بیکارم، حوصلهام سر رفته، دوست دارم به جنگیدن ادامه دهم!
تصوری متفاوت از طالبان که پیش از حکمرانی آن برای اعضایش وجود داشت؛
گزارشها نشان میدهند که اختلافاتی میان جناح تحت رهبری او با شبکه محافظه کارتر حقانی شاخهای در داخل طالبان که از سوی ایالات متحده به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی شده وجود دارد. شبکه حقانی به عنوان مسئول تعدادی از حملات و بمبگذاریهای انتحاری در مقیاس بزرگ از جمله حمله به سفارت ایالات متحده و مقر ناتو در کابل در سال ۲۰۱۱ میلادی که منجر به کشته شدن هفت نفر شد شناخته شده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، یکی از فرماندهان طالبان میگوید: «مردم هنوز به ما اعتماد ندارند، اما ما در حال کار روی این موضوع هستیم».
موسی یک جنگجوی ۲۸ساله سالها در ولایت هلمند در جنوب افغانستان برای طالبان بمبهایی را میساخت که به طور مرتب خودروها و هاموویها را منفجر میکرد. این وسایل منفجره علیه نیروهای دولتی افغان و به گفته او علیه «مهاجمین خارجی» مورد استفاده قرار میگرفتند.
موسی میگوید که او سخت کار کرده و «بسیاری را کشته است». او میگوید تلاش برای پیروزی او را با انگیزه نگه داشته است. هنگامی که طالبان کنترل کشور را در ماه آگوست ۲۰۲۱ میلادی در دست گرفتند موسی بسیار هیجان زده شد. با این وجود، سرخوشی او از آن زمان تاکنون از بین رفته و هجوم آدرنالین او متوقف شده است. او امیدوار بود که توسط فرماندهاناش به دلیل تلاشهایش شناخته شود. در عوض، او اکنون بیکار است و در شهر «سنگین» در ولایت هلمند خط مقدم سابق افغانستان زندگی میکند جایی که به سختی خانهای در آن روی پا ایستاده است. این جوان ۲۸ساله میگوید: «هیچ کاری برای من وجود ندارد. من حوصلهام سر رفته است. من دوست دارم به مبارزه ادامه دهم». واقعیت حکومت طالبان آن چیزی نبوده که او پیشتر تصور میکرد.
با گذشت شش ماه از حکمرانی، طالبان با موانع متعددی در داخل و خارج روبرو هستند
«مایک مارتین» پژوهشگر در کینگز کالج لندن میگوید: «طالبان در جریان کارزاری چشمگیر جنگیدند و همه را وادار به تسلیم کردند، اما فشارها بر ائتلاف شکنندهای که خارجیها را بیرون رانده بود در حال افزایش است چرا که این ائتلاف نمیداند چگونه عمل کند». او که پیشتر افسر سابق ارتش بریتانیا بوده میگوید: «طالبان خواهان منابع مالی خارجی هستند و کمکها تا حدودی آن جنبش را سرپا نگه داشته است. با این وجود، همکاری با ایالات متحده میتواند منجر به انشعاب درون طالبان و پشت کردن جنگجویان آن گروه به رهبران طالبان شود. آنان در وضعیتی دشوار گرفتار شده اند».
در ماههای اخیر، شایعاتی مبنی بر اختلافات درون این گروه مطرح شده است که طالبان همه آن شایعات را تکذیب میکنند. «ملا عبدالغنی برادر» یکی از بنیانگذاران طالبان و در حال حاضر معاون نخست وزیر افغانستان، دیپلماسی را در دوحه قطر پیش برده بود و اولین رهبر طالبان محسوب میشد که با مقامهای عالی رتبه امریکایی صحبت میکرد و در نهایت یک توافق صلح را برای پایان دادن به طولانیترین دوران حضور ایالات متحده در کشوری خارجی امضا کرد. او تا حد زیادی به عنوان یکی از رهبران معتدلتر در طالبان قلمداد میشود.
گزارشها نشان میدهند که اختلافاتی میان جناح تحت رهبری او با شبکه محافظه کارتر حقانی شاخهای در داخل طالبان که از سوی ایالات متحده به عنوان یک سازمان تروریستی معرفی شده وجود دارد. شبکه حقانی به عنوان مسئول تعدادی از حملات و بمبگذاریهای انتحاری در مقیاس بزرگ از جمله حمله به سفارت ایالات متحده و مقر ناتو در کابل در سال ۲۰۱۱ میلادی که منجر به کشته شدن هفت نفر شد شناخته شده است.
هم چنین، اختلافات بین رهبری طالبان و اعضای پایین رده آن نیز وجود دارد. بسیاری از اعضای رده پایین و جنگجویان سالها وظیفه کشتار را بر عهده داشتهاند و تا حد زیادی به وظیفه خود عمل کردهاند بدون این که به آنان گفته شود پس از آن چه کاری انجام دهند.
اکنون آنان توسط یک سلسله مراتب سازمانی اداره میشوند و به آنان گفته میشود که به طور مسالمتآمیز کشوری با تقریبا ۴۰ میلیون نفر را اداره کنند. «هارون رحیمی» اقتصاددان و کارشناس مسائل افغانستان به «فارین پالسی» میگوید: «جنگجویان در شبکههای غیرمتمرکز با هدف کشتن هر چه بیشتر مردم عمل میکردند، اما درک کمی از جهان یا حتی از دیگر افغانها داشتند. طالبان از آنان میخواهد که مسئولانهتر در قبال ملت عمل کنند، اما این دشوار است. چگونه این مبارزان را به گروهی تبدیل میکنید که میتوانند بر اساس اصولی غیر از خشونت عمل کنند؟ رهبری طالبان نمیخواهد اعضای آن گروه سر مردم را ببرند، اما آیا واقعا میتوانند جلوی آنان را بگیرند»؟
دیده بان حقوق بشر موارد قتل و ناپدید شدن اجباری علیرغم عفو اعلام شده توسط طالبان برای مقامهای دولتی و نظامی رژیم پیشین را گزارش داده است. به نظر میرسد رهبری طالبان قادر به کنترل و پاسخگویی نیروهای خود نیست.
حدود شش ماه از دوران حکومت طالبان میگذرد و آن گروه تلاش میکند پیامهایی دقیقتر و متحدتر را از درون خود به بیرون انتقال دهد به ویژه زمانی که رهبران آن گروه با خبرنگاران صحبت میکنند این موضوع را میتوان مشاهده کرد. در حالی که فرماندهان طالبان پیشتر نارضایتی خود را ابراز میکردند و در مورد چالشهای داخلی با رسانهها گفتگو کرده بودند اکنون با اعتماد به نفس صحبت میکنند و اطمینان میدهند که اوضاع تحت کنترل آنان است.
«قاری احمد» ۳۵ساله که سالها به جنگجویان جوان طالبان نحوه جنگیدن و ساخت جلیقههای انتحاری را آموخته بود، اما از آن زمان آن گروه را ترک کرده و فکر میکند که هیچ خطر فوریای از جانب شکاف در صفوف طالبان وجود ندارد. او میگوید: «آنان یک ایدئولوژی به اندازه کافی قوی دارند. فروپاشی حکومت طالبان به این زودیها غیرممکن است».
جنبشهای مقاومت در سراسر افغانستان نیز با اکراه به این امر اعتراف میکنند اگرچه بسیاری از آنان اعلام کردهاند که آماده هستند تا بدون توجه به طالبان سلاح در دست بگیرند. در ولسوالی حصارک روستاییها گفتند که مقاومت «آرام، اما زنده است». در کنار جاده سنگ ریزهای منتهی به جامعه کوچکی از ساکنان، چندین خودروی سوخته ارتش قرار دارند که زمانی متعلق به نیروهای امنیت ملی افغانستان تحت حمایت ایالات متحده بودند. مدتها پس از این که طالبان کابل را تصرف کردند نبردها هنوز در اینجا جریان داشت. یک روستایی در حدود ۵۰ساله میگوید: «تقریبا نیمی از مردم این روستا تابستان سال جاری اینجا را ترک کردند، اما بیشتر آنان از آن زمان بازگشته اند.
فرماندهانمان به ما گفتهاند که فعلا نجنگید. بنابراین، ما منتظر هستیم. ما تسلیحات را در غارها پنهان کردهایم و از آنجایی که طالبان از ولایات دیگر به اینجا آمدهاند این منطقه را نمیشناسند. آنان اسلحههای مخفی شده را پیدا نخواهند کرد». هیچ کس در حصارک نخواست ناماش را ذکر کند چرا که این کار را خطرناک میدانستند. بسیاری از آنها بخشی از جبهه مقاومت ملی هستند یک ائتلاف نظامی ضد طالبان تحت رهبری «احمد مسعود» پسر «احمد شاه مسعود» فرمانده سابق که پیش در برابر شوروی و هم چنین طالبان جنگیده بود. اگرچه جنگجویان طالبان در روستاهایی مانند حصارک مستقر هستند، اما تعامل میان مردم محلی و جنگجویان محدود است. جامعه فارسی زبان دری آنجا میگویند که قادر به درک پشتو زبان بسیار متفاوت اکثریت اعضای طالبان نیستند.
طالبان میگویند که میخواهند وحدت و صلح را در افغانستان تجزیه شده به ارمغان بیاورند، اما بسیاری از افغانها این ادعا را ریاکارانه میدانند: این گروه به عنوان یک جنبش با اکثریت پشتون، فضای کمی به بسیاری از گروههای قومی دیگر افغانستان میدهد. «مولوی عبدالباقی» ۴۴ساله از ولایت لوگر میگوید: «مردم هنوز به ما اعتماد ندارند، اما ما روی آن کار میکنیم». او میافزاید: «آنان به زندگی با ما عادت ندارند، اما ما نمیخواهیم برای آنان مشکلی ایجاد کنیم ما میخواهیم کشور خود را متحد سازیم». او ۲۱ سال پیش، زمانی که ایالات متحده جنگ خود را با تروریسم آغاز کرد به طالبان پیوسته بود. او میگوید: «من میخواستم به آزادی افغانستان از اشغالگران خارجی کمک کنم. اکنون این آزادی در دسترس است». در مورد جنبش مقاومت از «عبدالباقی» پرسیدم. او میخندد و میگوید: «ما هر مخالفی را در هم خواهیم شکست».