«دل هر ذرهای که بشکافی، آفتابیش در میان بینی»، به قلم زندهیاد موبد رستم شهزادی که در تازهترین شماره امرداد چاپ شده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، طبق یسنای۲۶، فقرهی ۴ و یسنای۵۵، فقرهی اول وجود انسان علاوهبر تن از پنج گوهر روحانی نیز ترکیب شده است که پس از مرگ باقی میماند و اوستا برای هر یک از این گوهرها، عملی و خاصیتی قایل است که شرح آنها به قرار زیر است: اهو، دئنا، بوده، اوروان و فرهوشی.
اهو: همان جوهر حیات یا جان است که پیوند بین قسمتهای جسمانی و روحانی شخص بوده و چون تن فوقالعاده ضعیف و ناتوان گردد، جان رابطهی خود را با سایر قسمتها قطع کرده، از تن جدا میشود و پس از جدایی جان از تن، اجزای دیگر وجود نیز به فاصلههای معین از هم جدا میگردد و به حیات جسمانی خاتمه میدهند و قدم به عالم روحانی میگذارند.
دئنا: دومین ترکیب شخص، دئنا یا حاصل وجدان شخص است که اوستا آن را نتیجهی احساسات قلبی بشری میداند که بنابر مندرجات هادُخت نسک و ویشتاسبیَشت در بامداد روز چهارم پس از مرگ، در برابر روح مجسم شده و نتیجه و حاصل احساسات قلبی شخص را در طی حیات چه نیک و چه بد، چنانچه بوده نمودار میسازد.
هرگاه روان از آنِ شخص نیکوکاری بوده از دیدن نتیجهی احساسات قلبی و وجدان نیک خود بسیار شاد و خرم شده و از اینکه موفق به تحصیل وجدانی پاک و نیک شده است، در منتهای رضایت قلبی و آرامش وجدانی در بهشت برین اقامت میجوید.
هرگاه روان شخص زشتکاری باشد، دئنا یا وجدان شکل بسیار و هولناکی به خود گرفته، چنانچه روان از دیدنش بر خود میلرزد و با حالتی فوقالعاده، متاثر و پریشان در حال یاس و پشیمانی خود را در دوزخ تاریخ مشاهده میکند.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاریست با عنوان «دل هر ذرهای که بشکافی، آفتابیش در میان بینی»، به قلم زندهیاد موبد رستم شهزادی که در تازهترین شماره امرداد چاپ شده است. (این نوشته بدون هیچگونه ویرایشی آورده شده است).
متن کامل این نوشتار را در رویه پنجم (اندیشه) امرداد شماره ۴۵۲ بخوانید.
شمارهی ۴۵۲ هفتهنامهی به همراه ویژهنامهی نوروز و زرتشتنامه (۴۸ رویه)، در روزنامهفروشیها و نمایندگیهای امرداد در دسترس خوانندگان است.