عوامل طبیعی و ساختگی گسترش ادیان نوظهور
به گزارش ادیاننیوز؛ بخشعلی قنبری، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، به بررسی چرایی گسترش فرقههای جدید در عصر حاضر پرداخت و در پاسخ به این پرسش که چرا این فرقهها و گروهها در عصر حاضر این قدر زیاد شدهاند و اساساً چرا به وجود میآیند؟ بیان کرد: این پرسش پاسخهای مختلفی دارد، ولی به طور کلی دو نکته را عرض میکنم؛ نخست اینکه تولد این فرقهها امری طبیعی است، چون وقتی یک متنی به عنوان متن دینی مطرح میشود یا شخصی به عنوان بانی یک مکتب عرفانی مطرح میشود طبیعتاً شاگردان و پیروانی که با این متن و این شخص مواجه میشوند برداشتها و دیدگاههایشان یکسان نیست.
تفاوت در برداشتها؛ علت طبیعی
وی افزود: اگر برداشتهای یکسان داشتند، طبیعتاً میتوانستیم انتظار داشته باشیم که از این تفرقهها جلوگیری شود. به تعبیر قرآن کریم «فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ زُبُرًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ؛ تا کار [دین]شان را میان خود قطعه قطعه کردند [و]دسته دسته شدند هر دستهاى به آنچه نزدشان بود دلخوش کردند» (مؤمنون/۵۳). از آنجا که هرکس از ظن خود به پیروی از دین میپردازد، این اختلافات به صورت طبیعی ایجاد میشود. به علاوه عقل انسان این ویژگی را دارد که نتواند همه چیز را آنچنان که بیان میشود بپذیرد، بلکه خودش هم دخالت میکند. این دلیل طبیعی ایجاد فرقههاست.
این پژوهشگر حوزه ادیان و عرفان ادامه داد: در کنار این عوامل طبیعی، یکسری عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قومی و جغرافیایی هم مؤثر است؛ مثلاً فرض کنید در یکی از ادیان مشرقزمین فرقهای از یک دین منشق شده است که هیچ دلیلی برای به وجود آمدن آن مطرح نبوده است. بعداً معلوم میشود که این فرقه برای تعدادی از آدمیان و جوامع بشری سودآوری اقتصادی دارد. اینها چه موقع حاضر میشوند مغازه خود را تعطیل کنند؟
جاذبههای مقبول به وجود آوریم
وی با بیان اینکه در صدر اسلام هم همین اتفاق افتاد، گفت: اعراب جاهلی میدانستند که آنچه پیامبر اسلام (ص) آورده است خیلی ارزشمند است، اما، چون از بتها ارتزاق میکردند حاضر نبودند از آنها دست بکشند؛ بنابراین این دسته عواملی هستند که نام آنها را عوامل ساختگی پدیداری تفرقه در یک دین میگذارم. نکته اینجاست که علیرغم عوامل طبیعی، این دسته از عوامل میتواند به وجود نیاید. اگر واقعبین و حقیقتجو باشیم، نیازی نداریم که پارهای از فرقهها را به وجود آوریم. به همین دلیل یک دسته عوامل طبیعی داریم و یک دسته عوامل ساختگی که میتوان آنها را از بین برد.
قنبری در خصوص علت گرایش جوانان به این فرقهها توضیح داد: برای جواب دادن به این پرسش که چرا در بعضی موارد برغم اینکه دلیل کافی برای به وجود آمدن یک نحله وجود ندارد مردم به آن گرایش پیدا میکنند، باید به دو نکته مهم توجه کرد؛ یکی اینکه در حوزههای عرفانی، طریقههای بدعتگذارانه میآیند و روی جنبه زیباییشناختی انسانها تأکید میکنند و آن را بسط و گسترش میدهند. در چنین شرایطی انسان خودبهخود جذب این فرقهها میشود. جاذبهای که در آنجا به وجود آمده است جوان را به سمت خود میکشد. اگر بتوانیم این جاذبه را در طریقههای مقبول، اخلاقی و شرعی به وجود بیاوریم، طبیعتاً مردم به سمت این جریانات هم جذب خواهند شد.
عرفان اسلامی را پیچیده مطرح میکنیم
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد: عرض من این است که جذب شدن جوانان به این فرقهها محکوم نیست، اتفاقاً امر مطلوبی است؛ چون اینها عاشق و شیفته آن جمالگرایی شدهاند، اینها شیفته کارهای ناروا نشدهاند. حالا این دلیل را که چرا جوانان جذب فرقههای بدعتگذارانه میشوند بارها در مصاحبههای مختلف بیان کردهام. دلیلش این است که در عرضه عرفان اسلامی مبتنی بر قرآن و روایات یا اساساً کاری نکردهایم یا اگر انجام دادهایم بر جنبههای زیباییشناسی توجه نکردهایم. عرفان اسلامی را به قدری پیچیده مطرح میکنیم که جاذبه خود را از دست میدهد. عرفان اسلامی را خلاصه میکنیم در عرفان نظری و به سراغ ابنعربی میرویم. خب، اگر انسان بخواهد آثار ابنعربی را بفهمد عمرش تمام میشود. یک جوان که میخواهد زود به نتیجه برسد تا کی منتظر بماند که آثار ابنعربی را بفهمد و جنبه زیباییشناسانه خود را تأمین بکند و علاقه خود را به دست آورد.
وی با اذعان به اینکه از طرفی گفتهایم که عرفان در دسترس عموم نیست و خواص باید به دنبال عرفان بروند، گفت: جوان امروزی جنبه زیباییشناختی عرفان را دوست دارد. ممکن است این جوان جزء عرفا و سالکان نشود، اما از بس بیان عرفان جذاب است، او را جذب میکند. این جوان این گرایش را از کجا تأمین کند؟ نتیجه این میشود که یکباره جوان سر از طریقههای نادرست عرفانی درمیآورد. اگر میتوانستیم این موضوع را مدیریت کنیم، جوانان به جای آنکه به آن سمت گرایش پیدا کنند، به این سمت گرایش پیدا میکردند. این گرایشی فطری و درست است و جوانان خودمان را نباید از این جهت محکوم کنیم.
جاذبه اباحهگری
قنبری در ادامه تصریح کرد: نکته دوم اینکه در عرفان اسلامی، که از قرآن کریم و روایات به دست میآید، مجوز انجام اعمال خلاف اخلاق داده نمیشود. اینکه به اسم عرفان رفتارهای غیراخلاقی انجام دهیم در عرفان اسلامی موجود نیست. برخی اوقات جوانان دنبال ارتباطاتی ناروایی هستند که در این عرفانهای زیرزمینی رخ میدهد. مضاف بر اینکه در پارهای از نحلههای عرفانی جدید این گونه بیان میشود که عرفان به عمل ربطی ندارد و نیازی نیست احکام دینی را رعایت کنید. طبیعی است آن جوانی که دنبال تساهل و اباحهگری است به سراغ این عرفانها میرود؛ چراکه هم یک عنوان زیبا دارد و هم مرا مقید به احکام شرعی نمیکند. اینجاست که این طریقه، چون اباحهگری را رواج میدهد برای جوانان جاذبه دارد.
تسخیر طبیعت متمایز از عرفان است
پژوهشگر نهجالبلاغه در ادامه گفت: نکته دیگر این است که متأسفانه در عرفانهای نوظهور اتفاقی افتاده است و آن اینکه فن و مهارت را با عنوان عرفان خلط کردهاند؛ مثلاً این جریانات میگویند که نمیخواهد از راه عبادت عارف بشوید، بلکه بروید فن و مهارت بیاموزید. بارها گفتهام مهارت و فن عرفان نیست. مگر کسی که مهارت دارد عارف است؟ این فرقهها ادعا میکنند که به نام عرفان میخواهند انرژیهای موجود در عالم را تسخیر کنند. مگر تسخیر کردن این انرژیها عرفان است؟ به جوانان یک تذکار میدهم و آن اینکه تسخیر انرژی با عرفان فرق دارد. این کارها عرفان نیست. اینجا خلطی انجام شده است. جوانان باید دقت کنند اینها عرفان نیست. عرفان تعریف دارد و عرفا از قدیم درباره آن بحث کردهاند و شاخصههای آن را تعیین کردهاند. خلاصه که باید توجه داشت تسخیر طبیعت عرفان نیست، چون جوانان ما بین تسخیر طبیعت و عرفان تمایز قائل نمیشوند گرفتار این مکاتب و جریانات میشوند.
قنبری در پایان گفت: وقتی گرایشی از دایره اخلاق بیرون برود، از دایره دین بیرون برود و قیدهای اخلاقی و دینی برداشته بشود، جواز انجام بسیاری کارهای ناروای اخلاقی صادر میشود. متأسفانه در این ادیان و فرقههای نوظهور غالبا این امر را مشاهده میکنیم. در نهایت میبینیم فلان گرایشی که به نام دین آغاز شده است انجام کارهای ناشایست را مجاز میداند و توجیه میکند؛ مثلاً فرقه قباله در یهود یکی از اینهاست. این فرقه در قرنهای ۱۲ تا ۱۶ خیلی دچار انحراف نشد، اما در قرن بیستم میبینیم وقتی میخواهید وارد این طریقه بشوید شما باید برهنه شوید، فلان شراب را بنوشید تا بتوانید با امور کیهانی ارتباط پیدا کنید. طبیعی است وقتی انسان شراب بنوشید عقل خود را از دست میدهد و دچار انحرافات اخلاقی بیشتر میشود. این از تبعات رواج این ادیان و فرقههای عرفانی نوظهور است.
انتهای پیام/م