سرکرده گروه تروریستی طالبان طی اعلامیهای اعلام کرد: به خاطر شکرگذاری از اینکه طالبان شما مردم را نجات داده است، شما مردم میبایست یک ماه دیگر هم روزه بگیرید، لذا عید سعید فطر در آخر ماه رمضان برگزار نمیشود.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، سرکرده گروه تروریستی طالبان طی اعلامیهای اعلام کرد: به خاطر شکرگذاری از اینکه طالبان شما مردم را نجات داده است، شما مردم میبایست یک ماه دیگر هم روزه بگیرید، لذا عید سعید فطر در آخر ماه رمضان برگزار نمیشود.
ملاهیبت الله آخوند زاده که در این بیانیه امیرالمومنین خوانده شده؛ خواب دیده مردم افغانستان مکلف هستند به خاطر فتح و کامیابی که نصیب امارات اسلامی شده مردم باید ۲ ماه روزه بگیرند! در ادامه گفته نیروهای طالبان همان یک ماه را روزه میگیرند و فقط مردم باید دو ماه بگیرند!
افغانستان دوباره تاج تروریسم را بر سر میگذارد
ایندیپندنت فارسی نوشت: با گذشت هشت ماه از سقوط دولت جمهوری، بازگشت طالبان و خروج نیروهای ناتو از افغانستان، تنشها دوباره در این کشور در حال افزایش است و این نگرانی وجود دارد که افغانستان دوباره به مرکز بیثباتسازی منطقه و جهان تبدیل شود. لین اودانل، ستوننویس نشریه فارن پالیسی که سالهای متمادی در افغانستان بوده و در ۲۰سال گذشته به گوشهوکنار افغانستان سفر کرده، در مطلب تازهای به افزایش نگرانیها از بازگشت جهادیها به مرکز قدرت نظامی در افغانستان پرداخته است.
به گفته اودانل، افغانستان از دیرباز پایگاهی برای ستیزهجویان با جاهطلبی ترویج جهادیگری در تمام جهان بوده است. اودانل به نقل از منابع امنیتی دیپلماتیک و نظامی مینویسد که دهها گروهی که در دوره اول حکمروایی طالبان در میانه سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ در افغانستان فعال بودند، حالا دوباره به مرکز عملیات و فعالیتهای تروریستی پیشین خود بازمیگردند.
تحریک طالبان پاکستان، جنبش ترکستان شرقی، داعش شاخه خراسان، جنبش اسلامی ازبکستان، لشکر طیبه و دهها سازمان دیگر که آمریکا در ۲۰ سال گذشته برای مهار آنها هزینه فراوانی پرداخت، حالا بهراحتی در حال جولان دادن در افغانستاناند.
زمانی که آمریکا در سال ۲۰۲۰ خواست با گروه طالبان توافق صلح امضا کند، آمریکا خوشحال بود که طالبان دیگر به نیروهای آمریکایی و ناتو حمله نخواهند کرد؛ اما این مسئله افغانستان را مستقیما به دامن طالبان انداخت و حالا تنها هشت ماه پس از سقوط دولت افغانستان، کشورهایی چون پاکستان و ازبکستان آماج حملات تروریستها قرار گرفتهاند.
افغانستان تحت حاکمیت طالبان دوباره در حال تبدیل شدن به یک صادرکننده تروریسم است. این مسئله تا حدی به دلیل فروپاشی اقتصاد و قانون و نظم در آن کشور است.
امنیت در سراسر افغانستان عملا وجود ندارد و افزایش خشونتها -از حملات ضدطالبان گروههای مقاومت ملی گرفته تا حملات انتحاری که اقلیتهای قومی مانند هزارهها را هدف میگیرد- نشان میدهند که طالبان در حال از دست دادن کنترل تمام چیزهایی است که تا این لحظه در اختیار داشته است. از طرفی، ستیزهجویی هم در حال رونق گرفتن و بیشتر در راستای اهداف ژئوپلیتیکی است.
میرویس ناب، از معاونان سابق وزارت خارجه افغانستان، به فارن پالیسی گفت که برخی گروههای تروریستی فعال در افغانستان مانند گروه محلی وابسته به دولت اسلامی، موسوم به شاخه خراسان، برای بیثبات کردن برخی از کشورهای آسیای مرکزی که همچنان در حوزه نفوذ روسیهاند، با جنبش اسلامی ازبکستان متحد شدهاند. داعش خراسان روز دوشنبه در ویدیویی اعلام کرد که ۱۰ موشک از خاک افغانستان به سمت ازبکستان شلیک کرده است.
میرویس ناب این حملات را تلاش داعش برای پرده برداشتن از این موضوع دانست که در کنار جنبش اسلامی ازبکستان در حال اجرای عملیات مشترک است و با جریانهای مخفی و خفته در ازبکستان رابطه برقرار کرده است.
بررسی صحت ادعاهای داعش در مورد نفوذ در ازبکستان به این زودی امکانپذیر نیست. ازبکستان این حمله را تحریکآمیز توصیف کرد اما ادعاهای داعش را رد و اعلام کرد که منطقه کاملا باثبات و امنیت برقرار است؛ اما ممکن است یک انگیزه ژئوپلیتیکی پشت حملات به همسایگان آسیای مرکزی افغانستان وجود باشد؛ زیرا بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی از حمله روسیه به اوکراین احساس نگرانی میکنند.
رابطه نزدیک این کشورها با روسیه میتواند برای آنها نیز چالشبرانگیز باشد. از جمله گران شدن برخی از کالاها در این منطقه میتواند ناآرامی ایجاد کند؛ همانطور که افزایش قیمت سوخت در اوایل سال ۲۰۲۲ در قزاقستان چنان کرد.
رافائلو پانتوچی، کارشناس آسیای مرکزی در دانشکده مطالعات بینالمللی سنگاپور، میگوید که از دست رفتن حوالههای پولی کارگران مهاجر آسیای مرکزی از روسیه، میلیاردها دلار از اقتصاد این کشورها را که به این حوالهها متکیاند، از بین خواهد برد. ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و حتی تاجیکستان و ترکمنستان همگی سطوح مختلفی از نارضایتی از جنگ روسیه در اوکراین را نشان دادهاند.
پانتوچی افزود: «برخی کشورهای دارای جمعیت روسیزبان ناسیونالیسم روسی را تهدیدی بزرگتر از جهادیگری میدانند. ازبکستان و قزاقستان، ثروتمندترین کشورهای آسیای مرکزی، به دلیل جنگ علنا از روسیه فاصله گرفتهاند. این کشورها علاوه بر ابراز بیزاری از خشونت و حمایت از تمامیت ارضی اوکراین، اقلام ضرور مانند غذا، دارو، پوشاک و ملحفه به اوکراین ارسال کردهاند.
البته این عملکرد کشورهای آسیای مرکزی از چشم روسیه دور نمانده است. توقف واردات کودهای شیمیایی و غلات از روسیه باعث میشود تا این کشور برای صادرات نفت و گاز به آسیای مرکزی محدودیتهایی وضع کند؛ اما مهمترین برگ برنده روسیه تازه دارد گوشهچشمی نشان میدهد. روسیه رابطه نزدیکی با طالبان دارد.
این کشور به همراه چین و ایران در قدرتگیری طالبان در افغانستان نقش فعالی داشت و حالا این احتمال وجود دارد که روسیه از این برگ برنده خود در منطقه برای سر به راه کردن کشورهای آسیایی مرکزی استفاده کند. حتی ممکن است روسیه از طالبان خواسته باشد که شاخه خراسان را برای حمله به ازبکستان حمایت کند؛ زیرا وجود چنین مسئلهای میتواند هرگونه ذهنیت استقلال کامل از روسیه را از ذهن کشورهای آسیای مرکزی پاک کند.
طالبان هم این بار میخواهد از این حربهها بهخوبی استفاده کنند. تمکین بیش از حد چین در برابر طالبان برای این است که طالبان وعده داد اویغورها را مهار یا از افغانستان اخراج میکند. اما این مسئله در مورد پاکستان برعکس بود. پاکستان فکر میکرد فعالیتهای تحریک طالبان پاکستان بیشتر به دلیل حضور آمریکا در افغانستان و وجود دولتی متحد با هند در این کشور است.
به باور سیاستمداران پاکستانی، ایجاد یک دولت طالبانی باعث میشد تا طالبان پاکستان دیگر نتواند از افغانستان به عنوان مرکز آموزش و پرورش نیروهای خود استفاده کند. اما حالا طالبان در قدرتاند و پاکستان با موج فزاینده حملات طالبان پاکستانی روبهرو شده است. پاکستانیها نمیدانند در حال حاضر چه رویکردی در قبال طالبان در پیش بگیرند.
آنان مناطقی از افغانستان را با هواپیماهای جنگی خود بمباران کردهاند، اما هیچ تاثیری بر فعالیت طالبان پاکستانی نداشته است. البته نباید فراموش کرد که طالبان بر هیچ کدام از این سازمانهای مخوف اسلامگرا به صورت کامل کنترل ندارد.
این سازمانها بر اساس منافعشان با کشورها و سازمانهای جهادی دیگر در گوشهوکنار جهان رابطه دارند و از همدیگر تغذیه میکنند. به همین دلیل باید این نگرانی را در نظر داشت که حضور طالبان در افغانستان و فراهم کردن زمینه برای فعالیت سازمانهای جهادی، میتواند همه جهان را ناامن کند.