تک نسخه کامیابی» از اندرو متیوس، «عاشق خودت باش» از سارا ماریا، همگی درصدد نشان دادن راه و روش زندگی و موفقیت بر اساس “انرژی_خدایی” در حوزه سبک زندگی برآمده اند.
باید گفت، مهم ترین و خطرناک ترین پیامد و تاثیرگذاری «انرژی_خدایی» بر حوزه اعتقادی و سبک زندگی متمرکز است.
خودمحوری ناشی از نگاه و رویکرد سودگرایی و لذت گرایی، فردگرایی، دعوت به بطالت و قدر ندانستن ایام عمر و زندگی، بی خیالی مطلق و تنبلی ذهنی و عملی و.. از جمله محورهای القایی این کتاب ها در حیطه زندگی فردی و خانوادگی است.
این آثار با تبلیغ مفاهیمی چون مثبت اندیشی، فرار از استرس، تقبیح کمال گرایی (perfectionism) (آرمانگرایی) ابتدا، نوعی احساس رضایت کاذب در فرد را ایجاد می کنند، و او را به موجودی ساکن و بدون چالش و هدف های متعالی مبدل می کنند. آنها چنین استدلال می کنند که کمال گرایی و آرزوی کامل بودن است که احساس رضایت و آرامش را از فرد می گیرد و او را در معرض ناکامی ها و شکست ها قرار می دهد. القا کردن شخصیت کمالگرا به عنوان شخصی وسواسی، از بین بردن احساس گناه و ملامت از رفتارهای ناشایست و بی معنا کردن تلاش و تکاپو برای پیشرفت به بهانه بر هم خوردن حس مثبت و آرامش و شادی از جمله پیامدهای مضر چنین آموزه هایی است.
در حقیقت، آنها با اصالت “هست” بر “باید” تلاش می کنند نوعی احساس خوشایند و خرسندی موقت در مخاطب ایجاد کنند. حتی یکی از دلایل فروش فوق العاده این کتابها، ایجاد همین احساس است. مشتریان این کتابهای تجاری، بیشتر از آن که به دنبال موفقیت واقعی باشند، به دنبال این هستند که با خواندن این کتابها به هیجان، شادمانی و آرامش برسند؛ حتی اگر این شادمانی آنها چندان پایدار نباشد.
چنین تبلیغاتی در وجهی دیگر، بسترساز نابهنجاری های اقتصادی در جامعه است. به عنوان مثال، اغلب شبکههای هرمی برای جذب افراد و جلوگیری از خروج آنها از گروه و شاخهای که عضو آن شدهاند و نیز برای انگیزهبخشی و تاثیرگذاری روی طعمههای خود از نکاتی استفاده می کنند که اغلب از کتابهایی با زمینه موفقیت گرتهبرداری کرده اند. گرایش به شانس و اقبال، موفقیت های یک شبه و بخت آزمایی و.. نیز از دیگر پیامدهای این آموزه هاست.
در کوتاه مدت و میان مدت، رواج این آثار به ایجاد قشری بی تفاوت، لذت گرا و مادی محور در جامعه منجر می شود. قشری که مثبت اندیشی را نه خوش بینی و مهربانی، بلکه بی خیالی و فرار از چالش ها می پندارد، ظاهرا اخلاق مدار است اما در باطن، اخلاق را تا جایی می پذیرد که به سود وکامیابی او لطمه نزند، توان حل مشکلات واقعی زندگی را ندارد، خواسته ها و آرزوهایش در مسائل دم دستی خلاصه می شود، دفاع از مظلوم و ستمدیده برای او بی معناست، از آگاهی گریزان است و از اخبار و رسانه ها تنها مطالبی را دنبال می کند که جنبه سرگرمی، تفریح و نشاط انگیز داشته باشند.
چنین قشری، تصویری زشت، آمیخته به اندوه و غیرعقلی از حیات دین را برای خود ترسیم می کند، یا خدا را به عنوان خالق عالم نمی پذیرد یا برای او نقشی حداقلی در تامین آرامش و نیازهای خود می بیند. به معاد و نبوت ایمان ندارد و دین را مانعی برای لذت گرایی و تمایل خود به مادیات تلقی می نماید. این قشر، انتخاب های سیاسی خاص خود را دارد، تاریخ و سیاست را به شکل عمیق نمی داند و در مسائل سیاسی تابع و دنباله رو جریان های تبلیغاتی و پروگانداست.
اثر درازمدت چنین آموزه هایی، اما متعدد، مخرب و منفی است. مخاطب این آثار، فردی مصرفی در همه ابعاد است. بدرستی قادر به حل مشکلات و چالش های خود نیست، لذت جویی و خوشگذرانی مداوم را بر تولیدات علمی و فکری، ترجیح می دهد و پس از ناکارامدی نسبی روش های ارتعاش و جذب! (بدلیل اینکه بخشی از حقیقت هستند و نه همه آن،) بعد از مدتی دچار ناامیدی و افسردگی شده و از هرنوع سخنی که به او انگیزه حرکتی تازه بدهد؛ ابراز بیزاری میکند.
بیان کامل و صحیح اعتقادات دینی، پاسخ به شبهات جذبگرایان، افزایش سواد رسانه ای خانواده ها و فرزندان از جمله مهمترین راهکارهای مبارزه با عواقب سوء فکری، فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی این قشر نوظهور است.