قدس در سایه یهودی سازی و قوانین نژادپرستانه

شاید بتواند صحنه مربوط به قدس را در سایه حضور اشغالگران در دو عنوان ذیل مورد بحث و بررسی قرار دهد:

هر از چندگاهی گروه های شهرک نشین صهیونیست و گروه هایی از نظامیان اشغالگر به صورت روزانه به مسجد الاقصی یورش می برند، و شماری از نمایندگان کنست رژیم صهیونیستی به این مکان وارد می شوند، که این نمایندگان بعضا ً از دو حزب لیکود و خانه یهودی هستند، این نمایندگان با این اقدامات خود تلاش می کنند، حملات و یورش های شهرک نشینان را به مسجد الاقصی قانونی کرده و برپایی برنامه های یهودی در مسجد الاقصی را موجه سازند.

گفتنی است هم اکنون مقدسات اسلامی و مسیحی مورد تعدی قرار می گیرند، از این رو کلیساها و مساجد و مقابر و دیوارهای کلیساها مورد توهین قرار می گیرند، چرا که شهرک نشینان صهیونیست همه روزه بر روی دیوار این اماکن دست نوشته های توهین آمیزی می نگارند که ضد اسلام و دین مسیحیت است و در این زمینه رژیم صهیونیستی برای پیشگیری از حصول این توهین ها هیچ اقدامی را به عمل نمی آورد.

یهودی سازی اسامی و جلوه ها در قدس اشغالی : مقامات اشغالگر و صهیونیست ها در راستای یهودی سازی قدس شریف تلاش می کنند، اسامی عربی اماکن مختلف را از بین ببرند و جای آن از عبارت های یهودی استفاده کنند، از این رو اسامی دروازه های ورودی مسجد الاقصی در قدس شریف را تغییر داده اند، این اسامی از دیرباز و از ابتدای ساخت این اماکن کهن دینی به این نام ها نامیده می شدند، همچون دروازه ” الحدید ” که هم اکنون صهیونیست ها نام ” شاغر هحداش ” را جایگزین آن کرده اند، و دروازه دیگرش دروازه الخلیل است که اکنون صهیونیست ها بنام ” شاغر یافو ” نامیده اند و باقی دروازه ها را هم به این شکل تغییر داده اند.

از این رو اکنون ملاحظه می شود، روند شهرک سازی در بخش شرقی شهر قدس اشغالی بدون وقفه به صورت جدی از سوی این رژیم دنبال می شود، در این مسیر حتی حقوق شهروندان فلسطینی هم نادیده گرفته شده است و به اعتراض آنها و انتقادهای مطرح شده از سوی فلسطینیان توجه نمی شود و حتی به اعتراض های صورت گرفته در این باره از سوی پایتخت های جهان توجه نمی کنند.

سلب کارت اقامت از اهالی سان قدس : اهالی فلسطینی ساکن شهر قدس کارت های شناسایی به رنگ آبی دارند، براساس این کارت های شناسایی آنها به مقیم و نه شهروند در این شهر طبقه بندی می شوند، شمار این کارت ها بین سال های ۱۹۶۷ و ۲۰۱۳ به نزدیک ۱۴ هزار و ۳۰۶ عدد رسید، این امر نشان می دهد این شمار از اهالی با خطر آوارگی از این شهر و کوچ اجباری روبه ور هستند.

ویران کردن منازل : تنها ۱۴ درصد از مساحد بخش شرقی قدس اشغالی برای ساخت و ساز فلسطینیان طرح ریزی شده است، و اسرائیل در این زمینه سیاست بسیار تندروی را در پیش گرفته است و تنها به صورت محدودی مجوز ساخت به اهالی ساکن قدس می دهد، در مقابل اسرائیل اقدام به منهدم کردن منازل فلسطینیان می کند، و دلیل این اقدامات را نداشتن مجوز از سوی فلسطینیان برای ساخت منازل اعلام می دارد.

اسرائیل از سال ۱۹۶۷ بیش از ۱۷۰۰ منزل فلسطینیان را ویران کرده و اهالی این منازل را که در حدود ۸ هزار و ۳۸۲ نفر بودند را آواره کرده است، در این باره به صورت خلاصه می توان گفت اسرائیل به فلسطینیان اجازه ساخت و ساز محدود می دهد بعد همین ساختمان ها را به بهانه غیر قانونی بودنشان منهدم می سازد.

دیوار حایل : اسرائیل دیوار حایلی را گرداگرد قدس اشغالی بنا کرده است، توام با این دیوار موانعی هم در مسیر حرکت فلسطینیان در اطراف این دیوار مستقر کرده است، برای ورود و عبور از این دیوار هم گذرگاه هایی را قرار داده است تا از این طریق قدس را از گرانه باختری جدا سازد، و زیربنای اقتصادی و اجتماعی مناطق مربوط به قدس را تضعیف کند، از این رو مناطقی که نزدیک به کرانه باختری واقع شده اند در وضع اقتصادی بسیار بدی قرار گرفته اند.

تاکنون این دیوار حایل نزدیک به ۱۰۰ هزار شهروند فلسطینی ساکن قدس اشغالی را از مناطقی همچون راس خمیس و راس شحاده و ضاحیه السلام و اردوگاه شعفاط و کفر عقب و سمیرامیس جدا کرده و اهالی این مناطق با اوضاع ناگواری مواجه هستند.

شرایط اقتصادی و اجتماعی ناگوار : اشغالگران صهیونیست همواره سعی دارند اوضاع را بر اهالی قدس شریف ناگوار تر سازند، از این رو برای این اهالی فلسطینی عوارض و مالیات های سنگینی را وضع کرده است و از این طریق به بخش اقتصادی این خانوارها در سطوح مختلف صدماتی وارد آورده است.

از این رو می توان گفت حجم و میزان فقر در بخش شرقی قدس اشغالی به بیش از ۷۵ درصد رسیده است، این درحالی است که اوضاع معیشتی کودکان در این مناطق به گونه ای است که ۸۳ درصد از کودکان زیر خط فقر به سر می برند.

در این راستا هم اکنون قدس در وضعی است که به زودی می توان گفت نقش تاریخی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود را به عنوان پایتخت فلسطینیان در حال از دست دادن است، چرا که حلقه محاصره و تحریم این شهر از سوی اشغالگران هر روز تنگ تر و تنگ تر می شود.

اما در خصوص قانون نژاد پرستانه ای که همین اواخر از سوی کابینه اسرائیلی مورد تصویب قرار گرفت،‌باید گفت این تصمیم با واکنش های متفاوتی رو به رو شده است و حتی برخی از داخل این رژیم با این قانون مخالفت کردند،‌و کنست و خود صهیونیست ها این قانون را بسیار تند توصیف کردند، حال این که از سوی کشورهای جهان هم این قانون جدید با موجی از مخالفت ها روبه رو شده است، که در بین این کشورها اروپا و آمریکا بوده است.

و براساس این طرح مصوب که در برابر کنست اسرائیلی رای آورد، و کابینه اسرائیلی هم به آن رای داد و مورد تایید قرار گرفت یهودی بودن رژیم اسرائیل به عنوان رژیمی کاملا یهودی تاکید شد، و تنها کسانی در داخل این رژیم می توانند از امتیارزهای شهروندی می توانند استفاده کنند، که جزو قوم یهود بوده باشند، از این رو با این قانون رژیم غاصب فلسطین به عنوان یک رژیم نژاد پرست خالص بدون هیچ تعارفی و بدون هیچ ملاحظه ای شناخته می شود، همچنین به موجب این قانون جدید برابری ظاهری و غیر موجودی که این رژیم همواره از ان دم می زد نیز از بین می رود، این رژیم همواره نمی خواست نبود این برابری را اذعان کند اما با تصویب این قانون این ملاحظات لفظی هم دیگر از بین رفته است، با این قانون دیگر شهرک نشینیان می توانند با آزادی عمل بیشتری ضد فلسطینیان وارد عمل شوند، و برای نشان دادن نژادپرستی خود دست به اقدامات ضد فلسطینی راحت تری بزنند، اکنون اوضاع به گونه ای شده است که گویی فلسطینیان در دوره نازی های تندرو زندگی می کنند.

این پیشرفت نژادپرستانه باعث خواهد شد، تا ملت فلسطینی که از ابتدا با ظلم این رژیم روبه رو بوده، اکنون به عنوان ملت درجه دو در این سرزمین به شمار آیند، و این درجه دو بودن را قانون این رژیم تصویب کرده است، این دقیقا ً همان مساله ای است که در آفریقای جنوبی زمان آپارتاید و نژادپرستی سفیدان به سیاهان حاکم بوده است.

اگر اوضاع فلسطینیان ساکن اراضی سال ۱۹۴۸ تا حدی به دلیل اقدامات رژیم اشغالگر قابل تشخیص نبوده است و نمی توانستند به صراحت این فلسطینیان بازگو کنند با چه مشکلاتی در این اراضی از سوی اشغالگران روبه رو هستند، اکنون دیگر به جرات می توان گفت این رژیم با تصویب این قانون نژادپرستانه دیگر تعارفی برای ظلم علنی بر اهالی اراضی سال ۱۹۴۸ ندارد، و دیگر وحشیگری های خود را ضد فلسطینیان ساکن این مناطق به صورت علنی تری انجام خواهد داد، اما امروزه و با سرنگون شدن رژیم بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم گمان می رود این قانون نژادپرستانه هم دستخوش تغییر گردد اما با تصویب نهایی ان بعید به نظر می رسد برای تغییر مفاد ان بتوان کارهای جدی انجام داد.

اگر دولت بعد از نتانیاهو که قرار است به قدرت برسد و در این انتخابات روی کار آید نخواهد برای تغییر این قانون اقدامی کند، چهره نژادپرستانه اسرائیل دیگر برای کسی در جهان پوشیده نخواهد بود، و دیگر ان کشورهای اروپایی که در دفاع از این رژیم مدعی بودند اسرائیل مظهر دمکراسی و آزادی در خاورمیانه است دیگر مجالی برای دفاع از آن نخواهند داشت.

در این بین بسیاری از وزرای کابینه نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و نمایندگان کنست و شخصیت های صهیونیستی که برای نسل کشی و شکنجه فلسطینیان دست داشته اند با مشاهده این قانون جدید ان را بسیار تند توصیف کردند و اعلام نمودند این قانون در عرصه بین المللی چهره اسرائیل را رسوا خواهد کرد.

روونی رولین رئیس رژیم صهیونیستی هم این قانون را بسیار شک برانگیزخوانده بود و گفته است این قانون به زیان اسرائیل خواهد بود، و چهره یهودی اسرائیل را در جهان مخدوش می سازد.

اصرار نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و لیبرمن و دیگران برای تصویب این قانون نژادپرستانه به حدی است که بسیاری از مقامات سیاسی در این رژیم آن را برای اسرائیل ناگوار خواندند و حتی پیش بینی کرده بودند رئیس این رژیم به مخالفت با آن بر می خیزد، و نه تنها وی بلکه بسیاری از وزرای کابینه و شخصیت های معروف هم به جلیگه مخالف با آن خواهند پیوست چرا که این قانون به زیان این رژیم تمام می شود.

اما با این وجود بینامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل معتقد است با تصویب این قانون می تواند آن چیزی را که بسیاری از مقامات اسرائیلی تاکنون نتوانسته اند محقق سازد را محقق کند، و آن پایان دادن به مذاکرات سازش بی نتیجه با تشکیلات خودگردان فلسطین است و راه را برای مانور این تشکیلات ضد اسرائیل ببندد و تل آویو با قدرت بیشتری می تواند ضد فلسطینیان بتازد، از این رو این قانون باعث خواهد شد تا بسیاری از حقوق حقه ملت فلسطین که همواره برای تحقق ان تلاش شده نادیده گرفته شود، و بسیاری از ملت هایی که با چنین قانون های نژادپرستاه ای مخالف هستند با تصویب ان دیگر سکوت کنند، چرا که این رژیم در این زمان هم ثابت کرد که می تواند نوعی جدید از آپارتاید را که این بار شکلی صهیونیستی دارد را زنده کند.

اما در مقابل باید گفت در مرحله فعلی هم اکنون ملت فلسطین وارد مرحله بی بازگشت از انتخاب گزینه مقاومت در برابر اشغالگران رسیده است، و باید این ملت برای مقابله با این تصمیم های خطرناک اسرائیلی از گزینه مقاومت به صورت جدی تری استفاده کند، باید با مقاومت در برابر تصمیم های تندروی نتانیاهو ایستادگی کرد و باید تلاش لازم از سوی فلسطینیان برای سرنگونی چنین تصمیم های نژادپرستانه ای به عمل آید، همان گونه که ملت فلسطین با مقاومت و ایستادگی خود توانستند در برابر فشارهای اسرائیلی و مانورهای این رژیم ضد مسجد الاقصی بایستند وهرگونه مجوز ساختگی برای تعدی این رژیم به این مسجد مقدس اسلامی را از این اشغالگران سلب کند.

اسرائیل در گذشته وعده و وعید می داد و تهدید می کرد و جولان می داد و بازداشت های بی شماری را روا می داشت و به سمت مردم در فلسطین آتش می گشود، و مردم را مورد تعدی قرار می داد، و خانه های فلسطینیان را به صورت فراگیری معدوم و نابود می کرد، اما آن زمان که با موجی از مخالفت فلسطینی رو به رو شد، از سرعت و شتاب این اقدامات خود بهصورت گسترده ای کاست و به وضوح در این زمینه می توان به نقش بازر و شجاعانه جوانان فلسطینی اشاره کرد، این ملت و جوانانش توانستند با خیزشی که انجام دادند در برابر این هجمه ها بایستند و از مقدسات اسلامی در قدس شریف و فلسطین اشغالی دفاع کنند، اکنون نوبت تمام اهالی فلسطینی است که در برابر این رژیم آپارتاید زمانه بایستند و هرگز اجازه ندهند این رژیم با سرنوشت آنها در سرزمینشان بازی کند و به آنها تعدی نماید.

اسرائیل به شدت از دامنه خیزش جوانان فلسطینی هراسید و وحشت تمام وجود این رژیم را فرا گرفت چرا که صهیونیست ها از توسعه دامنه خیزش ملت فلسطین به وحشت افتادند و برای آینده خود به شدت نگران شدند، اکنونمقاومت این ملت رو به افزایش است و اکنون انتظار ان می رود تا ملت های عربی و اسلامی هم از این امت فلسطینی بپا خواسته حمایت نمایند، اکنون سران این رژیم از پیامدهای ناشی از اوج گرفتن دامنه مقاومت به هراسی جدی افتاده اند و از این رو به فرماندهان نظامی و امنیتی خود دستور داده اند دامنه درگیری ها را کاهش دهند، از این رو دو طرف را مقامات عالی رتبه اسرائیلی به خویشتنداری دعوت کرده اند، حتی این رژیم به نیروهای امنیتی خود دستور داده است در برابر تندروی تندروی های صهیونیست که دست به تعدی به حقوق فلسطینیان می زندد را بگیرند، از این رو در یک اقدام بی سابقه مقامات این رژیم برای اولین بار اجازه دادند نمازگزاران فلسطینی از تمام سنین وارد مسجد الاقصی شوند و نماز بجای آورند، اکنون مغز امنیتی وحشی این رژیم خوب دریافته است که ملت فلسطین دیگر ظلم بیش از این را بر نمی تابد و به اشاره ای همه ملت فلسطین به پا خواهند خواست چرا که مساله قدس شوخی بردار نیست و این ملت متوجه شده است اسرائیل تنها زبان زور را درک می کند و از آن پیروی می نماید، اکنون این اسرائیل تجربه دو شکست از غزه و لبنان را تجربه کرده است و به زودی تجربه شکست فضاحت باری را از ملت فلسطین هم تجربه خواهد کرد.

از این رو اکنون یک بحران جدی و بزرگی در برابر سران و مقامات اسرائیلی شکل یافته است آنهایی که مدعی بودند باید مسجد الاقصی را به صورت کامل به یکباره اشغال کرد و یهودی ساخت، آنها می خواستند یک معادله قدیمی را محقق سازند این معادله اسرائیلی چنین می گوید: اسرائیل بدون قدس معنی ندارد و قدس بدون معبد سلیمان هم بی معنی است، اما اکنون این مقامات متوجه شده اند این معادله در قدس قابل اجرا نیست چرا که در نخستین امری که در این چارچوب روی داد آنها دیدند ملت فلسطین و بخصوص زناو مردان جوان فلسطینی که در این شهر سکونت دارند حاضر به فراموشی مقدسات اسلامی و مسجد الاقصی و قدس شریف نیستند، و با تمام توان با خون و جانشان از مقدسات اسلامی و مسجد الاقصی حمایت و پشتیبانی خواهند کرد، با قانون اخیر هم اگر این رژیم بخواهد کاری در قدس انجام دهد بعید به نظر می رسد مجامع بین المللی دیگر در قبال جنایات اسرائیل در قبال ملت فلسطین و مقدسات اسلامی این ملت سکوت اخیتار کنند یا لا اقل از این رژیم دیژر به مانند گذشته حمایت نخواهند کرد، اکنون چهره این رژیم در جهان بیش از قبل برای جهانیان مشخص شده است و اوضاع به هیچه وجه به نفع این رژیم نیست.

اگر اسرائیل تصور کرده است با اجازه دادن به نمازگزاران فلسطینی برای نماز در داخل مسجد الاقصی آنها را ارام کرده باید بداند این ملت متوجه شده است که تنها با مقاومت و زبان زور است که می تواند حقوق خود را به دست اورد و این حق نماز در داخل مسجد الاقصی هم مرهوم مقاومت و جوشش جوانان ملت فلسطین و بخصوص جوانان فلسطین ساکن شهر قدس اشغالی بوده است از این رو این ملت می داند دیگر هر زمان که بخواهد حقوق خود را به دست آورد، به چه چیزی باید متوسل شود.

ملت فلسطین به چیزی جز کل فلسطین راضی نمی شود و تنها قدس اشغالی نیست که می خواهد این ملت خواهان تمام سرزمین فلسطین است و فلسطین با تمام مرزهایش برای ملت فلسطین معنی سرزمین را می دهد.

اکنون نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل سخت خود را با دستان خود به چالشی بزرگ گرفتار کرده است اگر در گذشته با سیاست فرار به جلو قصد داشت سیاست خود را به پیش برد اکنون با معادلات جدید باید به فکر چاره ای برای خوروج از این بحران باید باشد، ازاین رو آینده در این باره بهترین تصمیم گیرنده خواهد بود!.

منبع: تسنیم