آیت الله العظمی صافی گلپایگانی به مناسبت وفات حضرت خدیجه (س) مطالبی مرقوم داشتند که به همین مناسبت بازنشر می گردد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، آیت الله العظمی صافی گلپایگانی به مناسبت وفات حضرت خدیجه (س) مطالبی مرقوم داشتند که به همین مناسبت بازنشر می گردد:
«در سال دهم بعثت سه سال قبل از هجرت، در روز دهم ماه مبارک رمضان، اُمُّ المؤمنین خدیجه، بانوی مؤمنه و فداکار ـ پس از سپری شدن شصت و پنج سال از عمر پر برکتش درگذشت(۱) و رسول خدا او را به دست خویش، در حجون مکّه مکرّمه دفن کرد، و حزن و اندوه آن حضرت، در مصیبت او به حدّی زیاد شد که آن سال را «عامُ الْحُزْن» نام نهاد.
در بیت شرف و فضیلت
خدیجه سلام الله علیها از جانب پدر و مادر و اجداد پدری و مادری از اصیلترین خانوادههای جزیره العرب و صاحب شرافت و سیادت بودند.
صاحب صفات ممتاز
خدا خواست که این بانوی بیهمتای حرم نبوّت و مادرِ یازده اخترِ برج امامت و ولایت، در عقل، ادب، حکمت، بصیرت و معرفت، نابغه و ممتاز باشد.
او نمونه برجسته کمال و نبوغ و فهم و بینش بود که همانند آن را در میان مردان و زنان، کمتر میتوان یافت و عفّت، نجابت، طهارت، سخاوت، حسن معاشرت و صمیمیّت و مهر و وفا از جمله صفات برجسته او بود.
نمونه در شوهرداری
برای مرد، به ویژه مردی که بیرون خانه و در اجتماع فعالیّتهای بزرگ مشغول بوده و مقاصد عظیم داشته باشد و عهدهدار پیکار و جهاد بوده و مورد یورش مخالفان و هجوم دشمنان باشد، بهترین آرامشدهنده قلب و روح و نگهبان پایداری و استقامت و رفعکننده خستگی و ناراحتی، همسر هوشیار و خردمند و مهربان و دلسوز است.
اگر مردی در خارج از خانه با دشمنان گرم پیکار گشته و به حملههای وحشیانه، استهزاء، سرزنش و اذیّت و آزار مردم گرفتار گردد و در منزل نیز با همسری نادان و بدخو و ترسو، ضعیف و شماتتگر، روبرو شود که او را از کار و هدف وی و پیمودن راهی که مدّ نظر اوست باز دارد و او را سرزنش کند و به ترک دعوا و تسلیمشدن به دشمنان وادار نماید، از اینکه هر روز شوهرش مورد شتم و استهزای جاهلان قرار میگیرد، خسته و ناخوشایند باشد و در پی حلّ مشکلات همسر خویش برنیاید، بی شک مشکلات و دشواری های آن مرد، دو چندان خواهد شد.
بدون تردید چنین مردی همواره بر مشکلات و دشواریهایش افزوده خواهد شد؛ چرا که نه تنها همسر وی او را در حلّ مشکلات یاری ننموده است، بلکه با اعمال و رفتار غیر منطقی خود از قبیل: سرزنش و اعتراض، آن مشکلات را صد چندان کرده است.
پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله آورنده بزرگترین رسالت آسمانی، از طرف خدا مأمور بود که مشرکان، همه توان و قدرت خویش از جمله شجاعان پیلتن و مردافکن، شعرای دشنامده و ناسزاگو، ارازل و اوباش، زن و مرد، خویش و بیگانه، را برای مبارزه با اهداف آن حضرت بسیج کردند و تا آنجا که میتوانستند او و چند تن از یارانش را اذیّت کردند می زدند؛ رنج داده، ناسزا میگفتند؛ سر راهش را با خار و خاشاک میبستند؛ در حال نماز و پرستش به او توهین کرده و روابط خود را با او و یارانش قطع نمودند.
با وجود این همه دشمن و موانع و مشکلات، اگر در میان همه این دشمنان، پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم هر روز وقتی به خانه میآمد، با چهره گرفته و معترض همسرش، آن هم همسری که سیّده زنان قریش و دارای آن شخصیّت و صاحب آن همه ثروت و مکنت بود، روبرو میشد که از راه دلسوزی و ترحّم و یا اعتراض، از او میخواست تا از دعوت خویش دست بردارد و خود را مورد این همه اهانت و استهزاء قرار ندهد، در چه وضع عجیب و دشواری قرار میگرفت؟!
امّا لطف خدا دریچههای قلب خدیجه را چنان به سوی درک حقّانیّت دعوت اسلام باز کرد و آن چنان دلش را نورانی و سرشار از معرفت و حکمت گردانیده بود که هرگز پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم با چنان منظره اسفناک، در داخل خانه روبرو نشد.
لبیک به ندای الهی
دکتوره بنت الشّاطی میگوید: «آیا همسری غیر از خدیجه این استعداد را دارا بود که دعوت تاریخی شوهرش را وقتی از غار حرا آمد، با ایمان قوی و آغوش باز و مهر و عطوفت استقبال کند، بی آن که در راستی او و اینکه خداوند او را تنها نخواهد گذاشت، شکّی در دل راه بدهد؟
آیا جز خدیجه، هیچ بانوی ثروتمندی که در ناز و نعمت و آسایش و احترام زیسته، میتوانست با کمال رضایت و خرسندی از زندگی اشرافی، اموال بسیار و عزّت و توانگری چشم بپوشد تا در دشوارترین لحظات زندگی کنار همسرش بایستد، و او را در بلایا و مشکلات موجود در راه تحقّق هدفی که به حقّانیّت آن ایمان داشت، یاری کند؛ حاشا و کلاّ! فقط خدیجه چنین بود و زنان دیگر چون او نیستند، مگر در طبقه و رتبه او باشند»(۲)
بهترین زنان عالم
پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم هم هیچگاه خدیجه را بعد از وفاتش فراموش نکرده و از اخلاق و صفات او یاد میفرمود؛ به کسانی که با او آشنا و دوست بودند، احسان و لطف میکرد.
از «عایشه» روایت شده است که: «رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم از خانه بیرون نمیرفت، مگر آن که خدیجه را یاد می کرد و بر او به خوبی و نیکی مدح و ثنا میفرمود.
روزی از روزها غیرت مرا گرفت، گفتم: او پیر زنی بیش نبود و خدا بهتر از او را به شما عوض داده است.
پیامبر صلّی الله علیه وآله و سلّم غضبناک شد، به طوری که موی جلوی سرش از خشم تکان میخورد؛ سپس فرمود: «نه، به خدا، بهتر از او را خدا به من عوض نداده، ایمان آورد به من، وقتی مردم، کافر گردیدند و تصدیق کرد مرا، هنگامی که مردم مرا تکذیب می کردند و در اموال خود با من مواسات کرد، وقتی مردم مرا محروم ساختند و خدا از او فرزندانی روزی من کرد و از زنان دیگر محروم فرمود»(۳)
«انس بن مالک» روایت کرده که رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «بهترین زنان عالم مریم بنتِ عمران و آسیه بنت مزاحم و خدیجه بنت خُوَیْلِد و فاطمه بنت محمّد صلّی الله علیه وآله وسلّم هستند»(۴)
در «صحیحین» از عایشه روایت شده که: «پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم خدیجه را به خانهای در بهشت بشارت داد که در آن سر و صدای بلند و رنج و زحمت نیست»(۵)
امروز ما وظیفه داریم که گوشهای از کمالات و صفات بلند آن حضرت را برای جهانیان بخصوص زنان بازگو کنیم و ایشان را به عنوان الگوی بزرگ خدمت به اسلام و پیامبر و شوهرداری به مردم معرّفی نماییم، و راه و روش ایشان را دنبال کنیم.
پینوشتها:
۱.مسار الشیعه شیخ مفید (ره)
2.اهل البیت، توفیق ابو علم، ص ۱۰۲، ترجمه نقل به معنی
3.همان
4.اسدالغابه، ج ۵، ص ۴۳۷ ـ الاستیعاب، بهامش الاصابه، ج ۴، ص ۲۸۴ و ۲۸۵
5.الاصابه، ج ۴، ص ۲۸۲ ـ اسدالغابه ، ج ۵، ص ۴۳۸ و نظر این حدیث در تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۶، ذکر شده است»