حجتالاسلام مهراب صادقنیا، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه تعصبات طایفهای؛ مهمترین عامل قتلهای ناموسی است، گفت: وقتی فرهنگ عمومی یله و رها شده تلاش برای قرآنخوان و نمازخوان کردن و با حجاب کردن جوانان به نتیجه نمیرسد، فرهنگ مذهبی بخشی از فرهنگ عمومی است و وقتی فرهنگ عمومی آشفته باشد در عرصه دینی هم نتیجه نمیگیریم.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)؛ حجتالاسلام والمسلمین مهراب صادقنیا، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، شامگاه ۲۶ بهمن ماه در نشست علمی «قتل ناموسی از منظر فقهی ـ حقوقی و جامعهشناختی» که از سوی پژوهشکده اندیشه معاصر دینی برگزار شد، گفت: تحقیقی انجام شده که براساس آن مهمترین دلیل قتلهای ناموسی، مراقبت از مفهومی به نام آبرو ذکر شده است همچنین مفهومی به نام «قتل شرف» هم در برخی استانهای ما رایج است؛ در مطالعات دیگری که در برخی کشورها مانند ترکیه، اوگاندا و برخی کشورهای دیگر انجام شده نگرشهای مردسالارانه، حساسیت، انزوای اجتماعی، فقر اقتصادی و فرهنگی، عصبیت اجتماعی، جمعگرایی و سنتپرستی موجب بروز قتلهای ناموسی دانسته شده است.
وی اضافه کرد: مجموعه عوامل مختلف میتواند در این نوع قتلها، مؤثر باشد ولی به نظر بنده تعصب اجتماعی یا مفهومی به نام غیرت مهمترین دلیل این کار است. بسیاری از ناتوانیهای خود را در عرصههای مختلف میخواهیم با مفهومی به نام غیرت پوشش بدهیم یا برطرف کنیم، مثلا تیم فوتبال ما با تیم دیگری که از ما قویتر است و تمرین بیشتر و هزینه بیشتری هم کرده مسابقه دارد و دائما بر این موضوع تکیه میکنیم که ما روی غیرت ملیپوشان حساب باز کردهایم. یا مثلا فرض کنید سیل و زلزله و … رخ داده و سازمانی که مسئولیت کمک به سیلزدگان را دارد ناکارآمد است و آن وقت ما در تلویزیون و رسانهها تبلیغ میکنیم تا غیرت مردم به جوش بیایید و به کمک آنها بروند.
صادقنیا بیان کرد: غیرت در جامعه ایران، تا حدود زیادی مقدس و دارای کارکرد است اما عمیقا تمایلات افراد را نادیده میگیرد و آنها را حذف میکند، آنها را جمعگرا میکند و انکار میشوند و همین مفهوم سبب غیریتسازی میشود و تمایز و تفاوت را بسیار پررنگ میکند؛ به همان اندازه که میتواند سازگاری درونی پدید آورد و کشش بین افراد را بیشتر کند به همان اندازه هم میتواند غیریتساز باشد و تمایز بین گروه و دیگران را بیشتر کند.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: هر زمانی ممکن است کسی از کشتی جامعه و خانواده و یک گروه پیاده شود و بیرون رانده شود آن هم به خاطر مفهوم غیرت و غیریت. برخی ممکن است با استناد به روایات، غیرت را به عنوان سرمایه اجتماعی در جامعه ایران تقویت و آن را به مثابه یک مفهوم دینی معرفی کنند ولی حتی اگر آن را مفهوم دینی غریزی بدانیم دامنه، حدود و میزان کارکرد آن جای بحث دارد و این موضوع جای بررسی است که ائمه(ع) چه برخوردی با قتلهای ناموسی داشتهاند.
استفاده ناروا از مفاهیم غیرت و آبرو
وی با بیان اینکه مفهوم آبرو سبب میشود تا فرد به فکر حفظ آبروی فردی، خانوادگی، اجتماعی و ملی خود باشد و چون سلسله مراتبی است، فرد باید آبروی خود را برای حفظ آبروی خانواده، آبروی خانوادگی را برای حفظ آبروی قبیله و به همین ترتیب جامعه، هزینه کند، افزود: وقتی آبرو مفهوم مهمی شد، قتل ناموسی به راحتی توجیه میشود، زیرا آن فرد آبروی خانواده و قبیله و طایفه را برده است. ما در مورد جایی مانند خوزستان بحث میکنیم که بنده با همه وجود شرایط آن را حس میکنم و اینکه عشیره به جای فرد تصمیم میگیرد، ازدواج براساس خواست عشیره، طلاق همینطور و مهاجرت و حتی گاهی پیشه و شغل و … هم براساس خواست عشیره انجام میشود، به همین دلیل برای حفظ آبروی عشیره، افراد باید تخریب شده و گاهی خشونتی علیه آنان روا داشته شود.
صادقنیا اظهار کرد: برخی مفاهیم آنقدر مقدس میشوند که گویی درباره آنها نباید فکر و ارزیابی کرد، مثلا ازدواج فامیلی امر مقدس شمرده میشود و تا گذشته نه چندان دور میگفتند عقد دخترعمو و پسرعمو را در آسمانها نوشتهاند، یعنی وقتی در آنجا بسته شده اساسا افراد تصمیمگیرنده نیستند. اینکه گفته میشود خانواده مقدس است باید پیرامون آن بحث کنیم که به چه معنایی است؛ آیا به اندازهای مقدس است که فرد وقتی وارد این چارچوب شد هرگز نباید از آن خارج شود و کسی که طلاق میگیرد باید مورد بیشترین هجومها قرار بگیرد؟ من قصد ندارم بگویم خانواده مقدس نیست ولی گاهی افرادی برای همین باورها، خودشان یا عزیزترین افراد خود را میکشند تا از آن نظام ارزشی و عصبیت و چیزی که مقدس میدانند دفاع کنند.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: قدسیت نباید طوری تعریف شود که خروج از یک خانواده و تشکیل خانواده جدید آنقدر هزینه داشته باشد که موجب قتل و خونریزی و … شود؛ نکته دیگر اینکه در جامعه ایران به صورت کلی و در برخی استانها، تراکم اخلاقی نزد بانوان بسیار بیشتر است؛ یعنی زن بودن کار دشواری است؛ زن بودن مانند راه رفتن در میدان مین است و بسیاری از کارهایی که برای مردان رواست برای زنان نارواست و بسیاری از کارها را مردان انجام میدهند و به آبروی آنها لطمه نمیزند ولی وقتی زنان انجام میدهند آبروی خود و خانواده و عشیره آنها از بین میرود. به همین دلیل آنها باید پیراستگی و آراستگی بیشتر اخلاقی داشته باشند و کوچکترین لغزش آنان خشونتبارترین برخوردها را به همراه دارد.
اهمیت بیشتر سنتهای طایفهای نسبت به قانون
صادقنیا با اشاره به اینکه در برخی نقاط کشور همواره نظام قبیلهای و عصبیت و سنتهای قومی اهمیت بیشتری از قانون دارند و شاید در کل کشور هم این طور باشد، گفت: یعنی بنده کاری انجام دهم که نزد نهادهای امنیتی، سیاسی و … جرم تلقی نشود ولی در همین قم برخی افراد از روی عصبیت و مفاهیم ارزشی که در ذهن آنان است جمع شوند و شعار هم بدهند، در حالی که نظام حقوقی من را مجرم نمیداند. حتی متاسفانه گاهی کار تا جایی بالا میگیرد که قوه قضائیه هم نمیتواند این مشکل را برطرف کند.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان اینکه قوانین در این زمینه هم سختگیرانه نیست، تصریح کرد: البته مطالعاتی که در آمریکا انجام شده نشان داده است که مجازات اعدام اثر چندانی در کاهش جرم ندارد. در بحث قتلهای ناموسی در ایران هم قوانین سختگیرانه شاید چندان بازدارنده نباشد، البته این سخن به معنای آن نیست که در قوانین نباید تجدید نظر شود و معتقدم که باید نگاه اباحهگری به این نوع خشونتها از بین برود.
وی با تاکید بر اینکه این پدیدهها را نباید به سطح کنشگران تقلیل دهیم، افزود: کسی که دست به قتل ناموسی زده ممکن است فرد متدینی بوده و به احکام فقها و آیات و روایات استناد کرده یا حقوقدانی بوده که به حقوق آشنا بوده و زمینه را برای انجام این قتل فراهم دیده است، بنابراین لازم نیست که آن را به سطح کنشگران تقلیل دهیم، البته رابطه معناداری بین دینداری فرد و دست زدن به قتل وجود ندارد؛ گاهی در این طوایف و قبایل چنین پدیدههایی رخ میدهد در حالی که افراد آن دیندار هم نیستند، یعنی ریشه این پدیدهها مسائل عاطفی، عصبیت قبیلهای و … است لذا بی انصافی است که بخواهیم آن را به ناکارآمدی فقه و حقوق نسبت دهیم. ولی وقتی ما از دین سخن میگوییم باید از دین زیسته سخن بگوییم و استناد کنیم؛ اینکه آیا دین زیسته ظرفیت اعمال این نوع خشونتها را فراهم میکند و این نوع قتلها را توجیه میکند؛ متاسفانه در اینجا پاسخ مثبت است.
وی اضافه کرد: گفتمانی که ما در برخی سخنرانیها و منابر و … میبینیم گفتمان تولید خشونت با عنوان غیرت و ناموسپرستی و تقدسبخشی به برخی سنتها است. فقه در طول تاریخ شیعه، انعطاف داشته و خیلی از چیزهایی که فقهای گذشته بر آن تاکید داشتند، امروز در فقه وجود ندارد.
صادقنیا اظهار کرد: جوانی نزد پیامبر(ص) آمد و گفت میخواهم بدانم چه کسی اهل بهشت است و پیامبر(ص) به ایشان فرمود اولین فردی که وارد مسجد شود اهل بهشت است، جوان منتظر ماند تا پیرمردی وارد مسجد شد و نماز خواند آن هم عادی مانند همه افراد؛ بعد از نماز او را در بیرون مسجد تعقیب کردم و در نهایت با اجازه او سه روز مهمان منزلش بودم و دیدم نه نماز آنچنانی و تعقیبات و … میخواند و نه …؛ نزد پیامبر(ص) رفتم و گفتم شما مطمئنی که این پیرمرد اهل بهشت است و پیامبر(ص) مجددا تایید فرمود؛ به پیرمرد گفتم شما چه کاری میکنی که پیامبر(ص) فرموده اهل بهشت هستی، پیرمرد گفت: هر کسی کار بدی بکند من ناراحت شده و هر که کار خوب بکند خوشحال میشوم. وقتی ما امر به معروف و نهی از منکر را طوری تعریف میکنیم که نوک پیکان آن به سمت کنشگران است در این صورت برخورد خشونتبار با کسانی که منکری مرتکب میشوند طبیعی است.
فرهنگ عمومی رها و یله است
وی افزود: غیرت دینی این است که انسان با همه وجود کار خوب را دوست داشته باشد و کار بد را بد بداند، ولی تقریر ما از امر به معروف و نهی منکر طوری است که گویی باید با خشونت با مرتکبان منکر برخورد کنیم؛ واقعیت این است که جامعه ایران در چند سال اخیر در حوزه فرهنگ عمومی یله و رهاست، تمام نهادهای فرهنگی اعم از سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات و وزارت ارشاد و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و … که بنده در حضور خود آنها بر آنها نقد کرهام همه تلاششان حمایت از یک فرهنگ ایدئولوژیک و نوع خاصی از فرهنگ است و فرهنگ عمومی یله است و برای کسی مهم نیست که فرهنگ عمومی به کدام سمت میرود به همین دلیل شاهد غلیظ شدن فرهنگ ایدئولوژیک و کمرنگ شدن فرهنگ عمومی هستیم.
صادقنیا تاکید کرد: وقتی فرهنگ عمومی یله و رها شده تلاش برای قرآنخوان و نمازخوان کردن و با حجاب کردن جوانان به نتیجه نمیرسد زیرا فرهنگ مذهبی بخشی از فرهنگ عمومی است و وقتی فرهنگ عمومی آشفته باشد در عرصه دینی هم نتیجه نمیگیریم؛ الان در همه استانها جلسات فرهنگ عمومی و شورای فرهنگ عمومی داریم ولی چند نفر جامعهشناس و روانشناس فرهنگشناس در جلسات حضور دارند و نظرات کارشناسان چقدر برای آنها مهم است؟
وی گفت: به دلیل همین رها بودن شاهد رشد سیستم قبیلهای هستیم، در خوزستان ۲۵ سال قبل، نمادهای قومی و قبیلهای کمتر از امروز بود، بنابراین باید در سنتها و آداب و رسوم خودمان بازنگری کنیم.