چکیده :
در نظام نوین جهانی، ما در عصر رسانهها زندگی میکنیم؛ عصری که در آن رسانههای گروهی جزو جداییناپذیر زندگی ما هستند. رسانهها با اتخاذ سیاستهای متفاوت ارتباطی، توسعه فرهنگی کشورها را تسهیل و تسریع میکنند. کارکرد رسانهها در عصر ارتباطات، بیشک در همه ابعاد زندگی اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری انکارناپذیر است. امروزه جامعهای توسعه یافته تلقی میشود که بتواند در کنار توسعه شاخصهای اجتماعی واقتصادی مانند درآمد سرانه، توزیع ناخالص ملی و نرخ مرگ و میر، بر معیار آموزش و اطلاعات و در حقیقت عنصر دانایی اجتماعی تأکید کند.
در چنین جامعهای، وسایل نوین ارتباط جمعی با تولید و توزیع مطلوب اطلاعات، نقش زیادی در بالا بردن آگاهیهای گوناگون و ضروری به عهده میگیرند و جامعه را در نیل به تعالی و ترقی همه جانبه یاری میکنند. حال این رسانهها هستند که با اتخاذ سیاستهای پویای اجتماعی و ترکیب آن با سیاستهای فرهنگگرا میتوانند عامل آمیختگی، توازن و پیوند دادن باورهای اصیل اعتقادی و سنتهای بارور جامعه باشند و با گسترش آفرینندگی و افزایش رشد فرهنگی به توسعه همه جانبه کشورمان کمک کرده و باعث پویایی افکار شوند.
در این میان به نظر میرسد، برای یکپارچگی توسعه فرهنگی جهت تقویت هویت و وحدت ملی، در دستور کار قراردادن برنامه ریزی آینده توسعه فرهنگی کشور، متناسب با سیاست فرهنگی، در کنار اجرای افق سیاست رسانهای براساس چشم انداز توسعه در جامعه اطلاعاتی عصر حاضر، ضروری به نظر میرسد.
کلیدواژه : وسایل ارتباط جمعی؛ رسانهها؛ ارتباطات؛ فرهنگ؛ توسعه فرهنگی؛ جوامع بشری