یکی از مأموریتهای عرفانهای نوظهور در ایران ایجاد خلأ در میان امت و رهبری است، بنابراین عرفانهای نوظهور ترمزهای جدی برای متفرق کردن جامعه هستند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، علیرضا داوودی همزمان با ایام ماه مبارک رمضان در سلسله جلسات برنامه رادیویی «راه و بیراه» که به همت فرهنگسرای اندیشه و با مشارکت رادیو گفتگو تولید و پخش شد، با اشاره به استراتژی و تکنیک رسانههای معاند و ترویج عرفانهای نوظهور و اباحه گری است، اظهار داشت: زمانی که صحبت از ظهور میشود با ترکیبی از مفاهیم این مهم بیان میشود که باید حتماً به بروز برسد.
وی ادامه داد: مفاهیمی که این عرفانهای نوظهور بیان میکنند مفاهیمی نیست که به همین سادگی بیان شده باشد قطعاً با هدف این مفاهیم توسط هادیان رسانا به مخاطبان منتقل میشود.
وی افزود: در اینجا عنصر انتقال انسان به انسان از طریق آموزش یک انسان توسط یک مجموعه به واسطه ایجاد گفتار صورت میپذیرد. بر اساس شکل دهی یک گفتار آغاز به جذب افرادی میکنند که نشانههای دیدگاهی آنان منطبق با حداقلی در ابتدا و حداکثری در میانه راه باشد. و سیستم درباره آن صحبت میکند. بنابراین زمانی که صحبت از ظهور میکنیم به معنای فرآیند بسیار پیچیده و زمانبر قبل از این ظهور خودش را نشان میدهد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: هنگام ظهور یک عرفان، سه یال بسیار جدی و همزمان خود را نشان میدهد یال نخست یال سیستم طراح، تصمیم گیر و یا ایجاد کننده این مجموعه است که عمدتاً عرفانهایی که با عنوان عرفانهای نوظهور از آنان یاد میشود بدون استثنا ساخته و پرداخته یک سیستم امنیتی است.
همچنین در ادامه مطلب بیان کرد: یال دوم مربوط به اجزا و اعضای تشکیل دهنده این مفهوم هستند که شامل افراد آموزش دهنده، افراد مفهوم پذیر، افراد موج ایجاد کننده و افراد ایجاد کننده جریان است و مرحله سوم مساله دگردیسی است که در آن جامعه وجود دارد و آن هم این است که اساساً جریان حلقههای عرفانهای نوظهور می آیند و از اقسام گوناگون مفاهیم عرفان استفاده میکنند.
داوودی ادامه داد: مرحله سوم روی پنج رکن مستقر است رکن نخست ایجاد جذابیتهای انتقال آسمان به زمین است تا این امر را برای انسانها قابل فهم و درک کنند، دوم رفتن این عرفان به سمت کسانی است که آن افراد نوعی گارد و جهل در برابر پذیرش حقانیت و حقایق موضوعات دارند، سوم بحث حلقه داشتن به منظور جذاب شدن است، چهارم استمرار داشتن است و در پایان نامگذاری است که روی این مفاهیم صورت میپذیرد.
وی اظهارداشت: پس از این مراحل است که این فرقهها بسیار خطرناک میشوند و تبدیل به معارضینی میشوند که تنها یک مأموریت را در دستور کار خود قرار میدهند و اساساً تکنیکهایی که به کار میبرند براساس تاکتیک متوقف کردن حرکت جامعه بر اساس آن پروتکل دینی، سیاسی، امنیتی و اسلامی و اقتصادی خودش است بنابراین عرفانهای نوظهور ترمزهای جدی برای متفرق کردن جامعه هستند.
وی اضافه کرد: یکی از مأموریتهای عرفانهای نوظهور در ایران ایجاد خلأ در میان امت و رهبری است که عمدتاً در لایههای کارشناسی، کارگذاری و یا ملت محور میروند و قرار میگیرند. ۶۵ درصد رسانههای بیگانه و ۳۰ درصد رسانههای داخلی خواسته و ناخواسته این افراد را به عنوان کارشناس میآورند و مشهورشان میکنند و ۵ درصد دیگر مربوط به کششهای درون جامعه میشود. این فرقهها اگر تبدیل نشوند میمیرند چون نیازمند صدا هستند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه اباحه گری ابتدا در ذهن اتفاق میافتد گفت: مجموعه فرق و نحله های نوظهور یکی از پیچیدهترین کارهایی که انجام میدهند استفاده از تکنیکهای شناختی است؛ به گونهای که با استفاده از این فضا روی ذهن افراد کار میکنند. همه مفاهیمی که این سه شاخص را داشته باشد اباحه گری نام میگیرد نخستین شاخص اینکه انسان بد تثبیت شده را بد نداند به گونهای که بد را خوب و خوب را بد کند و ارزشها جابجا شود.
وی معتقد است: یکی از رسالتهای رسانههای بیگانه در حوزه اباحه گری آن است که انسان تفسیر پذیر از مرجع را تبدیل به من تفسیر کننده خود مرجعی کنند برای مثال در حوزه اقتصادی ربا با عنوان پورسانت خدمت نامگذاری میشود.
وی ادامه داد: دومین فضایی که در جریان اباحه گری به وجود میآید آن است که همه فرعیات در جایگاه اصل و همه اصول به حاشیه و فرعیات رانده میشود. سوم اینکه اگر مشاهده شد جامعه از موضوعی عاصی شد و یا به کل آن را رها کرد باید دانست آن موضوع و یا گذاره به مفهوم اباحه گری عمل میکند. یکی از کارکردهای اباحه گری بی تفاوت کردن جامعه نسبت به مسائل مهم است.
داوودی بیان کرد: اباحه گری به معنای فعال شدن فرق و ایجاد گسلهای بین من در حال تکامل معنویت حقیقی و من مفسر فرد گرایی که در حال زندگی کردن هستم. است.