باشی حتما حاجی ابوعلی را خواهی دید که تو را به یک پذیرایی عربی دعوت
مینماید تا توفیق خدمت به زائران حسین(ع) را کسب کرده باشد.
حاجی ابوعلی که ششمین دهه از عمر خویش را
پشت سر میگذارد با محاسن سفیدش هیبت و وقاری خاص یافته و با اولین پرتو
خورشید صبحگاهان از خواب بر میخیزد و بر روی پل شط العرب (اروند رود) در
استان بصره به انتظار حرکت زائران اربعین مینشیند تا با خدمت به زائران
نقشی در احیای شعائر الهی داشته باشد.
حاجی ابوعلی خود را معرفی نکرد و به این
دعا بسنده نمود که از درگاه خدا مسالت دارم نام من را در کنار نام خادمان
نواده رسول خدا(ص) ثبت نماید.
هر آنچه بخواهی حاجی ابوعلی برایت فراهم میکند. در سوی دیگر ابوعلی قهوه جوشی در دست دارد تا از تو زائر حسینی با قهوه پذیرایی کند!
حاجی ابوعلی میگوید: بدون هیچگونه خستگی و
ملالی از صبحگاهان تا هشت روز در این مسیر میایستم تا خادم زائران راه
بهشت باشم. بعد از این هشت روز دیگر زائری نیست که از بصره به سوی کربلا
حرکت نماید تا خادم او باشم. عزم خویش را جزم میکنم تا به جایی در مسیر
زائران به کربلا عزیمت نموده و مشخصا در مسیر حرکت زائران از نجف به کربلا
در حسینیه الزهرا (س) که اهالی بصره احداث نمودهاند مستقر شده تا به آخرین
نفر از زائران حسین علیه السلام خدمت نمایم.
وی میگوید: روز اربعین خودم را به کربلا
میرسانم تا هم زیارت اربعین را بجای آورم و هم از ارباب بیکفنم بخواهم تا
برای طول عمر من دعا کند تا همواره افتخار خدمت به زائرانش نصیبم گردیده و
به فوز عظیم دست یابم.
ابوعلی نه تنها بدلیل کهولت سن بلکه بدلیل
دردهای شدیدی که در ناحیه پا دارد در حرکت با مشکل مواجه است اما عشق او
به اهلبیت(ع) عاملی اساسی در روحیه این مرد حسینی است تا علیرغم این
مشکلات به سمت کربلا آنهم با پای پیاده حرکت نموده و خادمی وفادار برای
امام حسین(ع) باشد.
منبع : ابنا