“عبدالمجید تبون رئیس جمهور الجزایر در اسفندماه ۱۴۰۰ شیخ مأمون القاسمی الحسنی، شیخ زاویه رحمانیه را که به میانهروی و اعتدال شهرت دارد به عنوان متولی مسجد جامع الجزایر منصوب کرده و به او رتبه وزیر داد. انتصابی که شیعیان الجزایر و هواداران ایران و جبهه مقاومت از آن ابراز خوشحالی میکنند و آن را نشانه غلبه مشی اعتدال و وسطیت در الجزایر میدانند.“
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، جامعه الجزایر همچون سایر جوامع در شمال آفریقا، مصر، مغرب و تونس در تاریخ گذشته خود مهد تصوف و محبت اهل بیت عصمت و طهارت بوده است.
زندگی دینی مردم این خطه همیشه به وسیله علمایی که به طور عمده فارغالتحصیل زوایا بودند اداره میشد و شیوخ زوایا رهبری دینی مردم بر عهده داشتند. شخصیتهای تاریخی این کشور امثال امیر عبد القادر و… خود از شیوخ زوایا بودند.
شیوخ تصوف و مریدانشان در فقه پیرو مذهب مالکی و در عقاید و کلام اشعری بوده و در عین حال سلوک صوفیانه را نیز در شیوه دینورزی حفظ میکردند. صدها زاویه (خانقاه) و هزاران مزار از بزرگان صوفیه که در شهر و روستای الجزایر وجود دارد کانونهای دینورزی مردم به شمار میرفته است. این شیوه دینداری در عین حال همچون سایر فرقهها، با بسیاری از انحرافات و خرافات هم همراه بوده است.
همزمان با یکصدمین سال اشغال الجزایر توسط فرانسه، جمعی از علمای الجزایری که تحت تأثیر حرکت وهابیت و سلفیگری قرار گرفته بودند، گرد هم جمع شدند و جمعیتی را به نام «جمعیت علمای مسلمان الجزایر» در این کشور تأسیس کردند. عبد الحمید بن بادیس و محمد بشیر ابراهیمی از جمله فعالترین این افراد بودند. در ابتدا تمام خطوط فکری دینی از قبیل: سلفیها، صوفیها، اباضیها، علمای رسمی وابسته به حاکمیت فرانسوی در آن عضو بودند. این جمعیت خود را از ادامهدهندگان راه سید جمالالدین اسدآبادی، محمد عبده و محمد ابن عبد الوهاب معرفی کرده و هدفش را اصلاح وضعیت دینی الجزایر اعلام نمود.
اما به زودی مشخص شد که هدف از اصلاح اعلام شده چیزی جز مبارزه با تصوف نبوده است. از همین روی درگیری و کشمکش بین اعضای ارشد جمعیت علمای مسلمان و به ویژه محمد بشیر ابراهیمی با شیوخ تصوف آغاز و منجر به کنارهگیری شیوخ تصوف از جمعیت شد.
جمعیت علمای مسلمان در عین مبارزه بیامان با تصوف که بسیاری از شیوخ آن از انقلابیون ضد استعمارگری فرانسه بودند، با اشغالگران فرانسوی مماشات و گاهی همکاری میکردند و در دوران مبارزات انقلابی مردم بر علیه فرانسه هم همیشه از قافله عقب بوده و حتی گاهی انقلابیون را به خرابکاری و اخلالگری متهم میساختند. پس از پیروزی انقلاب الجزایر و تشکیل دولت ملی، انقلابیون به قدرت رسیده اعتنایی به جمعیت علما نکرده و این جمعیت مدتی منحل شده و در عمل در حالت انزوا به سر میبرد. البته افراد موجه و علمای انقلابی هم به ندرت در صف اعضای جمعیت حضور داشتند.
مشی جمعیت در دورههای اخیر مبتنی بر سلفیگری تبلیغی و تربیتی بوده و در بخش عظیمی از مساجد، دانشگاهها، روزنامهها، آموزش و پرورش و مدارس حضور فعال دارد. در جریان حراک شعبی و تغییر حکومت و با روی کار آمدن آقای عبد المجید تبون، عبد الرزاق قسوم، رئیس جمعیت در دیداری با او تقاضای تأسیس منصب افتاء در الجزایر و گنجاندن آن در قانون اساسی شد. تقاضایی که از سوی رئیس جمهور جدید مورد بیاعتنایی قرار گرفت.
ادامه دارد…