آن نقطهای که فرقه و جریان بهائیت مانور میدهند بر روی گسست فرهنگی است آنان با عالمان دینی مشکل دارند زیرا میدانند که عالمان دینی میتوانند وفاق را در جامعه ایجاد کنند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، سید هادی سید وکیلی پژوهشگر تاریخ در سلسله جلسات برنامه رادیویی «راه و بیراه» که به همت فرهنگسرای اندیشه و با مشارکت رادیو گفتگو تولید و پخش شد، به بررسی بهائیت، آفات و تهدیدات فرهنگی و اجتماعی آن در جامعه پرداخت و اظهار داشت: بهائیت بحث حساسی است و صحبت کردن در این موضوع دشوار است و این به خاطر آن است که ماهیت جریان بهایی یک جریان فریبکارانه است و از هر گونه صحبتها سو برداشت و سو استفاده تبلیغاتی انجام میدهد برای همین این جریان مانع آزاد اندیشی دینی و فکری میبندد و با شانتاژ تبلیغاتی و با راه اندازی هرج و مرج فکری اجازه نمیدهد یک تفکر آزاد در این زمینه وجود داشته باشد.
وکیلی با بیان اینکه جریان بهائیت مبتنی بر جریان بابیت است، عنوان کرد: جریان بابیت در دوران قاجار شکل گرفت و اوج این جریان در دوره ناصرالدین قاجار بود لازم به ذکر است امیرکبیر با این جریان به شدت مخالفت کرد و این یک نقطه مثبت تاریخی است که او با جریانهای منحرف و خرافی چون بابیت مبارزه میکرد.
در این فضا و حوزه شخصی با نام محمد علی شیرازی میآید و ادعای مهدویت میکند. همین امر در جامعه بلوا و آشوبی را ایجاد میکند که این بلوا و آشوب دقیقاً به نفع دولتهای بیگانه که در آن زمان با ایران سر جنگ دارند قرار میگیرد و امتیازها و موقعیتهایی را در اختیار دولتهای بیگانه از جمله روسیه قرار میدهند تا آنها بتوانند نفوذ بیشتری را در فضای فرهنگی ایران داشته باشد.
قراردادهای ترکمانچای و… همه نتیجه آن بلوای درونی است که در آن زمان جامعه به آن گرفتار شده بود. بنابراین بین این بلوای درونی و آن حمله خارجی هماهنگی وجود داشت.
پژوهشگر تاریخ بیان داشت: البته این جریان با درایت امیرکبیر جمع میشود و با تفکیک بین مردم و سردسته این آشوبها به مقابله با این آشوبها اقدام میکند به همین دلیل جریان بابیت و بهائیت کینه امیر کبیر را به دل میگیرند امیر کبیری که قهرمان ملی ایران محسوب میشود این جریان وقتی میبیند در ایران جایگاهی ندارد به دنبال پایگاه خارجی میگردد از این رو میرود و در رقیب حکومت ایران یعنی حکومت عثمانی قرار میگیرد و در آنجا با تغییر شکل یک جریانی با عنوان جریان بهائیت شکل میگیرد.
بنابراین بهائیت تغییر شکل یافته جریان بابیت است. در اینجا دیگر صحبت از امام زمان و نایب امام زمان و قیام برای ظهور مطرح نمیشود و شعارها را کم کم تغییر میکند و شعارها در قالب آزادی، حقوق زنان، عدم تعصب و… مطرح میشود شعارهای زیبایی که فریبنده است در حالی که حقیقتی در آن وجود ندارد چرا که هدفش این مباحث نیست بلکه ساماندهی مباحث سیاسی خودشان است.
وی بیان داشت: میتوان شواهدی داشت که قدرتهای استعماری از ابتدا این جریان را رصد میکردند و در جهت دهی و رساندن آن به آن نقطه اوج تنش و آن اوجی که بتواند در جامعه تنش ایجاد کند آن را همراهی میکند بنابراین از ابتدا نیروهای تربیت شدهای را وارد این جریان کردند.
البته این به آن معنا نیست که تک تک افرادی که در جریان بابیت وجود داشتند عوامل دست نشانده بودند زیرا ما عوامل فریب خورده نیز کم نداشتیم. مهم این است که این افراد فریب خورده در خدمت کسانی قرار میگیرند که آگاهانه در حال خیانت کردن هستند. در جریان بهائیت سردمداران آن آگاهانه حرکت خود را به نفع دولتهای بیگانه پیش میبرد در جریان بابیت نیز شاهد این مساله هستیم.
وکیلی درباره بهائیت ستیزی در ایران عنوان کرد: در نظام جمهوری اسلامی و نه در فرهنگ شیعی به هیچ عنوان ستیز با اندیشهها وجود ندارد اما کجا مشکل به وجود میآید آنجا که بهائیت همواره در ستیز بود به گونهای که در کنار حکومت رقیب ایران قرار میگیرد و فعالیت خود را گسترش میدهد و با دولتهایی که مخالف ایران هستند سعی میکند با دشمنان ارتباط برقرار کند تا به جامعه ایرانی ضربه بزند بنابراین طبیعی است که جامعه بعد از فهمیدن این مسیر اقدام به پس زدن آن بزند.
جامعه آشکارا شاهد خیانت این جریان هست. در کتابهای بهائیت هر گونه عالم دینی ادیان آسمانی محکوم به فنا هستند و با همه آنها برخورد میکند زیرا معتقد است که علم نیازمند دین نیست و علم تجربی است.
پژوهشگر تاریخ ادامه داد: آن نقطهای که فرقه و جریان بهائیت مانور میدهند بر روی گسست فرهنگی است. آنان با عالمان دینی مشکل دارند زیرا میدانند که عالمان دینی میتوانند وفاق دینی، فکری، اجتماعی، سیاسی و… در جامعه ایجاد کنند.
برای مثال این جریان زن را علیه مرد و مرد را علیه زن و فرزند را علیه والدین میشوراند تا از این طریق وفاق جامعه را بر هم بزند؛ بهائیت با استفاده از این ترفند منافع خود را کسب میکند زیرا این جریان همواره خواستار تنها شدن افراد هستند. بهائیت یک حزب بوده که با القای برخی اطلاعات افراد را مجبور میکنند کارهایی انجام دهند که فقط خواسته آنان است و چنانچه آن اقدامات را فرد انجام ندهند طرد و حتی تهدید به قتل میشوند.
وی با بیان اینکه فرقه بهائیت از ابزار روانی بهره میبرد اظهار داشت: این جریان از یک حالت روحی بهره میبرد تا فرد را از یک طرف با جلب قدرت اجتماعی درون ساخته وابسته خود میکند و از سوی دیگر آن را از طرد شدن میترساند و در نهایت فرد را از جامعه میترساند.
کسانی که جذب این فرقه میشود از جامعه دوستان خانواده و یاران جدا میشوند و این خاصیت فرقهها است و فرقهها ویژگیشان شستشوی مغزی است به گونهای که این فرقهها مریدان خود را از طرد شدن میترسانند. از این رو فرد با دلبستگی که فرقه پیدا کرده از جدا شدن از آن نیز می ترسد برای همین فکر و ذهن مریدان این فرقه مختل میشود و قادر به آزاد اندیشی ندارد.